نظریه سالمندی تعالی روی (ژروترانسندنس) لارس تورنستام
لارس تورنستام (Lars Tornstam)، جامعهشناس و سالمندشناس سوئدی، در سال 1989 نظریهای با نام تعالی روی (Gerotranscendence) ارائه کرد که یکی از مهمترین نظریات در حوزه سالمندی به شمار میرود. این نظریه بر این باور است که سالمندی یک فرآیند رشد طبیعی است که در آن افراد با مسنتر شدن، از دیدگاههای محدود و مادیگرایانه به سمت دیدگاهی کیهانی و متعالی حرکت میکنند. این تغییر دیدگاه معمولاً با افزایش رضایت از زندگی همراه است.
مفهوم ژروترانسندنس
واژه ژروترانسندنس از دو بخش تشکیل شده است:
- “Gero”: به معنای سالمندی (ریشه یونانی).
- “Transcendence”: به معنای تعالی و صعود (ریشه لاتین).
این نظریه نشان میدهد که سالمندان در دوران پیری به مرزهای جدیدی از رشد و تعالی دست مییابند و از محدودیتهای قبلی فراتر میروند. تورنستام تأکید میکند که این تعالی لزوماً مذهبی یا متافیزیکی نیست، بلکه به معنای تغییر در نگرش و درک زندگی است.
ویژگیهای اصلی نظریه ژروترانسندنس
۱. تغییر دیدگاه سالمندان
- افراد با مسنتر شدن، از دیدگاههای مادیگرایانه و منطقی به سمت دیدگاهی کیهانی و متعالی حرکت میکنند.
- این تغییر دیدگاه باعث میشود که سالمندان به معنای عمیقتر زندگی پی ببرند و با ابهامات و تناقضات زندگی بهتر کنار بیایند.
۲. کاهش خودمحوری
- سالمندان کمتر خودمحور میشوند و بیشتر به جهان طبیعی و ارتباط با دیگران علاقمند میشوند.
- آنها دیدگاههای ملایمتر و معتدلتری نسبت به درست و غلط پیدا میکنند و از قضاوت کردن دیگران اجتناب میکنند.
۳. افزایش خرد و تساهل
- سالمندان خردمندتر میشوند و با ابهامات و تناقضات زندگی با تساهل برخورد میکنند.
- آنها از تضادها میگریزند و به صلح و آرامش درونی دست مییابند.
۴. رشد معنوی
- رشد معنوی در سالمندان به تدریج از میانسالی به بعد افزایش مییابد.
- این رشد معنوی میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند بحرانها، طبقه اجتماعی و آموزش تقویت یا کاهش یابد.
ابعاد سهگانه ژروترانسندنس
تورستام سه بعد اصلی برای ژروترانسندنس تعریف کرده است که نشاندهنده تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی در دوران سالمندی هستند:
۱. بعد کیهانی (Cosmic)
این بعد به تغییرات درک فرد از زمان، مکان و ارتباط با جهان هستی اشاره دارد. ویژگیهای این بعد عبارتند از:
- زمان و مکان: مرزهای بین گذشته و حال کمرنگ میشوند و فرد به درکی جدید از زمان و مکان میرسد.
- اتصال به نسلهای قبل: سالمندان احساس میکنند که بخشی از جریان نسلها هستند و ارتباط عمیقتری با نسلهای گذشته و آینده پیدا میکنند.
- زندگی و مرگ: ترس از مرگ کاهش مییابد و فرد به درکی تازه از زندگی و مرگ دست مییابد.
- رمزآلودگی زندگی: سالمندان جنبههای رازگونه زندگی را میپذیرند و دیگر نیازی به توضیح همه چیز در چارچوب قوانین علمی نمیبینند.
- نشاط: لذت بردن از جنبههای کوچک زندگی روزمره و تغییر منابع لذت در زندگی.
۲. بعد انسجام (Coherence)
این بعد به تغییرات درک فرد از خود و زندگی اشاره دارد. ویژگیهای این بعد عبارتند از:
- مواجهه با خود: سالمندان جنبههای پنهان خود را کشف میکنند، چه مثبت و چه منفی.
- کاهش خودمحوری: فرد خود را بخشی از کل جهان میبیند و اعتماد به نفس او بازتعریف میشود.
- تعالی جسمی: وسواس نسبت به بدن کاهش مییابد، اما فرد همچنان به مراقبت از بدن خود ادامه میدهد.
- تعالی خود: فرد از خودپرستی به نوعدوستی تغییر جهت میدهد.
- کشف کودک درون: سالمندان به کودکی خود بازمیگردند و جنبههای کودکانه شخصیت خود را بروز میدهند.
- یکپارچگی خود: قطعات مختلف زندگی فرد به هم متصل میشوند و یک کلیت معنادار را تشکیل میدهند.
۳. بعد خلوتگزینی (Solitude)
این بعد به تغییرات در روابط اجتماعی و فردی اشاره دارد. ویژگیهای این بعد عبارتند از:
- تغییر معنا و اهمیت ارتباطات: سالمندان در انتخاب روابط خود گزینشیتر عمل میکنند و به روابط سطحی علاقه کمتری نشان میدهند.
- ایفای نقش: سالمندان تفاوت بین خود واقعی و نقشهای اجتماعی خود را درک میکنند و ممکن است بخواهند نقشهای قبلی خود را کنار بگذارند.
- معصومیت رها شده: سالمندان از هنجارهای غیرضروری عبور میکنند و به معصومیت و سادگی بازمیگردند.
- ریاضت مدرن: کاهش علاقه به مادیات و درک ضرورت داشتن به اندازه کافی.
- خردمندی روزبهروز: اجتناب از قضاوت و نصیحت کردن، افزایش تفکر و مدارا.
مقایسه با نظریههای دیگر
۱. تفاوت با نظریه رشد اریکسون
- در نظریه اریکسون، سالمندی با یکپارچگی خود و پذیرش زندگی گذشته فرد همراه است.
- اما در نظریه تورنستام، ژروترانسندنس به معنای حرکت رو به جلو و رشد به سمت تعالی است، نه صرفاً پذیرش گذشته.
۲. تفاوت با نظریههای فعالیت و جداسازی
- نظریه ژروترانسندنس، برخلاف نظریه فعالیت که بر مشارکت اجتماعی تأکید دارد و نظریه جداسازی که بر کنارهگیری از اجتماع تأکید میکند، به تغییرات کیفی در دیدگاه و نگرش سالمندان میپردازد.
پژوهشهای مرتبط با ژروترانسندنس
- مطالعات بینالمللی: تحقیقاتی در سوئد، ترکیه و ایران نشان دادهاند که نشانههای ژروترانسندنس هم در افراد مذهبی و هم در افراد سکولار دیده میشود.
- تأثیر بحرانها: تجربه بحرانهای زندگی میتواند رشد ژروترانسندنس را تسریع کند.
- تفاوتهای فرهنگی: میزان ژروترانسندنس در فرهنگهای مختلف متفاوت است و تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار دارد.
- جنسیت: زنان معمولاً درجه بالاتری از ژروترانسندنس کیهانی را نشان میدهند.
انتقادات وارد بر نظریه ژروترانسندنس
۱. عدم عمومیت
- تورنستام ادعا میکند که تنها ۲۰ درصد افراد سالمند به طور خودکار و بدون تلاش به درجات بالای ژروترانسندنس میرسند.
۲. تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی
- این نظریه ممکن است تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را به اندازه کافی در نظر نگیرد.
۳. پیچیدگی مفاهیم
- مفاهیم این نظریه ممکن است برای افراد غیرمتخصص پیچیده باشند و نیاز به توضیحات بیشتری داشته باشند.
جمعبندی: نظریه ژروترانسندنس لارس تورنستام
نظریه ژروترانسندنس، سالمندی را به عنوان مرحلهای از رشد و تعالی انسانی میبیند که در آن افراد از دیدگاههای مادیگرایانه فراتر میروند و به دیدگاهی کیهانی و متعالی دست مییابند. این نظریه بر رشد معنوی، کاهش خودمحوری و افزایش خرد و تساهل در دوران سالمندی تأکید دارد.
این نظریه میتواند به ما کمک کند تا سالمندی را به عنوان فرصتی برای رشد و بلوغ انسانی درک کنیم و برنامههایی برای حمایت از سالمندان طراحی کنیم که به نیازهای روانشناختی و معنوی آنها توجه داشته باشد.
نظریه ژروترانسندنس، با تأکید بر رشد و تعالی انسانی در سالمندی، به ما کمک میکند تا سالمندی را به عنوان فرآیندی مثبت و معنادار درک کنیم و برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان تلاش کنیم.
نظر شما