اَمبا، سرود ماهیگیران بلوچ
🔰به مناسبت روز جهانی زبان مادری.
سرزمین بلوچستان با وسعت زیاد و با دارا بودن اقلیم و آب و هوای متنوع و احاطه شدن با دریا و کوه و دشت و کویر، از مناطق مهم و پرشگفتی ایران است. زبان بلوچی، زبان مادری قوم بلوچ، با گویشها و لهجههای گوناگون و ادبیات پربار خود بر تنوع زیباییهای این سرزمین افزوده است. لازم به ذکر است علاوه بر زبان بلوچی که رایجترین زبان میان مردم بلوچ است، زبانهای دیگری همچون براهویی، جدگالی، فارسی و سرائیکی نیز زبان مادری تیرههایی از قوم بلوچ هستند و در حفظ و پویایی آنها نیز باید کوشید.
چکیده
ادبیات شفاهی بلوچستان بسیار پربار است. انواع گوناگون ادبیات شفاهی از زمانهای کهن رایج بوده است و همچنان رواج دارد. اشعار، سرودها و ترانههای زیادی از نسلهای گذشته برجا مانده است که بخشی از هویت قوم بلوچ را تشکیل میدهد. اَمبا سرود ماهیگیران بلوچ است که بهصورت دستهجمعی، هنگام صید ماهی، آن را بر سطح دریا و درون لنجها و قایقها میخوانند. این نوع شعر درواقع ترانههایی است که اصطلاحاً به آن شعر کار میگویند. این آوازها دارای ساختار ویژه و مضامین گوناگون هستند.
📚سرچشمه: دو ماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه. سال ششم، شماره ۲۲، مهر و آبان ۱۳۹۷.
✍🏻عبدالغفور جهاندیده
🔰مقدمه
🔻زبان بلوچی یکی از از زبانهای خانواده زبانی ایرانی است که بیشترین متکلمان آن در جنوب شرق ایران و در سرزمین بلوچستان زندگی میکنند که در سه کشور همسایۀ ایران، پاکستان و افغانستان واقع شده است. بلوچستان ایران دارای دو ناحیۀ سَرحَد ومَکُّران است. معاش مردم و بومیان سواحل وسیع مکران، در دریا و از راه صید ماهی و شغلهای مربوط به آن تأمین میشود.
🔻زبان بلوچی دارای چندین گویش است و برخی از گویشهای آن نیز دارای چند لهجه هستند. مهمترین گویش بلوچی، گویش مکرانی است که در جنوب بلوچستان تکلم میشود و زبان ادب و شعر و کتابت است و بهنوعی، گویش معیار بلوچی است.
🔻ادبیات شفاهی بلوچی با قدمت چشمگیری که دارد شامل بسیاری از انواع ادبی است. این انواع، بهویژه شعر و منظومه، حضوری پررنگ در زندگی مردم بلوچ دارد. بلوچها تاریخ و افتخارات گذشتۀ خود را با شعر نگاه داشتهاند و با اشتیاق فراوانی که به این هنر دارند، حفظ اشعار را نوعی امتیاز بهشمار میآورند.
🔻موسیقی رایج بین بلوچها خصوصیاتی دارد که کمابیش در اقوام دیگر نیز مشاهده میشود. همۀ مراسم بلوچها با موسیقی همراه است.
پیوند موسیقی و شعر، تاریخی به قدمت تاریخ جامعۀ بشری دارد. ارتباط هنر با کار اجتماعی انسانها، وسیلهای برای بهبود زندگی است و بیش از هر چیز، برای تخفیف مشکلات و مصائبی به کار میرود که انسانها در مبارزه خودشان با طبیعت بیرحم یا مناسبات اجتماعی با آنها مواجه میشوند. آنچه امروزه از آنها با عنوان «ترانههای کار» و «کارآوا» نام میبریم بقایایی از هنر ابتدایی مردم این سرزمین است.
🔻یکی از انواع شعر عامیانۀ بلوچ «اَمبا» است. امبا شامل شعر، سرود و ترانههایی است که ماهیگیران در حینِ صید ماهی، بهصورت دستهجمعی و سؤال و جواب میخوانند. سراینده هیچکدام از اَمباها معلوم نیست. این شعر دارای ساختاری متفاوت و درونمایههای گوناگون است.
🔻شعر کار به اشعاری گویند که در کارهای گروهی، برای نیرو گرفتن و خسته نشدن و ایجاد نظم در کار خوانده میشود. در بلوچستان اینگونه اشعار در میان کارگرانِ بعضی از مشاغل بهویژه کشاورزان و ماهیگیران رایج است.» اینگونه اشعار در میان ایرانیان سابقهای بسیار طولانی دارد. بر اساس گزارش ابوالفرج اصفهانی، بنایان و معماران ایرانی که در سدههای نخستین اسالمی برای ساخت مسجد به مکه و شام دعوت شده بودند به هنگام کار به نغمۀ پارسی ترنم میکردند».
ساختار آوازهای اَمبا
🔰امبا شعری با ساختار گوناگون است، بیشتر شبیه قالب مستزاد فارسی است، به گونهای که یک عبارت پس از هر مصراع میآید و این عبارتِ زائد دارای چند ویژگی است:
▫️۱-بیشتر ثابت است و بهندرت تغییر میکند.
▫️۲-میتواند معنیدار یا بدون معنی باشد. اگر معنیدار باشد، معمولاً نام خدا، اسم شخصی از اولیاءالله یا القاب آنها (مانند حضرت علی: شاه مردان)، اسم پرنده و ... است یا اینکه مصراعی هموزن مصراع اصلی است. این عبارت ثابت گاهی بیمعنی است و تنها به ضربآهنگ شعر کمک میکند. هیچکس معنی دقیق این واژهها را نمیداند. فاقد معنی بهخصوصیاند و یا اینکه واژههای سُواحلی و آفریقاییاند. واژه «یَلّاسِه» یکی از همین واژههاست که در برخی اَمباها کاربرد دارد.
▫️۳-میتواند به اندازه مصراع اصلی یا کوتاهتر یا بلندتر باشد.
▫️۴-موزون است؛ اما وزن آن گاهی با مصراع اصلی متفاوت است.
🔸شیوه اجرای سرودهای اَمبا، آهنگین و بدون ساز است، بهگونهای که یکی از میان ماهیگیران، بهعنوان تَکخوان یا پیشخوان، مصراع اصلی را بهصورت ملحون و گاهی با ریتمی تند میخواند و گروه همراهان (پاروزنان و جاشوها)، عبارت ثابت را بهصورت گروهی در جواب آن میخوانند.
🔹کاربرد قافیه در شعر اَمبا یکسان نیست، گاهی رعایت میشود و گاهی همراه با بینظمی است.
🔸قالب امبا
قالب شعر اَمبا، قالب سنتی بلوچی است، واحد شعر در قالب سنتی بلوچی «بَند» است که معادل مصراع فارسی است، با این تفاوت که بیت وجود ندارد و یک شعر میتواند هرقدر کفایت کند به تعداد زوج یا فرد بند داشته باشد و اشعار را نیز ستونی مینویسند.
🔸وزن: امباها اشعاری موزون هستند؛ اما وزن آنها یکسان نیست.
اَمبا، سرود ماهیگیران بلوچ
🔻متن آوازهای اَمبا
🔸بوجیگ منی زِرا اِنت الله منی نگِهپان
یَلّا سِه
زِرگْوات یا ناشی یا که بِبیت توپان
یَلّا سِه
پُرعیب و پُرگُناهین، بیپُشت و بیپناهین
یَلّا سِه
یارب ببَکش ما را، نام اِنت تئیگ رحمان
یَلّا سِه
برگردان: لِنج من در دریاست و خداوند نگهدار من است، در برابر باد و توفان دریایی. پر از عیب و گناه هستیم، پشت و پناهی غیر از تو نداریم، ای خداوند ما را ببخش، نام تو رحمان است.
🔺در این آواز، واژهٔ یلاسه ظاهراً در زبان بلوچی معنی ندارد و ماهیگیران صرفاً برای ایجاد هیجان و ریتم، تکرار میکنند.
🔸برخی از امباها بهصورت سؤال و جواب هستند؛ تکخوان مصراع اصلی را به صورت سؤالی میخواند و افراد دیگر به صورت گروهی و هماهنگ پاسخ میدهند:
گوینده: چی پُلّی؟
جوابدهندگان: آسُمی پُلّی
گوینده: کیَ داتَگ؟
جوابدهندگان: دلبرَ داتَگ.
گوینده: کُجا داتَگ؟
جوابدهندگان: گْوادرِ شهرَ
گوینده: کُجا بستَگ؟
جوابدهندگان: جْیگ سرَ بستَگ
برگردان: چه گُلی است؟/ گلِ یاسمن است/ چه کسی داده است؟/ دلبر داده است/ کجا داده است؟/ در شهرِ گوادر داده است/ گُل را بر کجا بسته است؟/ بر گریبان بسته است.
🔸در آوازی دیگر کسی بهعنوان پیشخوان، مصراع نخست «شاگَ نَرَوت پیشَ» را میخواند و گروه «بگر میشَ» را در جواب میخوانند و همین مصراع و عبارت تکرار میشود.
•شاگَ نَرَوت پیشَ
•بِگِر میشَ
برگردان: لنج ایستاده و حرکت نمیکند. پس میشماهیها را صید بکنید.
🔰بخشی از آوازهای اَمبا
🔻شاباش اُ شاری
یاالله یا مردان
چو نرمزاری
یاالله یا مردان
مردِ شکاری
یاالله یا مردان
برگردان: آفرین بر تو ای شاری/ برخیزید ای مردان/ مانند شیر نر/ برخیزید ای مردان / ای مردان شکاری/ برخیزید ای مردان.
🔻نازَل گار اِنت
من نَـگِندانی
کوه پَه کوه اِنت
من نَـگِندانی
داک پَه داک اِنت
من نَـگِندانی
برگردان: نازَل (اسم زن) گُم شده ست/ من او را نمیبینم/ از کوهی به کوهی دیگر سرگردان است/ من او را نمیبینم/ از دشتی به دشتی دیگر سرگردان است/ من او را نمیبینم.
🔻جُمبِت بچَکّان
ایوالله
کَشاِتّ ماهورَ
ایوالله
ماهورِ کشَّگ
ایوالله
مردانِ کار اِنت
برگردان: بجنبید پسرکها/ ایوالله/ ماهور را بکشید/ ایوالله/ بالا کشیدن ماهور/ ایوالله/ کار مردان است.
🔻کولْواهی
چُلُمبان چَندینیت
وت کندیت
چُلُمبان چَندینیت
برگردان: [دختر] کولواهی/گوشوارههایش را میلرزاند./ خود میخندد/ گوشوارههایش را میلرزاند.
🔻کُلیبالین جِنِک
تَرا مات جَتَگ
دختر چابُک/ تو را مادرت کتک زده است...
🔻شاباش اِنت جِنِک تئی ماتَ
پیداکی کُتَگ سَوگاتَ
ای دختر، آفرین بر مادرت باد/ که تحفهای مانند تو را به دنیا آورده است.
🔻درونمایه آوازهای اَمبا
🔰شوق رسیدن به منزل و خانواده و همسر و دوست
ماهیگیران در سفر دریایی دور و درازی که دارند و هفتهها طول میکشد، دلتنگ عزیزان خود میشوند و در آستانه یا در حین برگشت اَمباهایی را که میخوانند در همین موضوع است:
•او یاسِه
•یلّه سه
•بتَیل اِت
•یلّه سه
•گْوادر پیداکاِن لال جَنِکّانی
•یلّه سِه
•پنسِنی پرگنجین امیرانی
•یلّه سِه
•میدجنکّان تْیابگْورَ گَرداَنت
•یلّه سِه
•مالون گون نی که دوست کنان یکّی
•یلّه سه
•دوست کنان شاریَ دُنانیَّ
•یلّه سِه
•بانُکَ مِسک و مهلبانیَّ
•یلّه سِه
•دیمَ پیداکاِن جیمری باگین
•یلّه سه
•کوهِ پُشت و بندن جُلّابَ
•یَلِّه سِه
•مُرگ تَرا عزّت دیان شَرّین
•یلّه سه
•میل په بْریسِ بندنَ تَرّین
•یلّه سه
•نشتگاَنت کادُک و مُرید دُرّین
•یلّه سه
•سیاکوَ تَو گون سَیلهان گْوازین
•یلّه سه
•داں رَمینَ و حدِّ چهبارَ
•یلّه سه
•چاهبارِ بِلدِنگ زاهراَنت نکشین
•یلّه سه
🔶 برگردان:
او یاسه/ حرکت کنید/ شهر گوادر با دختران زیبایش از دور پیداست/ و شهر پسنیِ پرگنج و امیرنشین/ دختران ماهیگیران بر کنار ساحل میگردند/ پول ندارم که یکی از آنها را دوست گردانم/ بالاخره «شاری» را بهعنوان دوست برمیگزینم/ آن بانوی باسلیقه را/ جلوتر شهر جیونی پیداست/ پشت کوه و بندر جلاب/ ای پرنده تو را گرامی میدارم/ رو به سوی بندر بریس برو/ کادُک و مرید در آنجا نشستهاند/ از سیاهکوه نیز بگذر/ تا برسی به شهر رَمین و چابهار/ ساختمانهای منقش چابهار از دور پیداست.
🔻درونمایه آوازهای اَمبا
🔰عاشقانه
محتوای بخشی از امباها عاشقانه است، توصیف دلدار و شکوِه از بیوفایی و بیتوجهی او مهمترین بخش این گونه امباها را تشکیل میدهد.
•شاباشاِنت جنِک تئی ماتَ
•پیداگی کُتگ سَوگاتَ
•اَبّو چاردهی ماهِ کپّ
•زهراِنت و نَجَنت گون من گَپ
•ابّو چاردهی ماهِ چُند
•باگانی کپودر سبزین
•طوطی زیمر و وَش لَبزین
•اِسپیتین گُشَی نودی شَل
•گندِم گُونَگین گْرَکّی تَل
•چاراِت پَه کیَ بیت مَهتَل
•بَرپین جَمّرانی ترونگَل
برگردان: آفرین بر مادر تو باد/ که تحفهای مانند تو را به دنیا آورده است/ ای وای که ماه شب چهارده (دلدار) / قهر است و با من حرف نمیزند/ شگفتا از تو ای پاره ماه/ ای کبوتر چاهی باغ/ که مانند طوطی خوشسخن و شیرینزبان و/ مانند ابر سفیدِ بارانزا آرامبخش/ گندمگونه و نازک مانند ساقۀ نورُستۀ نخل هستی/ ببینید که منتظر چه کسی میماند/ دلداری که مانند تگرگی است که از توده ابر سفید میبارد.
🔰سایر درونمایهها
درونمایۀ اَمباها گوناگون است. با توجه به اینکه کارکنان لنج در سفر دور و دراز هستند، شوق رسیدن به شهر و خانۀ خود در آنها موج میزند. بسیاری از آنها جنبۀ عاشقانه دارند؛ توصیف اندام و زیبایی دلدار و شکوه از بیوفایی و عدم توجه او مهمترین موضوع این نوع اَمباست. یاری خواستن از خدا و اولیاءالله محتوای بعضی از اَمباها را تشکیل میدهد. موارد دیگری نیز از قبیل طبیعت و طنز و شوخی و گزارش سفر درونمایۀ اَمباها را شامل میشود.
نظر شما