موضوع : شهرشناسی | استان اصفهان- نجف آباد

رفتارشناسی مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارها در شهرستان نجف ‌آباد


پارسا دکتری تخصصی (PhD) 1398
پدیدآور: فاطمه سورانی 
استاد راهنما: مصطفی احمدوند 
استاد مشاور: آیت‏ اله کرمی
دانشگاه یاسوج، دانشکده کشاورزی
چکیده

یکی از رویکردهای مطرح برای مبارزه با گرسنگی رو به رشد جهانی و تأمین امنیت غذایی نسل‌ کنونی و آتی، کاهش ضایعات مواد غذایی است. علی‌رغم اهمیت بالای کاهش ضایعات غذایی، امروزه در جهان حدود یک سوم مواد غذایی تولیدی برای مصرف انسان ضایع می‌شود. در ایران نیز هر چند تا کنون آمار دقیقی از ضایعات غذایی اعلام نشده، با این حال طبق آمار موجود وضعیت ضایعات غذایی در ایران نیز نگران‌کننده است. فقدان آمار دقیق ضایعات غذایی در ایران و عوامل مؤثر بر آن خلأیی است که مانع توجه دقیق به این مسئله و برنامه‌ریزی برای کاستن از میزان ضایعات غذایی می‌شود. از این رو، پژوهش حاضر در صدد بود با بررسی وضعیت ضایعات مواد غذایی خانوارهای روستایی و شهری ساکن در بخش مرکزی شهرستان نجف‌آباد و عوامل تعیین‌کننده رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی، گامی در جهت تعیین وضعیت ضایعات غذایی خانوارها، عوامل مؤثر بر آن و ارائه راهبردهایی در جهت کاهش این ضایعات بردارد. در راستای این هدف، پژوهش حاضر در سه مرحله صورت گرفت. در ابتدا لازم بود وضعیت سبدغذایی و مصرف آن تعیین شود و سپس به بررسی میزان ضایعات غذایی خانوارها اقدام گردد. برای این منظور از داده‌های مرکز آمار ایران استفاده شد. نتایج توزیع فراوانی میانگین اقلام غذایی مصرفی طی یک ماه خانوارها نشان داد؛ نان بیشترین فراوانی را در میان سایر اقلام غذایی مصرفی دارد. مرحله دوم با هدف تعیین میزان ضایعات غذایی خانوارهای ساکن در بخش مرکزی شهرستان نجف‌آباد انجام شد. جامعه آماری این مرحله از پژوهش شامل تمامی خانوارهای ساکن در شهرستان نجف‌آباد (90152) بود که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه بارتلت و همکاران، 405 خانوار (197 خانوار روستایی و 208 خانوار شهری) به عنوان نمونه پژوهش تعیین و از طریق نمونه‌گیری طبقه‌ای با انتساب متناسب گزینش شدند. در هر خانوار نمونه، فردی در دامنه سنی 15 تا 64 سال که مسئول تدارک حداقل نیمی از پخت و پز، خرید و مدیریت منزل بود در فرایند تحقیق شرکت داده شد. ابزار گردآوری داده‌ در مرحله دوم پرسشنامه استاندارد اتحادیه اروپا بود که بعد از هنجارسازی‌ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد نان بیشترین میزان ضایعات را در میان خانوارهای نمونه مورد مطالعه داشته‌است. خانوارهای مورد مطالعه از نظر میزان ضایعات مواد غذایی به سه خوشه‌ی خانوارهای مُسرف (با بیشترین ضایعات غذایی نسبت به دو خوشه دیگر)، خانوارهای با ضایعات غذایی متوسط و خانوارهای صرفه‌جو (با کمترین میزان ضایعات غذایی) تقسیم شدند که به ترتیب 11، 45 و 44 درصد از خانوارهای مورد مطالعه را شامل شدند. مرحله سوم پژوهش با هدف بررسی مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارهای مورد مطالعه و عوامل مؤثر بر آن انجام گرفت که از یک مدل تلفیقی برای این منظور بهره گرفته شد. جامعه و نمونه آماری این مرحله نیز مطابق مرحله دوم بود. برای سنجش متغیرهای چارچوب مورد بررسی در این تحقیق از یک پرسش‌نامه‌ محقق‌ساخته استفاده گردید که روایی صوری آن توسط پانلی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعه‌ای پیش‌آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (55/0 تا 90/0) به‌دست آمد. داده‌ها با نرم‌افزار‌ SPSS نسخه 22 و Excel تحلیل شدند. بررسی رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی خانوارهای روستایی و شهری حاکی از آن بود که این متغیر در هر دو نمونه از وضعیت مطلوبی (بالاتر از میانگین) برخوردار است. طبق نتایج مقایسه میانگین‌ها، وضعیت رفتار مدیریتی مصرف مواد غذایی در روستا نسبت به شهر مطلوب‌تر بود. نتایج نشان داد ضریب تبیین مدل تلفیقی برای متغیر وابسته «رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی» 42/0=R2 و برای متغیر وابسته «میزان ضایعات مواد غذایی خانوارها» 23/0=R2 است. نتایج تحلیل مسیر مدل تلفیقی با متغیر وابسته رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی نشان داد علاوه بر قصد کاهش ضایعات غذایی، دو متغیر کنترل رفتاری درک‌شده و نگرش به کاهش ضایعات غذایی نیز به طور مستقیم رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. به طور کلی متغیر کنترل رفتاری درک‌شده دارای بیشترین اثر علّی کل بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی بوده و پس از آن به ترتیب متغیر احساس گناه، نگرش به کاهش ضایعات غذایی، و آگاهی از پیامدهای منفی ضایعات غذایی اثر علّی کل بالاتری نسبت به سایر متغیرهای مدل داشتند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون مدل اقتباس‌شده از اتحادیه اروپا نشان داد متغیرهای مربوط به سه سازه انگیزه، توانایی و فرصت نزدیک به 50 درصد از تغییرات واریانس رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی را تبیین می‌نمایند. بنابراین، متغیرهای نگرش به کاهش ضایعات غذایی، هنجار اجتماعی، مهارت و دانش کاهش ضایعات غذایی و برنامه زمانی بر رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی تأثیر مثبت و معنی‌داری داشتند و به عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های این رفتار شناسایی شدند. از میان متغیرهای معنی‌دار شده، مهارت کاهش ضایعات غذایی بیشترین سهم را در پیش‌بینی رفتار مدیریت مصرف مواد غذایی به خود اختصاص داد. با توجه به اهمیت بالای مهارت کاهش ضایعات غذایی و کنترل رفتاری درک‌شده در تبیین رفتارهای مرتبط با ضایعات غذایی پیشنهاد می‌شود با برگزاری دوره‌های مهارت‌افزایی، آموزش‌های عملی و کاربردی ساده‌ترین روش‌های مدیریت مواد غذایی و نحوه کاهش ضایعات غذایی به خانوارها از طریق مدارس، دانشگاه‌ها، پایگاه‌ها و مراکز بهداشتی و رسانه‌های جمعی آموزش داده شده و خانوارها تشویق به شرکت در این دوره‌ها شوند.

نظر شما