بلوچ در شاهنامهٔ فردوسی
🔹 در همین روزگار انوشیروان پس از آن سرکوبی و خشونت، دوباره قوم بلوچ را همراه با گیل و دیلم مشاهده میکنیم که شاه از ایشان دلجویی میکند و این اقوام در سپاهیان ایران حضور مییابند.
🔵یکی بارگه ساخت روزی به دشت
🔵ز گردسواران هوا تیره گشت
🔵همه مرزبانان زرین کمر
🔵بلوچی و گیلی به زرین سپر
🔵سراسر بدان بارگاه آمدند
🔵پرستنده نزدیک شاه آمدند
و در وقایع بعدی هم در آمادگی رزمی و اطاعت از کسری انوشیروان در سرحدات روم دیده میشوند.
🔵سپاهی بیامد از هر کشوری
🔵ز گیلان و از دیلمان لشکری
🔵ز کوه بلوج و ز دشت سروچ
🔵گرازان برفتند گردان کوچ
🔵همه پاک با هدیه و با نثار
🔵به پیش سراپردهٔ شهریار
🔹 از جمله ویژگیهای برجسته قوم کوچ و بلوچ در شاهنامه همواره مسلح و تمام پوشیده بودن (با اشاره به پارسایی ایشان)، غیرتمندی نسبت به سرزمین و آب و خاک و حفظ سرحدات در برابر تجاوز بیگانگان است. همچنین سختکوشی و گاه مقاومت و سرکشی و شورش در مقابل قدرتها و حاکمان بوده است. در عین حال اگر حکام اعتماد ایشان را جلب میکردن،د بسیار وفادار و در لحظات حساس مهیای جانفشانی در راه وطن بودهاند.
🔹 از تأمل در آثار و منابع تاریخی و جغرافیایی روزگار اسلامی، این گونه مستفاد می شود که علیرغم همراهی و وجوه مشترک میان دو قوم کوچ و بلوچ، هرکدام دارای هویت مستقل و اخلاق و ویژگیهای منحصربهفرد هستند.
پایان.
📃برگرفته از:
دکتر هوشنگ محمدی افشار: «بلوچ در شاهنامهٔ فردوسی». مجلهٔ مطالعات ایرانی، سال دوازدهم، شمارهٔ بیست و سوم، بهار و تابستان ۱۳۹۲. کرمان: دانشگاه شهید باهنر - دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی.
نظر شما