موضوع : پژوهش | مقاله

واکاوی فضایل شهید و مقام شهادت در آیات و روایات

 

واکاوی فضایل شهید و مقام شهادت در آیات و روایات

در تمام جوامع بشری، ارزشهایی وجود دارد که بنیان اصلی فرهنگ آن جامعه را شکل می دهد و هر ملتی هویت و حیات اجتماعی و سیاسی خود را در پایبندی و احترام به آنها و انتقال کامل آن به نسلهای آینده می داند. ایران اسلامی نیز بیش از هر جای دیگر مفتخر به داشتن ارزشهای والا و اصیلی است که نمونه آن را در کمتر جایی می توان یافت. «شهادت» یکی از آن ارزشهاست. فرهنگ شهادت قوی ترین سلاحی است که مسلمانان می توانند به آن افتخار کنند و ترویج و پاسداری از آن می تواند بازدارنده تر از هر سلاح اتمی باشد. در این مقاله بدین منظور به برخی از فضائل شهید و مقام شهادت می پردازیم.

منبع : ماهنامه مبلغان، مهر و آبان 1397 - شماره 232 , اندیشه، هاشم

الف) ارزش و فضیلت شهید و شهادت در آیات قرآن

در آیات در خصوص ارزش و اهمیت شهادت و مقام شهید، مطالبی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. شهدا همراه با انبیاء، صدیقین و صالحین

در سورۀ نساء آمده است: وَ مَن یطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاء وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولَئِک رَفِیقًا؛[1] «و کسانی که خدا و پیامبر را اطاعت کنند، کسانی خواهند بود که همدم انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین اند که خدا مورد انعامشان قرار داده، و چه نیکو رفیقانی هستند.»

این آیه به مرتبه و جایگاه شهدا در کنار انبیای الهی، صدیقین و صالحین اشاره می کند. شهادت، یکی از راه های میانبر است که انسان از این راه می تواند به لقای الهی رسیده، از نعمتهای الهی بهره مند شود.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می نویسد: در بیان کسانی که خداوند نعمت خویش را بر آنها اتمام کرده است، اشاره به چهار گروه می کند که در واقع ارکان چهارگانۀ این موضوع هستند:

الف) انبیاء (مِنَ النَّبیینَ)؛

ب) راستگویان (الصّدّیقینَ)؛

ج) شهدا و کشته شدگان در راه هدف و عقیدۀ پاک الهی و یا افراد برجسته ای که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند (وَ الشُّهداءِ)؛

د) صالحان (وَ الصالِحینَ).[2]

2. حیات و شادی شهدا

قرآن کریم در این باره می فرماید: وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بلْ أَحیاء عندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاَ هُمْ یحْزَنُونَ؛[3] «(ای پیامبر) هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند * آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند و بخاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آنها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوش وقتند (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان می بینند و میدانند) که نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت.»

در این آیات خداوند بعد از اینکه می فرماید شهیدان را مرده نپندار، اشاره دارد به اینکه شهیدان زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی می خورند عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ که در این قسمت از آیه به ارتزاق شهیدان اشاره شده است. لذا اگر نوعی حیات مجازی برای شهیدان فرض کنیم، با ارتزاق منافات دارد، پس باید این حیات را حقیقی دانست؛ زیرا ارتزاق از ویژگی های موجود زنده و حقیقی است.

سپس خداوند می فرماید: شهدا به خاطر آنچه که خداوند از فضل خود به آنها ارزانی داشته است، شادمانند. در تفسیر «مجمع البیان» آمده است: این خوشحالی به خاطر نعمتهای بهشتی است که خداوند نصیبشان فرموده است.[4]

بنابراین، شهدا به واسطۀ نعمتهای خدادادی خوشحال اند و می خواهند این خوشحالی را با دیگران که به آنها ملحق می شوند، تکمیل نمایند و مایلند که به آنها بشارت داده شود که ترس و اندوهی به خود راه ندهند.

در تفسیر «مجمع البیان» برای این موضوع سه دلیل ذکر شده است:

الف ) شهدا از وضع برادران مؤمن خود که در دنیا زنده اند و در راه خدا به جهاد مشغول هستند، اظهار سرور می نمایند؛

ب) قول دوم این است که نامه ای به شهیدان ارائه می شود که در آن اسامی برادران ایمانی آنها که به درجۀ شهادت نایل و به آنها ملحق خواهند شد، ثبت است و شهیدان با دیدن این اسامی خوشحال خواهند شد؛

ج) مراد از لَم یَلحَقوُا بِهِم مؤمنانی هستند که در فضل و مقام به آنها نرسیده اند؛ ولی به واسطۀ ایمان، مقامی عظیم دارند.[5]

3. زنده بودن شهدا

در ذیل آیۀ 154 سورۀ بقره تحت عنوان: وَ لاَ تقُولُواْ لِمَنْ یقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیاء وَلَکن لاَّ تَشْعُرُونَ؛ «به کسانی که در راه خدا کشته می شوند، مرده نگویید؛ بلکه آنها زنده‎اند؛ ولی شما نمی‎فهمید.» به زنده بودن شهیدان اشاره شده است.

از دید علامه طباطبایی، در این آیه به مؤمن و کافر خطاب می‎شود: شهدا بعد از مردن زنده‎اند؛ ولی شما نمی‎فهمید؛ یعنی با حواس درک نمی‎کنید.[6]

4. از بین رفتن ترس و خوف از شهید

طبق آیۀ 170 سورۀ آل عمران خداوند می‎فرماید: فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُواْ بِهِم منْ خلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاَ هُمْ یحْزَنُونَ؛ «آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است خوشحالند و بخاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آنها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوش وقتند (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان می بینند و میدانند ) که نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت.»

شیخ طبرسی در «مجمع البیان» می نویسد: مراد این است که ازگناهان گذشته خوفی بر آنها نیست؛ زیرا خداوند گناهانشان را با شهادت پاک می‎سازد و از جدایی از دنیا اندوهی به خاطر ندارند؛ چون از لقای آخرت بی اندازه خرسند و شادمان‎اند.[7]

5. محفوظ ماندن اعمال شهیدان نزد خدا

خداوند در قرآن از شهیدانی بحث می‎کند که در پیکارهای حق و باطل دست از جان خود کشیده، در راه خدا شهید شده‎اند. به عنوان نمونه در آیۀ 4 سورۀ محمد می‎فرماید: وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یضِلَّ أَعْمَالَهُمْ؛ «کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند.» این آیه نشان می‎دهد که زحمات، رنجها و ایثارهای آنها از میان نمی‎رود و همه در پیشگاه خداوند متعال محفوظ است.[8]

6. هدایت و اصلاح شهدای راه خدا

خداوند متعال می‎فرماید: سَیهْدِیهِمْ وَ یصْلِحُ بَالَهُمْ؛[9] «و آنان را به سعادت هدایت کند و امورشان را اصلاح نماید.» پس وقتی که آیه 169 آل عمران را کنار این آیه بگذاریم، معلوم می شود مراد از «اصلاح بال» شهدا و زنده کردن ایشان این است که به حیاتی طیب که شایسته‎شان است، برای حضور نزد پروردگارشان می رسند؛ حیاتی که با کنار رفتن پرده‎ها حاصل می‎شود.[10]

7. بهره‎مندی از آمرزش و رحمت الهی

خداوند متعال می‎فرماید: وَ لَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَحْمَةٌ خَیرٌ ممَّا یجْمَعُونَ وَ لَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لإِلَی اللهِ تحْشَرُونَ؛[11] «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید، در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل می شوید و آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید، به رحمت ایزدی پیوسته، به سوی خدا محشور خواهید شد.»

پس مرگ برای انسان حتماً واقع می شود و هیچ محل گریزی برای انسان از کشته شدن و یا مردن نمی‎باشد، حال اگر این مرگ، کشته شدن در راه خدا و در طلب رضوان او باشد، آن مرگ بسیار بهتر از این است که بماند و در طلب دنیا و لذات آن باشد.[12]

8. شهیدان، وفاداران به عهد

خداوند می‎فرماید: مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُم مَّن قضَی نحْبَهُ وَ منْهُم مَّن ینتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً؛[13] «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند، کاملاً وفا کردند، پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا در راه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار (فیض شهادت ) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»

بسیاری از مفسرین گفته‎اند که منظور از «قَضَی نَحْبَهُ» عبیده، حمزه و جعفر هستند که در جنگ بَدر، احد و موته شهید شدند و مراد از «مَنْ ینْتَظِرُ» امام علی است که سرانجام در کوفه به محراب عبادت شهید شد.[14]

این آیه اشاره به گروه خاصی از مؤمنان است که در تأسی به پیامبر از همه پیشگام‎تر بودند و بر سر عهد و پیمانشان با خدا؛ یعنی فداکاری تا آخرین نفس و آخرین قطرۀ خون ایستادند، پس خدا می‎فرماید: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بسته‎اند، ایستاده‎اند. بعضی از آنها به عهد خود وفا کرده، جان را به جان آفرین تسلیم نمودند و در میدان جهاد شربت شهادت نوشیدند و بعضی نیز در انتظارند و هیچ گونه تغییر و تبدیل در عهد و پیمان خود ندادند و کم ترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردند.[15]

9. شهادت، تجارتی بی نظیر

خداوند می‎فرماید: إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَ الإِنجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّه فاسْتَبْشِرُواْ بِبَیعِکمُ الَّذِی بَایعْتُم بِهِ وَ ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛[16] «خداوند از مؤ منان جانها و اموالشان را خریداری می کند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد (به این گونه که) در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند، این وعده حقی است بر او که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده، و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است، اکنون بشارت باد بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی (برای شما) است.»

در این آیه خداوند خود را خریدار و مؤمنان را فروشنده و جانها و اموال را متاع و بهشت را ثمن و بها برای این معامله قرار داده است.[17]

10. بهشت، وعدۀ قطعی به شهید

خداوند متعال در قرآن به شهید وعدۀ قطعی بهشت داده است و می‎فرماید: وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ لَیدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا یرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حلِیمٌ؛[18] «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند خداوند به آنها روزی نیکوئی می دهد که او بهترین روزی دهندگان است * خداوند آنها را در محلی وارد می کند که از آن خشنود خواهند بود و خداوند عالم و با حلم است.»

در این آیه پس از اینکه از رزق و روزی شهدا با نام «رزق حسن» یاد می‎کند، جایگاه آنان در بهشت را معرفی کرده، آن را مقام رضوان و رفیع می‎داند.

11. آمرزش گناهان شهید

1. در قرآن کریم، دربارۀ بخشش گناهان شهید چنین آمده است: فَالَّذِینَ هَاجَرُواْ وَ أُخْرِجُواْ مِن دِیارِهِمْ وَ أُوذُواْ فِی سَبِیلِی وَ قَاتَلُواْ وَ قتِلُواْ لأُکفرَنَّ عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ وَ لأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللّهِ وَ اللّه عندَهُ حسْنُ الثَّوَابِ؛[19] «آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه های خود بیرون رانده شدند، و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند سوگند یاد می کنم، که گناهان آنها را می بخشم، و آنها را در بهشتهائی که از زیر درختان آن نهرها جاری است، وارد می کنم، این پاداشی است از طرف خداوند، و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.»

در این آیه اشاره شده است که خداوند تمام بدی های کشته شدگان در راه خدا را نادیده می‎گیرد و از جانب خود به آنان نیکوترین پاداش را عطا می‎کند.

ب) ارزش و فضیلت شهید و شهادت در روایات

جایگاه و ارزش شهید و مقام شهادت در روایات نیز مورد اشاره قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. بخشش گناهان

پیامبر فرمودند: «فَإِذَا وَدَّعهُمْ أَهلُوهُمْ بَکتْ عَلَیهِمُ الْحِیطَانُ وَ الْبُیوتُ وَ یخْرُجُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ کمَا تَخْرُجُ الْحَیةُ مِنْ سِلْخِهَا؛[20] چون رزمندگان با اهل و خانواده خود خداحافظی کنند، ماهی ها و خانه‎ها بر آنان می‎گریند، و ایشان از گناهان خود خارج می‎شوند، همان گونه که مار از پوست خود خارج می‎شود.»

امام صادق می‎فرمایند: «کسی که در راه خدا به شهادت برسد، هیچ یک از گناهان و بدیهایش به او ارائه نخواهد شد (یعنی از همۀ آنها چشم پوشی خواهد شد.).»[21]

همچنین امام باقر می فرمایند: «اولین قطرۀ خون شهید، کفارۀ تمام گناهان اوست، مگر بدهی‎ها (حقوق الناس) که کفارۀ آن، ادای آنهاست.»[22]

و در حدیثی دیگر پیامبر فرمودند: «کشته شدن در راه خدا، کفارۀ تمام گناهان است، مگر امانت؛ و امانت در نماز است و امانت در روزه است و امانت در سخن است و سخت‎ترین امانت، در ودیعه‎هاست.»[23]

2. برتری شهادت از مرگ طبیعی

الف) پیامبر می فرمایند: «اَشْرَفُ المُوتِ قَتْلُ الشَّهادَةِ؛[24] شریف ترین و بالاترین نوع مردن، شهادت است.»

ب) امام علی می فرمایند: «إِنَّ أَکرَمَ الْمَوْتِ الْقتْلُ وَ الَّذِی نفْسُ ابنِ أَبِی طَالِبٍ بیدِهِ لَأَلْف ضَرْبَةٍ بِالسَّیفِ أَهْوَنُ علَیَّ منْ مِیتَةٍ عَلَی الْفِرَاشِ فِی غَیرِ طَاعَةِ اللَّه؛ همانا گرامی ترین مرگها، کشته شدن در راه خداست. سوگند به آن کسی که جان پسر ابوطالب در دستان اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسان تر از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.»[25]

مردان خدا ز خاکدان دگرند

مرغان هوا ز آشیان دگرند

منگر تو ازین چشم بدیشان کایشان

فارغ ز دو کون و در مکان دگرند[26]

3. شفاعت شهید و مقام شهادت

الف) پیامبر می فرمایند: «یشفَعُ الشَّهِیدُ فِی سبعِینَ من أهلِ بَیتِهِ؛[27] شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می کند.»

ب) امام صادق از پدران خود، از پیامبر نقل می فرماید: «ثَلاثَةٌ یشفَعوُنَ اِلی الله یوْمَ القِیامَةِ فَیشْفَعَهُمْ الانبیاءُ ثُمَّ الْعُلماءُ ثَم الْشهَداءُ؛[28] سه گروه در روز قیامت به سوی خداوند شفاعت می کنند: انبیاء سپس علما سپس شهدا.»

4. پاداش بهشتی

از پیامبر اکرم نقل شده است که می فرمایند: شهید دارای چند پاداش است: «عِنْدَ اَوَّلِ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِهِ یکَفَّرُ عَنْهُ کُلُّ خطٍ وَ یری مَقْعَدَهُ فی الجَنَّةِ، وَ یزَّوِجُ مِنْ الْحُوْرِ الْعَینِ، وَ یوْمَنُ مِنَ الفَزَعِ الْاَکْبَرِ وَ مِنْ عَذابِ القَبْرِ، وَ یحلّی حَلی الایمانِ؛[29] با ریختن اولین قطرۀ خون شهید، تمام خطاها و گناهانش بخشیده و نادیده گرفته می‎شود؛ و جایگاه خود را در بهشت می‎بیند؛ و از همسران بهشتی اختیار می‎کند؛ و همچنین از فزع اکبر (گریه و زاری) و عذاب قبر در امان است؛ و از لباسهای بهشتی بر او می‎پوشانند.»

5. زیارت شهدا توسط پیامبر و سلام دادن بر آنها

رسول اکرم در روز احد بالای سر جنازۀ «مصعب بن عمیر» ایستاد و برای او دعا کرد و سپس فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللهِ یشْهَدُ اَنَّ هولاءِ شُهَداء عِنْدِاللهِ یومَ القِیامَةِ فاْتُوهُمْ زُورُوُهمْ وَ سَلِّمُوا عَلَیهم فَوَالذَّی نَفْسی بیدِهِ، لا یسَلِّمُ عَلَیهم اَحَدٌ اِلی یومِ القِیامَةِ، اِلاّ رَدُّوا عَلَیه، یرْزَقُونَ مِنْ ثارِ الجَنِ وَ وَتح؛[30] رسول خدا گواهی می‎دهد که شهدا شاهدان من نزد خدا در روز قیامت هستند. بیابید و ایشان را زیارت کنید و بر آنان سلام نمایید که سوگند بر آنکه جانم در دست اوست، هیچ کس نباشد که بر آنها سلام کند، الا اینکه جوابش را می‎دهند. و آنها از میوه‎های بهشتی و هدایای آن روزی داده می‎شوند.»

6. گشوده شدن درهای بهشت بر روی شهدا

امام علی در خطبه 27 «نهج البلاغه» در این باره می‎فرماید: «اِنّ الجَهادَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الجَنَّةِ فَتَحَه اللهُ لِخاصَةِ اَوْلیائِه؛[31] همانا جهاد دری از درهای بهشت می باشد که خداوند آن را بر دوستان خاصش گشوده است.»

پس مجاهدین در راه خدا و شهدا هستند که شایستگی ورود به بهشت از این باب را دارند.

7. اولین واردشونده به بهشت

امام رضا از پدرانش نقل می کنند که پیامبر اکرم فرمودند: اولین کسی که به بهشت وارد می‎شود، شهید است.[32]

8. علاقۀ معصومین به شهادت

پیامبر اکرم می‎فرمایند: «سوگند به آنکه جانم در دست اوست! دوست دارم در راه خدا کشته شده، سپس زنده گردم و باز کشته شوم و بار دیگر زنده گردم و باز کشته شوم.»؛[33]

امام علی می‎فرمایند: «سوگند به خدا! اگر نبود امید من به کشته شدن در راه خدا، هنگام ملاقات دشمن، اگر مقدر باشد، هر آینه بر مرکب خود سوار شده، از شما دوری می‎نمودم و همراهی شما را مادامی که باد جنوب و شمال می‎ورزد (همیشه) درخواست نمی‎کردم.»[34]

9. بوی خوش شهدا

پیغمبر اکرم می فرمایند: «زَمِّلُوهُم بِدمائِهِم فَاِنَّهُم یحْشُرُونَ یوْمَ القِیامَةِ تَشْخَبُ اَوْداجُهُم دَما اللَّوْنُ لَونُ الدَّمِ وَ الرِّیحُ رِیحُ المِسْکِ؛[35] شهدا را با بدن پرخون دفن کنید؛ زیرا آنها با همین وضع در قیامت محشور می‎شوند، در حالی که رنگ بدنشان رنگ خون است؛ ولی بوی بدنشان مانند مشک و عنبر خوشبو می باشد.»

محشور شدن شهدا با این وضع در قیامت، خود گواه است که آنها در راه خدا شهید شده‎اند.

10. بالاترین عمل نیک

پیامبر اکرم می‎فرمایند: «فَوْقَ کُلُّ ذِی بِرٍّبِرٌّ حَتی یقْتَلَ فی سَبیلِ اللهِ فَاِذا قُتِلَ فی سَبیلِ اللهِ فَلَیسَ فَوقَهُ برٌّ؛[36] بالاتر از هر عمل نیکی، باز عمل نیکوی دیگری وجود دارد، مگر شهادت در راه خدا که بالاتر از آن هیچ عمل نیکویی وجود ندارد.»

11. محبوب ترین قطره‎ها

پیامبر اکرم می فرمایند: «ما مِنْ قَطْرَةٍ اَحَبُّ اِلی اللهِ عَزُّوجَّل مِنْ قَطْرَتَینَ قَطْرَةُ دَم فی سَبیلِ اللهِ وَ قَطْرَةُ دَمْعَةٍ فی سَوادَ الیلِ لایریدُ بِها الْعَبْدُ اِلا اللهُ  عَزُّوجَّل؛[37] هیچ قطره‎ای نزد خداوند محبوب تر از دو قطره نیست: قطرۀ خونی که در راه خدا ریخته می‎شود و قطرۀ اشکی که در تاریکی شب از چشم بنده‎ای برای خدا می ریزد.»

12. اجر و فضیلت شهید و جهادگر

در تفسیر کشف الاسرار از رسول گرامی خدا نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که نیروهای رزمنده تصمیم به شرکت در جنگ می‎گیرند، خداوند مصونیت آنها را از آتش تضمین می‎کند و چون آمادۀ جنگ شوند، فرشتگان به وجود آنها افتخار می‎کنند. هنگامی که با خانوادۀ خود وداع می‎کنند، ماهی ها و خانه‎ها گریه می‎کنند و از گناهان خود خارج می‎شوند، همان گونه که مار از پوست خود خارج می‎شود. خداوند چهار هزار فرشته را بر آنها می‎گمارد تا از جلو و پشت سر آنان را محافظت نمایند. جهادگران کار نیکی انجام نمی‎دهند، مگر اینکه مضاعف شود. در مقابل هر روز در جبهه، ثوابی برابر عبادت هزار مرد عابد... برای ایشان می‎نویسند و چون با دشمن روبرو می‎شوند، قلم همۀ اهل دنیا از درک ثواب آن عاجز است و چون به مبارزه با دشمن می‎ایستند و تیرها را آمادۀ نشانه رفتن به دشمن می‎کنند و با یکدیگر درآویزند، فرشتگان بالهای خود را بر سر آنها می‎گسترانند و برای پیروزی و ثابت قدمی آنها دعا می‎کنند. هنگام ضرب و زخم، همسر بهشتی و نعمتهای الهی بر آنها فرود می‎آید. مرحبا به روح پاکی که از بدنی پاک و مطهر خارج شود. بشارت باد بر تو کرامتها و نعمتهایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ کسی خطور نکرده است.»[38]

پی نوشت ها:

[1] نساء/ 69.

[2] تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۷ش. ، ج 2، صص ٦٥١-٦٥٢

[3] آل عمران/ ۱6۹-۱۷۰

[4] تفسیر مجمع البیان، ابوعلى فضل بن الحسن طبرسی، انتشارات فراهانی، تهران، ۱۳۸۰ش، ج ۲، ص ۸۸۳.

[5] همان.

[6] المیزان، ج ۱، ص ۵۲۳.

[7] مجمع البیان، ج ۲، ص ۸۸۳.

[8] تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، دارالکتب الاسلامیة، قم، ۱۳۷۰ش، ج ٢١، ص ٤٠٤.

[9] محمد(ص)/ 5.

[10] المیزان، ج ۱۸، ص ٢٢٦.

[11] آل عمران/ ۱۵۸ - ۱۵۷.

[12] مفاتیح الغیب محمد فخر رازی، دارالمعرفة، بیروت، بی تا، ج ۹، ص ٤٠٣.

[13] احزاب/ ٢٣.

[14] قرآن کریم، مترجم مهدی الهی قمشه ای، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۷۲ش، ص ٤٢١.

[15] تفسیر نمونه، ج ١٧، ص ٢٤٥.

[16] توبه/ ۱۱۱.

[17] همان، ج ۸، ص ١٤٨.

[18] حج / ۵۸-۵۹.

[19] آل عمران/ ١٩٥.

[20] کشف الاسرار و عدة الابرار، ابوالفضل رشید الدین میبدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ١٣٦١ش، ج ۲، ص ٣٤٧.

[21] وسائل الشیعه، محمد حر عاملی، کتابخانه اسلامیه تهران، ۱۳۶۷ش، ج ۱۱، ص ۹.

[22] همان.

[23] المعجم الکبیر، سلیمان بن أحمد طبرانی، مکتبة ابن تیمیة، قاهرة، بی تا، ج ۱۰، ص ۲۷۰.

[24] بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ١٤٠٣ق، ج ٦٧، ص ٨.

[25] نهج البلاغه، سید محمد بن حسین رضی، ترجمه محمد دشتی، انتشارات لاهیجی، تهران، ۱۳۷۹ش، خطبه ۱۲۳.

[26] ابوسعید ابوالخیر.

[27] کنز العمال من سنن الأقوال والأفعال، علاء الدین متقی هندی، مطبعة مجلس دایرة المعارف العثمانیة، حیدرآباد هند، ۱۳۷۰ق، ج ٤، ص ٤٠١.

[28] بحار الانوار، ج ٩٧، ص ١٤.

[29] کشف الاسرار، ج ۱، ص ٤١٧.

[30] همان.

[31] نهج البلاغه، ص ٧٤.

[32] صحیفة الرضا(ع)، علاء الدین حجازی، ندای اسلام، مشهد، بی تا، ص ٤٢.

[33] فضائل الخمسة من الصحاح الستة، مرتضی فیروز آبادی، نشر الاسلامیة، تهران، ۱۳۹۲ق، ج ۱، ص ۱۱٦.

[34] شرح نهج البلاغه، سید علینقی فیض الاسلام، نشر آثار فیض، تهران، ۱۳۵۱ق، ج ۲، صص ۳۶۹-۳۷۰.

[35] بحار الانوار، ج ٤٥، ص ٣٢.

[36] وسائل الشیعة، ج ١٥، ص ۱۷.

[37] الخصال شیخ محمد بن علی بن بابویه صدوق، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ١٤٠٣ق، ج ۱، ص ٥٠.

[38] کشف الاسرار، ج ۲، صص ٢٤٩-٢٤٨.

نظر شما