شب چله در بلوچستان؛ آیینی کهن و پر رمز و راز
شب چله، آخرین شب فصل پاییز و طولانیترین شب سال، در میان مردم بلوچستان با آداب و رسوم خاصی همراه است که ریشه در فرهنگ غنی و کهن این منطقه دارد. این شب، فرصتی برای گردهمایی، جشن و روایتگری بوده و همچنان بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی مردم بلوچ شناخته میشود.
قصهگویی و چیستانگویی
در شب چله، مردم بلوچ دور آتشی که افروخته میشد، گرد هم میآمدند. نقالان و قصهگویان ماهر، داستانهای حماسی و عاشقانهای را روایت میکردند که گاهی چندین شب ادامه مییافت. پدربزرگان و مادربزرگان نیز با طرح چیستانها، کودکان را سرگرم میکردند و آنها را به تفکر و آشنایی با سنتهای اجتماعی و فرهنگی بلوچها وامیداشتند.
جشن و موسیقی
جشن شب چله از لحظهای آغاز میشد که ستارهٔ شام (سیاره زهره) در آسمان نمایان میشد. بزرگسالان گرد هم میآمدند و نوازندگان و پهلوانان اشعار حماسی و غنایی میخواندند. این اشعار، که اغلب در دستگاههای موسیقی محلی نواخته میشد، حال و هوای خاصی به شب میبخشید.
طلوع ستارهٔ بام و پایان جشن
با طلوع ستارهٔ بام (سیاره تیر) که نشانهٔ بامداد و سحرگاه بود، جشن شب چله به پایان میرسید. نوازندگان در دستگاه موسیقی بام، با استفاده از قیچک (سروز)، قطعاتی را مینواختند و لیکوهایی را میخواندند که با موسیقی زهیروک آمیخته بود.
نامگذاری فرزندان
اگر کودکی در شب چله به دنیا میآمد، نام او را بامی یا بامیگ میگذاشتند. این نام که به معنای «تابان و درخشان همچون سپیدهدم» است، نشاندهنده اهمیت و تقدس این شب در فرهنگ بلوچهاست.
جمعبندی
شب چله در بلوچستان، آیینی است که با جشن، موسیقی، قصهگویی و گردهمایی خانوادهها همراه بوده و نشاندهنده پیوند عمیق مردم بلوچ با طبیعت، آسمان و فرهنگ غنی خود است. این مراسم نهتنها فرصتی برای شادی و تفریح، بلکه راهی برای انتقال ارزشها و سنتهای اجتماعی به نسلهای بعدی بوده است.
منابع
- بلال ریگی (۱۳۹۹): «گردآوری و توصیف فرهنگ عامه مردم میرجاوه». دانشگاه ولایت.
- عبدالغفور جهاندیده (۱۳۴۷): «فرهنگ بلوچی-فارسی». تهران: معین، ۱۳۹۶.
نظر شما