چند اصطلاح قمی
دودرغهای: دو داروغهای که هر کدام یک دستوری میدهد، سر درگم، دوهوا، دو تربیته.
چنگه: ازچنگ، آنچه در یک چنگ جای میگیرد، یک مشت، یه چنگه علف.
شنگ: نوعی علف که گویا خوردنی است مثل یونجه.
قفته یا قفده: قبضه، مقداری که در مشت جا میگیرد.
کل مشته یا کل مشده: قمیها به هرچیز کوتاه، کل میگویند، کل قد، چاقو کله، احتمالن مشت کم جون ...
وریو: (کلمه ی انگلیسی)، نگران، مضطرب.
محمد قاضی
نظر شما