روند تحول وضعیت زنان روستایى، بعد از انقلاب اسلامى
وضع زنان در ایران، همچون سایر اقشار جامعه، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در معرض دگرگونىهایى قرار گرفت که در نتیجه آن، ارزش اصیل و والاى زن مسلمان آشکار شد. زنان ایرانى به ویژه زنان روستایى، در طول انقلاب اسلامى و پس از پیروزى آن در بیشتر موارد دوش به دوش مردان شرکت فعال داشته، در بستر این فعالیت به نقش اصلى خود در اجتماع نزدیک شدهاند. مرورى بر تحولات ایجاد شده و مسائل تأثیرگذار بر وضع اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى زنان روستایى بعد از انقلاب، موضوع پژوهش این مقاله است. مقاله با اشاره به نقش زنان در تصمیمگیرى در سطح محلى و خانوداه، نقش سازمانهاى فعال در زمینه مسائل زنان روستایى (اعم از دولتى و غیردولتى) را مورد بررسى قرار مىدهد؛ آنگاه با بیان مسائل و مشکلات زنان روستایى، زمینههاى دستیابى به عوامل تولید براى آنان را بر مىشمارد. این مقاله با تبیین نقش و جایگاه زنان روستایى در کلیت نظام اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و سیاستهاى به کار گرفته شده مطلوب بر وضع زنان روستایى پس از انقلاب، به پایان مىرسد.
وضع زنان در ایران، همچون سایر اقشار جامعه، پس از پیروزى انقلاب اسلامى در معرض دگرگونىهایى قرار گرفت که در نتیجه آن ارزش اصیل و والاى زن مسلمان آشکار شد.
بدین ترتیب، زنانى که تحت تأثیر فرهنگ بیگانه، هویت خود را به فراموشى سپرده بودند و مفهوم آزادى را صرفاً در تساوى و برابرى ظاهرى با مردان مىدیدند، در اثر انقلاب شکوهمند اسلامى، به هویت والاى خود پىبرده، در پرتو پذیرش و پیروى از احکام الهى، به استقلال فکرى و آزادى حقیقى دست یافتند و نشان دادند که زن در نظام اسلامى، عامل بىاراده الگوى مصرفى غرب نیست، در نتیجه به بهانه تساوى با مرد مورد بهرهکشى قرار نمىگیرد.
خط مشى نظام سرمایهدارى غرب این است که به بهانه تساوى حقوق زن و مرد، نهاد خانواده را متزلزل کند و به رغم نظام طبیعى زندگى زن و مرد، آنان را از نظر ظاهرى در وضعى یکسان قرار دهد. در مکتب اسلام، اگر چه زن و مرد داراى ارزش وجودى مساوى هستند، و در بسیارى وظایف مشترک مىباشند اما با توجه به فطرت انسانى هر یک، وظایف متفاوتى دارند.
اسلام براى همه انسانها تساوى مقرر کرده، مقتضاى چنین مساواتى، به حکم عدالت اجتماعى اسلام، این است که همه افراد به حقوق واقعى و الهى خود دست یابند.
اسلام زن و مرد را از حیث به کارگیرى اراده و نیروى کار، در تدبیر شئون زندگى مساوى مىداند. زن مىتواند مانند مرد مستقل باشد، مالک نتیجه کار و کوشش خود شود، و نفع و ضرر کارش متوجه او گردد. بنابراین، در اسلام زن و مرد بر حسب آنچه قرآن کریم مىفرماید مساوىاند و خداوند است که چنین حقى را با آیات و احکامش مقرر نموده است.
برابرى ظاهرى و کمّى به تنهایى هدف پیشرفت فرهنگى و اجتماعى زنان ایران پس از انقلاب اسلامى نیست، زیرا تلاش براى کسب برابرى کمّى با مردان در مراکز آموزشى، ادارات و کارخانهها به خودى خود نمىتواند ملاک پیشرفت کشور به حساب آید، به این جهت در کشورهاى توسعهیافته، علىرغم برابرى تقریبى تعداد مردان و زنان در بیشتر مناصب و مشاغل، میزان نارضایتى زنان از نداشتن آزادى و حقوق برابر با مردان افزایش یافته، تلاش آنان براى احراز تساوى واقعى ادامه دارد. (امیرى، سودابه، 1374)
زنان ایرانى، در طول انقلاب اسلامى و پس از پیروزى آن در بیشتر امور دوش به دوش مردان شرکت داشتند. خدمات ارزنده آنان در خانواده و در پشت جبهههاى جنگ، با معیارهاى مادى قابل سنجش نیست. بنابراین میزان پیشرفت اجتماعى یا عقبماندگى زنان در سالهاى پس از پیروزى انقلاب و در وضع موجود را نمىتوان از نظر کمّى، با معیارهاى بینالمللى، مورد سنجش و قضاوت قرار داد. براى قضاوت در این زمینه، شناخت کامل و تدوین الگوى اجتماعى و تفسیر مفاهیم، مطابق نظام ارزشى جامعه ضرورى است.
مرورى بر تحوّلات مؤثر بر وضع زنان روستایى بعد از انقلاب
أ) نقش زنان در تصمیمگیرى
1- نقش زنان در تصمیمگیرى در سطح محلى:
تا پیش از اصلاحات ارضى، زنان هیچ گونه نقشى در تصمیمگیرىهاى محل اقامت خود نداشتند و حضور زنان در اجتماعات محلى در کنار مردان و اظهار نظر در زمینه مسائل روستا غیر معمول بود، چه رسد به تصمیمگیرى در این زمینه. پس از اصلاحات ارضى با وجود تلاش حکومت براى شرکت دادن زنان در تصمیمگیرىهاى مثلاً در امر انتخابات، به دلیل ریشهدار بودن اعتقادات سنتى و بىاعتقادى روستاییان مذهبى به نظام حاکم، شرکت زنان در تصمیمگیرىهاى محلى عملى نشد، (لهسایىزاده، عبدالعلى، 1374)
پس از وقوع انقلاب اسلامى و با توصیههاى مؤکد رهبران سیاسى و دینى بر لزوم مشارکت همه آحاد ملت در تعیین سرنوشت کشور، امکان ایفاى نقش زنان روستایى در امور اجتماعى، تا حدودى ممکن شد، ولى هنوز هم به دلیل وجود فرهنگ و رسوم و سنتهاى خاص روستاها، زنان روستایى مشارکت بسیار محدود در تشکّلها و تعاونىهاى روستایى دارند.
پس از انقلاب براى تصمیمگیرىهاى محلى، شوراهاى اسلامى روستاها تشکیل شد اما زنان روستایى در هیچ یک از این شوراها حضور نداشتند. با ایجاد دفتر امور زنان در نهاد ریاست جمهورى در سال 1370، لزوم شرکت زنان در مراکز تصمیمگیرى در سطح ملى و محلى، بیشتر از گذشته مورد تأکید قرار گرفت. کارشناسان این دفتر جهت یافتن راهکارها و استراتژىهایى براى حضور زنان در مراکز مزبور، پیشنهادهایى ارائه دادند، از جمله، حضور زنان با تجربه در شوراهاى اسلامى و یا تشکیل تعاونىهاى زنان روستایى براى گردهمایى و طرح و بررسى مشکلات و یافتن راه حلها توسط زنان. (گروه بررسى مسائل زنان، 1369)
2- نقش زنان در تصمیمگیرى در خانواده:
در رژیم گذشته، پس از اصلاحات ارضى و استقلال خانوار دهقانى در زمینههاى مختلف چون تربیت کودکان، ازدواج واشتغال فرزندان، به زنان اجازه اظهار نظر داده شد، لیکن به دست آوردن چنین پایگاهى براى زن روستایى در مرحله تصمیمگیرى در خانوار هنوز بسیار دور بود.
پس از وقوع انقلاب اسلامى پیامهایى چون «زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهاى خود را انتخاب کند»، از جانب رهبرى انقلاب به مردان و زنان روستایى ابلاغ شد که به لحاظ مذهبى بودن سیاستمردان، مورد اطمینان و باور عمیق جامعه روستایى بود، به همین لحاظ اثر بسیار ژرفى در متزلزل کردن برخى باورهاى گذشته داشت.
در حال حاضر براى رفع کامل موانع موجود، سد قانونى و شرعى عمدهاى وجود ندارد و تنها همت مردان و زنان مصممّ لازم است تا تحقق سخنان رهبر را در جامعه خود عینیت بخشند و با اندیشههایى که هنوز به سنتهاى غلطِ گذشته آویختهاند، مبارزه کنند.
اگر چه مطالعات انجام یافته، نقش زنان روستایى را در تصمیمگیرىهاى خانوار روستایى ناچیز ارزیابى کرده، ولى مشاهدات و مطالعات مردمشناسى نشان داده است که در روستاهاى ایران، به لحاظ اهمیت ویژه خانواده، زنان و بخصوص زنان مسنتر، از قدر و منزلتى خاص برخوردارند و نظر آنان در تصمیم رئیس خانوار تأثیر بسزایى دارد.
ب) بررسى نقش سازمانهاى فعال در زمینه مسائل زنان روستایى
1- سازمانهاى دولتى: دفتر امور زنان ریاست جمهورى
بالاترین دستگاه اجرایى که در زمینه زنان به طور گسترده فعالیت مىکند و بخشى از تلاشهاى آن متوجه زنان روستایى است، دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهورى است.
از جمله اقدامات مهم و ضرورى دفتر امور زنان در روستاها، هماهنگى فعالیتهاى دستگاههاى دولتى در سطح روستا است. این کار با تشکیل شوراى هماهنگى فعالیتهاى مربوط به زنان روستایى، که اعضاى آن نمایندگان دستگاههاى مختلف حاضر در روستا هستند، عملى مىگردد.
2- دفتر توسعه فعالیتهاى زنان روستایى و دفتر تعاونىهاى زنان روستایى وزارت کشاورزى:
اگر چه اثرات فعالیتهاى وزارت کشاورزى و برنامههاى آن متوجه همه زنان و مردان جامعه مىباشد، اما براى زدودن آثار تبعیضهایى که ریشه در قرون و اعصار دارند، نیز براى توجه بیشتر به نقش زنان روستایى در کشاورزى و رعایت مصالح آنان در برنامههاى جارى، واحدى با عنوان دفتر توسعه فعالیتهاى زنان روستایى در معاونت ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزى به صورت رسمى در تشکیلات وزارت کشاورزى سابق به وجود آمد. مدیر آن یکى از مدیران چهارگانه معاونت ترویج بود و از جایگاه و قدرت تصمیمگیرى مطلوبى برخوردار بود. هدف اصلى این دفتر، برنامهریزى و اجراى فعالیتهاى مربوط به پیشرفت و آموزش زنان روستایى بود. در حال حاضر، کارشناسان ترویج زن در استانهاى مختلف نسبت به برگزارى کلاسهاى آموزشى براى زنان و دختران روستایى در زمینههاى مختلف کشاورزى، تغذیه، کاهش ضایعات، آموزش بهرهگیرى از اعتبارات، ایجاد فعالیتهاى درآمدزا و حفاظت از محیط زیست اقدام مىکنند.
واحد دیگر، دفتر نوپایى در سازمان مرکزى تعاون روستایى است به عنوان دفتر تعاونىهاى زنان روستایى که هدف آن کمک به زنان روستایى براى ایجاد تشکلهاى تعاونى در روستاهاى مختلف است.
در حال حاضر در دوازده استان کشور زنان روستایى براى تشکیل تعاونىهاى خاص خود و فعالیت در آن پیشقدم شدهاند و تعاونى آنها رسماً به ثبت رسیده است. تعاونىهاى زنان روستایى براى بهبود وضع اقتصادى و اجتماعى زنان روستایى ایجاد گردیدهاند که فعالیتهاى کوچک درآمدزاى زنان را حمایت مىکنند.
3- وزارت جهاد سازندگى (سابق)
وزارت جهاد سازندگى سابق که فعالیت خود را پس از انقلاب اسلامى در روستاها آغاز کرد، پیامرسان عدالت و مساوات براى زنان روستایى از سوى رهبران سیاسى و دینى بود، به همین لحاظ به سرعت مورد اعتماد روستاییان قرار گرفت. وزارت جهاد سازندگى با هدف توسعه انسانى، برنامههایى در جهت تجهیز زنان روستایى به مهارتها و دانشهاى لازم به شرح زیر اجرا کرد:
ایجاد تعاونىهاى فرشبافان براى حمایت اقتصادى از تولیدکنندگان قالى.
آموزشهاى فنى و حرفهاى در زمینه زراعت، دامپرورى، صنایع دستى و زمینههاى لازم دیگر، نیز آموزشهاى عقیدتى، بهداشت مادر و کودک و آموزشهاى رسمى شامل شاخه کار و دانش.
انجام مطالعاتى در قالب پروژههایى براى بررسى موانع و مشکلات زنان روستایى در بهرهگیرى از آموزشهاى ترویجى، وضع مشارکت زنان روستایى در امور مختلف در ایران و غیره.
ایجاد گروههاى سازندگى متشکل از زنان روستایى براى احیاى منابع طبیعى تجدید شونده و آبخیزدارى.
تشکیل شبکههاى تولیدى متشکل از زنان روستایى براى سازماندهى زنان روستایى بهرهبردار.
تشکیل کتابخانههاى روستایى.
4- سازمان بهزیستى کشور
سازمان بهزیستى کشور، یکى دیگر از نهادهاى دولتى است که در قالب مجتمعهاى خدمات بهزیستى در روستاها حضورى گسترده دارد. مسئولیت این مجتمعها عمدتاً با زنان است. مجتمعها در جهت توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى زنان اشتغال دارند.
این مجتمعها وظایفى از قبیل شناسایى و حمایت از زنان و خانوادههاى بىسرپرست، تشکیل مهدکودک و آمادگى، تشکیل کلاسهاى آموزشى فنى و حرفهاى و صنایع دستى (به ویژه براى زنان و دختران)، ارائه آموزشهاى لازم قبل و بعد از تولد کودکان به زنان روستایى به منظور پیشگیرى از معلولیتها، پرداخت کمکهاى نقدى موردى، گسترش کتابخانه و بسیارى مسئولیتهاى دیگرى از این دست، را بر عهده دارند.
5- کمیسیون امور بانوان وزارت کشور
از سال 1369 در وزارت کشور واحدى با عنوان کمیسیون امور بانوان که زیر نظر مشاور وزیر کشور در امور بانوان اداره مىشود، ایجاد شده است که شاخههاى آن در کلیه استانها فعال است. در کمیسیون استانها نمایندگان واحدهاى اجرایى عضویت دارند و مسائل مربوط به زنان روستایى هر استان، در کمیسیون امور بانوان استان مورد بررسى قرار مىگیرد. از جمله اقدامات ارزشمندى که تا این زمان کمیسیون به انجام رسانده، تدارک مقدمات ایجاد کانونهاى فرهنگى اجتماعى بانوان به منظور فراهم کردن زمینه جلب مشارکت ایشان است.
6- سازمان صنایع دستى ایران
با توجه به اهمیت نقش زنان روستایى در تولید صنایع دستى بخصوص قالى و گلیم، به درخواست دفتر امور زنان، نمایندهاى که مسئول هماهنگى مسائل زنان در صنایع دستى است، در هر استان تعیین شده است. خدمات ارائه شده به وسیله این سازمان به منظور بهبود وضع اجتماعى اقتصادى زنان روستایى عبارتند از:
1- تهیه مواد اولیه مورد نیاز زنان روستایى؛
2- آموزش زنان روستایى؛
3- خرید محصولات تولید شده؛
4- بررسى و تلاش در جهت رفع مشکلات زنان روستایى در ارتباط با فعالیتهاى ایشان در زمینه صنایع دستى.
7- شرکت سهامى فرش ایران
شرکت فرش ایران نیز از جمله نهادهایى است که به لحاظ ارائه خدمات به زنان روستایى بسیار حایز اهمیت است؛ چرا که قالىباقى و تولید دیگر صنایع دستى، از فعالیتهاى جانبى روستایى است که اهمیت بسیار در ماندن خانوارهاى کشاورز در روستا دارد.
فعالیت شرکت سهامى فرش ایران در زمینه ارائه خدمات آموزشى قالىبافى، ارائه کالاهاى مصرفى این صنعت، تأمین هزینههاى درمانى خانوارهاى بافنده که وضع مالى نامساعدى دارند، مىباشد.
8- چند سازمان دیگر مرتبط با روستاها
وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکى در قالب خانههاى بهداشت و به کمک بهورزان خود، در خدمت زنان روستایى است. وزارت آموزش و پرورش با ایجاد مدارس دخترانه و با کمک معلمان، نیز نهضت سوادآموزى با فعالیتهاى آموزشیاران خود، از دیگر سازمانهاى خدمترسان به زنان روستایىاند.
سازمانهاى غیر دولتى
توجه به مشارکت مردم (زنان و مردان) به عنوان بخش اصلى سیاست توسعه، به طرز اجتنابناپذیرى ما را به طرف سازمانهاى غیر دولتى مىکشاند. هدف اصلى سازمانهاى غیر دولتى نه فقط تأمین امکانات مالى براى توسعه، بلکه بسیج مردم در قالب ساختارهاى متشکل و سازمانیافته از گروههاى داوطلب براى رسیدن به خوداتکایى و توسعه است. سازمانهاى غیر دولتى، زاییده یک تفکر داوطلبگرا هستند که در قالب تشکلهاى منظم و سازمانیافته نمود پیدا کردهاند و به نوبه خود با بسیج داوطلبان بیشتر، توان اجتماعى براى خدمت به توسعه را تقویت مىکنند.
نخستین و بیشترین تأکید سازمانهاى غیردولتى، معطوف به سازماندهى مردم براى تحقق اهداف مشترک مىباشد. بدین ترتیب، سازمانهاى غیر دولتى در فعالیتهاى خود، مردم را متشکل مىکنند تا بتوانند از منابع تولیدى خود در محل بهتر بهرهبردارى به عمل آورند، منابع و خدمات جدیدى تولید کنند، برابرى و مساوات را ترویج نمایند، فقر را کاهش دهند و با تأثیرگذارى بر اقدامات دولت آنها را به سمت این اهداف سوق دهند. بدین ترتیب چارچوب نهادى را پایهریزى کنند که توسعه پایدار مردممحور را به دنبال داشته باشد.
دادن اولویت نخست به مردم از طرف سازمانهاى غیردولتى، تجلى فلسفهاى است که محور بودن مردم در خط مشىها و برنامههاى توسعه را به رسمیت مىشناسد. در واقع به منزله معکوس کردن جریان سنتى رهیافتهایى است که فقط بر تکنولوژى یا بر منابع مالى تأکید مىورزند و مردم را به عنوان آخرین عامل در نظر مىگیرند. (Giele، 9991)
شواهد موجود نشان مىدهد که زنان ایرانى در طى قرون گذشته در عرصههاى اقتصادى - اجتماعى و از آن جمله در فعالیتهاى تعاونى و یادگیرى، نسبت به یکدیگر و نسبت به کل جامعه فعالیتهاى چشمگیرى داشتهاند. هنوز هم گروهها و سازمانهاى غیر رسمى (غیر دولتىِ) یاریگر، در زمینههاى اقتصادى گوناگون (در تولید محصولات زراعى، دامدارى، باغدارى و صنایع دستى) همچنین در زمینههاى اجتماعى فعال هستند. برخى از سازمانهاى غیر رسمى، داراى تمام مشخصات گروههاى متشکل و سازمانیافته مىباشند، یعنى شرایطى براى انتخاب عضو، وظایفى براى اعضا، راه و روشهایى براى مدیریت و چگونگى تصمیمگیرىها دارند. (صالح نسب، غلامحسین، 1374)
دستیابى به تعریف مشخصى از سازمانهاى غیردولتى زنان در ایران، به دلیل پیچیدگى مفهوم سازمان غیردولتى و معیارهاى به کار گرفته شده براى تشخیص آن از سازمانهاى خصوصى و دولتى کار چندان سادهاى نیست. به نظر مىرسد هنوز تعریف واحد و مشخصى از سازمانهاى غیردولتى و شاخصهایى که آن را از بقیه انواع سازمانها جدا کند، وجود ندارد. برخى از فعالان و گردانندگان سازمانهاى غیردولتى زنان بر این باورند که سازمان غیردولتى، سازمانى است که چه از جهت مدیریت و چه از جهت منابع مالى، مستقل از دولت عمل کند و اعضایش داوطلبانه و به شکلى غیر انتقاعى فعالیت کنند. در این صورت با بخش خصوصى، متفاوت و از بخش دولتى جدا است، زیرا بخش خصوصى، بخش غیردولتى است که سودآور و انتفاعى مىباشد، در حالى که سازمانهاى غیردولتى با هدف و انگیزههاى انتفاعى کار نمىکنند.
مؤسسه اسلامى زنان
به عنوان یکى از سازمانهاى غیردولتى فعال در مورد توسعه زنان روستایى، مىتوان از مؤسسه اسلامى زنان نام برد. این سازمان از سال 1375 با هدف ارتقاى جایگاه زن در جامعه آغاز به کار کرد. از جمله فعالیتهاى انجام یافته توسط این مؤسسه در سطح روستا، ایجاد تعاونى روستایى زنان در روستاى جزلاندشت در طارم علیا و آموزش رایگان خیاطى به زنان روستایى در جزلاندشت، محمدآباد کرج و شهرک واوان در نزدیکى تهران است.
انجمن زنان حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار
این انجمن با هدف ارتقاى دانش زیستمحیطى زنان و بخصوص زنان روستایى و عشایرى ایجاد شده است و اجراى پروژههاى مطالعاتى و اجرایى را براى تحقق این هدف بر عهده دارد.
مرکز بازاریابى ملى و بینالمللى تولیدات زنان
این مرکز به تازگى ایجاد شده و هدف آن بازاریابى براى کالاهایى است که به وسیله زنان و بخصوص زنان روستایى، تولید مىشود. این مرکز در پى اجراى پروژههایى براى افزایش درآمد زن و نهایتاً خانوار روستایى است.
مسائل و مشکلات زنان روستایى
سیاستهاى تعدیل ساختارى و اثرات آن بر زنان روستایى
در نیمه دوم دهه شصت بر اثر وقوع جنگ تحمیلى عراق و ایران، کاهش قیمت نفت و خسارات وارده به کشور در اثر تحمیل جنگ، مشکلات اقتصادى زیادى به وجود آمد که آثار آن هنوز ادامه دارد. مهمترین اثر مسائل اقتصادى موجود، بالا رفتن نرخ تورم است. در سالهاى بعد با آزادىساز قیمتها و تعدیل ساختارى، نرخ تورم مجدداً رو به افزایش گذاشت.
وضع اقتصادى کنونى بیش از هر قشرى، روستاییان فقیر را که کالاى زیادى براى فروش ندارند، تحت تأثیر قرار داده، مشکلات و محرومیتهایى را براى خانوادههاى روستایى، بخصوص خانوادههایى که سرپرست آنان زنان و سالخوردگان هستند، به وجود آورده است.
تغذیه
در زمینه وضع تغذیه در ایران و اختلاف آن بین زنان و مردان، بررسىهاى انجام شده توسط انستیتو تغذیه نشان مىدهد که به طور کلى در شهر و روستا، زنان بیش از مردان از سوء تغذیه رنج مىبرند. در مورد مردان و زنان روستایى، میزان سوء تغذیه بیش از شهرها است. اثر این عامل بعد از انقلاب با اجراى برنامههاى آموزشى (در قالب مطالب آموزشى در کتابهاى سوادآموزى، طرحهاى تغذیه و بهداشت و سلامتى وزارت بهداشت و درمان و...) به میزان قابل ملاحظهاى کاهش یافته است.
ایجاد زمینههاى دستیابى به عوامل تولید براى زنان روستایى
تخصیص اعتبارات
در سالهاى اخیر، بانک کشاورزى اعتباراتى را به زنان روستایى بخصوص زنان روستایى عضو تعاونىهاى قالیبافى مىدهد. سیاست کلى بانک در این زمینه در جهت مصالح زنان روستایى مىباشد. در بانک کشاورزى اخیراً طرحى به نام طرح حمایت از زنان آسیبپذیر به اجرا درآمده است که بر اساس آن زنان سرپرست خانوار مىتوانند براى فعالیتهاى تولیدى خود از اعتبارات بانک کشاورزى استفاده کنند.
فعالیتهاى ترویج در زمینه ارائه خدمات به زنان روستایى
در حال حاضر، دفتر توسعه فعالیتهاى زنان روستایى، اجراى طرحهاى متعددى را در زمینه آموزش زنان روستایى در سراسر کشور به عهده دارد، مانند طرح آموزش متمرکز زنان روستایى، طرح آموزش متمرکز و عملى نحوه صحیح زراعت برنج به زنان برنجکار، طرح آموزش سبزىکارى، طرح همکارى با نهضت سوادآموزى و سایر دستگاههاى مربوطه، طرح آموزش و ترویج کشاورزى براى بانوان و دختران دانشآموز، طرح آموزش نحوه صحیح و بهداشتى بستهبندى خرما، طرح آموزش ایجاد تعاونىهاى زنان روستایى، طرح کاهش ضایعات و طرح آموزش الگوى تغذیه.
دفتر توسعه فعالیتهاى زنان روستایى براى ارائه آموزشهاى خود به زنان روستایى از کارکنان سایر ارگانها که در روستا حضور دارند مانند بهورز، معلم یا آموزشیار و همچنین از دختران و زنان روستایىِ باسواد به عنوان مددکاران ترویجى استفاده مىکند.
اشتغال
مرکز آمار ایران درصد فعالان زن در بخش کشاورزى را در سال 59 معادل 8% برآورد کرده که در حال حاضر این رقم به 4/42 رسیده است. (گزارش مرکز آمار ایران، 1381)
به طور کلى، اگر چه در بعضى از مراحل کشاورزى نقش زنان محدودتر است، لیکن اگر کمکهاى جنبى زنان را در مزرعه به حساب آوریم، در خواهیم یافت که عدم حضور آنان صدمه بزرگى به کشاورزى وارد مىآورد، زیرا مانند بسیارى دیگر از کشورها، در ایران نیز، مردان بدون همسر، کشاورزان موفقى نیستند. (Gourdomichalis. 9991).
ارزیابى نقش زنان در مراحل مختلف دامدارى، شامل پرورش گاو و گوسفند و طیور و کرم ابریشم، از فعالیت بیشتر زنان روستایى حکایت دارد. زنان روستایى، بخصوص در تهیه لبنیات نقش بسیار ارزندهاى دارند. زنان در جنگلدارى در مرحله پرورش و کاشت نهال دخالت اساسى دارند. در زمینه مدیریت و حفظ مراتع نیز تجربه نشان داده است که چنانچه مشارکت زنان جلب گردد نتایج مطلوبى به دست مىآید. (شادىطلب، ژاله، 1376)
اطلاعات پایه در مورد وضع اشتغال زنان روستایى ایران بعد از انقلاب
پس از انقلاب با آگاه شدن بیشتر مردم روستایى، توجه آنها به تحصیل، بیش از گذشته گردیده و در همین دوران است که جمعیت محصل بیش از سه برابر شده است. از عوامل دیگر مىتوان به لزوم حضور و فعالیت این قشر از جامعه در داخل منزل (علاوه بر مزرعه یا کارگاه) اشاره کرد. آمار و ارقام غیر رسمى در زمینه نقش زنان روستایى بیانگر آن است که 90% فعالیتهاى مربوط به پرورش کرم ابریشم توسط بانوان انجام مىگیرد.
در برخى نقاط ایران، تقسیم کار کشاورزى بر اساس تنوع محصول صورت مىگیرد، مثلاً مردان در زراعت گندم و زنان در تولید توتون، اما در بعضى نقاط دیگر، زنان و مردان نقش مکمل را ایفا مىکنند، مانند شمال ایران که در مراحل مختلف تولید برنج، زن و مرد در کنار هم انجام وظیفه مىکنند.
آمارهاى غیر رسمى حاکى از آن است که زنان ایران 60% در زراعت برنج، 90% تولید سبزى و صیفى، 50% زراعت پنبه و دانههاى روغنى، 30% در امور داشت باغها و 90% در پرورش کرم ابریشم مشارکت دارند.
بیشتر زنان روستایى در زمینه صنایعدستى فعال هستند. محصول تولیدى آنان اغلب جنبه صادراتى داشته و متضمن تحصیل ارز براى کشور است. سهم این قشر روستایى در تولید صنایعدستى 75% مىباشد. این صنعت اهمیت زیادى در خوداشتغالى زنان روستایى دارد.
در روند تحوّلات در ایران، مىتوان گفت که فعالیت کشاورزى زنان، پس از انقلاب اسلامى، با اینکه نظامهاى بهرهبردارى تغییرات چندانى نکرده اما تحت تأثیر فرآیندهاى توسعه کشاورزى بوده است. در کشت محصولات کاربر (مانند برنج و توتون) همچنان نقش تولیدى زنان به قوّت خود باقى است، حتى در مزارعى که به صورت تجارى در آمده است، از زنان روستایى به عنوان منبع نیروى کار ارزان استفاده مىشود. اما در کشت محصولات سرمایهبر به علت به کارگیرى ماشینآلات کشاورزى، در نظامهاى بهرهبردارى سرمایهدارى، نقش نیروى کار زنان کاهش یافته است.
بیکارى
با توجه به اینکه سیاست کلى کشور ترویج فناورى ابزار (مکانیزاسیون) است، بنابراین میزان نقش زنان در بخش زراعت، بخصوص در مراحل کاشت، رو به کاهش است، به همین سبب در تهیه برنامه براى آینده، بهرهورى از نیروى پر ارزش کار زنان در مراحل بعد از برداشت و تبدیل محصولات، مورد توجه قرار گرفته و تأمین تکنولوژىهاى ساده براى این منظور پیشبینى شده است. براى حل این مشکل بخصوص در دوران بعد از انقلاب تلاشهاى ارزندهاى در خصوص ایجاد زمینههاى گسترش صنایع روستایى و تبدیلى، از طریق سازمانهاى مربوطه به عمل آمد. گسترش این صنایع کاهش 7/6 درصدى نرخ بیکارى را در مناطق روستایى براى زنان روستایى به دنبال داشته است. (گزارش مرکز آمار ایران، 1381)
بهداشت و درمان
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى، خدمات بهداشتى را توسط شبکههاى بهداشتى درمانى کشور در دسترس زنان و کودکان شهرى و روستایى قرار مىدهد. این شبکه گسترده مراکز بهداشتى درمانى در شهرها و روستاها، مردم کشور را زیر پوشش قرار داده و بدین وسیله بیش از 70% جمعیت زنان روستایى کشور مشمول خدمات مزبور شدهاند. (گزارش مرکز آمار ایران 1381)
نقش و جایگاه زنان روستایى در کلیت نظام اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى
تردیدى نیست که از حدود دو قرن پیش جهان با سرعت هر چه تمامتر دگرگون شده است. به دنبال این تحوّلات، نباید فراموش کرد که بشر امروزى روند تحوّل را از کجا شروع کرده، چگونه در نیمه دوم قرن بیستم زیسته و در حال حاضر در کجا ایستاده است.
بحثهاى مربوط به شیوه اثرگذارى زنان در طرحهاى توسعه، حدود 25 سال است که در سطح بینالمللى اهمیت یافته و مطالب گوناگونى در ارتباط با آن نوشته شده است. هر چند این تفکر هنوز در مراحل ابتدایى است اما نهادها و سازمانها در سطح بینالمللى و کشورى، برنامههاى خاصى را براى افزایش مشارکت فعال زناندر پروژههاى خود در نظر دارند. (شکرگزار، آمنه، 1373)
اهمیت توسعه روستایى و نقش حیاتى آن در پیشبرد کشورها و به ویژه کشورهاى در حال رشد، بر هیچ کس پوشیده نیست. به باور کارشناسان و دستاندرکاران امر پژوهش، این مهم بیش از هر چیز در گرو توسعه منابع انسانى است. در این راستا براى دستیابى به توسعه واقعى باید نیمى از جمعیت کشور که نیروى کار فعال را تشکیل مىدهند، در نظر گرفت.
یکى از شاخصهاى نوسازى اقتصادى ملى و توسعه اجتماعى، مشارکت زنان و چگونگى ایفاى نقش آنها در ساختارهاى اقتصادى است. این موضوع که زنان و مردان داراى وضع متفاوت و در نتیجه نیازهاى گوناگونى از نظر توسعه مىباشند، مورد قبول است. به همین جهت باید به نقش چندگانه آنان در اجتماع توجه کرد. شواهد موجود نشان مىدهد، زنان به ویژه در مناطق روستایى، نقش عمدهاى را در تولید محصولات و فراوردههاى گوناگون زراعى و دامى بر عهده دارند، به گونهاى که بدون کمک و مشارکت آنان به عنوان نیروى کار در مزارع، دستیابى به توسعه کشاورزى امرى است ناممکن.
با توجه به موارد ذکر شده، در بیشتر جوامع، زنان به جز کار روزمره در خانه، که از ابتداى صبح شروع و تا انتهاى روز ادامه دارد، در کار تولید کشاورزى در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و پرورش دام، نقش عمدهاى را به عهده دارند. در تمامى این جوامع مسئله تمایز جنسیتى در کار تولیدى کشاورزى وجود دارد. در کشورهاى در حال توسعه، زنان هم در تولید و هم در بازاریابى محصولات کشاورزى نقش دارند. در برخى از کشورها، زنان در تولید و کار مزدگیر، دستمزد کمترى از مردان دریافت مىکنند. از طرف دیگر، تکنولوژىهاى جدید نیز براى مردان مناسبتر است. در این زمینه نیز بهتر است تکنولوژىهایى که مناسب نیروى کار زنان بوده و دسترسى به آنها به عنوان منبع درآمدى براى آنها باشد، معرفى شود.
زنان در دایره تولیدات کشاورزى به صورتهاى گوناگونى کار مىکنند و انعکاس فعالیت آنها در مورد تولید روزافزون است. با این وجود، فعالیت آنها در تولید کشاورزى ناپیدا و نامریى است. خیلى از کارها و فعالیتشان به نظر نمىآید و در حجم کارى محسوب نمىگردد. مرورى بر نقش زنان روستایى در توسعه کشاورزى بخصوص در سالهاى اخیر بیانگر اهمیت توجه به این قشر مىباشد. زنان در نقاط مختلف دنیا با توجه به اوضاع سیاسى، اقتصادى و فرهنگى، نقشهاى مؤثرى در بخش کشاورزى داشتهاند. این نقشها تحت تأثیر عواملى چون جنسیت، ساختار خانوادگى و فرهنگ منطقه بوده است. در کشورهاى سرمایهدارى که کشاورزى تجارى متداول مىباشد، زنان حتى در سطح مدیریت مزارع ایفاى نقش مىکنند.
در ایران در دهه گذشته با وجود عدم تغییرات عمده در نظامهاى بهرهبردارى، نیروى کار زنان در بخش کشاورزى 40% کل نیروى کار برآورده گردیده، که این میزان در بخشهاى مختلف متفاوت بوده است. در زمینه صنایعدستى نقش چشمگیرى داشتهاند. همچنین در کشت محصولات کاربر نقش آنها نسبت به دهههاى قبل به قوّت خود باقى است. در ایران سهم عمده کشاورزى به عهده واحدهاى دهقانى متوسط مىباشد. در این واحدها اغلب زنان به صورت کارکنان کشاورزىِ خانوادگى بىمزد کار مىکنند، به همین علت ارزش واقعى مشارکت زنان در تولید اقتصادى نادیده انگاشته شده است. زنانِ درگیر در امر اقتصاد و توسعه کشاورزى، در دهه گذشته به طور کلى نیروى قابل ملاحظهاى را تشکیل مىدهند. با پذیرش این پدیده، نیاز است کوششهاى در خور توجهى جهت تواناسازى و تساوى زنان و مردان صورت پذیرد. خانم استبوزارپ در سال 1970 معتقد بود که در کارهاى وسیع و بىشمارى که در ارتباط با امور توسعه و رشد اقتصادى انجام گرفته، انعکاس مسایل مربوط به زنان بسیار ناچیز و نارسا بوده است. او نادیده گرفتن و فراموش شدن زنان را در برنامههاى توسعه به خوبى و به سادگى بیان مىدارد. سازمان ملل متحد، سال 1975 (1349) را «سال بینالمللى زن» و دهه 1985- 1976 (1355 - 1346) را «دهه زن» نامگذارى کرد. این دهه، نقش قاطعى در آگاه ساختن مردم به نکات پراهمیت نقش زن که قبل از آن پنهان بود داشت.
همایش راهبردهاى آیندهنگر براى پیشرفت زنان، زمینه را عملاً براى افزایش میزان مشارکت و تساوى حقوق آنها در توسعه فراهم ساخت. در سال 1979 (1358)، نمایندگان 145 کشور و سازمان بینالمللى، به منظور شرکت در همایش جهانى اصلاحات ارضى و توسعه روستایى، که از سوى فائو تشکیل شده بود، در رم گرد هم آمدند. اعلامیهاى که مخصوصاً بر مشارکت زنان به موازات مردان در فرایند توسعه روستایى تأکید مىورزید صادر شد. از آن زمان به بعد رهیافت فائو در مورد «زنان در توسعه» بیشتر روى نقش زنان در توسعه روستایى و فرآوردههاى زراعى متمرکز بوده است.
1- نقش زنان روستایى در توسعه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى
زنان، بازیگران کلیدى نظام اقتصادى هستند، ولى هنوز بهرهگیرى از نیروى بالقوه آنان در برنامههاى اقتصادى شروع نشده است. گرچه زنان نیمى از جمعیت را تشکیل مىدهند، ولى از نظر اشتغال، درآمد، تحصیل و مقام اجتماعى در پایینترین سطوح، متمرکز گردیدهاند. رشد اقتصادى و تأمین عدالت اجتماعى نیازمند توسعه بیشتر و مشارکت زنان در فرآیند توسعه است.
در گزارش بانک جهانى به اهمیت نقش زنان کشاورز در تحقیق و ترویج کشاورزى اشاره شده که این نقش معنىدار بوده است. زن کشاورز در تولیدات کشاورزى با وجود آنکه دستیابى محدودى به منابع داشته اما تحمل بیشترى را داشته است. در این گزارش آمده عوامل فرهنگى اجتماعى، مانع بیشترى براى زنان ایجاد مىکند تا مردان؛ قدرت اقتصادى زنها کمتر از مردان و بازتاب اجتماعى آن نیز کمتر است. حتى دستیابى به اطلاعات و منابعى که بانوان براى به دست آوردن قدرت اقتصادى دارند کمتر است. قدرت اجتماعى فرهنگى دایره زن - مرد و بازتاب آن در جوامع روستایى بیشتر از جوامع شهرى است و سنتها در این جوامع بیشتر از اجتماعات مدرن است. در جوامع سرمایهدارى نقش زنان در کشاورزى به گونه متفاوتى است تا جوامع در حال رشد. در کشورهاى توسعهیافته توسعه کشاورزى تأکید بر صادرات و دگرگونى تولید از روش سنتى است. در این گونه جوامع مردان بر منابع اولیه کنترل دارند و مکانیزاسیون، مناسب کشتهاى بزرگ و تخصصى است. سرویسهاى خدماتى ترویجى نیز اعتبارات و تسهیلات را به مردان ارائه مىکند.
اما در جوامع در حال توسعه بسیارى از محدودیتها و تبعیضهاى فرهنگى مانع از منظور کردن زنان به عنوان نیروى فعال مىشود. مطالعات دیگرى که مکانیزاسیون را تجزیه کرده است (ماشینآلات، نهادهها، بذر پرمحصول و غیره)، این موضوع را تأیید نمىکند از جمله بذر مرغوب موجب افزایش اشتغال زنان در مرحله وجین (و داشت) مىگردد.
علاوه بر تبعیضهاى فرهنگى که مرد روستایى ترجیح مىدهد زن در خانه باشد، فرهنگ مردسالارى حاکم بر جامعه روستایى و به دنبال آن محافظهکارى، رئیس خانوار را بر آن مىدارد تا درآمد خود را به ویژه آن قسمتى را که توسط زنان کسب مىشود مخفى نگاه دارد. (kaur. M، 8991)
به طور کلى زنان چه در کشورهاى پیشرفته و چه در حال توسعه، وظیفه تهیه و درست کردن غذا را به عهده داشته و بعضاً مواد مورد نیاز غذا را خودشان تهیه مىکنند. در سیستمهاى مزارع متوسط 90% زنان در امر تولید سهیم هستند. در مزارع کوچک با سیستم سنتى که کاربرتر است، زنان سهم بیشترى در کار دارند. در مقایسه این سه سیستم زمیندارى، در مزارع بزرگ زنان در قبال دریافت دستمزد کار مىکند. اما زنان متعلق به نظامهاى زمیندارى متوسط و یا کوچک، با نیروى کار بدنى و یدى، کار بیشتر از حد معمول را انجام مىدهند و در کنار آن نیز وظایف مربوط به خانه، همگى به عهده آنها است. در مزارع کوچک معمولاً پرداخت دستمزد به زنان و دستیابى به اطلاعات جدید براى آنها در سطح پایینى است. آقاى Giele در 1994 (1373)، نتیجه گرفت که بین مفاهیم فرهنگى و وضع سطح توسعه اقتصادى در دهه گذشته همبستگى معنىدارى وجود دارد.
2- مشارکت زنان روستایى و نیروى کار آنها
یکى از مهمترین اثرات تغییر اجتماعى در نیمه دوم قرن بیستم افزایش مشارکت زنان در نیروى کار در کلیه ملل است. به دنبال آن، تحقیقات اصولى در زمینه وابستگى ساختارى نیروى مشارکت کار زنان انجام گرفته است. مطالعات نشان داده که این مشارکت در تمامى سطوح مؤثر است. صنعتى شدن، بالا رفتن نرخ بارورى، ساختار خانوادگى و ساختار اجتماعى، یکى از دلایل اصلى مشارکت است. این سازهها اثرات معنىدارى در مشارکت در شهرهاى بزرگ و جوامع کوچک روستایى در کشور ما داشته است.
در خصوص نقش زنان روستایى در تولید و درصد مشارکت آنان در مراحل گوناگون این امر، مطالعات جامعى در کشور ما صورت گرفته است. با استناد به این اطلاعات مىتوان گفت که زنان روستایى در زمینه صنایع غذایى، مراحل مختلف پرورش دام، صنایعدستى، باغدارى و مراحل مختلف کشاورزى فعالیت داشته و این فعالیتها اثرى مثبت بر درآمد خانوار دارد.
3- نقش زنان روستایى در تولید محصولات کشاورزى
در سراسر دنیا زنان روستایى وظیفهشان تهیه غذا، کمک در کارهاى کشت و داشت و برداشت، پرورش احشام، تولید و بازاریابى آن است. زنان در این دایره به صورتهاى گوناگونى کار مىکنند اما فعالیت آنها در این سیستم ناپیدا است. (Longuist، L. 1002)
برخى از محققان به نقش زنان در کشاورزى که اخیراً به صورت قشر عمدهاى در آمده اشاره کردهاند. اکنون اطلاعات زیادى مبنى بر این موضوع و مطالعاتى که تا کنون در آمریکا، کانادا، اروپا و جهان سوم انجام گرفته در دست است و نظریههاى مختلفى در زمینه همکارى زنان وجود دارد.
برخى معتقدند که این قشر به عنوان نیروى اصلى محسوب شده و نقش مهمى را در آینده بازى خواهد کرد.
در زمینه نقش زنان روستایى در تولید محصولات کشاورزى پژوهشهایى انجام شده و محققانى مانند: kaur، Saches، ShaverAlston، Almas، همگى بر این عقیدهاند که زنان در کارهاى کاشت (بذرپاشى)، داشت (دفع علف هرز، بیلزدن، بوجارى) و برداشت (قطع شاخههاى نیشکر) و ذخیره محصول، حمل بستههاى سنگین غلات برداشت شده از مزرعه تا انبار مشارکت داشته، همچنین کارهایى از قبیل گلهدارى و مراقبت از حیوانات، شیردوشى، پرورش طیور، باغبانى، تعمیر حیاط، برفروبى، تعمیر ساختمان و... را انجام مىدهند. (World Bank، 2002)
4- نقش زنان روستایى در عرصه کشاورزى ایران
آمارهاى اعلام شده، اهمیت زنان روستایى را در نظامهاى باز تولیدى نمایان مىسازد. زن روستایى در ایران، همانند سایر کشورها به صورتهاى مختلف در صحنه کشاورزى فعال است. بر اساس تقسیم کلى کار پذیرفته شده در کشور ما، معمولاً بیان مىشود که امور منزل به عهده زنان و فعالیت بیرون از خانه به عهده مردان است. در مورد زنان روستایى علاوه بر انجام فعالیتهاى موسوم به خانهدارى، در مزرعه نیز به ایفاى نقش مىپردازند. در مواردى که زن سرپرست خانوار بوده، به صورت نیروى مزدبگیر به انجام کار مىپردازد. کارهایى را که زن روستایى در مزرعه انجام مىدهد در بسیارى از امور مربوط به کاشت، داشت و برداشت محصولات مختلف کشاورزى و نگهدارى و پرورش دام و طیور و تولید صنایع دستى است.
از آنجا که سهم زنان در نیروى کار کشاورزى قابل توجه است، براى کشورى مانند ایران که در صدد بهبود اقتصاد روستایى مىباشد و حمایت از تولید فرآوردههاى غذایى آن لازم است، شناخت نقش این قشر و توجه به بهبود وضع آنها در کشاورزى حایز اهمیت فراوانى است. در بخش کشاورزى، در بسیارى از موارد، زنان نقش سنگینترى نسبت به مردان دارند. اما اغلب از موقعیت پایینترى برخوردار بوده و ارزش واقعى نیروى کار آنها به عنوان نیروى کار کشاورزى به درستى مشخص نیست. به تعبیر دیگر، آنها نیروى کار نامریى در اقتصاد کشاورزى هستند. سهم این نیرو تا 40% نیروى کار کشاورزى برآورد شده است.
نوع فعالیتهاى زنان روستایى در مناطق مختلف کشور، متفاوت بوده، در نقاط مختلف ایران زنان کشاورز بنا به موقعیت خاص فرهنگى و اجتماعى آن منطقه نقش خاصى دارند. در استانهاى شمالى کشور مانند گیلان و مازندران، کارهاى نشا و وجین شالى به طور عمده به عهده زنان است.
زنان در مناطق کردنشین در کارهاى سخت مشارکت دارند. در این مناطق به ویژه در بخش عشایر، بیشتر امور مربوط به دوشیدن شیر گلهها، تهیه انواع فرآوردههاى لبنى و همچنین در پشمریسى و تولید انواع بافتهها نظیر جاجیم و گلیم، نیز مشارکت دارند. زنان روستایى شهرستان لنگرود در بازاریابى، نقش بسزایى داشته و در عرصه اقتصادى حضورى فعال دارند.
واحدهاى نوخاسته مرتبط با موضوع زنان در دستگاههاى مختلف در دولت جمهورى اسلامى ایران و همچنین سازمانهاى غیردولتى فعال در این زمینه، تلاش پیگیرى را براى ارتقاى پایگاه زنان روستایى آغاز کردهاند و در این راه مصمم هستند با اجراى طرحهاى مطالعاتى در زمینه حل مسائل و مشکلات زنان، نیز با فراهم آوردن امکان برخوردارى آنان از نتایج این اقدامات از طریق برنامههاى مدوّن، جهت افزایش درآمد زن روستایى و ارائه آموزشهاى لازم به او و بالاخره ارتقاى پایگاه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى وى اقدام مؤثرى کنند.
در این میان، به منظور بررسى نقش دولت در ایجاد تحوّلات مطلوب در وضع زنان بعد از انقلاب به بررسى مهمترین سیاستهاى اعمال شده مؤثر در این راستا مىپردازیم.
سیاستهاى به کار گرفته شده مطلوب بر وضع زنان روستایى پس از انقلاب
1- سیاست افزایش مشارکت دختران در عرصه آموزش رسمى و کاهش فواصل جنسیتى از طریق افزایش تسهیلات براى آموزش دختران و تشویق آنان جهت استقبال بیشتر از امکانات آموزشى موجود در سراسر کشور، مخصوصاً در روستاها و حذف موانع شرکت آنان در کلاسهاى درس که عمدتاً ریشه در ساختارهاى فرهنگى و ارزشهاى روستایى، نیز دیدگاههاى والدین دارد.
2- سیاست کلى قبول ضرورت مشارکت فعال زنان در تمامى زمینهها، مخصوصاً فعالیتهاى آموزشى، به عنوان نشان توسعهیافتگى کشور.
3- سیاست توجه به نابرابرىهاى آموزشى و آگاهى نسبت به دلایل آن به منظور رفع موانع موجود.
4- سیاست توجه به آموزشهاى غیر رسمى زنان در حیطههاى مختلف فنى و حرفهاى، بهداشتى و سوادآموزى در روستاها.
5- سیاست مشارکتى حاکم بر طرح مشترک وزارت آموزش و پرورش و صندوق کودکان یونیسف تحت عنوان بررسى علل و عوامل بازدارنده و تسهیل کننده افزایش دستیابى دختران روستایى.
6- سیاست تقویت و ایجاد تعاونىهاى خاص زنان روستایى در وزارتخانه جهاد کشاورزى که تا به حال اثرات مثبت بسیارى در مورد مشارکت زنان روستایى داشته است.
7- سیاست تأسیس ادارات خاص آموزش زنان روستایى در وزارتخانه جهاد کشاورزى که از طریق آموزشهاى گروهى سبب نوعى تشکل، خودباورى و انسجام در بین زنان روستایى شده است.
8- راهاندازى و گسترش فعالیتهاى خانههاى بهداشت، به عنوان سیاست جهت بهبود وضع بهداشتى و محرومیتزدایى از زنان روستایى، همراه با برنامههاى آموزشى مؤثر و مفید.
9- سیاست تربیت دختران روستایى به عنوان ماماى روستا توسط وزارت جهاد کشاورزى به عنوان یکى از موفقترین روشهاى مشارکتپذیر نمودن زنان روستایى در فعالیتهاى مربوط به خود و اعطاى مسئولیت به زنان، مخصوصاً دختران روستایى و ایجاد خودباورى.
10- توسعه فعالیتهاى ترویج و آموزش کشاورزى به عنوان نقطه تماس و تنها مأمن مرتبط با جامعه روستایى و به تبع آن، زنان روستایى با منابع علمى، کشاورزى.
11- گسترش فعالیتهاى مربوط به خانههاى ترویج در ارتباط با زنان و دختران روستایى که در بسیارى از زمینهها عملاً مشارکت و توجه آنان به فعالیتهاى آموزشى، ترویجى و خدماترسانى مربوطه را به دنبال داشته است. فعالیتهاى ترویج خانهدارى علىرغم برخى نکات منفى، روى هم رفته از ابعاد اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، جمعیتى و... در تواناسازى زنان و دختران روستایى نقشى مثبت و اساسى را بازى کرده است.
12- سیاست استفاده از مروّج زن و مرد به صورت خانواده (زوجِ مروّج) جهت تحت پوشش قرار دادن خانوادههاى روستایى بدون مشکلات تماس مروّج مرد و زن و حضور مروّجین خانهدارى و کشاورزى در ده و استفاده از منزل مسکونى خود براى آموزش و حضور مداوم در رونق و آشنایى با مشکلات روستا از نزدیک و همچنین جلب اعتماد مردم.
13- سیاست تربیت دختران روستایى به عنوان مروّجین زن توسط وزارت جهاد کشاورزى که نتایجى همانند سیاست بند یازده (تربیت دختران روستایى به عنوان ماماى روستا را به دنبال خواهد داشت).
14- سیاست به کارگیرى متخصصان زن در وزارتخانه جهاد کشاورزى جهت سرپرستى امور مربوط به زنان روستایى، مخصوصاً به کارگیرى متخصصان زن با تخصص ترویج و رشتههاى مشابه.
15- سیاست تحقیقات در خصوص مسائلِ مخصوص به زنان روستایى در دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهورى و وزارت جهاد کشاورزى که در چند سال اخیر انبوهى از اطلاعات کاربردى و بنیادین را جهت سیاستگذارى براى زنان روستایى فراهم کرده است.
16- برگزارى سمینارهاى «تواناسازى دختران روستایى» توسط جهاد کشاورزى به عنوان سیاستى درازمدت با هدف مشارکتپذیر کردن دختران روستایى در فعالیتهاى مربوط به خود و تربیت نسل جوان روستا جهت ایفاى نقشهاى مربوط به آنان (مادرى، همسرى) در آیندهاى نزدیک.
17- سیاستهاى عمومى معاونت ترویج و مشارکت مردمى در مورد زنان روستایى:
أ) تلاش در جهت ایجاد سازمان کار مناسب امور زنان در جهاد کشاورزى استانها.
ب) گسترش فعالیتهاى آموزشى، ترویجى و مشارکتى در ارتباط با زنان.
18- تأکید بر آموزشهاى فرهنگى، اجتماعى، زنان جوان عضو مراکز کتابخانههاى روستایى که قریب به 99% آنها دختران جوان روستایى هستند.
19- سیاست تأکید بر ارتقاى دانش فرهنگى - اجتماعى زنان در طرح توسعه صنایع دستى.
20- پیگیرى طرح آموزش و ترویج زنان روستایى از طریق استعلام استانى به منظور جمعآورى اطلاعات و نیازسنجى از زنان روستایى به منظور اعمال نظر در ارائه طرحهاى آینده.
منابع:
- امیرى، سودابه، زن محور اساسى توسعه پایدار انسانى، فصلنامه اقتصاد کشاورزى و توسعه ویژه.
- دفتر امور زنان ریاست جمهورى و یونیسف، نقش زنان در توسعه، انتشارات روشنگران، 1372.
- زنان در توسعه کشاورزى (برنامه فائو)، ترجمه غلامحسین صالح نسب، مدیریت مطالعات و بررسىهاى معاونت ترویج و مشارکت مردمى وزارت جهاد، 1374.
- زنان، سال سوم، 1374، ص16.
- شادىطلب، ژاله، (1376)، بازتاب تلاشهاى بینالمللى در جامعه زنان روستایى ایران، تهران، وزارت کشاورزى، معاونت برنامهریزى و پشتیبانى مؤسسه پژوهشهاى برنامهریزى و اقتصاد کشاورزى، شهریورماه.
- شکرگزار، آمنه، بازارهاى هفتگى شهرستان لنگرود و نقش زنان روستایى در عرضه محصولات کشاورزى استان فارس، 1373.
- گروه بررسى مسائل زنان، (1379)، گزارش وضعیت اجتماعى زنان قبل و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى.
- گزارش مرکز آمار ایران، (1381)، بررسى روند تحولات اجتماعى - اقتصادى زنان روستایى ایران.
- لهسایىزاده، عبدالعلى، بررسى جامعهشناختى نقش زن در کشاورزى ایران، فصلنامه اقتصاد کشاورزى و توسعه. سال سوم، 1374، ص64.
- معروفى، پروین، (1373)، پیشنویس گزارش ملى موقعیت زنان روستایى در جمهورى اسلامى ایران، تهران، دفتر امور زنان، دبیرخانه کمیته ملى تهیه مقدمات شرکت در کنفرانس جهانى زن در چین بخش زنان روستایى.
- مهندسین مشاور جامع ایران، (1376)، بررسى تأثیر سیاستهاى دولت در مشارکت زنان روستایى مربوط به طرح شناخت زمینهها و ویژگىهاى زنان در بخش کشاورزى ایران و تحولات مورد انتظار در افق 1400، تهران، وزارت جهاد کشاورزى، معاونت برنامهریزى و بودجه مؤسسه پژوهشهاى برنامهریزى و اقتصاد کشاورزى.
- Giele, k. 9991. Womens's Work and Women's Lives. Rural Sociology, Vol. 95, No. 3.
- Gourdomichalis. A. 9991. Women and the Reproduction of Family Farms: Change and continuity in the Region of Thssaly, Greece. Journal of Rural studies. Vol. 7, No. 1/2, pp: 75-26.
- kaur. M and M.L. shamara. 8991. Role of Women in Rural Development. Journal of Rural Studies. Vol. 7,NO. 1/2,pp: 11-61
- Lonquist, L.1002. The Role of Women in Economic Development: A
World Bank Country Study. Rural Sociology 65)1 و (511-611.
World Bank 2002. kenya: The Role of Women in Economic Development: A World Bank Country Study. Washington,Dc: World Bank. pp: 171.
منبع: ماهنامه پیام زن 1383 شماره 156، اسفند ۱۳۸۳/۱۲/۰۰
نویسنده : فرحنار رستمى
نویسنده : معصومه رحیمزاده
نظر شما