هنر برای هنر
زیباییشناسی افراطی کانتی در پدیدارشناسی روان هگل مورد انتقاد شدید اوست. او نظر کانتیان و نحلهی رمانتیک را که بر رهایی فینفسه هنر و گریز از ارتباط با سایر حوزههای علوم اصرار میورزید، و نظر کانت را که به شعار هنر برای هنر رسیده بود، ناموجه و بیمعنا تلقی میکرد.
شعار هنر برای هنر در اوایل قرن نوزدهم در فرانسه رایج گردید. تئوفیل گوتیه نخستین بار در رأس جماعتی بود که چنین شعاری را سر دادند. به اعتقاد وی «تنها چیزی زیباست که به درد هیچکاری نمیخورد. هر چیزی که سودی دارد زشت است، چون یکی از نیازمندیها را دنبال میکند و نیازمندیهای انسان همه پست و نفرتانگیزند.» در نظر گوتیه زیبایی در خالصترین جلوهی خود، یعنی در هنر، پیش از قرن هجدهم هنوز قابل تصوّر نبود.تفکّر نویسندگان این عصر که نحلهی پارناس و هنر برای هنر را بهوجود آوردند، نوعی واکنش افراطی در مقابل نظریههای سودانگارانه و ماتریالیستی حاکم بر آن دوران، از خود نشان دادند، که هنر را از عالم واقع و انضمامی دور میکرد و صرفاً ارزش زیباییشناسانهی آثار هنری، صرفنظر از موردِ استفادهی اصلی آنها، ملاک اعتبار قرار میگرفت. آنها با تفسیر ابزاری آثار هنری مخالفت میکردند و به این باور داشتند که ارزش هنر از درون هنر میتراود، چنانکه ارزش دین و اخلاق از درون دین و اخلاق ظهور و بروز میکند. میتوان گفت ریشه این نظر در اندیشهی کانت و وجههنظر او دربارهی زیبایی هنری است. او که غایت هنر را در نفس هنر تلقی میکرد و حکم ذوقی بشر را از هر سود و غرضی مبرا و رها میدانست. به هرحال حکم زیباییشناسی در مورد هنر و زیباییِ اثر هنری از هرگونه منفعت و بهرهای به دو است. بنابراین زیبایی غایتی است، بدون غایت و این اساس شعار «هنر برای هنر» است....
منبع: سایت پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی ۱۳۸۷/۰۲/۱۴به نقل از: کتاب «آشنایی با آراء متفکران»، نوشته دکتر محمد مددپور
انویسنده : محمد مددپور
نظر شما