نوسازی اجباری در خاورمیانه(3)
4- استبداد لیبرالیستی یا دموکراسی غیرلیبرال
فرید زکریا در کتاب خویش «آیندهای آزادی: دموکراسی غیرلیبرال در داخل و خارج» (2003)]18[ تصریح مینماید که آزادی و لیبرالیسم مقدم بر دموکراسی است و بدون تغییر در انگارهها و رفتارهای سنتی در جوامع شرقی دموکراسی و برگزاری انتخابات منجر به تشکیل دولتهای دموکراتیک غیرلیبرال مانند جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. براین اساس، میتوان 4 مدل حکومتی را در قرن 21 تصور نمود:
1- لیبرال دموکراسی؛
2- دموکراسی غیرلیبرال؛
3- استبداد لیبرالیستی و
4- دولتهای مستبد غیردموکراتیک و غیرلیبرال.
ایالات متحده آمریکا و اروپا به عنوان الگوی لیبرال دموکراسی در جهان این امر را برخویش فرض و لازم دانستهاند که جهان را دموکراتیک و دموکراسی را جهانی نمایند. این امر به طور طبیعی مطلوب تلقی شده اما در کوتاهمدت مقدور نیست. دموکراسیهای غیرلیبرال- دموکراسیهای دینی نیز بسیار نامطلوب ولی مقدور از منظر اروپا و آمریکا ارزیابی شدهاند. در جوامع شرقی و غربی نیز هردو نظامهای استبدادی غیردموکراتیک و غیرلیبرال را نامطلوب و عملاً نامقدور میشمرند. تنها گزینهی مقدور ولی نامطلوب از منظر اروپا و آمریکا استبداد لیبرالیستی است که در آن نظامهای سیاسی مستبد و خودکامه به لیبرالیزه کردن صحنههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اهتمام میورزند تا ضمن حفظ ثبات و امنیت از استقرار دموکراسیهای غیرلیبرال- دینی جلوگیری به عمل آورند. در شمارهی پاییزی فصلنامه منافع ملی، ارگان مرکز نیکسون، دیوید هندریکسون و رابرت تاکو در مقالهای تحت عنوان «جنگ صلیبی آزادی»]19[ به تضادهای آشکار میان شعار و عمل در حوزهی سیاست خارجی دولت نومحافظهکاران در اشاعه ی دموکراسی و آزادی در خاورمیانه و جهان اسلام اشاره مینمایند. آنها تأکید مینمایند که طرح راهبرد کلان بسط آزادی و دموکراسی در تمامی جهان برای محو ظلم و استبداد به عنوان آرمان و منافع ایالات متحده آمریکا به طور توأمان در قرن 21 دارای چالشهای عینی –عملی و نظری فراوان است که لازم است بدان توجه نمود. اگرچه قرار بود این جهاد برای آزادی به نوبهخود آزادی جهاد و مبارزه را از گروههای معارض و چالشگر سلب نماید، اما رفتار نیروهای مسلح آمریکا در عراق تعارض جدی میان گفتار و کردار را به نمایش گذاشته است. در شمارهی زمستان همین فصلنامه، دیمیتری سمیز، در مقالهای تحت عنوان «جهاد ناخواسته» تبعات و آثار این جنگ و جهاد تعمدی را برای نشر و بسط دموکراسی و آزادی در جهان را در بطن بحران و بیثباتی فرو برده است بررسی مینماید. سیمز تأکید مینماید ایالات متحده آمریکا به عنوان تنها قدرت برتر جهان آثار و نتایج گفتار و کردارش ساختار نظام بینالملل را خواسته یا ناخواسته به شدت تحت تأثیر قرار میدهد،]20[ برهمین اساس، یعنی تأکید بر استبداد لیبرالیستی برای ممانعت از استقرار و استمرار دموکراسیهای غیرلیبرال- دینی است که دیوید ادسنیک و مایکل مکفول در شمارهی بهاری فصلنامه «واشنگتن کوارترلی»، ارگان مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل تأکید مینمایند که سه روش در اشاعه دموکراسی متصور است.
1- کمک به نهادهای مدنی برای استقرار دموکراسی؛
2- حملهی نظامی برای استقرار دموکراسی مانند الگوی جمهوری دومینیکن و ویتنام جنوبی در دههی 60 میلادی، آلمان و ژاپن در دههی 40 میلادی و عراق وافغانستان در اوایل قرن 21 و
3- دیپلماسی و تعامل با دولتهای مستبد و خودکامه متحد آمریکا برای نهادینه نمودن دموکراسی هدایت شده در این جوامع به صورت تدریجی و تکاملی (استبداد لیبرالیستی).]21[
آنها براین امر تأکید می ورزند که در شرایط فعلی الگوی سوم همکاری با متحدین مستبد از طریق لیبرالیزه کردن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کوتاهمدت و مآلاً در میان و بلندمدت به استقرار دموکراسی در جوامع هدف منتهی خواهد شد. ویلیام آنتونی هی نیز در شمارهی زمستان سال 2005 فصلنامهی اوربیس، ارگان انستیتو تحقیقات سیاست خارجی در مقالهای تحت عنوان: «دموکراسی چیست: نهادهای لیبرال و ثبات در جوامع در حال تغییر» مینویسد: استقرار و استمرار دموکراسی در جوامعی که در دوران گذار به سر میبرند لاجرم باید از تغییر در «فرهنگ سیاسی»(15) و لیبرالیزه کردن نهادها و ساختارهای اجتماعی و سیاسی آغاز نماید. وی دو مدل پارلمانیستی لیبرالی فرانسه و انگلیس را در این رهگذر مورد بررسی و مداقه قرار میدهد. وی مینویسد در آمریکا دو دیدگاه درخصوص دموکراسی وجود دارد:
1- دموکراسی به شرط همگرایی با منافع آمریکا مطلوب است و لذا آرمانگرایی باید بر واقعگرایی منطبق گردد.
2- دموکراسیسازی و آرمانگرایی لیبرالیستی عین واقعگرایی و منطبق با منافع ملی ایالات متحده آمریکا میباشد چرا که با تغییر محیط امنیتی بدون استقرار دموکراسی و آزادی، امنیت و ثبات هرگز استقرار نخواهد یافت.]22[
فرجام
در روز 16 مارس 2006 کاخ سفید استراتژی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا (2006) را به عنوان سند بازبینی و نوسازی شدهی راهبرد امنیت ملی آمریکا (2002) منتشر ساخت.]23[ در این سند 9 هدف برای راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در دورهی ریاست جمهوری بوش ترسیم شده که نخستین آنها «تبلیغ و ترویج برای شرافت انسانی»(16) است. در این بند هدف آرمانی و منافع ملی آمریکا به طور توأمان پایان استبداد در عرصهی جهانی از طریق ترویج و بسط «دموکراسی مؤثر»(17) ذکر شده است. استبداد در این رهگذر بیرحمی ، فقر، بیعدالتی، فساد و حرمان و رنج تحت سیطرهی حاکمیت مستبدین و سیستمهای استبدادی و خودکامه معرفی شده و کره شمالی، ایران، سوریه، کوبا، روسیه سفید، برمه و زیمبابوه نمونههای بارز آن به شمار آمدهاند.
ایالات متحده آمریکا در امر بسط آزادی انسانی دارای مسئولیت معرفی شده و تأکید به عمل آمده که آزادی قابل تحمیل نیست و مدل آزادی و دموکراسی در سرزمینهای مختلف باید تاریخ، فرهنگ، و عادت خاص مردم بومی را متجلی نماید. به منظور ریشهکنی استبداد و بسط دموکراسی مؤثر 13 روش در این سند ذکر شده که از تبلیغ و ترویج گرفته تا حمایت مالی و امکانات، آموزش نیروهای مسلح کشورهای همپیمان، سرمایهگذاری مستقیم، تخطئه و تقبیح در مجامع و سازمانهای بینالمللی میتواند ظاهر گردد (صفحات 607) لذا برخلاف سند راهبرد امنیت ملی سال 2002 که در آن اشاعهی دموکراسی یکی از اهداف راهبردی آمریکا تلقی شده بود، در سند سال 2006 این امر به عنوان مهمترین شاخص مورد تأکید قرار گرفته است. امنیت و تضمین ثبات از طریق بسط دموکراسی و آزادی در تمامی جهان با لحاظ نمودن ویژگیهای بومی در شرایط زمانی و مکانی و جایگاه رژیم هدف در مسیر حرکت به سوی دموکراسی مؤثر در این سند مبنا و اصل تلقی شده است. در ضمن تأکید به عمل آمده که این امر در چارچوب تأمین منافع ملی جامع آمریکا لحاظ گردیده و حسب شرایط میتواند تحتالشعاع ملاحظات خاص قرار گیرد.(صفحه6)
جان لاگلند در شماره 27 فوریه سال 2006 دو هفتهنامه «محافظهکار آمریکایی» در مقالهای تحت عنوان «دموکراتیزه نکن» نوشت جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با متحدین آمریکا در خاورمیانه یعنی مصر و عربستان که وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی از آنها دیدار نمود به مراتب کشوری آزادتر و دموکراتیکتر میباشد و اگر کسی در خصوص افراد غیرمنتخب در نهادهای سیاسی جوامع مطالعه مینماید خوب است به 9 قاضی دیوان عالی کشور آمریکا که «مادامالعمر» به این سمت برگزیده میشوند، توجه نماید. از این رو، به جای تاکید بر تغییر رژیم و دموکراسی سازی بهتر است دولت نومحافظهکاران مانند دوران جنگ سرد از الگوی بازدارندگی علیه جمهوری اسلامی ایران بهرهبرداری به عمل آورد.
پاورقیها
(1). Foreed- Authoritorian Modernization
(2). Voluntary Modernization vs. Involuntary Modernity
(3).Eroticization of the Publie Shere
(5). The freedom of seduction
(6). American Enterprise Insitiute (AEI)
(7). Hoover Institution
(8). Center For Security Policy (CSP)
(9). Jewish Insitute for National Security Studis (JINSA)
(10). Foreign Policy Center
(11). The Post- Modern State
(12). Pre.Modern State
(13). White Man’s Burden
(14). Lewis Doetrine
(15). Political Culture
(16). Champion Aspirations for Human Dignity
(17). Promoting Effective Demoeracies
پانوشتها
1.Touraj Atagaki and Erik J.Zurcher, Men of order:
Authoritarian Modernization under Ataturk and Reza shah, I.B.Touris, 2003P.
2. “A Frustrating Task, Noam Chomsky debates Samuel Hunitington” The New York Review of Books. Feb 26, 1970.
3. Nilufer Gole, The Freedom of Seductin, NPQ, Winter 2002.
4. CSIS Europe Program: Transatlantic Marshall Dialogue, Feb 22, 2006. www. CSIS. Org.
5.Broader Middle East and North Africa Intiative –Sea Island, Georgia 2004.
6. حسن حسینی، طرح خاورمیانه بزرگتر، القاعده و قاعده در راهبرد امنیت ملی آمریکا، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، 1382.
7. Ehud Barak, Mark Leonard, Re- Ordering the World:
The Long Term Implications of September 11, London, UK, Foregn Policy , 2002.
8. Robert Cooper, “The New Liberal Imperialism” The Observer, April 9, 2002.
9. Nial Ferguson, “Emprie: The Rise and Demise of the British World Order and the Lessons for Global Power (N.Y, N.Y, Basic Books , 2002)”
10. Max Boot, The savage wars of peace: small wars and the Rise of American, N.Y, N.Y, Basic Books, 2002
11. William Easterly, The White Man’s Burden: Why the West’s Efforts to Aid the Rest Have Done So Much Ill and So Little Good (2006).
12. Amartya Sen, “The Man Without a Plan” Foreign Affairs , March / April 2006 .
13. Peter Waldman, “ A Historians’s Take on Islam Steers U.S in Terroism Fight”, Wall Street Journal, Feb 3, 2004 P.I..
14. Natan Sharanski, “The Case For Democracy: The Power of Freedom to Overcome Tyranny and Terror”.
15. www.C.N.N. Com/2005.Allpolitics / ol/ bush. Reading . tm.
16. Natan Sharanski, “Does Democarcy End Tyranny? Los Angles Times, March 5, 2006 .
17. Stanley Kurtz, “Democartic Imperialism: A bluepringt” Policy Review April – May 2003
18. Farid Zakaria, The Future of Freedom Liberal Dmocracy at Home and Abroad (2003)
19. David C. Hendrickson and Robert C. Tucker “The Freedom Crusade”, The National Interest, Fall 2005.
20. Dimitri Simes, “Jihad Unintended” The National Interest, Winter 2005 .
21. David Adesnik and Michael Mcfaul, “Engaging Autocatic Allies to Promote Democaracy”, Washignton Quarterly, Spring 2006 pp. 7.26
22. William Anthony Hay, “What is Democracy? Liberal Instiutions and Stability in Cahnging Socities”, Orbis Winter 2005.
23. The National Secutiry Strategy of the United States of America (2006) www.Whitehouse. gov
منبع: فصلنامه راهبرد 1385 / شماره 39، بهار ۱۳۸۵/۰۲/۰۰
نویسنده : حسن حسینی
نظر شما