ریشه شناسی یک واژه ی قمی
پیش از پرداختن به بحث اصلی لازم است متذکر شویم گاه همشهریان ما، گویش قمی را با گویش عامیانه ی فارسی یکی می گیرند و متاسفانه این برخورد، به کار برخی پژوهشگران پیشین گویش قمی نیز راه یافته است. با این حال، جا دارد بدانیم، گویش قمی، گویشی اصیل است که ریشه در زبان رسمی فارسی ادوار گوناگون از آغاز تا کنون دارد و این نکته مورد تاکید پژوهشگران دقیق النظر قرار گرفته است. همچنین در گویش اصیل قمی، برخلاف نظر عام، واژگان سخیف کمتر یافتنی است و آنچه از این دست می بینیم، خاص همان گویش عامیانه است.
به هر حال، اکنون به ریشه شناسی یک واژه ی قمی می پردازیم:
عکه akke?
زاغچه
اصل آن “عقعق” و از واژگان دخیل عربی است.
آنچه مسلم است این که اصل عربی واژه از قرنهای اولیه ی اسلامی در زبان فارسی کاربرد داشته است و ناصر خسرو می گوید:
گوشم نشنود بانگ بلبل
چون گشت سرم به رنگ عقعق
نکته اینجاست که واژه ی “عکه” از قدیم الایم به همین صورت و معنی، در زبان فارسی رایج بوده است و این گونه نیست که اهل قم آن را ساخته باشند، چنان که سنائی غزنوی گفته است:
گر ضعیفی همچو راسو دزد همچون عکه ای
ور حذوری همچو گربه همچو موشی پرزیان
و انوری ابیوردی گفته است:
نوای بلبل و طوطی، خروش عکه و سار
همی کند خجل الحانهای خنیاگر
پس مردم شهر ما در حالی که این واژه با گذشت زمان عمومیت کاربردش را از دست داده است، همچنان حافظ آن بوده اند تا امروز.
ناگفته نگذاریم که بعضی این واژه را اصالتا فارسی شمرده اند (دهخدا: عکه) و از آنجا که “اسم صوت” است و به عنوان نام برای صاحب صوت، یعنی زاغچه، به کار می رود، بعید نیست این نظر صحیح باشد؛ چنان که اسم صوت های واحد، عموما در زبان های مختلف، تفاوت دارند.
دکتر علیرضا فولادی
نظر شما