داستان تبعیدیان اردوی زند در کویر قم، معرفی کتاب تکنگاری حاجیآباد لکها
گروهی لکزبان از طایفۀ سعدوند در زمان قاجارها به کویر قم تبعید شدهاند. از شیراز، ملایر یا هرسین؟ ماجرا به کریمخان زند بازمیگردد.
خودشان را تفنگچیهای اردوی زند میدانستهاند و گروهی از آنان در زمان طغیان نایبیان در کاشان و مبارزۀ آنان با ارتش اشغالگر روسها و حمایت از کابینۀ مهاجرت در جنگ جهانی اول، به اردوی نایبحسین کاشی پیوستهاند.
گروهی از طایفۀ لر زینیوند هم در زمان سرکوب ایلات لرستان به دست رضاشاه تبعید شدهاند.
گروهی مهاجر کاشانی از مصیبت وبا به آنجا پناه آوردهاند.
در سالهای بعد، گروههای دیگری از کرمان، یزد و دیگر شهرها هم به آنجا مهاجرت کردهاند. مهاجران افغانستانی هم هستند.
این مردم با دست خود قنات ساخته و شورهزار کویر را آباد کردهاند: روستای حاجیآباد لکها و شهر قنوات کنونی. گروهی دامپروری و پرورش بز که سنت کوچنشینان زاگرس است، را در اقلیم نامساعد کویری هم ادامه دادهاند؛ گروهی با کمک فن قنات به کشاورزی و باغداری روی آوردهاند؛ و گروهی متناسب با شرایط کویر شترداری و کاروانداری کردهاند. سه طایفه با سه سنت و فن ایلیاتی و روستایی در پیوند با طبیعت.
اما ماجرا فراتر از مردمان ایلیاتی و دهاتی روستایی کوچک در دل کویر است؛ اقوام و سنتهای مختلف در کنار یکدیگر زیسته و با هم آمیختهاند. روستای حاجیآباد لکها، در مجاورت کانون مذهب و سیاست قم، را ماکتی کوچک از همزیستی مسالمتآمیز و زیست مولد و معتدل در پیوند با طبیعت در نظر بگیرید.
ما روایتهای شفاهی این مردم را شنیدیم، آلبومهای عکس و اسناد خانوادگی را جمعآوری کردیم و کوشیدیم با مردمنگاری روایتی متفاوت با جامعهشناسی و تاریخنگاری مرکزمحور بنویسیم.
بنویسیم که زبان و فرهنگ لکی در میان دو فرهنگ قومی لر و کرد چگونه فهم میشود؛ حضور در اردوی وکیلالرعایا در دوران پرآشوب سدۀ دوازدهم هجری به چه معناست؛ ایستادن در کنار دولت مشروطه و در مقابل ارتش اشغالگر روس طغیان و تجزیهطلبی نیست؛ اقوام و ایلات نه مظهر خشونت در مقابل شهر و روستا که ابزار و قربانی خشونت استبداد قاجاری در قرن نوزده میلادی بودهاند؛ اقوامی که خشونت دولت استبداد مدرن و مدعی قانون مشروطۀ پهلوی اول تحت لوای ملتسازی را هم تجربه کردند؛ مردمی که منتظر پروژههای توسعه از بالای پهلوی دوم همچون انقلاب سفید نشدند، خود نهادهای مردمی و یاریگریهای محلی را محقق کردند و حتی هزینههای نهادهای دولتی را خود پرداختند تا آبادانی را محقق سازند؛ و نیز در دوران حاکمیت انقلاب و نظام مذهبی هم با تداوم الگوی زیست معتدل ایلی-روستایی در مقابل تحمیل سبک زندگی مذهبی-سیاسی مقاومت کردند.
داستان زندگی مردم روستای حاجیآباد لکها در گذار به شهر قنوات، لابهلای این جزئیات روایت میشود. حاجیآباد لکها گویی خودِ ایران است در گذار از سنت به تجدد، در تعاملات و تقابلات دین و سیاست.
کتاب تکنگاری حاجیآباد لکها: روستایی کویری در گذار به شهر بهزودی در نشر مردمنگار منتشر خواهد شد.
نظر شما