محسن، که برای پرداخت مهریه همسرش دست به اخاذی از اتباع خارجی زده بود، در گفتگو با همشهری جزئیات نقشه‌های فریبنده خود را شرح داد.

روش کار:

• محسن و همدستانش با اجاره یک مینی‌بوس و پوشیدن لباس‌های نظامی، خود را به عنوان ماموران پلیس جا می‌زدند.
• آنها طعمه‌های خود را که عمدتاً از میان افغان‌ها و پاکستانی‌ها بودند، انتخاب می‌کردند.
• با تقاضای مدارک هویتی از این افراد، در صورت عدم ارائه مدارک، آنها را به دستگیری و اخراج از ایران تهدید می‌کردند.
• طعمه‌های ترسیده که هیچ راه فراری نمی‌دیدند، مبالغی را به عنوان رشوه به محسن و همدستانش پرداخت می‌کردند.

درآمد:

• محسن در طی بیست روز با این روش حدود 300 میلیون تومان به جیب زده بود.

انگیزه:

• پرداخت مهریه 114 سکه‌ای همسرش، انگیزه اصلی محسن برای ارتکاب این جرم بود.
• او که به عنوان نقاش ساختمان فعالیت می‌کرد، به دلیل کاهش درآمد در ماه‌های اخیر، به این کار خلاف دست زده بود.

دستگیری:

• همدستان محسن در یک پرونده دیگر توسط پلیس دستگیر شده بودند و در جریان بازجویی‌ها، نام او را نیز لو دادند.

پیشینه:

• محسن از کودکی از محبت و حمایت خانواده بی‌بهره بوده است.
• او در پرورشگاه بزرگ شده و پس از آزادی، هیچگاه نتوانسته بود ردی از پدر و مادر خود پیدا کند.
• ازدواج ناموفق و محکومیت به پرداخت مهریه سنگین، او را در شرایطی قرار داده بود که به هر راهی برای رهایی از این وضعیت متوسل شود.

نقل قول:

• "من از کودکی بدشانس بودم. نه پدرو مادرم مرا خواستند نه همسرم."
• "وقتی هر چیزی که داری از دست بدهی، کارت به اینجا هم می کشد."

این داستان غم‌انگیز، سرنوشت فردی را به تصویر می‌کشد که در اثر فقدان محبت و حمایت خانواده، در دام جرم و جنایت گرفتار شده است. بی‌توجهی به نیازهای عاطفی و اجتماعی کودکان، می‌تواند پیامدهای ناگواری برای آنها و جامعه به همراه داشته باشد.