موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

داستان خواستگاری ننه تقی (زَنَمعَلی) با گویش قمی (۳)

زنمغولمسن گف زنملی آخه می‌خوام بیبینم دخترا من چه عیبی دارن.
آخه مقبول نیسن که هسن. گیس دارن قفته قفته. چشمو ابرو نگو و نپرس. دیگه بز برات بگم‌ قالی نمی‌بافن که می‌بافن. اَهَر انگشتشون هنر می‌باره. اشکِنه با قلوه پی درس می‌کنن که حظ کنی. آبگوشت هویج بلگه دُرُس می‌کنن انگشتاتو می‌جویی. زنمو گوشت و بیار جلو. بیار جلو !!! زنمو تودون خدا بین من و تو باشه کَس نفمه روم نمیشه !!! 
آره ایشالله ایشالله اگ کنیز شما بشه دس به رختخوابشونوم به خودم وا میره.
آره زنمو اصلی‌کاری هم همینه !!! زنمو اگ قبول نمی‌کنی (اگر باور نمی‌کنی) یواشکی به عمعلی بگو از عمغولمسن بپرسه.
زنمو کجی می‌ری هر رو با خال طوبی خواسگاری. اون دور دورا بعدا عیبشون معلوم می‌شه. دخترا من چه عیبی دارن که هی می‌ری اون دور دورا. اون دور دورا خبری نیس. هی گالش پاره می‌کنی. 
زنمو دخترام  فقط یه ذره بی‌تربیتن اگ وصلت صورت بیگیره خوب می‌شن.
زنمو تودون خدا بی یه دخترا منو بیگی. عم غولمسن خیلی دلش می‌خواد این وصلت صورت بیگیره. اخلاقشم خوبه. دوماد دوسته. اگ پول پَله دستش بیاد کم ما نمی‌ذاره.
چن وخ پیش، شب جمعه  قول بم دادَبو بُردِم شابدولزیم. حسابی زیارت کردیم. متولباشی اونجا گُف یه بارگی سر قبر مرحوم فروزانفر هم برید. اون می‌گف مرحوم فروزانفر ملا بوده کتاب پنج استاد رو هم اون نیویشته.
زنعمو تودون خدا به دِلِت بنداز (باورت بشه) بی یکی اَدخترا منو بیگیر. استخارم نمی‌خواد.  
زنملی گف چیمدونم زنمو. من که اَخدامه (از خدام هست) بچم سر سامون بیگیره. بچم دین وایمونش خوبه. هر رو می‌ره سدسربخش (امام زاده سید سربخش)، شازده ناصر، امام زاده علی‌رضا دم صاحبزمون دخیل می‌بنده، تا حاجت بیگیره.  
تقیوم بَدِش نمیاد. بِز امشب بِش بِگَم خَبَرش با من.

محمد خاکدامن

نظر شما