مطالعه دست ساختههای سنگی دوره باکون، فسارود داراب
پارسا کارشناسی ارشد 1401
پدیدآور: پیمان خراسانی
استاد راهنما: حمیدرضا ولیپور
استاد مشاور: مرتضی خانیپور
استاد مشاور: سونیا شیدرنگ
دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده
باکون یکی از شاخصترین فرهنگهای پیش از تاریخ فارس است که در محدوده اواخر هزاره ششم تا هزاره پنجم پیش از میلاد (4000-5200 ق.م) جای میگیرد. یکی از مواد مهم باستانشناختی که معمولا در بررسی محوطههای این دوره گزارش میشود، دستساختههای سنگی است. مجموعه دستساختههای سنگی مربوط به این دوره که به اصطلاح عموم دوره مس و سنگی، نامگذاری شده است، به طور کلی به یک صنعت منفرد اختصاص دارد که به آن پستمعلفات یا پسامعلفات میگویند. از شاخصترین عناصر سبکی فرایند ابزارسازی دوره پسامعلفات دو مرحله قابل تشخیص است. یکی جداسازی تیغه از سنگ مادر مخروطی است؛ تیغههایی که پس از برداشت مکرر از سنگ مادر، قابل مشاهده هستند و مرحله دوم که با برداشت تیغه از سنگمادرهای یکطرفه یا یکوجهی صورت پذیرفت. طبق مطالعات انجام شده، این سبک ساختن ابزار، نشانه تحولات گسترده فرهنگی، متاثر از دشت سوزیانا در منطقه فلات ایران یا به طور اخص، فارس است. مطالعه و گونهشناسی دستساختههای سنگی سه محوطه تل اسکو، تل ریگی و تل سیاه دشت فسارود داراب که حاصل بررسیهای باستانشناسی سال 1397 بخش مرکزی داراب به سرپرستی مرتضی خانیپور بود، منجر به شناسایی مجموعهای متشکل از: سنگ مادر، برداشته (تراشه، تیغه و ریزتیغه)، ابزار (تیغه روتوششده، تیغههای داس، ریزتیغه روتوشدار، خراشنده انتهایی، سوراخکننده، اسکنه، ابزارهای هندسی، تراشه ابزارها و احتمالا پوینت یا سرپیکان) و دوریز شد. مجموعه دستساختههای سنگی یافت شده از سه محوطه تل اسکو (212 قطعه)، تل ریگی (33 قطعه) و تل سیاه (84 قطعه)، شامل 329 قطعه است. هدف از این پژوهش، تحلیل اقتصاد معیشتی جوامع تل اسکو، تل ریگی و تل سیاه در دشت فسارود، در دوره مس و سنگ، بر اساس شناخت، گونهشناسی و طبقهبندی دستساختههای سنگی یافت شده در بررسیهای باستانشناسی است. همچنین، قصد داریم با شناخت دستساختههای سنگی این سه محوطه، فناوری فرامعلفاتی در ساخت را در آنها تشخیص دهیم. شیوه پژوهش در این نوشتار بر دو بخش اصلی استوار است: نخست، مطالعات میدانی و عملی بر روی نمونههای موجود، شامل: بررسی باستانشناختی، طبقهبندی و گونهشناسی، طراحی و توصیف نمونهها، سپس مطالعات کتابخانهای در مورد فرهنگ پیش از تاریخی باکون و محوطههای مربوط به این دوره و آمیختن اطلاعات به دست آمده از این دو بخش برای واکاوی دستساختههای سنگی این سه محوطه در دشت فسارود داراب است. بررسی و مطالعه دستساختههای سنگی سه محوطه تل اسکو، تل سیاه و تل ریگی داراب مشخص کرد که فراوانی تیغهها در این دوره، احتمالا نشان از اقتصادی بر پایه کشاورزی است. با اینکه صنعت ساخت دستساختههای سنگی _ با توجه به یافتن تعداد قابل توجهی تیغههای پهن و سنگ مادرهای مخروطی یک سویه_ از نوع فرامعلفاتی است، اما حضور تعداد اندکی از ابزارهای هندسی ساخته شده از روی تیغه در مجموعه، گواه تداوم صنعت ساخت دستساختههای سنگی معلفات متاخر و آغاز پسامعلفات است. حضور تعدادی ابزار هندسی و سرپیکان در مجموعه مورد مطالعه نشان میدهد که احتمالا شکار، در کنار کشاورزی و دامپروری در این دوره در دشت فسارود رواج داشته است. همچنین بدست آمدن چهار قطعه سنگ غیر بومی ابسیدین و یک قطعه عقیق قرمز در تل اسکو، به همراه دو مهره از جنس صدف، یکی در تل اسکو و دیگری از تل ریگی، نشاندهنده ارتباط و مبادلات جوامع دشت فسارود در اواخر هزاره ششم و پنجم ق.م با دیگر مناطق است.
نظر شما