مازندران و تاریخ اساطیری در شاهنامه فردوسی
موضوع : شهرشناسی | ساری شناسی

مازندران و تاریخ اساطیری در شاهنامه فردوسی

مازندران و تاریخ اساطیری در شاهنامه فردوسی

ردپای مازندران در شاهنامه فردوسی
مازندران، سرزمینی اساطیری و پهلوان‌پرور، جایگاه ویژه‌ای در شاهنامه فردوسی دارد. این منطقه نه‌تنها به‌عنوان محل وقوع برخی از مهم‌ترین داستان‌های حماسی شناخته می‌شود، بلکه در بسیاری از بخش‌های شاهنامه از آن نام برده شده است.

بر اساس شاهنامه:

  • مازندران ۹۳ بار
  • آمل ۲۰ بار
  • گرگان ۱۵ بار
  • ساری ۱۵ بار
  • دماوند ۴ بار

همچنین از سوادکوه (که شامل مناطق امروزی پل سفید، زیرآب و شیرگاه است) و روستای اسپرز نیز یاد شده است.

مازندران، پایتخت ایران در شاهنامه

مازندران در شاهنامه فردوسی به‌عنوان سرزمین پهلوانان و پایتخت پادشاهان خوشنام پیشدادی شناخته می‌شود. این منطقه در داستان‌های ایرانی جایگاه ارزشمندی دارد و از آن به‌عنوان محل نشستگاه فریدون و منوچهر یاد شده است.

در شاهنامه، از مکان‌هایی مانند بیشه تمیشه و بیشه نارون به‌عنوان محل سکونت فریدون یاد شده است. ذکر نام‌هایی همچون آمل، ساری و دریای مازندران در جوار بیشه نارون نشان می‌دهد که تمیشه در استان مازندران کنونی قرار داشته است.

همچنین در داستان آرش کمانگیر، تیر او از همان مناطقی رها می‌شود که پایتخت ایران در زمان فریدون و منوچهر بوده است. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت تاریخی و اساطیری مازندران به‌عنوان قلب تمدن ایرانی در شاهنامه است.

کوه اسپروز در شاهنامه

یکی از مکان‌های برجسته مازندران در شاهنامه، کوه اسپروز است که در داستان‌های حماسی نقش مهمی ایفا می‌کند.

ذکر کوه اسپروز در داستان کیکاووس:
فردوسی در داستان کیکاووس، چنین از کوه اسپروز یاد می‌کند:
چو خورشید برگشت گیتی‌فروز
بیامد دمان تا به کوه اسپروز

ماجرای رستم در کوه اسپروز (خوان پنجم):
در خوان پنجم شاهنامه، رستم به کوه اسپروز می‌رود و با صحنه‌ای شگفت‌انگیز روبه‌رو می‌شود:

نیاسود تیره شب و پاک روز
همی راند تا پیش کوه اسپروز

بدانجا که کاووس لشکر کشید
ز دیوان جادو بدو بد رسید

به مازندران آتش افروختند
به هر جای شمعی همی سوختند

تهمتن به اولاد گفت آن کجاست
که آتش برآمد همی چپ و راست

در شهر مازندران است گفت
که از شب دو بهره نیارند خفت

بدان جایگه باشد ارژنگ دیو
که هزمان برآید خروش و غریو

بخفت آن زمان رستم جنگجوی
چو خورشید تابنده بنمود روی

بپیچید اولاد را بر درخت
به خم کمندش درآویخت سخت

مازندران در شاهنامه: سرزمین دیوان و پهلوانان

مازندران در شاهنامه، هم سرزمین پهلوانان و هم جایگاه دیوان و موجودات افسانه‌ای است. داستان‌های مربوط به مازندران، از جمله نبردهای رستم با دیوان و آزادسازی کیکاووس، از مهم‌ترین بخش‌های این منظومه حماسی هستند.

واژه «مازندران» در شاهنامه به دفعات استفاده شده و در بسیاری از موارد اشاره به همین مازندران کنونی دارد. با این حال، باید توجه داشت که مکان‌ها و دوره‌های زمانی در اسطوره‌ها گاه با آمیختگی روبه‌رو هستند و نام یک ناحیه ممکن است در طول زمان تغییر کرده باشد.

مازندران در شاهنامه، نمادی از مقاومت، پهلوانی و شکوه تمدن ایرانی است که در دل داستان‌های حماسی فردوسی جاودانه شده است.

نظر شما