موضوع : پژوهش | مقاله

اُمّ الکتاب

فهرست آیات

فهرست آیات

هُوَ الَّذِى اَنزَلَ عَلَیکَ الکِتـبَ مِنهُ ءایـتٌ مُحکَمـتٌ هُنَّ اُمُّ الکِتـبِ واُخَرُ ...0
یَمحوا اللّهُ ما یَشاءُ ویُثبِتُ و عِندَهُ اُمُّ الکِتـب0
و اِنَّهُ فى اُمِّ الکِتـبِ لَدَینا لَعَلىٌّ حَکیم0
بَل هُوَ قُرءانٌ مَجید فى لَوح مَحفوظ0
إنَّه1
إنّه1
اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم1
عنده، لدینا1
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العــلَمین2

‌ منبع: دائره المعارف قرآن کریم (جلد 4) - مرکز فرهنگ و معارف قرآن

این واژه سه‌بار و در سوره‌هاى آل‌عمران/3،7؛ رعد/13،39 و زخرف/43،4 آمده است. راغب اصل «امّ» را به معناى مادر گرفته که سپس تعمیم یافته و به چیزى که اصل براى وجود چیزى دیگر، یا اصل براى تربیت و اصلاح آن یا آغاز چیزى باشد اطلاق شده است]1]؛ ولى ابن‌فارس «اُمّ» را داراى 4 معناى نزدیک به هم دانسته است: اصل، مرجع، جماعت و دین.]2]

کتاب نیز به معناى صحیفه‌اى است که در آن چیزى نوشته شده باشد.]3] این واژه به صورت معرفه (الکتاب) در مواردى بر تورات (نک: بقره/2، 53 ، 79) و در موارد زیادى بر قرآن (نک: بقره/2، 1؛ آل‌عمران/3، 7) و نیز بر لوح محفوظ]4] (احزاب/33، 6) اطلاق شده است. ترکیب «امّ الکتاب» در قرآن کریم سه بار و در دو معناى متفاوت به‌کار رفته است:

1. آیات محکم؛ در آیه 7 آل‌عمران/3 با تقسیم آیات قرآن به محکم و متشابه بر آیات محکم «اُمّ‌الکتاب» اطلاق شده است: ﴿هُوَ الَّذِى اَنزَلَ عَلَیکَ الکِتـبَ مِنهُ ءایـتٌ مُحکَمـتٌ هُنَّ اُمُّ الکِتـبِ واُخَرُ مُتَشـبِهـتٌ ...﴾ مفسران در توجیه نامگذارى آیات محکم به اُمّ الکتاب وجوهى را بیان کرده‌اند.

الف. چون آیات محکم، مطلوب اصلى است و مراد آنها نیز روشن و همچنین مرجع تفسیر آیات متشابه است.]5]این نظر از شهرت بیشترى میان مفسران برخوردار است.

ب. محکم با حَکَم (‌ داور) هم ریشه است و آیات محکم بسان حَکَمى براى تفسیر آیات متشابه، و روشنگر مراد آنهاست.]6]

ج. چون آیات محکم بیشتر آیات قرآن را فراگرفته است. شاهد این معنا اطلاق «اُمّ العَسکر» بر عَلَم لشکر است، بدان جهت که سپاهیان را بر گرد خود جمع مى‌کند. اطلاق «اُمّ البلد» بر کسى که بیشترِ امور شهر را تدبیر مى‌کند نیز شاهد دیگرِ آن است.]7]

د. چون آیات محکم بر فرایض، حدود و احکام مشتمل است.]8]

هـ . وجود آیات محکم در همه کتابهاى آسمانى،]9] یا پذیرش این آیات از سوى همه پیروان ادیان الهى،]10] دلیل این نامگذارى است.

2. لوح محفوظ؛ آیه 39 رعد/13 خبر مى‌دهد که اُمّ‌الکتاب نزد خداوند است: ﴿یَمحوا اللّهُ ما یَشاءُ ویُثبِتُ و عِندَهُ اُمُّ الکِتـب﴾ ‌ خدا آنچه را خواهد از میان مى‌برد و [یا] بر جاى و استوار مى‌دارد و مادر کتاب نزد اوست» و آیه 4 زخرف/43 خبر مى‌دهد که قرآن در اُمّ الکتاب نزد خداوند، بلند مرتبه و استوار است: ﴿و اِنَّهُ فى اُمِّ الکِتـبِ لَدَینا لَعَلىٌّ حَکیم﴾ مفسران متأخر اُمّ الکتاب در این دو آیه را به اصل و اساس کتاب معنا کرده و با استناد به آیات 21 ـ 22 بروج/85 : ﴿بَل هُوَ قُرءانٌ مَجید * فى لَوح مَحفوظ﴾ مراد از آن را لوح* محفوظ ـ که هیچ‌گونه تغییر و تبدیل به آن راه ندارد ـ دانسته‌اند.]11] این تفسیر از ابن‌عباس و مجاهد نیز گزارش شده است]12].

 

دیدگاههاى مفسران:

در میان کلمات مفسران تفسیرهاى دیگرى نیز از اُمّ الکتاب در این آیه دیده مى‌شود که از این قرار است:

1. در نقلهایى از ابن‌عباس، مجاهد، قتاده و عکرمه به مجموعه کتاب و اساس آن (جملة الکتاب و اصله)]13] تفسیر شده است.

1

 

2. نظریه دیگرى اُمّ الکتاب را به علم منزه از تغییر الهى تفسیر کرده است.]14] برخى در توضیح این تفسیر مى‌گویند: اُمّ الکتاب ازاین‌رو به علم الهى تفسیر شده است که آنچه در صحیفه‌هاى فرشتگان و جاهاى دیگر نوشته مى‌شود موافق علم ازلى الهى است و علم خداوند اساس و ریشه و امّ آن است.]15] این تفسیر از کعب نیز نقل شده است. وى در پاسخ ابن‌عباس که از اُمّ الکتاب پرسیده بود گفت: خداوند به آنچه مى‌خواست خود بیافریند یا بندگانش بسازند علم داشت، آنگاه به علم خود خطاب کرد: کتاب باش. آن نیز کتاب شد.]16]

3. فخررازى با مقایسه میان آیه 4 زخرف/43 و 7 آل‌عمران/3 احتمال داده است که مراد از اُمّ الکتاب در سوره زخرف آیات محکم قرآن و مرجع ضمیر ﴿إنَّه﴾ آیات همین سوره باشد، بنابراین، مفاد آیه این است که سوره حم (زخرف) در میان آیات محکم قرآن واقع شده و از جایگاه بلند و استوارى برخوردار است.]17]

4. در نقلى از عکرمه اُمّ الکتاب در آیه 4 زخرف/43 به قرآن تفسیر شده است.]18]

5 . ابن‌جریج و ابن‌عباس به «الذکر» تفسیر کرده‌اند. و چنان چه مقصود از «الذکر» قرآن کریم باشد با تفسیر پیشین یکسان خواهد بود.

6 . نظر دیگرى مراد از اُمّ الکتاب را حلال و حرام دانسته است.]19] مفسران متأخر به این نظر که در ذیل آیه 39 رعد/13 از حسن بصرى نقل شده چندان توجهى نکرده و مراد وى را توضیح نداده‌اند.

7. در روایتى از حضرت صادق(علیه السلام) که گویا تأویل و تفسیرى از باطن آیه است مراد از اُمّ الکتاب در سوره زخرف، سوره حمد معرفى شده است. آن حضرت مرجع ضمیر ﴿إنّه﴾ را على بن‌ابى‌طالب(علیه السلام)دانسته و در پاسخ این پرسش که در کجاى اُمّ الکتاب از على(علیه السلام)یاد شده فرمودند: در آیه ﴿اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم﴾ (حمد/1،6)]20]

8 . اهل معقول اُمّ الکتاب را بر امور متعددى چون عقل اول از سلسله عقول طولیه ده‌گانه]21]، نفس کلّیه، انسان* کامل، ماهیت حقایق که کتاب از آن متولد مى‌شود و خود نه موجود است و نه معدوم، و لوح محفوظ تطبیق داده‌اند]22]، به هر حال از مجموع دو آیه یاد شده (39 رعد/13 و4 زخرف/43) برمى‌آید که اُمّ‌الکتاب اوّلا نزد خدا است: ﴿عنده، لدینا﴾ و ثانیاً از هرگونه تغییر، تحوّل و زوال مصون است و ثالثاً اندیشه و عقل بشرى به آن راه ندارد.]23]

افزون بر دو معناى پیشین «ام الکتاب» نامى براى سوره فاتحة الکتاب معرفى شده است.]24] ظاهراً این نام از سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر این سوره نهاده شده است. در دو روایت که دارقطنى و بیهقى در سنن خود و ترمذى، ابن‌منذر، ابن‌ابى‌حاتم و ابن‌مردویه در تفسیر خود آورده‌اند، وى نقل مى‌کند: پیامبر(صلى الله علیه وآله)سوره حمد را اُمّ الکتاب خوانده است.]25] در روایت دیگر ابىّ بن کعب مى‌گوید: فاتحة الکتاب را بر پیامبر(صلى الله علیه وآله)خواندم. حضرت سوگند یاد کرد که نه در تورات، نه در انجیل، نه در زبور و نه در قرآن سوره‌اى بسان آن نازل نشده است. آن اُمّ الکتاب و ... است.]26] نیز در حدیث دیگرى که جابر از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نقل کرده از سوره حمد با نام اُمّ الکتاب یاد شده است]27].

2

 

در روایاتى از اهل‌بیت(علیهم السلام) نیز امّ الکتاب بر سوره فاتحة*الکتاب اطلاق شده است، از آن جمله عیاشى در آغاز تفسیر سوره فاتحه از امام صادق(علیه السلام)روایت مى‌کند که آن حضرت فرمود: اسم اعظم خداوند در امّ *الکتاب پراکنده است]28] و در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است که حضرت فرمود: 4 بار صداى ناله ابلیس بلند شد. چهارمین بار هنگامى بود که امّ*الکتاب یعنى ﴿اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العــلَمین﴾ نازل شد.]29] روایتى نیز از حضرت رضا(علیه السلام)نقل شده که در آن بر سوره حمد اُمّ الکتاب اطلاق شده است.]30]

در مقابل، از ابن‌سیرین و حسن بصرى نقل شده که آن دو خوش نداشتند سوره حمد را اُمّ الکتاب بنامند، زیرا اُمّ الکتاب نزد خداوند است (نک: رعد/13، 39)]31]؛ نیز مرسى مى‌گوید: حدیثى نقل شده که مى‌گوید: کسى سوره حمد را اُمّ الکتاب نخواند، بلکه فاتحة الکتاب بخواند. سپس این حدیث را رد کرده و صحیح ندانسته است؛ اما سیوطى اصل حدیث بودن چنین سخنى را انکار کرده است.]32] مفسران درباره علت نامگذارى سوره حمد به اُمّ الکتاب وجوهى شمرده‌اند:

1. برخى با استناد به اطلاق «اُمّ القوم» بر رئیس قوم به سبب برتریش بر سایر افراد قوم، علت این نام را برتر بودن سوره حمد بر سایر سوره‌ها دانسته‌اند. (درباره برترى سوره حمد بر سایر سوره‌هاى قرآن ‌> حمد/سوره)

2. در نظرى دیگر برابر بودن حرمت این سوره با همه سوره‌هاى دیگر راز این نامگذارى بیان شده است.]33]

3. نظر دیگر، علت را پناهگاه بودن سوره حمد براى اهل ایمان یاد کرده است. در این نظریه به اطلاق «اُمّ» بر عَلَم استشهاد شده است، زیرا عَلَم پناهگاه سپاهیان در میدان جنگ است.]34]

4. محکم بودن آیات سوره حمد و اینکه در سوره آل‌عمران آیات محکم اُمّ الکتاب خوانده شده وجه دیگرى براى این تسمیه برشمرده شده است.]35]

5 . عده‌اى جامعیت و اشتمال سوره حمد بر کلیات معارف قرآن را سبب این نامگذارى بیان داشته‌اند.]36]

6 . برخى معتقدند سوره حمد از آن رو اُمّ الکتاب نام گرفته که در آغاز کتاب (قرآن) قرار گرفته است.]37]

 

منابع

الاتقان فى علوم القرآن؛ البرهان فى تفسیر القرآن؛ تأویل الآیات الظاهرة فى فضائل العترة الطاهره؛ التحقیق فى کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر العیاشى؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ التفسیر الکبیر؛ جامع البیان عن تأویل آى القرآن؛ الجدید فى تفسیر القرآن المجید؛ الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور؛ رسائل فلسفى؛ روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم؛ روض‌الجنان و روح الجنان؛ شرح فصوص الحکم؛ فرهنگ معارف اسلامى؛ الکشاف؛ مجمع‌البیان فى تفسیر القرآن؛ معجم مقاییس اللغه؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فى تفسیر القرآن.

سید محمود دشتى

 

 

 

 

[1]. مفردات، ص 85 ، «امّ».

 

[2]. مقاییس اللغه، ج 1، ص 21، «امّ».

[3]. مفردات، ص 699 ، «کتب».

[4]. مجمع البیان، ج 8، ص 531.

[5]. التفسیرالکبیر، ج7، ص172؛ التحقیق، ج1، ص137؛ روض‌الجنان، ج‌4، ص‌174.

[6]. روض‌الجنان، ج 4، ص 175.

[7]. جامع‌البیان، مج 3، ج 3، ص 231.

[8]. همان، ص 239.

[9]. تفسیر ابن‌کثیر، ج 1، ص 353.

[10]. تفسیر ابن‌کثیر، ج 1، ص 353.

[11]. الکشاف، ج2، ص534 ؛ مجمع‌البیان، ج9، ص 60 ؛ روح‌المعانى، مج 8 ، ج 13، ص 245.

3

 

[12]. تفسیر ابن‌کثیر، ج 4، ص 132.

[13]. همان، ج2، ص539 ؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 664 .

[14]. التفسیر الکبیر، ج 19، ص 66 .

[15]. روح‌المعانى، مج 8 ، ج 13، ص 245.

[16]. جامع‌البیان، مج 8 ، ج 13، ص 224؛ مجمع‌البیان، ج6 ، ص458؛ روح‌المعانى، مج8 ، ج13، ص 245.

[17]. التفسیر الکبیر، ج 27، ص 194.

[18]. جامع‌البیان، مج 13، ج 25، ص 63 .

[19]. همان، مج 8 ، ج 13، ص 224؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 539 .

[20]. البرهان، ج4،ص846؛ تأویل‌الآیات‌الظاهره، ص537.

[21]. شرح فصوص الحکم، ص 91.

[22]. رسائل فلسفى، ص282؛ شرح فصوص‌الحکم، ص91؛ فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 302 ـ 303.

[23]. المیزان، ج 18، ص 84 .

[24]. الاتقان، ج 1، ص 116.

[25]. الدرالمنثور، ج1، ص11ـ12؛ الاتقان، ج1، ص117.

[26]. مجمع البیان، ج 1، ص 88 .

[27]. مجمع البیان، ج 1، ص 88 .

[28]. تفسیر عیاشى، ج 1، ص 19.

[29]. همان، ص 20.

[30]. البرهان، ج4،ص846؛ تأویل‌الآیات‌الظاهره، ص537.

[31]. الدرالمنثور، ج 1، ص 11؛ الاتقان، ج 1، ص 116.

[32]. الاتقان، ج 1، ص 116.

[33]. مجمع البیان، ج 1، ص 88 .

[34]. جامع البیان، مج 3، ج 3، ص 231؛ روض الجنان، ج 4، ص 174.

[35]. الاتقان، ج 1، ص 117.

[36]. الجدید، ج1، ص10؛ التحریر والتنویر، ج1، ص133.

[37]. التحریر والتنویر، ج 1، ص 133.

نظر شما