یادداشتچههایی از قم، آداب و رسوم قم؛ مگه مادرت به سرت مورد نریخته
"برای آن که کودک صبور شود مادرش بر سر او "مورد/ murd میریزد. به همین علت است که وقتی کسی شتابزده کاری میکند میگویند مگر مادرت به سرت مورد نریخته".
حاشیه
در قم آداب و رسوم و باورهای زیادی وجود داشت که متاسفانه به قید و ثبت درنیامد. میتوانم بگویم پارهای از شهرها و روستاهای کوچک و دور افتاده و گمنام کشور در ثبت و ضبط آداب و رسوم و سنن خود بسیار جلوتر از قم بودهاند. ( نگاه کنید به فهرست مقالات فارسی از ایرج افشار - در حدود پانزده جلد و با طول زمانی بالغ بر یک قرن - و مقایسه مقالات مربوط به قم از لحاظ آداب و رسوم با مناطق به مراتب کوچکتر از آن چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب). در شگفتم قم با این قدمت و عظمت و شهرت چرا ناتوان از ثبت و ضبط فرهنگ سنتی و بومی خود بوده است. هنوز نتوانستهام پاسخی برای آن پیدا کنم. البته شماری سعیهای بزرگ داشتهاند. از آن میان نام استاد مهدی عباسی را باید گفت. اما کافی نیست. من هم به سهم خود سعی کردم در حد توانم ولو با یک کلمه ولو با یک خط ولو با یک بند سهمی کوچک در این کار داشته باشم. مطلب کوتاه بالا سعی در داشتن این سهم است. با اطمینان میگویم قسمت اعظم آداب و سنتهای قدیم قم به علت عدم ثبت برای همیشه از بین و از یادها رفته است. کوتاهی از که بوده است و چرا نمیدانم. ولی در اصلِ وجود کوتاهی شکی ندارم.
مورد درختی است که از برگ سبز آن استفادههای دارویی میشود.
سیدمحسن محسنی
نظر شما