آثار و پیامدهای بیبندوباری در گفتار
یکی از ویژگیهای مهم رهبران بزرگ گفتمانسازی است؛ خلاصه کردن جریانات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع در قالب واژههایی نسبتاً دقیق و گویا و پذیرش و بکارگیری این اصطلاحات از سوی خواص و عوام جامعه تا تبدیل شدن آنها به یک گفتمان، نیازمندن تبحّر و دقت نظری است که تنها دانشمندان و فرزانگان بر آن توانایی دارند. در این میان رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول دوران پربرکت زعامت خویش نشان دادهاند که در تولید «واژگان گفتمانی» همواره مبتکر و پیشتاز بودهاند و هوشمندانه عباراتی را وضع کردهاند که ضمن پذیرش و کاربرد آنها از سوی اندیشمندان و عموم مردم در جامعه ایران، آثار و نتایج مثبتی را هم به همراه داشته است. وضع واژگانی نظیر «مردمسالاری دینی»، «جنبش نرمافزاری»، «تولید علم»، «ناتوی فرهنگی»، «پیشرفت و عدالت توأمان» و... تنها بخشی از واژگانی است که رهبر فرزانه انقلاب با ایجاد آنها به خوبی توجه و دقت صاحبنظران را نسبت به مسائل پیرامون این عبارات برانگیختهاند. به عنوان نمونه اصطلاح «جنبش نرمافزاری و تولید علم» امروزه از حد یک اصطلاح و عبارت انتزاعی خارج شده و جریانات علمی مهمی را در کشور و در حوزههای مختلف به وجود آورده است.
این رویکرد و توجه دقیق معظم له به گفتمانسازی نشان دهنده توجه ایشان به اهمیت زبان و گفتار و نقش آن در ایجاد تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. از همین رو ایشان میفرمایند: «ترویج و اشاعه فرهنگ و زبان و دیگر تلاشهای فرهنگی در عرصه بینالمللی، امروزه امانتی الهی بر دوش ما و وظیفه درنگناپذیری بر عهده ما است.» (1373/10/27)
در همین راستا انتقاد اخیر رهبر معظم انقلاب از فضای مطبوعاتی و تبلیغات سیاسی کشور را باید هشدار ایشان نسبت به آثار و پیامدهای منفی زبان و گفتار ناروا دانست. ایشان به صراحت میفرمایند: «در این فضای بیبندوباری در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کی به خاطر اغراض، اینها چیزهائی نیست که خدای متعال از اینها به آسانی بگذرد.»(87/8/16)
عبارت «بیبندوباری در گفتار» باید مورد توجه دقیق قرار گرفته و نسبت به رفع آن اقدام نمود چرا که این عبارت به بنمایه و اساس یک گفتمان که زبان و گفتار باشد اشاره دارد و چنانچه بنمایه و اساس متکی به بیبندوباری و فساد باشد اولاً گفتمانهای سازنده در معرض فساد قرار گرفته و ثانیاً راه جهت شکلگیری و تولد گفتمانهای جدید و البته سازنده مسدود خواهد شد. این مسئله از نقش و اهمیت زبان در فرهنگ بر میخیزد که توجه به آثار و پیامدهای بیبندوباری در زبان و گفتار این نقش را روشن میکند:
1- پیوند زبان با فرهنگ و هویت: زبان یکی از مهمترین عوامل هویتساز هر فرد، گروه یا جامعه است که سبب تمایز افراد و جوامع از یکدیگر میشود. از آنجا که معانی و مفاهیم در قالب زبان شکلمیگیرند و این شکلگیری منتج به ایجاد فرهنگ و هویت یک جامعه میشود بنابراین باید گفت که ملت بدون زبان فاقد هویت است. همچنین عدهای میگویند اجتماعی که فاقد زبان و فرهنگ است زیرگامهای ملل دیگر له خواهد شد اما ملتی که صاحب زبان و فرهنگ است حتی اگر اسیر هم باشد باز یک ملت به شمار میرود. دکتر رضا داوری در این باره میگوید: «زبان همه چیز ماست، ما زبانیم و در زبان است که آشکار یا پنهان میشویم، هر جا زبان است فلسفه، علم، فکر، سیاست، نظم و تعادل برقرار میشود.» بر مبنای چنین اهمیتی باید گفت که بیبندوباری در گفتار و زبان تأثیرات مخربی بر فرهنگ عمومی جامعه گذاشته و حتی در مراحل بعدی هویت یک جامعه را خدشهدار میکند. به کارگیری معانی و اصطلاحات نامطلوب، غیرصادقانه و بیاساس، فرهنگ عمومی جامعه را به سمت عدم صداقت و دورویی سوق خواهد داد و این خود به انحطاط اخلاق اجتماعی میانجامد. یعنی هنجارها و ارزشهای اجتماع زیر سؤال رفته و منجر به هرج و مرج در جامعه میشود.
2- گسترش بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولین: اگر فضای رسانهای جامعه آمیخته با اخبار کذب و مبهم، اغراق، مغلطه و فراموشی از مسایل اساسی کشور باشد؛ اولاً تصویری مبهم و غیرواقعی از دولت و مسئولین در ذهن مردم شکل خواهد گرفت و ثانیاً افراد جامعه دچار غفلت از مسایل کلان و اساسی کشور خواهند شد. این مسئله در تضاد روشن با تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر افزایش بصیرت و آگاهی مردم جامعه است.
3- اختلاط حق و باطل: بیبندوباری در گفتار شرایطی را فراهم میکند که در آن هر رسانه و سخنرانی ممکن است بدون استناد به ادلّهای محکم به موضعگیری بپردازد. این مسئله سبب میشود تا هر سخنی چهره حقانیت به خود گرفته و سخن مقابل آن باطل جلوه کند و این اختلاط حق و باطل است. اختلاط حق و باطل رخنهگاه خوبی برای دشمن است. رهبرمعظم انقلاب در مواردی به این نکته اشاره نمودهاند که مراقب باشیم سخنان و مواضع دشمن از تریبونهای کشور سر در نیاورد. دشمنشناسی که دیگر راهبرد اساسی معظم له خطاب به مردم و مسئولین است میتواند به شدت از سوی بیبندوباری در گفتار در محاق قرار گرفته و ارزش خود را از دست بدهد.
4- هرج و مرج در امور: برمبنای نظریههای زبانشناسی، زبان و گفتار پیوند مستقیمی با عمل دارد تا جایی که حتی عدهای زبان و گفتار را عامل وحدت نظر و عمل میدانند. این مسئله بدین معناست که نوع ادبیات و واژگان به کارگرفته شده در یک زبان مستقیماً رفتار افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. بیبندوباری در گفتار میتوند به هرج و مرج در عمل انجامیده و امورات داخلی یک کشور را مختل کند.
5- رابطه متقابل زبان و قدرت: این مسئله که تا حد زیادی در نتیجه پژوهشهای میشل فوکو مشخص شده است بدین معناست که نوع گفتار و ادبیات رایج در یک جامعه که شامل باورها، اعتقادات و آثار فرهنگی مکتوب آن جامعه است تأثیر مستقیمی در نوع قدرت سیاسی شکل گرفته در آن جامعه دارد و در نقطه مقابل، نوع قدرت سیاسی بر روی زبان و گفتار جامعه تأثیرگذار است. بر این اساس بیبندوباری در گفتار اگر به هرج و مرج در قدرت نینجامد حداقل راههای نیل به قدرت را با خطراتی همچون تبلیغات منفی یک گروه علیه گروه دیگر و تخریب چهرههای سیاسی مواجه ساخته و درگام دیگر سبب تضعیف قدرت سیاسی یک کشور خواهد شد.
مجموعه پیامدهای منفی ذکر شده هر چند در جامعه ایران به سبب وجود ایمان و اعتقادات مذهبی میتواند به حداقل برسد اما حداقل این آثار منفی هم در شرایطی که کشور و نظام اسلامی با تهاجم فرهنگی گسترده مواجه است مسئلهای بسیار ناخوشایند خواهد بود. از این رو باید هشدارهای رهبر معظم انقلاب را که چندی پیش در باب رواج اخلاق بیانصافی در جامعه بیان کرده بودند به همراه تذکرات ایشان در زمینه فضای تبلیغاتی و رسانهای جامعه با جدیت دنبال نمود. و در جهت عملی شدن اوامر و منویات معظم له گام برداشت. تفکر پیرامون اینکه چه کنیم تا از رواج اخلاق بیانصافی در جامعه و بیبندوباری در گفتار پیشگیری نمائیم؛ گام اولیه و مهمی جهت عملی کردن منویات رهبر معظم انقلاب است.
منبع: / سایت خبری / بصیرت ۱۳۸۷/۰۹/۰۲
نظر شما