موضوع : پژوهش | مقاله

اصول و قوانین گشتالت

نظریه گشتالت که در اوایل قرن بیستم توسط روانشناسان آلمانی ماکس ورتهایمر، ولفگانگ کُهلر و کورت کُفکا پایه‌گذاری شد، به بررسی نحوه ادراک انسان از جهان اطراف می‌پردازد. واژه “گشتالت” در زبان آلمانی به معنای “شکل” یا “الگو” است و در این نظریه به معنای درک کلی یا سازمان‌یافته از اشیا و پدیده‌ها به کار می‌رود.

براساس این نظریه، انسان‌ها تمایل دارند اجزا و اشکال پراکنده را به صورت یک کل منسجم و سازمان‌یافته درک کنند. به عبارت دیگر، ذهن انسان به‌طور طبیعی به دنبال ایجاد نظم، الگو و یکپارچگی در میان اطلاعات پراکنده است. این نظریه بر این اصل استوار است که “کل از مجموع اجزا متفاوت است”.

اصول گشتالت

اصول گشتالت توضیح می‌دهند که چگونه مغز انسان اطلاعات بصری را سازمان‌دهی می‌کند و آن‌ها را به صورت یک کل منسجم درک می‌کند. این اصول شامل موارد زیر هستند:

1. اصل مجاورت (Proximity)

  • تعریف: اشیایی که در نزدیکی یکدیگر قرار دارند، به عنوان یک گروه یا کل درک می‌شوند.
  • مثال: اگر چندین نقطه در کنار یکدیگر باشند، ذهن ما آن‌ها را به عنوان یک گروه یا خوشه درک می‌کند، نه به صورت نقاط جداگانه.

2. اصل تشابه (Similarity)

  • تعریف: اشیایی که از نظر رنگ، شکل، اندازه یا سایر ویژگی‌ها مشابه هستند، به عنوان یک گروه درک می‌شوند.
  • مثال: اگر در یک مجموعه از اشکال، تعدادی دایره و تعدادی مربع وجود داشته باشد، ذهن ما دایره‌ها را به عنوان یک گروه و مربع‌ها را به عنوان گروهی دیگر درک می‌کند.

3. اصل تداوم یا پیوستگی (Continuity)

  • تعریف: ذهن انسان تمایل دارد خطوط و الگوهایی که یک مسیر صاف یا منحنی را دنبال می‌کنند، به صورت یکپارچه درک کند.
  • مثال: اگر دو خط متقاطع داشته باشیم، ذهن ما آن‌ها را به عنوان دو خط جداگانه که از یکدیگر عبور می‌کنند درک می‌کند، نه به صورت خطوط شکسته.

4. اصل بستار (Closure)

  • تعریف: ذهن انسان تمایل دارد اشکال ناقص را به صورت کامل درک کند.
  • مثال: اگر یک دایره ناقص باشد، ذهن ما به طور خودکار شکاف‌های آن را پر می‌کند و آن را به عنوان یک دایره کامل درک می‌کند.

5. اصل تصویر-زمینه (Figure-Ground)

  • تعریف: ذهن انسان تمایل دارد بخشی از تصویر را به عنوان شکل اصلی (پیش‌زمینه) و بخش دیگر را به عنوان پس‌زمینه درک کند.
  • مثال: در تصویر معروف گلدان روبین، بسته به تمرکز، می‌توان دو نیمرخ یا یک گلدان را مشاهده کرد.

6. اصل تقارن (Symmetry)

  • تعریف: ذهن انسان تمایل دارد اشکال متقارن را به صورت یک کل واحد درک کند.
  • مثال: اگر دو عنصر متقارن در یک تصویر وجود داشته باشند، ذهن آن‌ها را به عنوان یک مجموعه مرتبط درک می‌کند.

7. اصل سرنوشت مشترک (Common Fate)

  • تعریف: اشیایی که به صورت همزمان در یک جهت حرکت می‌کنند، به عنوان یک گروه درک می‌شوند.
  • مثال: گروهی از پرندگان که در یک جهت پرواز می‌کنند، به عنوان یک گروه واحد درک می‌شوند.

8. اصل فراپوشانندگی (Inclusiveness)

  • تعریف: گشتالت‌های بزرگ‌تر، گشتالت‌های کوچک‌تر را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.
  • مثال: در یک تصویر پیچیده، ذهن ما ابتدا ساختار کلی را درک می‌کند و سپس به جزئیات می‌پردازد.

9. اصل موازات (Parallelism)

  • تعریف: عناصری که زاویه یا جهت مشابهی دارند، به عنوان یک گروه درک می‌شوند.
  • مثال: خطوط موازی در یک تصویر به عنوان یک مجموعه مرتبط درک می‌شوند.

10. اصل منطقه مشترک (Common Region)

  • تعریف: عناصری که در یک ناحیه مشخص قرار دارند، به عنوان یک گروه درک می‌شوند.
  • مثال: اشیایی که در یک دایره یا مربع محصور شده‌اند، به عنوان یک گروه واحد درک می‌شوند.

11. اصل عنصر متصل (Element Connectedness)

  • تعریف: عناصری که به وسیله خطوط یا سایر عناصر به یکدیگر متصل شده‌اند، به عنوان یک گروه درک می‌شوند.
  • مثال: در فلوچارت‌ها، اشکالی که با خطوط به یکدیگر متصل شده‌اند، به عنوان یک مجموعه مرتبط درک می‌شوند.

اصول بنیادین گشتالت

علاوه بر قوانین فوق، گشتالت بر چهار اصل بنیادین نیز استوار است:

1. شی‌انگاری (Reification):

ذهن انسان توانایی دارد اطلاعات ناقص را تکمیل کند و یک تصویر کامل ایجاد کند.

2. پیدایش (Emergence):

ذهن انسان ابتدا الگوهای کلی را درک می‌کند و سپس به جزئیات می‌پردازد.

3. چندمرکزی (Multi-stability):

ذهن انسان می‌تواند بین دو یا چند تفسیر از یک تصویر جابه‌جا شود (مانند تصویر گلدان روبین).

4. تغییرناپذیری (Invariance):

ذهن انسان می‌تواند اشکال را در زوایا، اندازه‌ها یا جهت‌های مختلف شناسایی کند.

کاربرد اصول گشتالت

اصول گشتالت در زمینه‌های مختلفی کاربرد دارند، از جمله:

1. طراحی گرافیک و تجربه کاربری (UI/UX):

  • استفاده از اصول گشتالت برای ایجاد طرح‌های بصری جذاب و کاربرپسند.
  • بهبود سلسله‌مراتب بصری و هدایت نگاه کاربر به نقاط مهم.

2. آموزش و یادگیری:

  • کمک به یادگیری بهتر از طریق سازمان‌دهی اطلاعات به صورت الگوهای ساده و قابل درک.

3. هنر و طراحی:

  • ایجاد ترکیب‌بندی‌های هنری که بر اساس اصول گشتالت سازمان‌دهی شده‌اند.

4. روانشناسی و علوم شناختی:

  • درک نحوه پردازش اطلاعات توسط مغز و تأثیر آن بر ادراک و رفتار.

جمع‌بندی

نظریه گشتالت تأکید دارد که ذهن انسان به طور طبیعی تمایل دارد اشیا و پدیده‌ها را به صورت یک کل سازمان‌یافته درک کند. این نظریه با ارائه اصول و قوانین مختلف، توضیح می‌دهد که چگونه مغز ما اطلاعات پراکنده را به صورت الگوهای منسجم درک می‌کند.

این اصول نه تنها در روانشناسی، بلکه در زمینه‌های مختلفی مانند طراحی، آموزش و هنر کاربرد دارند و به ما کمک می‌کنند تا بهتر بفهمیم چگونه ذهن انسان با محیط اطراف خود تعامل می‌کند.

نظر شما