موضوع : شهرشناسی | استان قم - قم

یادداشتچه‌هایی از قم، فرهنگ عامه؛ یک متل قمی

"یه مادر بود سه دختر داشت. دخترهایش چُس لال بودند و دم بخت. خواستگار می‌آید. مادر می‌سپارد که دخترها صحبت نکنند. وقتی خواستگار می‌آید، مادر شربت برایش می‌آورد. مگس می‌افتد توی شربت. 
یکی از دخترها می‌گه:
ننه ننه مگسه افتاد تو شربَتِینا / sharbateynA
دختر دومی می‌گه:
خوب لنگشو بیگیر دَرِش بِتِینا / beteynA
سومی می‌گه:
مَگ ننه نگفت حرف نَتَتِینا / natateynA"

حاشیه
این متل هم در راستای ضبط فرهنگ عامه قم در دفتر نوشته شده بود. یادم می‌آید این متل را مادر در دوران کودکی برایمان می‌گفت. و اشاره به اینکه نباید حرف نابجا زد؛ چون حسب متل فوق هر سه دختر با سکوت نکردن عیب خود را آشکار کردند.
چُس لال در تداول قمی ها کسی را گویند که تودماغی و توک زبانی صحبت کند.

سیدمحسن محسنی

نظر شما