موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه نوسازی سالمندی کوگیل و هوامر

نظریه نوسازی سالمندی (Modernization Theory of Aging)، که توسط کوگیل (Cowgill) و هوامر (Holmes) در سال 1972 مطرح شد، یکی از نظریه‌های مهم در حوزه جامعه‌شناسی سالمندی است. این نظریه به بررسی تأثیرات نوسازی و صنعتی‌شدن جوامع بر پایگاه اجتماعی و نقش سالمندان می‌پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه فرآیندهای مدرن‌سازی می‌توانند به کاهش منزلت اجتماعی سالمندان منجر شوند.

مفهوم اصلی نظریه نوسازی سالمندی

نظریه نوسازی سالمندی بر این اصل استوار است که:

در جوامع سنتی، سالمندان از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار هستند.

  • در جوامع پیش‌صنعتی، سالمندان به دلیل تجربه، خرد و قدرت اجتماعی، نقش‌های مهمی در خانواده و جامعه ایفا می‌کنند.
  • خانواده‌های گسترده (Extended Families) و ساختارهای سنتی، سالمندان را به عنوان منابع ارزشمند دانش و تجربه در نظر می‌گیرند.

با نوسازی و صنعتی‌شدن، منزلت اجتماعی سالمندان کاهش می‌یابد.

  • فرآیندهای مدرن‌سازی مانند صنعتی‌شدن، شهرنشینی، پیشرفت فناوری و بهبود سواد، به تغییر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شوند.
  • این تغییرات باعث می‌شوند که سالمندان نقش‌های سنتی خود را از دست بدهند و به تدریج از مرکز توجه اجتماعی کنار گذاشته شوند.

خانواده هسته‌ای جایگزین خانواده گسترده می‌شود.

  • در جوامع مدرن، خانواده‌های گسترده به خانواده‌های هسته‌ای (Nuclear Families) تبدیل می‌شوند که در آن‌ها سالمندان نقش کمتری دارند.
  • این تغییر ساختار خانواده به کاهش حمایت خانوادگی از سالمندان منجر می‌شود.

فردگرایی جایگزین جمع‌گرایی می‌شود.

  • جوامع مدرن به سمت فردگرایی حرکت می‌کنند، که در آن مسئولیت مراقبت از سالمندان به عنوان یک الزام اجتماعی کاهش می‌یابد.
  • مراقبت از سالمندان به جای یک وظیفه اجتماعی، به یک انتخاب داوطلبانه تبدیل می‌شود.

فرضیات اصلی نظریه نوسازی سالمندی

۱. کاهش منزلت اجتماعی سالمندان

  • در جوامع سنتی، سالمندان به دلیل نقش‌های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی خود از منزلت بالایی برخوردارند.
  • با نوسازی، این نقش‌ها کاهش می‌یابد و سالمندان به عنوان افرادی بدون بازده اقتصادی در نظر گرفته می‌شوند.

۲. تأثیر صنعتی‌شدن و فناوری

  • پیشرفت فناوری و صنعتی‌شدن باعث می‌شود که مهارت‌ها و دانش سنتی سالمندان بی‌اعتبار شود.
  • سالمندان به دلیل نداشتن تحصیلات مدرن و مهارت‌های جدید، از بازار کار کنار گذاشته می‌شوند.

۳. تغییر ساختار خانواده

  • خانواده‌های گسترده که در آن‌ها سالمندان نقش‌های مهمی ایفا می‌کردند، به خانواده‌های هسته‌ای تبدیل می‌شوند.
  • این تغییر باعث می‌شود که سالمندان حمایت خانوادگی کمتری دریافت کنند.

۴. افزایش فردگرایی

  • در جوامع مدرن، ارزش‌های فردگرایانه جایگزین ارزش‌های جمع‌گرایانه می‌شوند.
  • مسئولیت مراقبت از سالمندان به عنوان یک وظیفه اجتماعی کاهش می‌یابد.

۵. طرد اجتماعی سالمندان

  • سالمندان در جوامع مدرن به دلیل کاهش مشارکت اقتصادی و اجتماعی، بیشتر در معرض طرد اجتماعی قرار می‌گیرند.

پیامدهای نوسازی بر سالمندی

۱. کاهش نقش‌های اجتماعی سالمندان

  • سالمندان نقش‌های سنتی خود (مانند رهبر خانوادگی یا مشاور اجتماعی) را از دست می‌دهند.
  • این موضوع می‌تواند به احساس بی‌فایدگی و انزوا منجر شود.

۲. کاهش حمایت خانوادگی

  • با تغییر ساختار خانواده از گسترده به هسته‌ای، سالمندان حمایت خانوادگی کمتری دریافت می‌کنند.
  • این موضوع می‌تواند به مشکلات اقتصادی و روانی برای سالمندان منجر شود.

۳. طرد اجتماعی

  • سالمندان به دلیل کاهش مشارکت اقتصادی و اجتماعی، بیشتر در معرض طرد اجتماعی قرار می‌گیرند.
  • این موضوع می‌تواند به افزایش احساس تنهایی و افسردگی در سالمندان منجر شود.

۴. رقابت شغلی با جوانان

  • سالمندان به دلیل نداشتن تحصیلات مدرن و مهارت‌های جدید، نمی‌توانند با جوانان در بازار کار رقابت کنند.
  • این موضوع باعث می‌شود که سالمندان از بازار کار کنار گذاشته شوند و درآمد و استقلال اقتصادی خود را از دست بدهند.

مزایای نظریه نوسازی سالمندی

توضیح تغییرات اجتماعی و فرهنگی:

  • این نظریه به خوبی توضیح می‌دهد که چگونه فرآیندهای مدرن‌سازی می‌توانند به تغییرات اجتماعی و فرهنگی منجر شوند.

تأکید بر نقش اقتصادی و اجتماعی سالمندان:

  • این نظریه نشان می‌دهد که کاهش مشارکت اقتصادی و اجتماعی سالمندان چگونه می‌تواند به کاهش منزلت اجتماعی آن‌ها منجر شود.

قابلیت تعمیم به جوامع مختلف:

  • این نظریه می‌تواند هم در جوامع توسعه‌یافته و هم در جوامع در حال توسعه به کار گرفته شود.

انتقادات وارد بر نظریه نوسازی سالمندی

نادیده گرفتن تفاوت‌های فرهنگی:

  • این نظریه بیشتر بر جوامع غربی تمرکز دارد و ممکن است در فرهنگ‌هایی که ارزش‌های سنتی قوی‌تری دارند (مانند ژاپن)، قابل تعمیم نباشد.

عدم توجه به نقش‌های جدید سالمندان:

  • این نظریه ممکن است نقش‌های جدیدی که سالمندان می‌توانند در جوامع مدرن ایفا کنند (مانند نقش‌های داوطلبانه یا مشاوره‌ای) را نادیده بگیرد.

تمرکز بیش از حد بر عوامل اقتصادی:

  • این نظریه بیشتر بر عوامل اقتصادی و صنعتی‌شدن تمرکز دارد و ممکن است عوامل روانشناختی و عاطفی را نادیده بگیرد.

عدم توجه به استثناها:

  • این نظریه فرض می‌کند که در همه جوامع مدرن، منزلت سالمندان کاهش می‌یابد، اما استثناهایی مانند ژاپن نشان می‌دهند که این موضوع همیشه درست نیست.

کاربردهای نظریه نوسازی سالمندی

۱. در سیاست‌گذاری اجتماعی

  • این نظریه می‌تواند به سیاست‌گذاران کمک کند تا برنامه‌هایی برای حمایت از سالمندان و تقویت نقش‌های اجتماعی آن‌ها طراحی کنند.

۲. در پژوهش‌های جامعه‌شناسی

  • این نظریه می‌تواند به عنوان چارچوبی برای پژوهش‌های مرتبط با سالمندی و نوسازی جوامع مورد استفاده قرار گیرد.

۳. در برنامه‌ریزی شهری

  • این نظریه می‌تواند در طراحی برنامه‌های شهری و اجتماعی برای افزایش مشارکت سالمندان در جامعه مفید باشد.

جمع‌بندی: نظریه نوسازی سالمندی کوگیل و هوامر

نظریه نوسازی سالمندی، با تأکید بر تأثیرات نوسازی و صنعتی‌شدن جوامع، به بررسی کاهش منزلت اجتماعی سالمندان می‌پردازد. این نظریه نشان می‌دهد که چگونه فرآیندهای مدرن‌سازی می‌توانند به کاهش نقش‌های اجتماعی سالمندان، کاهش حمایت خانوادگی و طرد اجتماعی آن‌ها منجر شوند.

با این حال، این نظریه به دلیل تمرکز بیش از حد بر عوامل اقتصادی و نادیده گرفتن تفاوت‌های فرهنگی و نقش‌های جدید سالمندان، با انتقاداتی مواجه شده است.

 

نظریه نوسازی سالمندی، با ارائه چارچوبی برای درک تأثیرات نوسازی بر سالمندان، به ما کمک می‌کند تا برای حمایت از سالمندان و بهبود کیفیت زندگی آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم.

نظر شما