نقشه ی راه واقعی آقای آریل شارون دیواری برای حبس کردن فلسطین
ساختمان دیواراز آوریل سال ٢٠٠٢ آغاز گردید اما در آن زمان، اعتراضات فلسطینی ها نتوانست توجه افکار عمومی جهان را به خود جلب کند(١). درواقع، این ابتکار حزب کارگران بود که در نظر داشتند تا با ساختن دیوار، جلوی حملات علیه شهروندان اسرائیلی را در داخل خط سبز (مرز قراردادی چهارم ژوئن ١٩٦٧) بگیرند. راست ملی گرا شدیدا مخالف ساختن این دیوار بود زیرا در آن سنگ بنای مرز آینده ی بین دو دولت اسرائیل و فلسطین را می دید.
لیکن هیچکس نتوانست ببیند که در ورای مرزی که می بایست قاعدتا روابط صلح آمیز بین دو تشکل مستقل را تنظیم سازد ، حصاری به دورمستعمرین کشیده می شد تا دست استعمارگران را برای انجام هرگونه عملیاتی باز گذارد. حصاری مانند دیوارهای یک زندان. وانگهی، حصاری که از سال ١٩٩٠ نوار غزه را به طور کامل احاطه کرده است مانع ورود ارتش اسرائیل به آن و تکه تکه کردن زمین های این منطقه به واحد های کوچکتر نشده است (٢).
از ابعاد این طرح درکرانه ی غربی رود اردن کافی است تا بفهمیم که مسئله فقط بر سر یک حصارایمنی نیست. در مکانهای متعدد، حد فاصل از ٦٠ الی ٧٠ متر، حتی بیشتر، تجاوز می کند که در آن به طورپی در پی اینها را می بینیم : سیم خاردار، یک گودال، دیوارکذایی که ٨ متر ارتفاع دارد و به سیستم زنگ خطر الکترونیکی مجهز است، یک راه خاکی، یک راه آسفالت و دوباره سیم خاردار. اسرائیل ، زمین های بین دیوار و خط سبز را " منطقه ی محفوظ نظامی" نام گذاری کرده است و برای ورود به قسمت فلسطینی و سایر مناطق ممنوعه بایست از نقاط بازرسی عبور کرد. در واقع این به یک تشکلیلات عظیم شباهت دارد. هزینه ی ساختن دیوار، بدون درنظر گرفتن قسمت شرقی آن، به ١٫٢ میلیارد یورو بالغ خواهد شد. قسمت شمالی آن که در ژوئیه ٢٠٠٣ پایان خواهد یافت، از ١٥٠ کیلومتردرازای کنونی اش به ٦٥٠ کیلومتر خواهد رسید. اگرچه اظهار می شود که ساختمان دیوار بسیار کند خواهد بود اما از سال پیش تا کنون با به کارگیری ٥٠٠ بولدوزر در آن واحد، دیوار با سرعت تمام به پیش می رود (٣).
سردرگمی سیاسی موجود دراطراف دیوار در سرعت پیش روی آن بسیار موثر بوده است. اغلب اسرائیلی ها فکر می کنند که دیوار تقریبا به روی خط سبز ساخته شده در حالی که در عمل حدود ٦ تا ٧ کیلومتر در داخل کرانه های غربی رود اردن کشیده شده است. در ژوئن سال ٢٠٠٢، حکومت اسرائیل به نخست وزیر و وزیر کشور اجازه داده بود تا محل دقیق دیوار را تعیین کنند. اما این ارتش و مهاجرین استعمارگر بودند که جای دیوار را تعیین کردند و آقای آریل شارون نیز و به طور مدام توجه خود را به این طرح ابراز می دارد.
بنا به نظر محققین اسرائیلی و فلسطینی تا کنون ٢١٠ هزار فلسطینی کفاره ی هزینه ی دیوار را پس داده اند (٤). در فوریه ی ٢٠٠٣، منابع فلسطینی شمار اعراب تبعیدی را به ٨٠ هزار نفر تخمین زده اند (٥). این امر باعث به وجود آمدن بازار سیاه زیتون شده است زیرا تازه به دوران رسیدگان ثروتمند اسرائیلی درختان زیتون را ریشه کن کرده و در باغهای ویلایی خود کاشته اند (٦)... حدود ٣٠ هزار دهقان که زمین هایشان در آن طرف دیوار قرار دارند از هستی ساقط شده اند. حتی یکی از ٢٦ دروازه ای که حکومت اسرائیل قول آن را داده بود تا دهقانان به زمین های خود راه یابند، هنوز ساخته نشده است .
فلسطینی ها برای رسیدن به زمین هایشان باید از دولت اسرائیل جواز بگیرند. اکنون که دیوار به مثابه یک مکافات بر سر فلسطینی ها فرود آمده، دولت اسرائیل این جواز را به حربه ای برای استیلای خود تبدیل کرده است : " اگر می خواهید به زمین هایتان برسید باید با اشغالگران همکاری کنید!" اما خطر آن است که این زمین ها هیچگاه به صاحبان اصلی شان بازگردانده نشوند. بر اساس قانون عثمانی که همچنان در اسرائیل پابرجاست، تعداد بی شماری از این زمین ها ، که میری نام دارند متعلق به سلطان می باشند که در اختیار دهقانان گذاشته شده و اگربه مدت سه سال در آنها کشتی صورت نگیرد دوباره به سلطان یا جانشین او که دولت اسرائیل باشد برگردانده می شوند. اغلب زمین های اشغالی در کرانه ی غربی رود اردن بدین گونه "زمین دولتی" اعلام شده واشغالگران در آن خانه های خود را بنا کرده اند.
به سختی می توان مساحت اضافی ای را که اسرائیل با کشیدن این دیوار تحت کنترل خود در خواهد آورد تخمین زد. مرحله ی اول شامل سه درصد ازکرانه های غربی رود اردن می باشد. درصدی که به تدریج افزوده خواهد شد. اما مسئله اهمیت اقتصادی این زمین ها برای فلسطینی ها ست. مناطق تولکارم، کلکیلا و جنین که حاصل خیز ترین زمین های منطقه هستند در این سه در صد قرار دارند که شامل ٤٠ درصد زمین های کشاورزی و دوسوم چاه های آب منطقه می باشند (٢٨ چاه از هم اکنون در آن طرف دیوار قرار دارد). علاوه بر ساکنینی که قربانی مستقیم این عملیات هستند، تمام ساختار اقتصادی فلسطین درمعرض خطر قرارگرفته است.
مسئله تنها به سلب مالکیت و ضمیمه کردن اراضی خلاصه نمی شود. از آغاز سال ٢٠٠٣ سازمان های غیر دولتی فلسطینی و اسرائیلی متوجه شده اند که ساختمان دیوار تنها یکی از مفاد برنامه ی عریض و طویلی است که در حال اجرا می باشد. چیزی که در حال ساختن است مرز، یا به گفته ی مخالفین "دیوار تبعیض نژادی" نیست بلکه سیستم پهناوری است از دیوارها، حصارکشی و تجزیه که تمامی کرانه ی غربی رود اردن را به نابودی خواهد کشاند. ابعاد این طرح هنوزفاش نشده است اما نقشه ی ذیل که براساس تحقیقات بسیار دقیق روزنامه نگار مرون راپوپورت ترسیم گردیده است تصویری از آن در دسترس ما قرار می دهد.(ر.ک به نقشه در متن فرانسه ضمیمه )
می بایست چهار نکته را در این طرح مشخص نمود:
- "دیوار مرزی" غربی شناخته ترین بخش این دیوار است. در مرحله ی کنونی ساختار آن که مرحله ای بسیار تعیین کننده است، دیوار به سمت شرق می پیچد و پس از دربرگرفتن قسمت بزرگی از سرزمین های اشغالی (به خصوص آریل و امانوئل) به عمق کرانه ی غربی رود اردن نفوذ می کند (حدود ٣٠ کیلومتر).
در اورشلیم و توابع آن یک سری دیوارهایی بنا کرده اند که قسمتی از بیت الحرام را ضمیمه و تمام حومه های فلسطینی را احاطه می کنند. بدین وسیله برخی از محله های عرب نشین از کرانه ی غربی رود اردن مجزا شده، برخی دیگر از اورشلیم و نیز برخی از هردو منطقه دور افتاده اند (٧). - قرار است حصار سومی درشرق ساحل غربی، درست قبل از دره ی اردن ساخته شود. آغاز تصرف زمین های لازم برای این طرح، ابعاد واقعی آن را افشا نمود. هدف نهایی آن ضمیمه کردن کامل قسمت شرقی کرانه ی غربی رود اردن است.
چهارمین و آخرین مرحله ی این طرح تجزیه ی بیش از پیش سرزمین های فلسطینی و تقسیم آن به دخمه های مجزا می باشد. برخی مناطق از هم اکنون تجزیه شده اند (اطراف کلکیلیا)، برخی دیگر در حال تجزیه اند (اطراف تولکارم) و برخی نیز هنوز در مرحله ی طرح باقی مانده اند. در کلکیلیا به دور ٤٠ هزار تن از اهالی، سیم های خاردار کشیده اند که تنها راه ورودشان به کرانه ی غربی رود اردن به یک دروازه خلاصه می شود. دهات متعددی در منطقه به همین گونه احاطه گشته اند. دومین جزء بزرگ شامل تولکارم و نواحی آن می شود (٧٤هزار نفر). سایر مناطق تجزیه ای، ازطرف شمالی به اطراف رومان (٨ هزارنفر) و از طرف جنوبی به اطراف کیویا ، رانتیس، بیت الغیا، اطراف ژریکو و احتمالا به قسمت فلسطینی نشین هبرون امتداد خواهند یافت. اگر به کل عملیات نگاه کنیم تمام شواهد گواه آن است که ساختمان دیوار بیانگر یک طرح سیاسی کلی است. شخصیت های متعددی به این امر اعتراف کرده اند ازجمله آرنون سوفر، جمعیت شناس و استاد دست راستی دانشگاه حیفا که ادعای پدرخواندگی قسمتی از طرح را دارد، شماری از رهبران اسرائیلی های مقیم سرزمین های اشغالی و نیز شهردار شهر آریل. هدف، تکه تکه کردن کرانه های غربی رود اردن است و تجزیه ی آن به دخمه هایی که تحت کنترل کامل اسرائیل خواهند بود. بدین ترتیب هرگونه پهنا و امتدادی در این سرزمین که بتواند روزی جزء یک دولت فلسطینی شود از بین خواهد رفت. حتی ورود به این دخمه های مجزا نیز تحت کنترل اسرائیل خواهد بود.
از نظر کمی، تنها ٤٠ درصد زمین های کرانه ی غربی رود اردن به فلسطینی ها تعلق خواهد یافت و این امر به صورت یک هدیه، به طور یکجانبه، از طرف نخست وزیر به فلسطینی ها پیشنهاد شده است. در این میان یک مسئله مطرح است : این تقسیم اراضی نه مثابه یک راه حل موقت بلکه به عنوان راه حل نهایی خواهد بود. تشکیل چنین سیستم تجزیه و دخمه سازی در این ابعاد پهناورش را تنها می توان با طرح کولونیالیستی وسیع سال ١٩٧٨ مقایسه کرد که توسط نخستین حکومت بگین و تحت رهبری ... آقای آریل شارون به اجرا گذاشته شد.
عملیات کنونی ادامه ی همان عملیات سابق است وبه همان گونه، بیانگر برداشت سیاسی یگانه ی مردی است که همیشه عمل را به کلام و اشارات ترجیح داده است. شارون خود کشاورز است و عقیده دارد که آینده ی مبارزه بر روی زمین تعیین خواهد شد : چیزی که اهمیت دارد آدمها هستند و خاک و آب. و کارهایی که اکنون در دست اجرا گذارده است می توانند غیرقابل برگشت باشند. دیوار در زمینه ای کاملا کشاورزی استوار شده است : هدف، جلوگیری از دستیابی فلسطینیان به مزارع و چاه هایشان است تا بدین وسیله رابطه ی آنها را با زمین هایشان قطع نموده و ساختار اقتصادی منطقه را به طور ثابت تغییر دهند. اگر روزی این طرح به اجرای کامل در آید، تحقق یک دولت فلسطینی عملا غیر قابل تصور خواهد بود. و این آرزوی دیرین آریل شارون است چه در زمانی که در سال ١٩٧٧ "وزیر عملیات اشغالی" بود، چه در سال ١٩٩٨ هنگامی که طرحش را به وضوح بیان کرد و چه درهنگام کارزار تبلیغاتی اش برای انتخابات مجلس در ژانویه ی ٢٠٠٣. زتا، دهکده ای است با ٢٨٠٠ نفر ساکن واقع در جنوب باغ الشریکه. در منتهی الیه غربی دهکده، کوچه ها به طور ناگهانی قطع شده و به یک گودال عمیق ختم می شوند. کمی دورتر، صدای بولدوزرها به گوش می رسد. هنوز می توان از حصار عبور کرد و به خانه ی آقای م. که با خانواده اش در آنجا زندگی می کند رسید. آقای م. جزء ١١ هزار فلسطینی است که ساندویچ گونه بین دیوار و خط سبز قرار گرفته اند. دیوار، آنان را از دهکده جدا ساخته است. آب و برقشان را نیز قطع کرده اند. برای آنکه کودکانشان بتوانند به مدرسه بروند آنها را در دهکده نزد مادربزرگ و پدربزرگشان گذاشته اند. تا چه مدت این خانواده می بایست در ناکجا آباد زندگی کند ؟ برخی شبها، سربازان اسرائیلی با مسلسلهایشان شلیک می کنند وفریاد می زنند : " گورتان را از این جا گم کنید!" چنین است آینده ای که دیوار برای فلسطینی ها به ارمغان خواهد آورد : زندانی دروطن خود، تحت استیلای مطلق اراده ی نیروهای اشغالگر، در درون دخمه های خویش در محاصره ی سیمهای خاردار، و برای کوچکترین حرکتی نیازمند یک جواز. این است تبلور محلی یک رژیم تبعیض نژادی ! مگر نه آن است که شارون قبلا خواست خود را مبنی بر ایجاد یک سیستم دخمه ای اعلام کرده بود ؟(٨) لیکن بین رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و فلسطین یک تفاوت بزرگ وجود دارد : اسرائیل به خاطرقبضه ی سرزمین های اشغالی و ورود بی شمار کارگران مهاجر غیر یهودی به آن، نیازی به کارگر ارزان محلی ندارد.
فلسطینی ها به خیل نوین مردان و زنانی می پیوندند که، به خاطر و به نام جهانی شدن، حتی ارزش آن را ندارند که استثمار شوند. البته واضح است که می توانند سرزمین هایشان را ترک کنند. بدین ترتیب دیوار، انتقال فلسطینیان را تحکیم خواهد کرد. مسئله بر سر یک وضعیت تراژیک نیست که در آن هرکس باید اجبارا خانه ی خویش را ترک کند بلکه حرف بر سر یک روند متداوم، بی سرو صدا و پیش رونده است، روندی که جامعه ی فلسطین را به محروم شدن از منابع انسانی خویش تهدید می کند و هرگونه امیدی را برای استقلال از بین می برد (٩).
تاکنون هیچگونه اقدام موثری برای توقف ساختمان دیوار به عمل نیامده است. مقامات فلسطینی قادر نیستند تا مسئله ی دیوار را در دستور روز خود قرار دهند. مبارزین محلی به سختی می توانند دهقانان را برای یک عملیات فراگیر بسیج کنند. بار اختناق روزانه و از هم پاشیدگی سیاسی و محلی به شدت سنگینی می کند.
دو خلق در پشت سیم های خاردار
در اواسط ژوئن ٢٠٠٣، در نشست اجلاس عقبه، آمریکا و انگلیس از اسرائیل خواستند تا ساختار دیوار را متوقف کند تا مسیر آن دوباره بررسی شود. نخست وزیر از انجام این خواست امتناع کرد و بدین ترتیب در میان رهبران اسرائیلی تشنج به وجود آورد (١٠). جالب این است که ١٥٠ کیلومتر اولیه بدون هیچگونه اعتراض سیاسی قابل توجه و حتی، طبق برخی منابع، با موافقت آمریکا ساخته شده است. آیا فشار آمریکا خواهد توانست جلوی پیش روی طرحی با این ابعاد تاریخی را بگیرد؟ و اینکه فلسطینی ها قادر خواهند بود تا با یک عمل توده ای شهروندانه نشان دهند که طرح ساختمان دیوار نه یک راه حل سیاسی است، نه پایدار و نه قابل زندگی. آیا چنین عملی باعث برانگیختن همبستگی در خارج از مرزهای منطقه خواهد شد؟ آیا افکار عمومی اسرائیل متوجه خواهد شد که دیوار تهدیدی است برای آینده ی هر دو ملت؟
در تاریخ خونین این منطقه دیوارهای بسیاری بنا شده اند. از دیدگاه تئودور هرتز گرفته درباره ی یک دولت یهودی به مثابه "سنگر دفاعی علیه آسیا" ، تا طرح داوید بن گوریون برای ایجاد یک "دیوار انسانی" در راستای مرزهای اسرائیل، با گذاری از "دیوار آهنین" علیه اعراب که توسط زیو زابوتینسکی ستایش می شد. در نتیجه این اولین بار نیست که با سوء استفاده از ترس و رعب مردم اسرائیل، به طرح سیاسی ای مشروعیت می دهند که با نام دفاع از امنیت ملی در کوتاه مدت، شرایط خطرناکی را در درازمدت به وجود خواهد آورد. و نیز اولین باری نخواهد بود که اسرائیلی ها مسئله ی امنیت را با سیم خاردار کشیدن به دور انسانها اشتباه می گیرند. با محفوظ کردن خود درون مرزهای یک دیوار،آنها همچنین رودررو، دیواری به دور فلسطینی ها می کشند : دراین محبس مدرن برای همه جا پیدا می شود.
١) رجوع شود به کتاب " دیوار شرم" نوشته ی متیو بروباشر، لوموند دیپلماتیک، نوامبر ٢٠٠٢
٢) این آقای نتزاخ ماشیاخ، مسئول محاصره کردن نوار غزه است که این عملیات را در کرانه ی غربی رود اردن رهبری می کند
٣) رجوع شود به خصوص به "دیواری در قلب"، یدیوت آهارونوت، نوشته ی مرون راپوپورت، تل آویو، ٢٣ می ٢٠٠٣
٤) رجوع شود به " در آن سوی دیوار" نوشته ی یه هزکل لاین، بتسلم، آوریل ٢٠٠٣ http://www.btselem.org/Download/2003_Behind_The_Barrier_Eng.doc
٥) "تحقیقی درباره ی نیازمندی ها و راه کمک های پیشنهادی برای دهات قربانی دیوار در منطقه ی جنین، تولکارم و کلکیلیا"، نوشته ی کمیته ی نجات کشاورزی در فلسطین، ٥ فوریه ی ٢٠٠٣؛ "بانک جهانی : حصار جدایی به شدت به فلسطینی ها آسیب خواهد رساند"، آرنون رگولار، هارتز، تل آویو، ١٨ می ٢٠٠٣
٦) "ریشه کن شده"، نوشته ی مرون راپوپورت و اورن مایری، یدیوت آهارونوت، ٢٢ نوامبر ٢٠٠٢ متن انگلیسی: http://friendvill010203.homestead.com/11Uprooted131102.html
٧) رجوع شود به "آیا مرزهای بد می توانند همسایگان خوب بیافرینند؟ دیوار مرزی اسرائیل وسیله ای است برای ضمیمه کردن اراضی اشغالی"، نوشته ی نه وه گردن، روزنامه ی گاردین، لندن، ٢٩ می ٢٠٠٣
٨) کتاب " دیدگاه شارون از زندگی دخمه ای "، نوشته ی اکیواالدار انتشارات HAARETZ
٩) "کابوس واقعی انتقال"، نوشته ی قادی القاضی و ازمیر بدیر، هارتز، ١٥ نوامبر ٢٠٠٢
١٠) ماریو، تل آویو، ١٣ ژوئن ٢٠٠٣؛ هارتز، ١٦ ژوئن ٢٠٠٣
منبع: / ماهنامه / لوموند دیپلماتیک / 2003 / ژوئیه
مترجم : آسیا تهرانی
نویسنده : قعدی الغازی
نظر شما