موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

باغ‌های قم (1)

مقاله ای که در ادامه مشاهده می کنید، توسط "جناب آقای سیدعلی ملکوتی" تألیف و در جلد دوازدهم کتاب "پژوهشهای ایرانشناسی ناموارۀ دکتر محمود افشار" به چاپ رسیده است.

وقتی از شهری در حاشیۀ کویر سخن به میان می آید، تصور انسان بر پایۀ دانسته ها اینست که به علت کمبود (نبودِ) آب، زمین خشک و کم محصول معمولًا شوره زار، درخت از نوع درختچه های تاغ و گز است و به سبب خشکی و گرمی هوا دود از زمین به هوا بر می خیزد... اما بیشتر شهرهای کنارۀ کویر در ایران زمین چنین نیست.

همّت و تلاش مردم دست به دست هم می دهند آب را از مسافتی دور در دل زمین با سخت کوشی به چنگ می آورند، کار کاشت و داشت و برداشت دنبال می شود و روزی خود را از همین زمین با همۀ ناکِرد بودن به دست می آورند.[۱]

شهر قم در منطقۀ خشک کم باران، کنار کویر مرکزی ایران واقع است. در گذشتۀ نه چندان دور باغهای بزرگ و بسیار گرداگرد شهر نشانی آشکار از ذوق مردمی داشت که در ایجاد و نگهداشت باغ و برخورداری از آن، خصوصاَ توسعه و بسط امور زراعت وجۀ همّت آنان بود و مایه حیات می دانستند: «داخل شهر به جهت سلامتی هوای شهر یک حلقه باغات در کنار باره ساخته اند که از هر طرف باد سموم بوزد سمیّت او را اشجار گرفته، حالت نسیم صبا پیدا کند به قدرِ یک صد خروار این اراضی باغات است که داخل شهر است و احاطه به بیوتات دارد و از آب رودخانه حقّابه دارند.[۲]»

جدا از آنچه گذشت عواملی چند سبب رونق زراعت در این شهر بوده است:

- این اصل اعتقادی که زمین عطیّۀ پروردگار و برداشت محصول امری مقدّس و با برکت است که علاوه بر دسترسی به روزی و گذران زندگی اجر معنوی را در پی دارد.

- تلاش رعیت[۳] پر توان قمی که از جان مایه می گذاشت و چون زارعان عرصه های دیگر این سرزمین با عشق کار را پی می گرفت و نتیجۀ آن عاید خود و مردم شهر می شد.

- علاوه بر حفر قنات و استحصال آب از دل زمین وجود رود «اناربار»[۴] است که از سرشاخه های زاینده رود برخاسته، عامل مهم پیشبرد زراعت در قم و شماری از روستاهایی که در مسیر آن قرار گرفته، می شده است.

- پس ماندۀ رود ساوه (قره سو) که بعضی از روستاهای بخش قمرود: رحمت آباد، حسین آباد گائینی ها و چم عسکرآباد[۵] ... را مشروب می کرد.

بنابراین در گذشته ای نه چندان دور، زراعت هم سنگ تجارت به اعتباری افزون بر آن در قم جایگاه بایسته داشت و محصولاتی نظیر گندم، جو، پنبه، هندوانه، خربوزه[۶]، خیار، انار، انجیر، بادام و در مناطق کوهپایه و سردسیر گردو و فندق، علاوه بر کفاف مردم شهر، اقلام صادراتی بود و سبب قوام اقتصاد شهر و روستا می شد.

در بررسی سیر کشت و کار و تاریخ آن به دورانی می رسیم که محصولاتی از باغها و مزارع شهر قم برداشت می کردند که امروزه نشانی از آنها نیست.

برابر با آنچه به نقل از کتاب پهلوی «خسرو کوذان و ریذک» که ثعالبی خلاصۀ آن را در کتاب «غرر اخبار الملوک الفرس» آورده از زعفران قم و نفاست آن یاد می کند و در عین حال نشانی از قدمتِ کشت زعفران در این شهر دارد.[۷]

سابقۀ کِشت زعفران این محصول پر بها و پیشینۀ کاشت آن در قم به سده های پیش می رسد و به استناد مآخذ متعدد رواج کشت آن از قرن سوم تا هشتم و نهم ادامه یافته است[۸] دست شستن از پروردن این محصول نفیس و پر ارزش تابع عواملی است که نیاز به بحثی جداگانه دارد. مؤلف تاریخ قم می نویسد: «زمین زعفرانی که خراب شده باشد خراج آن یک نیمۀ آبادان حساب کنند.» و دربارۀ نحوۀ پرداخت خراج گویند «به هر صد جریب زمین غّله و پنبه و انگور و زعفران و خضریّات شانزده درم و چهار دانگ[۹]».

بنابر آنچه بیان شد زعفران قم ممتاز بوده و در مرغوبیت جنس شهرت داشته[۱۰] است وصف آب و هوای قم و میوه های آن به ویژه انجیر سرخ و درختهای سرو تناور به روایت مجدالدین محمد الحسینی نویسندۀ کتاب زینه المجالس نویسندۀ قرن یازدهم شنیدنی است:

«هوایش معتدل است. آبش از رودی {است} که از جر پادقان می آید ... ارتفاعاتش غلّه و پنبه بسیار باشد و از میوه هایش نار و فُستُق و خربوزه و انجیر سرخ نیکوست و در آن شهر درخت سرو سخت نیکو[۱۱] می آید... .»

ادامه دارد...

تهیه و تنظیم: مجید داداش نژاد

نظر شما