یادی از مرحوم استاد داریوش حمزهلو
به قلم استاد حسین مقیمی دانش آموختۀ سال ١٣۵٠ دبیرستان حکیم نظامی
به نام خداوند جان و خرد
سخن از یک آموزگار است، آموزگاری به معنای واقعی. دبیری کار آزموده و کاردان، استادی بزرگ در رشتۀ تاریخ و جغرافی. استاد عزیز و گرامی مرحوم جناب آقای حمزه لو.
از نظر ظاهری بسیار شیک، همیشه با کت و شلواری تمیز و آراسته که همین آراستگی باعث می شد که در نظر هر دانشآموزی جذابیت داشته باشد. بسیار با شخصیت بود. شخصیت او به حدّی بود که دانشآموزان کاملاً مجذوب او می شدند. کلاس او آرام و دور از هر تنش بود. آن قدر به تدریس مسلط بود که با اینکه در چند دبیرستان تدریس می کرد با ورود به کلاس درس را شروع می کرد و مثل این بود که طرح درس تمام کلاسها در دبیرستانهای مختلف در ذهن او بود هیچ وقت نمیپرسید تا کجا درس دادهایم. فوراً همان درسی را که باید تدریس میکرد با تعریف و تشریحی بسیار جالب شروع می کرد.
تاریخ را بی محابا تدریس می کرد. ترسی نداشت که اوضاع اجتماعی مردم در هر دورهای را تعریف کند. سؤال میداد و به سؤالات جواب میداد و پرسش و تمرین. با شخصیتی که داشت. آن چنان بر تدریس و کلاس مسلط بود که هیچ دانشآموزی به خود جرأت نمی داد کوچکترین اخلالی در کلاس ایجاد کند. به شدت دوست دار و طرفدار دانشآموز بود و این موضوع را دانشآموزان به خوبی دیده و درک کرده بودند به همین علت دلبستگی زیادی به آقای حمزه لو داشتند.
تدریس ایشان به اندازهای جالب بود و با زبانی شیوا و بیانی زیبا که وقتی من (حسین مقیمی) معلم شدم، تدریس تاریخ و جغرافی را برگزیدم و در تدریس همان روش تشریحی استاد را.
در پایان. سخن گفتن از یک دبیر بزرگواری مثل جناب حمزهلو کار دشواری است و من به همین جملات ناقص بسنده کردم. باشد که به این بهانه یادی از این بزرگوار کرده باشیم.
رحمت خدا بر او باد.
حسین مقیمی دانش آموز نیمۀ دوم دهۀ چهل دیپلم سال ۱۳۵۰
و افتخار شاگردی استاد حمزه لو
به کوشش مجید داداش نژاد
نظر شما