ویرانهای به نام کاروانسرای عسگرآباد: فریاد بیصدای تاریخ در گذر زمان
کاروانسرای عسگرآباد، یادگاری از دوران قاجار، در قلب استان قم، در کنار پل تاریخی عسگرآباد، در حال نابودی کامل است. غبار بیتوجهی متولیان امر و ناآگاهی مردم، بر این گنجینه ارزشمند تاریخی سایه افکنده و آن را به مخروبهای تبدیل کرده که هر روز زخمهای عمیقتر بر پیکرهی آن نقش میبندد.
در سفری که امروز به این بنای تاریخی داشتم، پرسشهای بیشماری در ذهنم نقش بست. چگونه میتوان شاهد این بیمهری آشکار بود و سکوت اختیار کرد؟ مگر متولیان حفظ این آثار چه وظیفهای جز صیانت از این گنجینههای بیبدیل دارند؟ و مردم چه نقشی در پاسداشت هویت و تاریخ خود ایفا میکنند؟
مسئولیت این ویرانی تنها بر دوش متولیان فعلی میراث فرهنگی نیست. ردپای بیتوجهی و سوءمدیریت در دولتهای گذشته نیز در این فاجعه مشهود است. افرادی که به حق از درک اهمیت میراث فرهنگی عاجز بودهاند.
اما این فقط نیمه تاریک ماجراست. ناآگاهی و بیتفاوتی مردم نیز در این ویرانی نقش بسزایی داشته است. مردمی که به جای غرور به تاریخ و تمدن خود، چشم بر ویرانی آن میبندند و گویی درکی از ارزش این گنجینههای بیبدیل ندارند.
کاروانسرای عسگرآباد تنها یک بنا نیست. این بنا روایتگر خاطرات، فرهنگ و هویت ماست. نابودی آن، گویی بخشی از وجودمان را از بین میبرد و ما را از ریشههایمان جدا میکند.
تا کی باید شاهد این بیتوجهی و بیرحمی باشیم؟ تا کی باید در حسرت احیای این گنجینههای ارزشمند بمانیم؟
ممنون از دوستان عزیزم آقای مهندس جواد بخشی و آقای دکتر احمد خامهیار برای تدارک سفری یک روزه برای بررسی تعدادی از آثار تاریخی شهر
مهیار موسوی
دوم خرداد
نظر شما