مصلح بیدارگر
سید جمال الدین اسد آبادى در سال 1217 ش در خانوادهاى روحانى در محله امام زاده احمد، اسد آباد همدان، دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش عالم جلیل القدر به نام سید صفدر بود که بزرگ سادات سید حسینى آن سامان بود.
سید جمال الدین از پنجسالگى آموزش قرآن و مقدمات عربى را در نزد پدر و مادرش که زنى با سواد و صاحب کمال بود، آغاز کرد.
پدر با مشاهده نبوغ سرشار فرزند، تصمیم مىگیرد او را به یکى از مراکز علمى ببرد تا ادامه تحصیل دهد. پس از این واقعه، او را به حوزه قزوین مىآورد. در این شهر سید جمال حتى روزهاى تعطیل هم به تحصیل مىپردازد. پس از دو سال اقامت در حوزه قزوین، به اتفاق پدر به تهران مىرود. پس از ورود به تهران در درس عالم بزرگ سید صادق طباطبائى شرکت مىکند. در قسمتى از درس، سید جمال از استاد درخواست مىکند دوباره عبارتى را توضیح دهد. وقتى آن عالم بزرگ به قیافه بسیار جوان او نگاه مىکند به او مىگوید: این فضولىها به تو نیامده است. سید جمال در پاسخ متواضعانه مىگوید: تقاضاى فهمیدن مسایل علمى فضولى نیست و دانستن و بهرهمند شدن از علوم نیز به بزرگى و کوچکى ربطى ندارد. سپس شروع مىکند به ترجمه شرح حدود دو صفحه از کتابى که استاد مشغول تدریس آن بود. مرحوم طباطبایى از دیدن آن همه توانمندى و تیزهوشى، بیان نافذ شگفت زده مىشود و سید جمال را در آغوش مىگیرد. لباس روحانیت را به او مىپوشاند. پس از چندى سید جمال عازم عتبات مىشود. در نجف اشرف در درس شیخ مرتضى انصارى، که سرپرستى حوزه نجف را عهده دار بود، شرکت مىکند. شیخ هم با دیدن سید جمال و آگاه شدن از نبوغ و استعداد فوق العاده او عهده دار هزینه تحصیل وى مىشود.
وى در طى چهار سال، علاوه بر شرکت در درسهاى شیخ انصارى از محضر استادان به نام آن عصر نظیر ملاحسینقلى همدانى شرکت کرده و در مدت زمان کوتاهى به مراتب والاى علمى نایل مىآید و به اخذ درجه اجتهاد از استادش شیخ انصارى موفق مىشود.
سید جمال در حالى که شانزده سال بیشتر نداشت، از عتبات خارج مىشود. نخستبه بمبئى و به کشورهاى مختلف از جمله هند، افغانستان، مصر، ترکیه و ایران سفر مىکند و دستبه مبارزات سیاسى مىزند.
سرانجام پس از عمرى مبارزه سیاسى در 19 اسفند 1275 او را به شهادت رساندند. و اینک در کابل مقبره او زیارتگاه عاشقان اوست.
نهضت اصلاحات سید جمال
اهداف نهضت اصلاحى سید جمال
سید جمال الدین اسد آبادى پس از بررسى و مطالعه اوضاع جهان عصر خویش به این حقیقت پى مىبرد که امت اسلام در نتیجه جهل و نا آگاهى و بى توجهى به احکام و تعالیم و ارزشهاى اسلامى از یک سو، گرفتار شدن به حکومتهاى خودکامه و مستبد از سوى دیگر و نیز به دلیل توطئههاى گوناگون استعمارگران، که در صدد سلطه بر منابع و ذخایر کشورهاى اسلامى هستند، از اوج عظمت و اقتدار سقوط کرده و راه انحطاط و عقب ماندگى را سیر مىکند. وى از مشاهده وضع به شدت متاثر شده و تصمیم مىگیرد تا از طریق بیدار سازى مردم مسلمان، به مبارزه با دشمنان و تجدید حیات دوباره اسلام بپردازد. سید مجموعه فعالیتهاى خود را براى تحقق اهدافى که در نظر داشت، در چند محور ذیل متمرکز نمود.
الف: بازگشتبه اسلام
سید جمال علت گرفتارىهاى جهان اسلام را فاصله گرفتن از تعالیم راستین اسلامى و گرفتار آمدن به عقاید خرافى مىدانست و در این باره مىگوید: مسلمانان نخستین با این که اندک بودند، ولى در نتیجه عمل به تعالیم حیات بخش اسلام در مدت یک قرن از جبال آلپ تا دیوار چین پیش رفتند و خسروان ایرانى و قصران رومى را به خاک مذلت نشاندند و با اخلاق کریمه خود، در اندک زمانى صد میلیون غیر مسلمان را به اسلام جذب کردند. (1) وى پس از توصیف وضع مسلمانان نخستین و مقایسه آن با وضع مسلمانان زمان خود، راه نجات امت اسلامى را در بازگشتبه اسلام و عمل کردن به تعالیم آن مىداند و شیوه درستبازگشتبه اسلام را در معرفى چهره حقیقى اسلام و از بین بردن بدعتها و خرافاتى که با احکام و ارزشهاى اسلامى در آمیخته است، مىداند.
ب: ایجاد وحدت
سید علت پیشرفت مسلمانان را در طول تاریخ، علاوه به تمسک بر تعالیم عالیه اسلام، در سایه برخوردارى از اتحاد و همبستگى مىدانست. در مقابل، شکست و عقب افتادگى آنان را نتیجه طبیعى گرفتار شدن به تشتت و تفرقه معرفى مىکرد. وى مىنویسد: اتحاد و همبستگى براى تقویت ولایت اسلامى از قوىترین ارکان دیانت محمدى و عقیده به آن، از ابتداى ترین عقاید در نزد مسلمانان است که در آن، احتیاج به استادى که آن را تعلیم بدهد و یا کتابى که آن را ثابتبسازد و یا رسالهاى که آن را نشر کند ندارند و رعایاى مسلمان، گذشته از افراد مستکبر آن از این که ملت را تشتت آرا و خواستههاى متفاوت است غم و اندوه فرا گرفته است و از چشم هایشان اشک جارى است. اگر وجود امراى گمراه، که اهل طمع در سلطهاند در میان نبود، شرقى آن با غربى و شمالى آن با جنوبى جمع مىشد و همه یکسر نداى واحدى را لبیک مىگفتند. (2)
آن گاه در انتقاد از وضع موجود مىگوید: گویا مسلمانان با هم متحد شدهاند که متحد نشوند، با آن که اگر دست اتحاد بدهند و نیروهاى خویش را در یک خشم مقدس علیه بیگانه بسیج کنند، بزرگترین قدرتها را از مقاومتباز مىدارند. (3)
آن گاه پس از رد مسائلى چون نژاد پرستى و قوم گرایى و... ، اتحاد حول محور مکتب را مهمترین راه حفظ انسجام جوامع اسلامى دانسته و هشدار مىدهد: خداوند هیچ قبیلهاى را هلاک نساخته، مگر پس از این که به تفرقه گرفتار شدند و به نفاق مبتلا گشتند که موجب ذلت طولانى و عذاب سخت و فناى سرمدى آنان گردید. (4)
ج: مبارزه با استداد داخلى
سید جمال به این حقیقت پى برده بود که وجود حکومتهاى خود کامه و مستبد در جوامع اسلامى یکى دیگر از عوامل مهم انحطاط مسلمانان است ; چرا که این قبیل حکومتها تنها به خوش گذرانى، بر آورده شدن خواستهاى نفسانى خود اهمیت مىدهند اما این که مردم چه مشکلاتى دارند و بیگانگان چگونه به تاراج سرمایههاى مسلمانان مىپردازند، نه تنها توجهى نداشتند بلکه خود آنان از جمله عوامل فراهم کننده زمینه غارت بیشتر ذخایر ملتها بودند. سید جمال در مورد زیانهاى حکام مستبد مىگوید: حاکم مستبد ملت را با تصرفات خود در پرتگاه تباهى سقوط قرار مىدهد و پرده جهل بر چشمهاى آنان مىکشد و حوادث فقر و گرسنگى را به بار مىآورد و در سلطه خود از جاده عدل خارج مىگردد... نظام مختل و اخلاق فاسد مىگردد و صداى ملت را کسى نمىشنود... وى در توصیف اعمال ناصرالدین شاه قاجار مىنویسد: پیشواى بزرگ، پادشاه ایران سست عنصر و بد سیرت گشته، مشاعرش ضعیف شده، بد رفتارى را پیش گرفته، خودش از اداره کشور و حفظ منافع عمومى عاجز است. بنابراین، زمام کار را به دست مرد پلید بدکار و پستى داده که در مجامع عمومى به پیغمبران بد مىگوید... از اروپا که برگشته پرده شرم را پاره کرده و خود سرى را پیش گرفته و بى پرده باده گسارى مىنماید. با کفار دوستى مىورزد با مردم نیکو کار دشمنى مىکند... زمام امور ملت را یک جا به دست دشمنان اسلام داده و مسلمانان را بنده آنان نموده و سلطنت و آقایى کفار را بر آنان داد... نصف دیگر مملکت را هم به عنوان حق السکوت به دولت روسیه داده... (5)
د. مبارزه با استعمارگران
سید پس از شناخت ابعاد گوناگون استعمار جدید، به مبارزه همه جانبه با آن برخاست. احمد امین مصرى مىنویسد: او مىکوشید تا کشورهاى اسلامى را از زیر بار سلطه اروپاییان و استعمار بیگانگان نجات دهد. (6)
سید جمال در راستاى مبارزه با استعمار کارهاى زیادى انجام داده است. وى در مرحله اول تلاش کرد چهره واقعى استعمارگران را و ترفندهایى که به کار مىبرند، براى مسلمانان بشناساند. آن گاه این هشدار را به آنان داد که اگر زود نجنبند تمام سرزمین اسلامى و منابع و ثروتهاى آنان را متصرف خواهند شد.
وى در مورد راه بر طرف ساختن شر استعمار انگلیسى مىگوید: راهى جز توسل به زور و نبرد مسلحانه وجود ندارد، چون استعمار جز زبان زور نمىفهمد، بر این اساس، از جمله وى امور زیر را در روند مبارزه با بیگانگان مورد توجه قرار مىداد:
- دمیدن روح خود باورى
- تاکید ضرورت احیا مجدد عنصر جهاد و مبارزه
- پافشارى به غیرت دینى و تعصب دینى.
- مبارزه با غرب زدگان.
بخشى از فعالیتهاى سید جمال مبارزه با غربگرایان اختصاص داشت. این گروه بر اثر فریفتگى به ظواهر تمدن غربى یا به جهت مرعوب شدن درباره پیشرفتهاى صنعتى آن به تمام اصول اعتقادات و ارزشهاى فرهنگى جامعه خود پشت کرده بودند و به ترویج و اشاعه فرهنگ و آداب رسوم هر چند مبتذل غربى مىپرداختند. سید با این قبیل افراد نیز به معارضه برخاسته بود. به قول استاد شهید مطهرى: یکى از امتیازات سید جمال این بود که، با این که او به اصطلاح یک مرد تجدد گرا بود و مسلمانان را به علوم و فنون جدید و اقتباس تمدن غربى مىخواند و با بى سوادى و بى خبرى و عجز فنى و صنعتى مسلمانان به پیکار برخاسته بود. متوجه خطرهاى تجدد گرایىهاى افراطى بود. وى مىخواست مسلمانان علوم و صنایع غربى را فرا گیرند. اما با این که اصول تفکر مسلمانان یعنى جهان بینى آنها جهان بینى غربى گردد و جهان را با همان عینک ببینند که غرب مىبیند مخالف بود... (8) مبارزه با اندیشههاى سید احمد خان هندى در این راستا بود. حتى رساله نیچریه را به انگیزه رد دیدگاههاى مادى گرایانه رایج آن دوره به نگارش در آورد تا زمینه غرب گرایى در تفکرات و جهان بینى و اصول ارزشى از بین ببرد...
علاوه بر، این سید جمال براى پىگیرى اهداف نهضتخود امور زیر را نیز تعقیب مىکردند:
- تبیین و تشریح حقیقت احکام و معارف اسلامى براى اندیشمندان غربى و پاسخ به شبهات آنان در زمینه مسایل اسلامى، که پاسخ به مطالب کنفرانس معروف ارنست رنان فیلسوف شرق شناس نامدار فرانسوى از جمله آنهاست. در ضمن آن به چندین نظریه ناصواب ایشان پاسخ داد که ارنست رنان با تواضع پس از شنیدن پاسخهاى سید جمال گفت: با شیخ جمال الدین تقریبا دو ماه پیش آشنا شدم و اثرى که از او در دوران من باقى ماند، جز از معدود اشخاص میهن در ذهن من باقى نمانده است. به هر حال، او به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد... هر وقت من با او هم صحبت مىشوم... چنین خیال مىکنم که گویى با بوعلى سینا یا ابن رشد... روبرو مىشوم.
- گفت و گو با سیاستمداران انگلیس و اروپا: سید به شیوههاى گوناگون با سیاستمداران مؤثر اروپایى از جمله انگلیسى به گفت و گو مىنشست تا بلکه آنان را از طریق مذاکره و... از دنبال کردن اهداف استعمار گرانه شان باز دارد. در این راستا، یکى از کارهاى او عبارت است از: نوشتن نامهاى به ملکه انگلیس. وى در ضمن این نامه، تلاش مىکند تا از حمایت دولت انگلیس از حکومت قاجار بکاهد. به ملکه انگلیس هشدار مىدهند که اگر از استبداد قاجار دولت انگلیس پشتیبانى کند، مردم ایران آنان را در جنایات حکومتسهیم خواهند دانست...
- استمداد از علماى دینى: سید با توجه به جایگاهى که بویژه علماى شیعه در نزد مردم داشتند، همواره از آنان درخواست مىکرد که ضمن انجام وظیفه دینىشان در راستاى بر طرف ساختن مشکلات مردم و خنثى کردن توطئههاى دشمن، بیش از پیش وارد میدان شوند. (9)
در نامهاى به آیة الله میرزاى شیرازى مىنویسد:... حق را باید گفت. تو رئیس فرقه شیعه هستى. تو مثل جان در تن همه مسلمانان دمیدهاى، هیچ کس جز در پناه تو نمىتواند براى نجات ملتبرخیزد و آنها به غیر از تو اطمینان ندارند. اگر براى گرفتن حق قیام کنى همه به پشتیبانى تو برخاسته، آن گاه افتخار و سر بلندى نصیب شان خواهد شد... (10)
- بهره بردارى از رقابتبیگانگان: وقتى سید متوجه شد که کشورهاى استعمارى نظیر روسیه، انگلیس، فرانسه و... در دستیابى به منابع و ذخایر کشورهاى اسلامى با هم رقابت دارد، تلاش نمود تا شاید از طریق مشغول ساختن آنها با یکدیگر در حدى که امکان دارد آنان را از تحقق بخشیدن به نقشهها و توطئههاى شومى که بر علیه جوامع اسلامى دارند باز دارند...
- تربیتشاگرد، نوشتن کتاب و منتشر ساختن نشریات...
از دیگر کارهاى سید جمال الدین، تربیت و آموزش جوانان جامعه اسلامى است که شاگردانى چون محمد عبده - اقبال لاهورى از جمله آنهاست. علاوه بر آن انتشار چندین نشریه که در ضمن آنها، بیان دیدگاهها و روشنگرىهاى لازم از توطئههاى دشمنان پرده مىداشت. که معروفترین نشریه ایشان عروة الوثقى بود که در پاریس آن را منتشر مىساخت. یکى دیگر از کارهاى سید جمال، نوشتن کتاب بود که از آن طریق نیز به پیشبرد اهداف خود مىپرداخت.
پىنوشت:
1. رساله نیچریه، ص 51 و 52.
2. گزیده عروة الوثقى، ص 93.
3. سید جمال الدین اسد آبادى، بنیان گذار نهضت احیاء تفکر دینى، ص 151.
4. گزیده عروة الوثقى، ص 98.
5. سید جمال الدین غریو بیدارى، ص 142 و 143.
6. زعماء الاصلاح فى العصر الحدیث، ص 105، 106.
7. تاریخ الافغان، ص 61.
8. نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخیر، ص 18.
9. زندگى و سفرهاى سید جمال الدین، ص 25 و 22.
10. سید جمال الدین غریو بیدارى، ص 141.
منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
به نقل از: ماهنامه دیدار آشنا، شماره 33
نویسنده : سید صادق سیدنژاد
نظر شما