یک قرن قالی قم (۴)
موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

یک قرن قالی قم (۴)

هنر - صنعت قالی دستباف ایران در یک نگاه
تولید قالی دست‌باف از منظر جامعه‌شناسی پدیده‌ای هست که عوامل مختلفی (سرمایه، طرح و نقشه، ابزار تولید و بافنده) در آن نقش دارند. قالی دستباف ایران نمادی فرهنگی است که حائز موقعیت و منزلت هنری است و همین باعث ماندگاری و جهانی شدن آن شده است. 
"در یک مفهوم کلی، قالی دستباف ایران برجسته‌ترین هنر ملی و تنها برند فرهنگی ایران شناخته شده از سوی آنکتاد، یکی از دیرپاترین هنرهای بومی و کاربردی و جهان‌شمول است. ... جامعه‌شناسی قالی، از زیرساخت‌ها وسرفصل‌های مهم در جامعه‌شناسی هنر به شمار می‌رود که تاکنون در منظومۀ پژوهش، مطالعه نشده است." ‏
(افروغ ۱۴۰۰، ۱۰) 
به عبارت دیگر با وجود حضور این پدیده در زندگی اجتماعی، از منظر جامعه شناختی - حتی جامعه شناسی هنر - توجه چندانی به آن نشده است. همچنین این پدیده را می‌توان از دیدگاه جامعه‌شناسی اقتصادی و نیز جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی ایران مورد مطالعه قرار داد.
از آن‌جا که قالی دستباف وابستگی مستقیم به صادرات دارد و در سال‌های اخیر به دلیل مسائل سیاسی مانند موضوع تحریم‌ها و نیز رقابتی شدن قالی با حضور کشورهایی مانند چین، هند، پاکستان، ترکیه، نپال و دیگر رقبا، موقعیت آن دچار نوسانات شدید شده است و وضعیت چندان مطلوبی ندارد. این مسئله طبیعتاً زندگی کسانی را که از طریق هنر - صنعت قالی دستباف امرار معاش می‌کنند از جمله زندگی قالیبافان را تحت الشعاع قرار داده است. اگر چه تجار قالی با دور زدن تحریم‌ها و به اصطلاح خودشان تجارت چمدانی و نیز همکاری برخی کشورهای عربی همچنان به صدور قالی دستباف مشغول هستند.
از منظر اقتصادی قالی از اقلام صادراتی کشور محسوب می‌شود به گونه‌ای که از نظر صادرات پس از نفت رتبه دوم را داشته است. "فرش از دیدگاه اقتصادی برای صادرات از ایران به سایر کشورها حائز اهمیت بوده است، اما در سال‌های اخیر با نزول قابل توجهی در صادرات همراه بوده است؛ به‌طوریکه ارزش مالی صادرات فرش در قبل از انقلاب مربوط به سال ۱۳۵۹ به ارزش ۱۱۹.۱ میلیون دلار و در سال ۱۳۵۴، ۱۰۵.۶ میلیون  دلار بوده است. این رقم در سال ۱۳۵۸ به ۴۰۸.۹ میلیون دلار و در سال ۱۳۵۹ به ۴۲۵.۱ میلیون دلار می‌رسد. اگرچه که در دوران جنگ تحمیلی نیز صادرات فرش کاهش می‌یابد؛ به طوری‌که در سال ۱۳۸۱ صادرات فرش به ۶۷ میلیون دلار می‌رسد و در انتهای سال‌های جنگ مجددا افزایش می‌یابد و در سال ۱۳۶۸ به ۳۴۴.۷ میلیون دلار می‌رسد. این رقم صادراتی در سال ۱۳۷۳ به اوج خود می‌رسد و به ارزش ۲۱۳۲.۹ میلیون دلار افزایش پیدا می‌کند. بعد از دهه هفتاد است که بازار فرش دستباف مجددا شاهد کاهش صادرات است؛ به طوریکه این رقم در سال ۱۳۸۴ به ۴۶۰.۲ میلیون دلار تنزل پیدا می‌کند.(مرکز ملی فرش ایران)"‏(ورشوی، ۱۳۹۷، ص ۵) 
با این وجود اقدام جدی برای حل این معضل صورت نمی گیرد: "حقیقت این است که در سال‌های اخیر برخلاف همه سخن‌هایی که راجع به تولید و بازرگانی فرش ایران زده می‌شود، نه کشفیاتی در زمینه فرش به عمل آمده و نه تحقیقات ارزنده‌ای درباره آن صورت گرفته و نه اصولا برنامه‌ای جامع برای آن تنظیم یافته است ولی فرش ایران به اعتبار گذشته شکوهمند و درخشان خود راهش را همچنان ادامه می‌دهد و این "تاریخ آینده" است که قضاوت خواهد کرد چطور این کالای هنری در این فضای شلوغ و رقابتی بازار جهانی فرش که اطرافش را از یک طرف "محورهای تقلید و رقابت‌های مکارانه" و از طرف دیگر "سیم‌های خاردار تحریم" احاطه کرده است هنوز وجود دارد و هنوز فرش را به ایران و ایران را به فرش می‌شناسند."‏
(حشمتی رضوی ۱۳۹۸، ص ۱۰). 
در سال‌های اخیر به دلیل وجود تحریم‌های مختلف از سوی جامعه جهانی، گرفتن بازار فرش ایران توسط کشورهای رقیب، و عدم توجه جدی دولت در رفع مقررات و قوانینی که سد راه شکوفایی صنعت فرش محسوب می‌شوند - آنچه از سوی صادقی رئیس اتحادیه قالی دستباف قم با عنوان تحریم‌های داخلی از آن یاد می‌شود - وضعیت صادرات قالی را به مراتب وخیم‌تر کرده است: "براساس گزارش‌های آماری، دهه ۱۳۹۰ حتی به یکی از سنتی‌ترین اقلام صادراتی ایران نیز رحم نکرده است؛ به‌طوری که آمارها حاکی از آن است که ایران در سال ۲۰۰۰، حدود ۳۲ درصد از فروش و عرضه فرش دستباف در بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده بود. با این وجود، سهم کشورمان از صادرات فرش دستباف در سال ۲۰۱۹ (جدیدترین آمار مستند) به کمتر از ۹ درصد رسیده است. براساس آمارهای گمرک ایران، صادرات فرش ایران از ۶۹۰ میلیون دلار سال ۱۳۷۸ به ۵۵۵ میلیون دلار تا سال ۱۳۸۹ رسیده بود که این میزان به ۶۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸، به ۷۲ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ و ۳۰ میلیون دلار در هفت ماهه نخست سال‌جاری (۱۴۰۰ش) رسیده است.

ابوالفضل رنجبر

نظر شما