موضوع : پژوهش | مقاله

نگاهی دوباره به ورزش بانوان

مجله  پیام زن  مهر 1375، شماره 55 

نویسنده : مجید کاشف
20
اشاره:
فعالیتهای بدنی و ورزش در شرایط کنونی در جوامع مختلف دنیا به صورت ضرورتی انکار ناپذیر پذیرفته شده است. محدودیت شرایط مکانی، تراکم بیش از حد جمعیت و متناسب نبودن فضاهای حرکتی با رشد جمعیت، از عوامل محدود کننده فعالیتهای مناسب بدنی است. از طرفی بروز مسائل جدید در روند زندگی و اختصاص زمان قابل توجهی از ساعات روزانه برای انجام امور مربوطه، مجال پرداختن به امر ورزش را کاهش می دهد. طبیعی است ارزشهای انقلاب اسلامی برای زنان و اجرای آن از لحاظ اعتلای معنوی مقام زن، مانع از پرداختن آنان به فعالیتهای ورزشی به شکل غیر اصولی و مغایر با ارزشهای اسلامی در اماکن عمومی خواهد بود. اهمیت تربیت بدنی و ورزش برای رشد جسمی و روانی، الزامی و غیر قابل اجتناب است و با توجه به لزوم گسترش ورزش بین زنان جامعه باید مسؤولان کشوری بویژه مسؤولان تربیت بدنی، گسترش ورزش زنان در دوره های مختلف زندگی را مد نظر قرار داده و برای آن شالوده و طرح نوینی تدارک ببینید که با ارزشهای انقلاب اسلامی سازگار بوده و همخوانی داشته باشد.

ورزش بانوان در گذشته
برای ورزش بانوان در دوران باستان، تاریخ مشخصی نمی توان یافت و ظاهرا چیزی به نام ورزش بانوان موجود نبوده است. در یونان باستان که ورزش به عنوان آیین و رسم مذهبی و اجتماعی در بین مردم رواج داشت و برای نخستین بار هر چهار سال یک بار مسابقات ورزشی به نام المپیک برگزار می شد، زنان در این عرصه حتی برای دیدن مسابقات، ممنوعیت داشتند. نظام برده داری و سیستم طبقاتی در دوره پیشین تنها به زنان اشراف این امتیاز را می داد که در مراسم ورزشی برای تماشا یا انجام مسابقات شرکت کنند و زنان طبقات پایین از این حق محروم بودند. با رشد نظام برده داری و تغییرات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، موقعیت زنان در تمام صحنه ها و از جمله ورزش تغییر کرد. نخستین زنی که سنتهای دوران برده داری را در یونان باستان در هم شکست، زنی به نام «هیپوهریا» بود که مسابقاتی با عنوان «هریا» بدون حضور مردان انجام داد که در آن مسابقات جوایزی از تاج گل و شاخه های زیتون که مظهری از خدایان یونان بود، به برندگان داده می شد. با آغاز قرن بیستم و با تشکیل نخستین مسابقات المپیک نوین، زنان هم در این مسابقات شرکت یافتند. در اولین المپیکی که در عصر جدید برگزار شد، تعداد قلیلی زن شرکت کردند اما سال به سال تعداد زنانی که در این مسابقات شرکت می کردند، افزایش یافت. به عنوان مثال در سال 1279 (1900 میلادی) در المپیک پاریس، تعداد زنان شرکت کننده 6 نفر بودند ولی در المپیک سئول 1367 این تعداد به 2470 نفر زن از 119 کشور رسید و این رقم در المپیک بارسلون 1371 نیز افزایش یافت.

ورزش بانوان دردنیای امروز
امروز زنان جامعه ما در سطوح مختلف و مشاغل گوناگون انجام وظیفه می کنند و این مسؤولیت را به عنوان یک وظیفه دینی، اجتماعی و انسانی خود به شمار می آورند. به علاوه بانوان وظیفه بارداری و تولد نوزاد سالم را نیز دارند که مسؤولیت اجتماعی و انسانی آنها را حساس تر می سازد. بنابراین هیچ توجیهی وجود ندارد که صرفا به دلیل جنسیت، زنان از ورزشهای مختلف منع شوند. برخی عوامل مثبت فرهنگی و نیز تفاوتهای فیزیکی و فیزیولوژیکی زنان با مردان باعث شده تا زنان از این نظر محدودتر از مردان فعالیت داشته باشند. در عین حال عوامل متعددی باعث شده است که این محدودیت ابعاد تازه ای بیابد که از آن جمله اند؛

1ـ نشناختن اهمیت ورزش درساختار جامعه به عنوان یک ابزار فرهنگی و بهداشتی بویژه در بین زنان.

2ـ هماهنگ نبودن رشد جمعیت و توسعه فضاهای ورزشی و حرکتی بویژه برای زنان.

3ـ محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی که از آداب و رسوم غلط و نارساییهای فرهنگی سرچشمه گرفته است.

4ـ تفکر غالبِ در اولویت بودن ورزش مردان نسبت به زنان، همانند بسیاری از زمینه های دیگر در جامعه.

5ـ درگیری اکثریت زنان با مسائل روزمره زندگی، به عنوان یک عامل وقت گیر و بازدارنده بویژه برای زنان شاغل.

6ـ بی توجهی رسانه های جمعی به اشاعه فرهنگ ورزش بین زنان.

7ـ کمبود نیروی انسانی مجرب و آگاه برای هدایت و سوق دادن زنان به سمت فعالیتهای ورزشی.

این عوامل کم و بیش در همه کشورهای جهان با فرهنگهای مختلف رواج دارد. در این رابطه «کریستین ولز» از دانشگاه آریزونا می گوید: «... در فاصله سنین 11 تا 13 سالگی، رشد و بلوغ دختران بسیار سریع تر از پسران است و رشد طولی آنها قبل از پسران متوقف می شود. این بدان معنی است که مجموع دوره رشد پسران، دو سال بیشتر طول می کشد که در نتیجه آن، پسران قد بلندتری پیدا می کنند و دختران از رشد و توسعه عضلانی کمتری برخوردار می شوند. بنابراین اضافه وزن دختران مربوط به ذخایر چربی بدن است، نه وزن بدون چربی. این اختلافات باعث می شود تا پسران نسبت به دختران دارای حجم خون، تعداد گلبولهای قرمز و هموگلوبین بیشتری باشند و دارای قفسه سینه حجیمتر و حفره شکم کوچکتر هستند. در واقع ظرفیت ششها و اندازه قلب پسران با دختران اختلاف دارد. علاوه بر اختلافات فیزیکی و فیزیولوژیکی بین دختران و پسران که می تواند تفاوتهای قابل توجهی در کارکرد عملی اندامهای بدن آنها ایجاد کند، استدلال قوی دیگری نیز می تواند برای بروز این اختلافات مطرح شود که اساس آن را فرهنگ اجتماعی تشکیل می دهد. به دلیل اختلافات فرهنگی بین دو جنس، انتظار می رود که دختران و پسران در میزان پرداختن به ورزش و فعالیت بدنی با هم تفاوت داشته باشند. از آنجا که جامعه پذیرش فعالیت بدنی دختران را به اندازه پسران ندارد، پتانسیل ظرفیت آمادگی بدنی دختران به اندازه پسران رشد نمی یابد.»

بنابراین وجود تفاوتهای متعدد بین زنان و مردان در فرهنگهای مختلف غیر قابل انکار است و جالب تر از همه اینکه در فرهنگهای غربی که زنان ظاهرا از محدودیتهای اجتماعی کمتری برخوردارند، اما در واقع عوامل فرهنگی اجتماعی حاکم بر آنها تفاوتهای مشابهی را بین مردان و زنان ایجاد کرده است.

ورزش بانوان در ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هماهنگ با دگرگون شدن همه شؤون زندگی و حاکم شدن ارزشهای اصیل و اسلامی بر جامعه، زنان نیز از هویت اصلی و با ارزش «زن مسلمان» برخوردار شدند و در اوائل انقلاب شورای ورزشی بانوان، امور ورزشی مربوط به زنان را زیر نظر گرفت.

برای تحقق اهداف تربیت بدنی در راستای دستورات شرع مقدس اسلام، در مورد فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بانوان و به منظور برنامه ریزی و نظارت و ایجاد هماهنگی در فعالیتهای ورزشی بانوان کشور و گسترش آن، تشکیلاتی به نام مدیریت امور ورزش بانوان در اسفندماه 1360 تأسیس شد. این تشکیلات بعدها تا سطح معاونت سازمان تربیت بدنی ارتقاء پیدا کرد و انجمنهای مختلف ورزشی مخصوص بانوان، در سطح معاونت ایجاد شد. جمهوری اسلامی ایران در سال 1370 پایه گذار حرکتی نوین در ورزش بانوان مسلمان شد. چرا که اعتقاد بر این است که، با حفظ شؤون اسلامی می توان در مسابقات ورزشی شرکت کرد و مانع تهاجم فرهنگی غرب به محیط ورزش بانوان مسلمان شد. بنابراین با برگزاری چندین کنگره، با حضور نمایندگان کشورهای اسلامی طرح تشکیلات شورای همبستگی ورزش بانوان کشورهای اسلامی و اساسنامه آن و همچنین طرح برگزاری نخستین دوره بازیهای بانوان کشورهای اسلامی به تصویب رسید. در بهمن ماه 1371 اولین دوره مسابقات ورزشی بانوان کشورهای اسلامی در ایران در هشت رشته بدمینتون، والیبال، بسکتبال، هندبال، تنیس روی میز، تیراندازی، شنا و دوومیدانی با موفقیت چشمگیری برگزار شد. موفقیت ورزش بانوان در برگزاری مسابقات داخلی و بین المللی اگر چه در رشد و پیشرفت ورزش بانوان مسلمان در ایران و جهان مؤثر بوده است، اما نتوانسته در افزایش

توانمندیهای دختران ایرانی در مقایسه با پسران کارآیی داشته باشد. تحقیقات مختلفی در این خصوص انجام گرفته است که همگی گویای این واقعیت هستند که به دلیل محدودیتهای اجتماعی و عوامل دیگر، هنوز دختران ایرانی در سطوح پایین آمادگی بدنی قرار دارند.

در تحقیقی که در سال 1370 از سوی اداره کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش انجام شد، مشخص گردید آمادگی قلبی، تنفسی که از مهمترین قابلیتها در حفظ و ایجاد سلامتی به شمار می رود در دختران با افزایش سن کاهش می یابد؛ به طوری که توانایی یک دختر هفده ساله از یک دختر نه ساله ضعیف تر است. در صورتی که این قابلیت در پسران با افزایش سن بهبود می یابد و سیر صعودی دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که عامل رشد اثرات مثبت بر عملکرد پسران دارد و فعالیتهای بدنی پسران هماهنگ با رشد و آمادگی قلبی، تنفسی آنان است. اما در دختران بر خلاف انتظار آمادگی قلبی، تنفسی با رسیدن به سن بلوغ آنها و بعد از آن کاهش می یابد و فعالیتهای بدنی آنان هماهنگ با رشد و در جهت بهبود آمادگی قلبی، تنفسی دختران نیست. از نظر سطح توانایی در این قابلیت، دختران اختلاف چشمگیری با یکدیگر دارند و فاصله بین دختران با توانایی بالا و دختران ضعیف بسیار زیاد است و این تفاوت فاحش نشان می دهد که تنها عده معدودی از دختران به طور مرتب و منظم ورزش می کنند. در حالی که عده کثیری از دختران از انجام هر گونه فعالیت ورزشی به دور هستند. بدون شک برگزاری مسابقات مخصوص بانوان باعث می شود تا تنها عده معدودی از دختران بتوانند در فعالیتهای ورزشی شرکت کنند و جمع کثیری از آنان به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، از پرداختن به ورزش محروم بمانند.

علل متعددی در این باره وجود دارد که می توان به تغییرات هورمونی و فیزیولوژیکی و افزایش میزان چربی دختران، پس از بلوغ اشاره کرد. اما موقعیتهای خاص روانی، اجتماعی که در جامعه ما در مورد دختران وجود دارد، نیز از عوامل مهم است. این یافته ها همگی مؤید آن است که عامل موقعیتهای اجتماعی دختران ایرانی، بر قابلیتهای آنها تأثیر می گذارد، به طوری که دختران زیر نه سال و نابالغ به راحتی می توانند در کوچه و خیابان به بازی و فعالیت بپردازند در صورتی که طبیعتا دختران بالغ این موقعیت را ندارند و چنین توقعی نیز نمی رود و از آنجایی که فضاها و سالنهای ورزشی مخصوص دختران و زنان بسیار محدود و کم است، لذا امکان شرکت قشر وسیعی از دختران و زنان در فعالیتهای ورزشی وجود ندارد. در نتیجه محدودیت حرکتی و فقر حرکتی در آنان ایجاد شده و باعث نزول عملکرد آنان در اثر کاهش قوای جسمی می شود.

پس از اجرای این تحقیق و انتشار یافته های آن در رسانه ها و مطبوعات، فعالیتهای دامنه داری در ورزش بانوان به اجرا در آمد و توجه مسؤولان نظام بیش از گذشته به این امر معطوف شد و بودجه های تخصیص یافته به یکباره افزایش یافت و ساخت اماکن ورزشی مخصوص بانوان شتاب فزاینده ای گرفت و سالنهای ورزشی موجود، زمان بیشتری را به بانوان اختصاص دادند. بدون شک این فعالیتها اثرات قابل توجهی بر تواناییهای دختران به جا می گذارد و تخصیص بودجه های کلان می تواند جایگاه ورزش بانوان را ارتقا دهد. در تحقیق دیگری که در سال 1372 از سوی تربیت بدنی آموزش و پرورش انجام شد، نتایج قابل توجهی در مورد دختران به دست آمد. در این تحقیق سطح قابلیتهای دختران و پسران ایرانی در طول هفت سال از سال 63 لغایت 70 با یکدیگر و همچنین با دختران و پسران کشورهای خارجی مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در طول هفت سال دختران ایرانی از نظر قابلیتهای جسمانی رشد قابل توجهی داشته اند و به غیر از چند قابلیت اکثر آنها در شرایط بهتری قرار گرفته اند. این نتیجه در مورد پسران بارزتر و برجسته تر بود و پسران بدون استثناء در کلیه قابلیتها رشد قابل توجهی داشته اند. اما در مقایسه با دختران و پسران کشورهای پیشرفته، نتایج نشان داده است که دختران و پسران ایرانی قابلیتهای جسمانی و حرکتی پایین تری دارند. البته با توجه به عوامل مؤثر متعدد در ایجاد قابلیتهای جسمانی نباید انتظار داشت که قابلیتهای دختران و پسران کشورهای مختلف در سطوح یکسان قرار گیرند. این یافته ها نشان می دهد که برنامه ها و فعالیتهای خانه و مدرسه و به طور کلی اجتماع، در مورد آمادگیهای جسمانی و حرکتی دختران مؤثر بوده و در جهت بهبود آنان گام برداشته است و در طول سالها (از 63 تا 70) با توجهات مسؤولان و دست اندرکاران و ایجاد تشکیلات ورزش بانوان، اثرات قابل توجهی به سطح عملکرد دختران به جا گذاشته است، اما هنوز از سطح قابل قبول در مقایسه با کشورهای پیشرفته برخوردار نیستند.

از جنبه های فرهنگی نیز می توان به ورزش بانوان توجه خاص داشت و دیدگاههای جدیدی را در این عرصه جست و جو کرد. در تحقیقی که در سال 1374 از طرف اداره کل تربیت بدنی استان تهران در خصوص بررسی وضعیت ورزش در استان تهران به اجرا در آمد، نتایج تازه ای از وضعیت ورزش بانوان ارائه داده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که دختران در سنین قبل از ازدواج کمتر به باشگاهها برای ورزش کردن روی می آورند ولی پس از ازدواج این امکان را پیدا می کنند که بیشتر در باشگاههای ورزشی به فعالیت بدنی بپردازند. در خصوص پسران این نتایج کاملاً برعکس است. پسران مجرد فرصت بیشتری برای ورزش کردن در باشگاهها دارند، اما با تشکیل خانواده کمتر به این مهم می پردازند. عوامل فرهنگی و محدودیتهای اجتماعی تأثیرات شگرفی در ورزش به جا گذاشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع مردان بیشتر از زنان به ورزش روی می آورند. با توجه به برابری تقریبی تعداد زنان و مردان در جامعه کنونی مردان 8/6 برابر بیشتر از زنان ورزش می کنند. در صورتی که نتایج این تحقیق در با توجه به عوامل مؤثر متعدد در ایجاد قابلیتهای جسمانی نباید انتظار داشت که قابلیتهای دختران و پسران کشورهای مختلف در سطوح یکسان قرار گیرند.

با توجه به برابری تقریبی تعداد زنان و مردان در جامعه کنونی مردان 8/6 برابر بیشتر از زنان ورزش می کنند.

سطح جامعه تعمیم پذیر باشد، تنها 8/12 درصد زنان، قشر ورزشکاران جامعه را تشکیل می دهند و این در حالی است که مردان 2/87 درصد مجموع کل ورزشکاران را به خود اختصاص داده اند. این تفکر که دختران نباید ورزش کنند، هنوز در بسیاری از خانواده ها وجود دارد. نتایج تحقیقاتی که در گذشته انجام شده است، این نظریه را تأیید می کند. ولی برای پسران این محدودیت وجود ندارد. تبلیغاتی که در خصوص اثرات مفید ورزش کردن از طریق رسانه های جمعی شده است هنوز نتوانسته اطمینان لازم را به بسیاری از خانواده ها بدهد. محیط باشگاهها و اماکن ورزشی باید چنان سالم شوند، تا از نقطه نظر فرهنگی مکانی برای ارتقاء دختران باشد تا در صورتی که ممانعت خانواده ها به دلیل عدم اطمینان به این اماکن است، باور آنان تغییر یابد. در صورتی که این مهم به انجام برسد و روی آن تبلیغ شود، می توان امیدوار بود که دختران برای پرداختن به فعالیت در این مکانها محدودیتی نداشته باشند، در حال حاضر مدارس تنها مکان برای دختران دانش آموز جهت پرداختن به ورزش است، که باید ورزش مدارس تقویت شود. از طرف دیگر تشکیلات ورزش بانوان و دست اندرکاران ورزش مدارس باید بیش از گذشته به نحوه فعالیت باشگاهها و کانونهای بانوان نظارت کنند تا از این طریق بتوان زمینه را برای رشد و توسعه ورزش در بین دختران آماده ساخت.به امید آن روز.

منابع مورد استفاده:
1ـ معاونت ورزش بانوان کشور، زن و ورزش (2)، دفتر تحقیقات و آموزش سازمان تربیت بدنی 1373.

2ـ مجموعه مقالات زن و ورزش، نیرو نشاط دفتر چهارم، نشریه پژوهشی اداره کل تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، تابستان 1362.

3ـ رییسی، مصطفی، جایگاه ورزش بانوان در اسلام، شورای همبستگی ورزش بانوان کشورهای اسلامی، 1374.

4ـ فصلنامه ورزش، شماره 20، پاییز 1373، مقاله نگرش علمی به ورزش بانوان از انتشارات دفتر تحقیقات و آموزش سازمان تربیت بدنی.

5ـ کاشف مجید و مجتهدی حسین، اثرات فعالیت بدنی بر کودکان، مجموعه مقالات، از انتشارات اداره کل، تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش 1372.

6ـ کاشف مجید، بررسی اثرات تست سنجش قوای جسمانی بر آمادگی جسمانی و حرکتی دانش آموزان کشور، طرح مصوب شورای تحقیق وزارت آموزش و پروش، 1372.

7ـ کاشف مجید، ارزیابی آمادگی قلبی، تنفسی دانش آموزان دختر و پسر سراسر کشور، طرح مصوب شورای تحقیق وزارت آموزش و پرورش، 1370.

8ـ کاشف مجید، بررسی وضعیت ورزش در استان تهران، اداره کل تربیت بدنی استان تهران، 1374.

نظر شما