رمان "مسیر زندگی" اثر میگل دلیبس با ترجمه علیرضا شفیعی‌نسب، به روایت داستانی از گذار انسان از دنیای آشنا به سوی دنیایی ناشناخته می‌پردازد. داستان حول محور دانیل یازده‌ساله می‌چرخد که باید صبح زود سوار قطار شود و برای ادامه تحصیل به شهر برود. این سفر به خواست دانیل نیست، بلکه برای برآوردن آرزوهای پدر است که نمی‌خواهد دانیل مانند او پنیرساز ساده‌ای شود.

در این شب قبل از سفر، دانیل به مرور خاطرات تلخ و شیرین خود از روستا می‌پردازد و همین خاطرات، تار و پود رمان را تشکیل می‌دهند. دلیبس در این رمان، تصویری از زندگی در روستایی را به تصویر می‌کشد که در آن مردم خودخواه و منزوی هستند.

گزیده‌ای از متن کتاب:

"مردم روستا بدجور خودخواه بودند. دون رامونِ بخشدار دروغ نمی‌گفت که هر فردی حاضر است بمیرد ولی خیرش به دیگران نرسد. مردم در انزوا زندگی می‌کردند و فقط به فکر خودشان بودند. راستش این خودخواهی شدید مردم روستا فقط غروب یکشنبه‌ها کم‌رنگ می‌شد. جوانان دوتا دوتا به کوه و جنگل می‌زدند و بزرگ‌ترها به میخانه می‌رفتند تا دودی بگیرند و لبی تر کنند. بدی‌اش همین بود: مردم خودخواهی‌شان را فقط برای برآوردن امیال نفسانی کنار می‌گذاشتند."

"مسیر زندگی" داستانی از جدایی، خاطرات کودکی و گذار به دنیای ناشناخته است. دلیبس با قلمی ظریف و لحنی شاعرانه، تصویری از زندگی در روستای سنتی اسپانیا را به تصویر می‌کشد و خواننده را با دانیل در این سفر پرفراز و نشیب همراه می‌کند.

نکات کلیدی:

• عنوان کتاب: مسیر زندگی
• نویسنده: میگل دلیبس
• مترجم: علیرضا شفیعی‌نسب
• موضوع: گذار از دنیای آشنا به دنیای ناشناخته، خاطرات کودکی، جدایی
• لحن: شاعرانه
• سبک: رئالیسم