قاجاریه؛ سرگردان بین دو مکتب اخباریون و اصولیون
مقدمه
دوره قاجاریه، یکی از پرتلاطمترین دورهها در تاریخ تشیع ایران است. در این دوره، دو مکتب اخباریون و اصولیون در تلاش برای کسب نفوذ و قدرت بودند و این رقابت تأثیرات عمیقی بر سیاستها و تحولات دینی و اجتماعی کشور داشت. در این مقاله، به بررسی وضعیت دو مکتب اخباری و اصولی و نقش آنها در دوره فتحعلیشاه قاجار خواهیم پرداخت.
دوران فتحعلی شاه
با آغاز پادشاهی فتحعلی شاه، دولت قاجاریه در میان دو مکتب رقیب اخباریون و اصولیون دچار نوعی سردرگمی شد. از یک سو، مدرسه اصولیون به رهبری میرزای قمی، شیخ جعفر کاشفالغطا و سید محمد مجاهد و دیگر فقیهان برجسته فعالیت میکرد. از سوی دیگر، مدرسه اخباریون به رهبری میرزا جمالالدین محمد اخباری و شیخ احمد زینالدین احسایی طرفداران خود را داشت.
نفوذ اخباریون و اصولیون
میرزا محمد اخباری از فرصت ضعف فتحعلی شاه و گرفتاری وی در جنگ با روسها سوءاستفاده کرد و پیشنهاد جذابی به شاه داد. او قول داد که در صورت به رسمیت شناختن مذهب اخباری و اعلام آن به عنوان مذهب رسمی دولت، سر فرمانده ارتش روس، سیسانوف، را در عرض چهل روز به شاه تحویل دهد. فتحعلی شاه این پیشنهاد را پذیرفت، اما پس از گذشت زمان، وعدههای خود را فراموش کرد و میرزا محمد را با پاداشی روانه عراق نمود.
در مقابل، شیخ جعفر کاشفالغطا در نجف با نوشتن کتاب «کشف الغطاء عن معایب میرزا محمد عدوّ العلماء» به فتحعلی شاه توصیه کرد و به او اجازه داد تا به عنوان وکیل وی حکومت کند. این کتاب به قاجاریه اعتبار بیشتری بخشید و کاشفالغطا نظریه نیابت عامه را تقویت کرد.
نفوذ اخباریون و واکنش اصولیون
شاه تلاش کرد تا از نفوذ اخباریون به ویژه شیخ احمد بن زین الدین احسایی استفاده کند و این شیخ را به تهران دعوت کرد. این دعوت موجب نگرانی اصولیون شد و شیخ جعفر کاشفالغطا به سرعت به تهران سفر کرد تا روابط خود با شاه را تقویت کند. اما فتحعلی شاه از استقبال او خودداری کرد و این نشان از تردید و ناتوانی دولت در انتخاب یک جریان ثابت بود.
این مسائل موجب افزایش رقابت میان اخباریون و اصولیون برای جلب رضایت دولت قاجاریه شد. در نتیجه، عدهای از علمای اصولی مانند محمد تقی برغانی و ملا آقای دربندی فتوا به تکفیر شیخ احمد احسایی صادر کردند و این تکفیر نارضایتیهای زیادی را به همراه داشت.
تلاش اصولیون برای تثبیت نفوذ
پس از تکفیر شیخ احمد احسایی، فتحعلی شاه به سید محمد مجاهد نزدیک شد و به شدت نسبت به وی اظهار لطف و احترام کرد. اما شکست ایران در جنگ با روسها که رهبری آن با سید مجاهد بود، موجب شد شاه او را ملامت کند و در نتیجه، ارتباط او با علما تقویت شد.
در این دوره، علمای اصولی برای تثبیت نفوذ خود از چندین روش بهره بردند. آنها با مبارزه فعال با اخباریون، تلاش کردند تا تسلط بر حوزههای علمیه را به دست گیرند. اصولیون با افزودن «عقل» و «اجماع» به منابع فقهی، اجتهاد را نهادینه کرده و با تقویت قدرت استدلال، حاکمیت حوزههای علمیه را به دست گرفتند. همچنین، از قدرت سیاسی قاجاریه به عنوان حافظ تشیع حمایت کردند تا از تهدیدات خارجی جلوگیری کنند.
دوران محمد شاه و افزایش نفوذ صوفیان
محمد شاه، جانشین فتحعلی شاه، مشی جد خود را کنار گذاشت و به تصوف روی آورد. تحت تأثیر صدراعظم خود، حاج میرزا آقاسی، و همسر صوفیمنشش، از علما دوری کرد و به صوفیان مناصب دولتی زیادی داد. این تغییر جهت موجب شد تا زمینه برای رشد بابیه و سپس بهائیت فراهم شود و شکافهای عظیمی در جامعه ایجاد شود.
نتیجهگیری
دوره قاجاریه نشاندهنده سردرگمی و تناقضات دینی و سیاسی موجود بود که بین اصولیون و اخباریون رخ داد. هرچند این دو مکتب برای کسب نفوذ و قدرت با یکدیگر رقابت داشتند، اما نتیجه این تناقضات و رقابتها، به رشد و ظهور فرقههای جدید و ایجاد شکافهای عمیق در جامعه منجر شد. این دوره نقش مهمی در تاریخ تشیع ایران داشت و آثار آن تا به امروز نیز باقی مانده است.
نظر شما