شفای بوم شناختی، محبوبیت روزافزون طب سنتی
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

شفای بوم شناختی، محبوبیت روزافزون طب سنتی

روزنامه شرق، شنبه ۲۷ دی ۱۳۸۲ - ۲۴ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۱۷ ژانویه ۲۰۰۴


دانیل نیرنبرگ - ترجمه حمید طراوتی : طب سنتی و آنچه به نام طب مکمل یا آلترناتیو (جایگزین) معروف شده منبع اصلی مراقبت های بهداشتی میلیون ها نفر از مردم جهان است. قریب ۸۰ درصد از مردم جهان از نظر درمان و شفای خود تنها به تکنیک های سنتی وابسته اند. در بسیاری مناطق آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین طب سنتی تنها روش مراقبت و درمانی است که مردم در اختیار دارند و در عین حال استفاده از طب آلترناتیو پیوسته در استرالیا، اروپا و آمریکای شمالی رشد می کند. در آفریقا حدود ۸۰ درصد مردم از معالجات سنتی استفاده می کنند حال آن که در چین میزان اتکای مردم به طب سنتی قریب ۳۰ تا ۵۰ درصد است. در کانادا از هر ۳ نفر ۲ نفر آنها حداقل یک بار از طب آلترناتیو یا معالجات سنتی استفاده کرده اندو در ایالات متحده ۴۲ درصد از مردم از برخی انواع طب سنتی، مانند دارو های گیاهی یا دارو های ساخته شده از برخی بخش های بدن حیوانات یا برخی مواد معدنی و سایر معالجات مانند تمرینات بدنی و مدیتیشن استفاده می کنند.

بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی طب سنتی عبارت است از کلیه راه و روش های حفاظت از سلامتی و بازگرداندن آن که تا قبل از ظهور طب جدید و مدرن وجود داشته است. این طب «دارو های ساخته شده از گیاهان یا برخی اندام های حیوانات یا برخی مواد معدنی، معالجات روحی و معنوی، تکنیک هایی که با دست بر روی بیمار اعمال می شود، تمرینات بدنی و غیره را برای حفظ سلامتی انسان ها و نیز تشخیص و درمان و پیشگیری از بیماری ها به کار می برد.» طب مکمل یا جایگزین می تواند طب سنتی را نیز شامل گردد اما منظور از آن طیف وسیعی از روش های متفاوت است که بر مذهب یا سنت های معنوی یک کشور خاص مبتنی نیست و یا جزیی از نظام بهداشتی و درمانی مستقر و رسمی آن کشور به شمار نمی آید. معالجات گیاهی، درمان های روحی و معنوی، طب سوزنی،  یوگا، اشکال مختلف طب بومی و رژیم درمانی همه می توانند بخشی از طب سنتی یا طب مکمل به حساب آیند.

افزایش کاربرد طب سنتی و مکمل تا حدی ناشی از آن است که این گونه معالجات بیشتر در دسترس مردم قرار دارد و هزینه آن نیز برای مردم قابل تحمل تر است. درکشور های فقیر مردم می توانند بسیاری از گیاهان دارویی را مجاناً از جنگل ها یا بیشه ها جمع آوری کنند یا در خانه یا مابین محصولات زراعی خود بکارند. در مناطق روستایی نیز معمولا طبیبان سنتی بیشتر در دسترس هستند تا پزشکان جدید. در تانزانیا، اوگاندا و زامبیا نسبت تعداد حکیم های سنتی به جمعیت ۱ به ۲۰۰ یا ۱ به ۴۰۰ است در حالی که در مورد پزشکان تحصیل کرده طب جدید این نسبت ۱ به ۲۰۰۰۰ است. برای بسیاری از این مردم طب سنتی تنها منبع قابل استطاعت درمان بیماری هایی مانند مالاریا و ایدز و مشابه آنهاست. به گزارش سازمان بهداشت جهانی غالب آفریقایی های مبتلا به ایدز هم برای تسکین درد خود و هم برای مقابله با عفونت ها از طب سنتی استفاده می کنند. درمان مالاریا با طب سنتی نیز بسیار ارزان تر است و می تواند بسیار موفقیت آمیز باشد.

در کشور های صنعتی بسیاری از مردم به طب سنتی یا طب مکمل روی آورده اند زیرا معتقدند که طب جایگزین مانند روش های درمانی مدرن تهاجمی و یا سمی نیست. در ژاپن، استرالیا، کانادا و سوئیس حدود ۴۰ تا ۷۰ درصد مردم از طب مکمل استفاده کرده اند و این امر بسیاری از پزشکان مدرن را برآن داشته تا در درمان بیماران از برخی اشکال طب مکمل نیز استفاده کنند. رایج ترین طریقه درمانی که پزشکان مدرن به کارمی برند طب سوزنی است. مثلا در بلژیک ۷۴ درصد درمان با طب سوزنی به دست پزشکان صورت می گیرد.

« طب اکولوژیک » یا طب بوم شناختی فلسفه نوظهوری است که بسیاری از متخصصان مراقبت های بهداشتی، دانشمندان و طرفداران محیط زیست به آن معتقدند. در این رویکرد یک جزء اکولوژیک به روش های درمانی طبیعی و غیر سمی افزوده می شود. متخصصان همه گیرشناسی ( اپیدمیولوژیست ها ) مدت هاست به این نتیجه رسیده اند که مسایل فرهنگی در سلامتی انسان ها نقش بازی می کند. اکنون که فعالیت های انسان از قبیل رشد جمعیت، ضایع کردن منابع طبیعی، تعقیب کوته فکرانه رشد اقتصادی و کاربرد فناوری های نامناسب و غیره پیوسته محیط زیست را تخریب می کند، الگوهای جدیدی از فقر و بیماری انسان و محیط زیست پدید آمده است و هرچند روش های تهاجمی درمان، مانند شیمی درمانی، زندگی بسیاری از انسان ها را طولانی تر کرده، بسیاری از این پیشرفت ها به بهایی سنگین برای سلامت بشر و محیط زیست به دست آمده و در اثر آن مقادیر زیادی زباله طبی و آلودگی های طولانی مدت محیطی ایجاد شده است. طب اکولوژیک موجب ارتقای سلامت جامعه می شود زیرا از یک سو به حفاظت از محیط زیست می پردازد و از سوی دیگر برای آگاه کردن پزشکان و بیماران برای انتخاب مناسب ترین روش درمانی، نظام اطلاع رسانی و راهنمایی کننده بسیار متنوع و منصفانه و از نظر زیست محیطی عادلانه ای را ایجاد می کند.

حفاظت از منابع طبیعی ای که طب گیاهی و دیگر اشکال طب سنتی بر آن متکی است اهمیت بسیار دارد، به ویژه در کشور های در حال توسعه ای که از نظر درمان و مراقبت های اولیه پزشکی به طب سنتی وابسته اند. مثلا در آفریقا شهرت یافته که مصرف سیب زمینی آفریقایی در درمان ایدز موثر است و لذا تقاضای کشت این محصول چنان بالا رفته که در مناطق شرقی و جنوبی قاره تولید پایدار آن را به خطر انداخته است.

بر خلاف طب مرسوم اثربخشی بسیاری از اشکال طب سنتی و مکمل بر یافته های علمی دقیق مبتنی نیست بلکه کارایی آنها در رویکرد کل گرایانه آنهاست که بیشتر بر سلامتی کلی انسان توجه دارد تا درمان شکایات مجزا از هم و منفرد بیماران. ارزیابی محصولاتی که در طب سنتی و طب جایگزین به کار می رود کار دشواری است. شناسایی صحیح گیاهان و تعیین محل رشد و گردآوری آنها و نیز تعیین زمان مناسب جمع آوری گیاهان، در موثر بودن معالجات نقش مهمی بازی می کند و چون هر گیاه حاوی صد ها نوع ماده طبیعی متفاوت است مشخص نمودن این که تاثیر خاص آن گیاه مربوط به کدام یک از آنهاست بسیار هزینه بر و غیرممکن است. به همین ترتیب تفاوت های فرهنگی شدید بین درمانگران و بیماران مناطق مختلف کار تفسیر و توضیح هر معالجه و کاربرد آن را دشوار تر می کند.

حکومت ها رفته رفته به علاقه رو به رشد مردم به طب سنتی و مکمل با تنظیم مقررات مربوط به آن پاسخ می دهند. برخی دولت های آفریقا برنامه هایی را برای افزایش اطلاعات ماما های محلی و نیز آموزش پزشکان و پرستاران و داروسازان در زمینه طب سنتی آغاز کرده اند. در مالی، نیجریه، رواندا، سنگال و چندین کشور دیگر آفریقا در بودجه ملی مبالغی اختصاصاً به طب سنتی اختصاص داده شده است. به علاوه در غالب کشور های در حال توسعه مراکز ملی تحقیقات طب سنتی وجود دارد. در سال ۲۰۰۰ آنگاه که سران ۵۳ کشور آفریقایی بیانیه آبوجا را برای پس راندن مالاریا امضا کردند بر اهمیت استفاده از طب سنتی برای مبارزه با این بیماری ویرانگر نیز تاکید کردند.

در نروژ کسانی که در زمینه طب مکمل یا جایگزین کار می کنند باید مجوز داشته باشند. همچنین وزارت بهداشت و امور اجتماعی نروژ کمیته ای را برای مطالعه در نقش طب جایگزین در بهبود مراقبت های بهداشتی تشکیل داده است.

و در ایالات متحده آمریکا بر اساس اعلام مرکز ملی طب مکمل و سنتی که به تازگی تشکیل شده، بودجه این طب به مقدار زیادی افزایش یافته و میزان آن که در سال ۱۹۹۰ میلادی ۲ میلیون دلار بوده در سال ۲۰۰۰ به ۶۸ میلیون دلار رسیده است.

موسسات و شرکت های دارویی نیز دریافته اند که بهره برداری از دانش طبیبان سنتی می تواند چه فرصت اقتصادی عظیمی برای آنها ایجاد کند. متاسفانه شرکت ها غالباً اطلاعات و دانش مربوط به داروهای سنتی را از دارندگان و متولیان اصلی آن اقتباس می کنند و بدون رضایت آنها امتیاز انحصاری بهره برداری و فروش آن را به نام خود ثبت می کنند زیرا این افراد از حق مالکیت معنوی برخوردار نیستند.

هر چند به موازات افزایش هزینه مراقبت های بهداشتی کشور ها کاربرد طب سنتی و جایگزین روز به روز اهمیت بیشتری می یابد،  از ۱۹۱ کشور عضو سازمان بهداشت جهانی تاکنون تنها ۲۵ کشور سیاست ملی طب سنتی و جایگزین خود را تدوین کرده اند. در سال ۲۰۰۲ سازمان بهداشت جهانی راهبرد طب سنتی را تنظیم کرد تا بر اساس آن روش های به کار رفته در این طب را بررسی کند، از بی خطری فرآورده هایی که در آن به کار می رود مطمئن شود، درمانگران را آموزش دهد و مسایل مربوط به مالکیت معنوی را مورد توجه قرار دهد.

Vital Signs (2003)
 

نظر شما