موضوع : پژوهش | مقاله

خمیازه ای به بلندای تابستان

فراغت واژه ای است که برای یافتن معنای آن نیازی به سرک کشیدن در لغتنامه دهخدا نداریم، اما همین واه ساده بویه با شروع تعطیلات انتهای سال تحصیلی به یکی از چالش برانگیزترین مفاهیم تبدیل می شود. فراغت یعنی یک دنیا برنامه ریزی از سوی نهادها و سازمان ها فراغت یعنی شروع دغدغه های والدین فراغت یعنی بالا رفتن آمار حوادث فراغت یعنی میزگردهای تخصصی صداوسیما و فراغت یعنی یک دنیا مطلب در مطبوعات فراغت یعنی همین گزارشی که می خوانید.

فراغت چقدر طولانی است
تا یادمان هست همیشه گفته اند هرچیزی حد تعادلش خوب است و تعطیلات پس از آخرین امتحان دانش آموزان را می توان از جمله مصادیق کجروی از این گفته نغز پنداشت. بسیاری از والدین و همچنین کارشناسان مسائل آموزشی و تربیتی اعتقاد دارند به جای یک تعطیلی طولانی در اواخر بهار تا انتهای تابستان، می توان چند تعطیلی کوتاه در میانه هر فصل داشت، اما محاسن این شکل از ایام تعطیل و فراغت چیست
علیرضا وارسته، شهروند تهرانی و ولی یک دانش آموز می گوید: هرساله با شروع تعطیلات طولانی تابستان، دردسر والدین شروع می شود. اول اینکه این زمان به اندازه کافی می تواند بچه ها را از درس و مشق دور کند، بنابراین آنها هرساله با شروع سال تحصیلی جدید به دلیل قطع رابطه با درس به مشکل برمی خورند که این مشکل را در انتهای سال تحصیلی نیز به شکل دیگری می توان ارزیابی کرد. به عبارت دیگر نه تنها خود ایام تعطیل طولانی است، یک ماه مانده به شروع تعطیلات و یک ماه پس از اتمام تعطیلات نیز روزهایی هستند که باید آنها را روزهای پرت آموزشی به حساب آورد. در روزهای پایانی سال تحصیلی، دانش آموزان به شوق فرا رسیدن تعطیلات، پس از ماه ها آموزش مداوم و خسته کننده، سر از پا نمی شناسند و عملا فراگیری را رها می کنند و در روزهای آغازین سال تحصیلی هم آنقدر رخوت دیده اند که برقراری ارتباط مجدد با کتاب و درس و مشق برایشان دشوار است.
وی در ادامه از معایب دیگر تعطیلات طولانی مدت می گوید: مورد بعد این است که وقتی ایام فراغت طولانی شد، این فرصت پیش می آید که ذهنیت بچه ها به سمت و سوهای دیگری کشیده شود، اگرچه این مسئله می تواند جنبه های مثبت و مفیدی هم داشته باشد. به طور مثال یادگیری یک رشته هنری اما به همان اندازه هم این امکان وجود دارد که یک ناهنجاری شکل بگیرد و تمامی این موضوعات موجب دغدغه والدین شده و اسباب دردسر آنها را به خاطر کنترل خارج از قاعده کودکان فراهم کند.

فراغت و برنامه های ناهمخوان
لازم به گفتن نیست که در این ایام هریک از نهادهای مرتبط و غیرمرتبط با فرهنگ و آموزش و تربیت به نوبه خود وارد معرکه شده و سعی می کنند با نوعی برنامه ریزی خاص خودشان به عنوان متولی بهینه سازی اوقات فراغت، معرفی شوند یا لااقل اینکه گوشه ای از این روزهای کشدار پر از رخوت را پر کنند، اما نبود یک شورای واحد تصمیم ساز باعث می شود هرکسی ساز خود را بزند و چه بسا اینکه بسیاری از برنامه ها نیز نتیجه ای جز رشته کردن پنبه دیگری نداشته باشد. پس فراغت آنقدرها هم که می گویند بد نیست به شرط اینکه بدانیم با آن چه رفتاری در پیش بگیریم.
منصور قائمی مهر، کارشناس مسائل آموزشی و تربیتی می گوید: اینکه تعطیلات، پیوسته و طولانی باشد یا گسسته و کوتاه یک بحث است و چگونگی مدیریت آن هم یک بحث. در بخش مدیریت فراغت هم اگرچه کثرت گرایی خوب است، یعنی تعدد امکانات، تعدد سرویس دهی و تعدد مراکز و برنامه ها، اما اگر یک مدیریت واحد این مسئله را عهده دار نباشد، بانوعی آشفتگی روبه رو خواهیم شد که خطر تعارض در برنامه ها را هم در پی خواهد داشت.
وی در ادامه عنوان می کند: این مدیریت باید شورایی عمل کند، چیزی مثل شورای فراغت و برنامه هایش. ضمانت اجرایی داشته باشد، بدین صورت که در کمیته ای از صاحبنظران و مسئولان تصمیمات اتخاذ شود. سپس هر بخش از برنامه ها به یک مرکز برای اجرا سپرده شود. اگر این موضوع شکل بگیرد، دقیقا به این معناست که اولا ما از بالا به مسئله نگاه می کنیم و اگر برنامه ای هم ارائه شد که متولی آن پیدا نشد، می توان متولی را به وجود آورد نه اینکه ببینیم هر نهاد چه میزانی از امکان و توانایی را داراست تا بر مبنای همان امکان، مواردی را پیشنهاد دهیم. دوم آنکه در چنین رویکردی نه تنها برنامه ها روبه روی هم قرار نمی گیرند، بلکه مثل یک پازل به تکمیل دیگری کمک هم می کنند، در نتیجه بچه ها هم دچار تعارض تربیتی نمی شوند.
تعارض تربیتی یکی از اساسی ترین مسائلی است که موجبات صدمه زدن به فکر و روح کودکان و نوجوانان را فراهم می کند و اوقات طولانی فراغت، بستری مناسب برای هرچه بیشتر آشکار شدن این تعارض هاست. تعارض تربیتی صرفا به دلیل ناهماهنگی در نظام تربیتی ایجاد می شود. از سوی دیگر این گفته بدان معنا نیست که حتما باید یک تفکر واحد این نظام را شکل دهد. به عبارت روشن تر، بهترین دیدگاه درخصوص نظام تربیتی - بویه در ایام طولانی فراغت - رعایت وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است تا هم برنامه ها تنوع خاص خود را داشته باشند و هم به تکامل یکدیگر کمک کنند. در این رویکرد علاوه بر تربیت و آموزش منسجم و هدفمند، می توان از هدر رفتن هزینه ها نیز بشدت جلوگیری کرد، زیرا وقتی یک نهاد ناخواسته به دلیل تعارض با برنامه نهادی دیگر، اثربخشی خود و دیگران را به حداقل می رساند، دقیقا به این معناست که هزینه برنامه های خود و دیگران را نیز هدر داده است.

تفریح یا آموزش
با تمام سادگی های واه فراغت، به نظر می رسد باید بار دیگر به واکاوی دقیق آن پرداخت و به مدد متخصصان، این واه ساده را مورد بازخوانی و بازاندیشی قرار داد. راستی فراغت از تحصیل یعنی فرصتی برای جمع کردن مجدد انری تحلیل رفته به وسیله تفریح یا مجالی برای جبران کاستی های آموزشی از مجرای آموزشی دقیق تر
ناصر امینی، شهروند تهرانی و ولی چهار دانش آموز می گوید: من به هیچ وجه با آموزش مخالف نیستم، اما این موضوع را هم نمی پسندم که چه در ایام سال تحصیلی و چه در ایام تعطیلات، بچه ها از کانال های مختلف وادار به گذراندن آموزش های سفت و سخت شوند، همچنان که با تفریح بی رویه هم مخالفم. به اعتقاد من آموزش البته به معنای آموزش دروس مدرسه ای در همان حد کلاس خوب است، بچه ها حتی نباید درس و مشق را با خودشان به منزل بیاورند، یعنی اگر این فرآیند درست چیده شود، احتیاجی نیست که خانواده ها شریک آموزش مدرسه ای باشند و مدرسه شریک تفریحات خانوادگی.
اما اگر منظورمان از تفریح و آموزش وسیع تر باشد، هردوی اینها می توانند با هم یک معنا بدهند که خیلی هم خوب است، ولی نباید به همین بهانه تعطیلات را هم برای بچه ها به کلاس درس و مشق تبدیل کنیم، چون تاثیر بد آن بعدها مشخص می شود. به هر حال بچه ها هم به تفریح غیر درسی و حتی شیطنت های خاص خودشان نیاز دارند.
منصور قائمی مهر، مدیریت فراغت را که برخورد خانواده ها نیز باید تابعی از همان مدیریت باشد، اصلی ترین و مهمترین موضوع در ایام تعطیلی می داند: روزهای تعطیل یک پتانسیل بالقوه عظیمی است که اگر مدیریت درستی برای نظم بخشی و هدفمند کردن آن وجود داشته باشد، می تواند نتایج بسیار چشمگیری فراروی ما قرار دهد. عمدتا ما نمی دانیم در تعطیلات به دنبال چه چیزی هستیم و هر نهادی به فراخور حال و امکاناتی که دارد، برنامه هایی را ترتیب می دهد. بخشی از این برنامه ها در جهت درآمدزایی است، بخشی به عنوان یک حرکت روابط عمومی گونه برای تبلیغ و بخشی هم فعالیت های بازدارنده محسوب می شود. یعنی یک مرکز و یک نهاد به خاطر احساس مسئولیتی که می کند، فعالیت هایی را ترتیب می دهد که هدف اصلی آن مشغول کردن کودکان و نوجوانان است تا انری آنها تخلیه شده و کمتر درگیر برنامه های انحرافی شوند، البته همه این موارد به جای خود خوب است، اما تا زمانی که تمرکز اصلی روی خود موضوع تعطیلات طولانی و فراغت نباشد، نمی توانیم کاری از پیش ببریم. تنها در این صورت است که علاوه بر هدف های یادشده، با مدیریت صحیح و علمی توانسته ایم یک انری عظیم را به سمت هدفی بزرگ تر هدایت کنیم. این هدف می تواند تولید، فن آوری، ارتقای ذهنی، تعدیل روحی، تعالی اخلاقی و هرچیز دیگری باشد، به شرط آنکه هم هدف شناخته شده باشد و هم سازوکارهای رسیدن به آن فراهم شده باشد.


منبع: سایت  باشگاه اندیشه
نویسنده : محمد مطلق

نظر شما