مهاجرت و جرایم ناشی از آن
با گسترش شهرها بخصوص با بروز نتایج ناشی از انقلاب صنعتی به سبب استفاده از تکنولوژی در کشاورزی، مازاد شدن نیروی انسانی و از طرفی نیاز فزاینده شهرهای صنعتی به نیروی انسانی، سیل مهاجر از مناطق روستایی به شهری سرازیر گردید. البته در ابتدا، این نقل و انتقالات به سبب آنکه وضعیت اجتماعی شهرها چنین پیچیده و دگرگون نشده بود، مسائل کمتری برای مهاجر پیش میآمد چرا که انطباق با محیط شهری آسانتر بود.در صورتی که در حال حاضر بخصوص در کشورهای در حال توسعه که از جهت پذیرش تکنیکهای پیشرفته سریعا به نحوه زندگی پیچیده شهرهای صنعتی نزدیک شده و از طرفی خصوصیات گذشته (سنتی) را نیز تا حدودی حفظ کرده است، تعارض در نحوه زندگی و ارزشهای فرهنگی چشمگیر است و به همین دلیل فرد مهاجری که از یک فرهنگ و اقتصاد کشاورزی به فرهنگ و اقتصاد صنعتی و شهری روی میآورد، براحتی قادر به انطباق با محیط جدید نخواهد بود و همچنانکه بحث خواهیم کرد این عدم انطباق موجبات بروز مسائل متعددی از قبیل اختلالات رفتاری و روانی، انواع اعتیاد، اختلافات خانوادگی، فقر اقتصادی، بیکاری و ولگردی، شیوع تفریحات ناسالم و ... میگردد.مهاجران در محلههای جدید، با ارزه ای جدیدی روبرو میشوند و تحت تاؤیر اینگونه ارزشها که اغلب مادی بوده و از فریبندگی و جذابیت خاصی برای مهاجر برخوردار است قرار میگیرند. همچنین عدم هماهنگی با ارزشهای فرهنگی جامعه شهری سبب میشود تا مهاجر نسبت به اجتماع شهری احساس بیگانگی کرده و دچار دگرگونیها و سرخوردگیهای روانی اجتماعی گردد و گیج و مبهوت شده و نتواند خود را با محیط جدید سازگار کند. این اختلافات فرهنگی سبب میشوند ارزشهای قبلی فرد دچار تزلزل گردیده و از عملکرد کافی برخوردار نباشند و در نتیجه فرد به ارزشهای قبلی خود بیاعتنا شده و از طرفی ارزشهای فرهنگی جدید را هم نمیتواند براحتی بپذیرد. اینچنین است که مهاجر تبدیل به فردی گسیخته و جدا از اجتماع میگردد و احتمالا به گروههای ولگرد و بزهکار شهری روی میآورند چرا که این قبل گروهها بسادگی حاضر به پذیرش مهاجر جدید هستند و بسیار نیز احتمال دارد که این مهاجران تازه وارد بناچار معطوف فعالیتهای ضد اجتماعی بشوند.خلاصه آزادی و استقلالی که نوجوانان در شهرها پیدا میکنند و از بین رفتن نظارت در زندگی خانواده روستایی، سبب میشود نوجوان که هنوز از نظر رشد شخصیت، آمادگی این استقلال را ندارد و دار ای اعتماد به نفس کافی نیست، به مسیری سوق یابد که تمایلات اولیهاش ایجاب میکند و ناملایمات زندگی شهری و از طرف دیگر تمایلات و نیازهای شدید اولیه بسادگی او را به راههای نادرست، هدایت کند.بطور کلی به نظر میرسد گروهی که برای اشتغال و تامین هزینه زندگی خود یا خانواده به شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند و بخصوص آنهایی که به تنهایی و بدون نظارت سرپرست خود به این نقل و انتقال دست میزنند، در محیط جدید خود توفیق نیافته و با توجه به اینکه محیط شهری و شرایط زندگی آن، نیاز بیشتری را در نوجوان برمیانگیزد و در نتیجه نوجوان از فعالیتهای اقتصادی شهری سرخورده شده و به انحرافات گوناگون سوق داده می شود. علاوه بر آن به سبب آنکه این نوجوانان از امکانات اقتصادی کافی برخودار نیستند و در نتیجه مجبور به اسکان در مناطق نامناسب هستند طبیعی است که شرایط مناسب تری را برای انحراف به وجود خواهد آورد.
منبع: روزنامه اعتماد ۱۳۸۲/۰۴/۰۷
نویسنده : فاطمه امیرى
نظر شما