روستای خورآباد در گذر زمان
در یادداشت پیشین به روستای خورآباد اشاره شد. این روستا در کتابچه "تفصیل احوالات دارالایمان قم" نوشته ارباب جانبابا در سال ۱۳۰۵ ق به این صورت توصیف شده است:
- موقعیت: از روستاهای وازکرود
- آب و هوا: معتدل مایل به گرمسیر
- آب: از قنوات
- محصولات: انار و انجیر به طور مشهور و معروف، غلات و صیفیجات مانند جوزق، کرچک، نخود و لوبیا
- جمعیت: حدود صد خانوار
- موقعیت جغرافیایی: دو فرسخی شهر، بین مشرق و جنوب
- شغل مردم: رعیت
واژهها و نامهای محلی:
همکارم جناب آقای علی عسکری، از اهالی روستای خورآباد، تعدادی واژه و نام محلی را به اشتراک گذاشتهاند:
- ونگیش (vengish): نیشگون
- دول پسّون (dul-pessun): گوسفندی که سر پستانش بزرگ است و به راحتی دوشیده میشود.
- کندل پسّون (kendel-pes): بزی که سر پستانش کوچک است و به سختی دوشیده میشود.
- کال اسمه (kal-esme): نوعی گیاه خودرو که در صورت خوردن زیاد توسط گوسفند، مسموم میشود.
درهها:
- درینه علی: درهای صاف و مستقیم در خورآباد
- درینه عمر: درهای با اعوجاج و پیچ و خم در خورآباد
قُلقُله (qolqole): چشمهای بین درینه علی و درینه عمر که در اثر خشکسالی خشک شده و جدیداً کسی آن را نمیشناسد.
شازنده: امازادهای در جوار کوه آسیاباد، زیر مزرعه "جونه صرم"
شعر ییلاقنشینان:
شعری بلند در مورد روستاهای ییلاقی/کوهستانی قم وجود دارد که به تکتک این روستاها اشاره میکند و به صورتهای مختلف و مثبت و منفی یا تأیید و رد شنیده شده است. جناب آقای عبدالله شکری در کتاب خود "کهک و بیدهند روستای من" یکی از صورتهای این شعر را آوردهاند. مطلع این شعر چنین است:
خورَباد خرم است و صرم دلگیر / به ورجون میرسی هرگز نشی پیر
(تاریخ یادداشت سال ۱۳۹۱ ش)
منابع شفاهی تاریخ اجتماعی:
جناب آقای عسکری معتقدند که حیف شد که نزد حاج اصغر مُل موستا (ملّا موسا) نرفتید، زیرا ایشان از قدیم و وضعیت گذشته آبادی اطلاع داشتند. ایشان حدود دو سال پیش در سنین نود سالگی فوت کردند. همچنین پدربزرگ ایشان، حاج علی آقا یعقوب، که حدود ده سال پیش در سن حدود ۱۱۰ سالگی فوت کردند، اطلاعات بسیار بیشتری داشتند. این گفته نشان میدهد که منابع شفاهی تاریخ اجتماعی به سرعت از دست میرود.
بازنویسی متن سیدمحسن محسنی
نظر شما