ثویه و موقعیت جغرافیایی آن
مجله فرهنگ زیارت فروردین ماه سال 1389 شماره پنج
نویسنده : حسن الحکیم
ترجمه محمدحسین خوشنویس
ثویه
لفظ «ثویه» مؤنث «ثوی» بوده و ثوی به معنای اقامت کردن و مستقّر شدن است. «ثوی بالمکان» به معنای وارد شدن به مکان است و از این رو خانه را «مثوی» نامیده اند و به سرپرست خانه «ام المثوی» گفته میشود. [1]
در قرآن کریم، مشتقّات «ثواء» ذکر شده؛ آیاتی مانند «النّار مثواکم»[2] ؛ یعنی آتش جهنم محل اقامت شماست و «أکرِمی مَثواه»[3]؛ یعنی مقام او (یوسف) را گرامی بدار و آیه «أَلَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثوی للْکافِرین»[4]؛ یعنی آیا این طور نیست که آتش منزل کافران است؟!
در برخی منابع آمده است که ثویه، زندان نعمان بن منذر بوده و او کسانی را که قصد کشتنش را داشتند، زندانی میکرد؛ و گفته شده که ثوی به معنای زندانی شدن است و منطقه ثویه به همین دلیل به این نام معروف شد.[5] ثویه قبرستان شهر کوفه نیز بوده و لغت ثویه به معنای اقامت دائم نیز معنا شده است. مدفون شدن نیز اقامتی است که دائمیتر از آن وجود ندارد.[6]
تلفظ ثویه به دو گونه است: یکی این که مُصغّر باشد و «ثُوَیه» خوانده شود و دیگری به فتح ثاء باشد و «ثَوِیه» خوانده شود و بکری میگوید این قول دقیق تر است.[7]
محدوده جغرافیایی ثویه
در برخی از منابع آمده که ثویه، مخروبه ای در کنار «حیره» بوده است. بکری مینویسد: «ثویه» زندانی در پشت منطقه «حیره» و در نزدیکی شهر کوفه بوده و کسی که در آن جا زندانی میشد، برای همیشه در آن مبحوس میماند.[8]
منابع تاریخی در مشخص کردن محدوده «ثویه» نسبت به شهر کوفه، اختلاف دارند؛ اما از مجموع گفته ها و شنیده ها میتوان به محدوده دقیق ثویه پی برد. «ثویه» بعد از خندق شهر کوفه به طرف شهر نجف اشرف و در امتداد خط مستقیمی که موازی خندق شهر کوفه است، به طرف جنوب، به سمت شهر «حیره» میرسد. در منطقه ثویه شش هزار نفر از مسلمانان در خندق مدفونند.[9] این خندق در ابتدای محدوده ثویه بوده و میان دو شهر نجف و کوفه کشیده شده است و در حال حاضر به خندق «سعده» شناخته میشود و از آن جا که دو منطقه ثویه و غَرِی در بیرون شهر کوفه واقع شده، حقیقت امر برای بسیاری از مورخان مشتبه شده و دو منطقه را یکی شمرده و یا یکی را به جای دیگری گرفته اند؛ در حالی که ثویه در امتداد خط طولی شرق نجف اشرف قرار گرفته و در ادامه به «حیره» که در جنوب شرقی این سرزمین مقدس قرار گرفته، میرسد و به خندق شهر کوفه منتهی میشود. بنابراین ثویه در طرف صحرا و پشت دو شهر کوفه و حیره، در شرق غری و در کنار منطقه حنّانه و مرقد جناب کمیل واقع شده است.
ثویه ناحیه ای بیابانی و وسیع است که قبایل عرب در آن ساکن شده اند. یکی از این قبایل، قبیله معروف «طَی» میباشد.[10] خطیب بغدادی (متوفای ۴۶٣ ق) بین دو منطقه ثویه و غری خلط کرده و شاید علت این اشتباه این باشد که هر دو در پشت شهر کوفه و در کنار یکدیگر قرار دارند. البته ثویه به کوفه نزدیک تر است و به همین جهت خطیب بغدادی نقل کرده که ابوجعفر حضرمی منکر بود قبری که در ورودی کوفه واقع شده، قبر امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) باشد.[11]
سید بن طاووس (متوفای ۶٩٣ ق) میگوید:
زید بن طلحه روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که ایشان در حالی که در «حیره» بودند، به من فرمود: آیا دوست داری به وعده ای که به تو داده بودم، عمل کنم؟ زید بن طلحه عرض کرد: بله یا بن رسول الله. امام (علیه السلام) به همراه فرزندش اسماعیل سوار بر مرکب شدند و با هم حرکت کردیم تا به ثویه رسیدیم. ثویه بین حیره و کوفه قرار گرفته. امام صادق (علیه السلام) و جناب اسماعیل مشغول نماز شدند و من نیز چنین کردم. بعد از نماز، امام صادق (علیه السلام) محل دقیق مضجع شریف امیر مؤمنان علی (علیه السلام) را معین کردند و فرمودند: زمانی که از خانه بیرون آمدید و عبورتان به این منطقه (ثویه) افتاد و به اندازه مسافت پرتاب یک یا دو تیر با نجف فاصله داشتید و بلندیهایی را دیدید، به قبری میرسید که قبر جدّم امیر مؤمنان علی (علیه السلام) است. [12]
این مقدار مسافتی که امام (علیه السلام) بیان فرمودند، بسیار دقیق است؛ چون وقتی انسان به ثویه میرسد و وارد منطقه ای که در حال حاضر به نام «حَنّانه» معروف شده و در بیرون نجف قرار دارد، میشود، بلندیهایی دیده میشود که قبر شریف أمیرمؤمنان در میان آنها واقع شده است. ابن ابی الحدید معتزلی (متوفای ۶۵۶ ق) به اشتباه خطیب بغدادی توجّه کرده و مینویسد:
ابوالغنائم محمد بن علی بن میمون النرسی (متوفای۵١٠ ق) میگوید: سیصد نفر از صحابه در شهر کوفه فوت کردند که قبر کسی از میان ایشان مشخص و مبرز نماند، مگر قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام)؛ چرا که جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) و پدرش محمد بن علی الباقر (علیه السلام) به زیارت این قبر شریف میآمدند که البته هنوز گنبدی بر روی آن وجود نداشت.. . من از تعدادی از ریش سفیدان کوفی که مورد اعتماد بودند، درباره آنچه که خطیب ابوبکر در تاریخش مینویسد که برخی میگویند: این قبری که شیعیان آن را به اشتباه زیارت میکنند و در نزدیکی منطقه غَری وجود دارد، قبر مغیرة بن شعبه است، پرسیدم؛ آن شیوخ در پاسخ گفتند: این سخن صحیح نیست؛ چون قبر مغیره و زیاد هر دو در منطقه «ثویه» کوفه قرار گرفته و این مطلب را آباء و اجدادمان برای ما گفته اند. [13]
محل دفن امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)
أمیرمؤمنان علی (علیه السلام) به فرزندانشان وصیت کردند که در ناحیه غَرِی و بیرون از منطقه ثویه دفن شوند تا قبر شریفش از دست درازی بدخواهان و دشمنان دور بماند؛ زیرا سابقه نداشته که کسی از کوفیان و کوفه نشینان در ناحیه غری دفن شود و رسم بر این بوده که امواتشان را در ثویه دفن میکردند. ثویه در آن زمان بیابانی در بیرون کوفه بود. مرقد امام علی (علیه السلام) در طول دوره حکومت اموی و بخشی از دوره حکومت عباسی مخفی بود. ابن ابی الحدید مینویسد:
از محل دفن علی (علیه السلام) در این منطقه کسی غیر از فرزندان و خواصّ اصحاب ایشان خبر نداشت؛ چون آنها پیکر مطهر امام (علیه السلام) را در هنگام سحرِ بیست ویکم ماه مبارک رمضان از خانه بیرون آوردند و ایشان را در منطقه ای که در گذشته به غری و در حال حاضر به نجف شهرت پیدا کرده، به خاک سپردند.[14]
احتمالاً پیکر أمیرمؤمنان علی (علیه السلام) از منطقه حنّانه در میان غری و ثویه، عبور داده شده و برای لحظاتی در حنّانه بوده و مسجد حنّانه نیز به همین جهت تأسیس شد؛ زیرا مسیر به سوی غَرِی از حنّانه میگذرد. [15]مسجد حنّانه همان مکانی است که حدوداً بیست سال بعد سر مقدس حضرت حسین (علیه السلام) و فرزندان و بستگان و اصحابش، پیش از ورود به شهر کوفه، در این مسجد نهاده شده است.
تحلیل
«جَبّانه» در لغت به معنای بیابان است و در نگارش مانند «حَنّانه» است. منطقه حنّانه بخشی از ثویه و ثویه، بیابانی (جَبّانه) از بیابان های شهر کوفه است و خلط میان این مناطق و محدوده های جغرافیایی آن نیز ممکن است ناشی از تشابه نگارش دو کلمه «حَنّانه» و «جَبّانه» باشد. مسلّم و روشن این است که بیشتر اصحاب و تابعین در ثوبه مدفونند. ابن خلکان مینویسد: در ثویه قبور گروه زیادی از صحابه و غیر ایشان از تابعین وجود دارد.[16]
علامه مجلسی معتقد است که ثویه محل قبور خواصّ و نزدیکان أمیرمؤمنان علی (علیه السلام) است.[17] یکی از این صحابه، «خباب بن ارت» است که بنا بر نقلی، هنگام بازگشت أمیرمؤمنان از جنگ صفین درگذشت و امام (علیه السلام) بر او نماز گزارده و او را بیرون کوفه دفن کرد.[18] صحابی مشهور أمیرمؤمنان جناب «کمیل بن زیاد نخعی» نیز در ثویه مدفون است. از میان قبور صحابه و تابعین در حال حاضر قبری غیر از قبر کمیل مشخص نیست. کمیل همراه با امام (علیه السلام) در جنگ صفین حضور داشت و والی ایشان در منطقه «هیت» بود و بعدها به دستور حجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید.[19] منطقه ثویه و مخصوصاً مرقد کمیل بن زیاد نخعی در سال ١٩١٨ میلادی پایگاه نظامیان انگلیسی به فرماندهی بالفور شده بود که به دنبال کشته شدن حاکم نجف به این منطقه فرستاده شده بودند.[20]
در این سال نظامیان انگلیسی نجف اشرف را در محاصره پنجاه روزه ای قرار دادند که این شهر را از هر جهت و حتی از نظر آب آشامیدنی در مضیقه قرار داد. به این علت بود که جمعیت نهضت اسلامی ده ها نامه به عشایر اطراف نجف نوشتند تا از بیرون نجف محاصره را بشکنند و نظامیان انگلیسی را بیرون کنند. این نامه ها به دست شخصی از خاندان «عوابدی» سپرده شد تا به دست رؤسای عشایر برساند. او که توانسته بود از یکی از دروازه های غربی نجف به نام «ثلمه» از شهر خارج شود، توسط نیروهای انگلیسی دستگیر و به پایگاه ثویه فرستاده شد و تمام نامه هایش ضبط گردید و او را به حال رقت آوری اعدام کردند.[21]
«کاظم بستان چی» و «شعلان تاجیه» نیز به اتهام حرکت انقلابی ضد اشغال گری اعدام شدند و این حادثه دو روز قبل از تنفیذ حکم اعدام گروه یازده نفری فرماندهی انقلاب در نجف اشرف بود.[22] کاظم بستان چی از اهالی اصیل نجف بود که در منطقه «ابی صغیر» علیه اشفاگران انگلیسی حرکتی عظیم به وجود آورد که موجب پیدایش انقلاب اول در نجف اشرف شد.[23]
[1]ابن منظور، لسان العرب، ج ١۴، ص ١٢۵
[2] انعام، آیه ١٢٨.
[3] یوسف، آیه ٢١.
[4] زمر، آیه ٣٢.
[5] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ١، ص ٩۴٠.
[6] زبیدی، تاج العروس، ج ١٠، ص ۶۴.
[7] آیت الله خوئی، البیان، ج ١، ص ١٨٠.
[8] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ٢، ص ۵٠۶.
[9] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ٢، ص ۴٨٢.
[10]ابوالفرج اصفهانی، الأغانی، ج ١٩، ص ١٢٧.
[11] خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج ١، ص ١٣٨.
[12] سید بن طاووس، فرحة الغری، ص ٨٣.
[13] ابن ابیالحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج ٢، ص ۶۴.
[14]همان، ج ١، ص ٣۶۴.
[15] لوئی ماسینیون، خطط الکوفه، ص ۶.
[16] وفیات الاعیان، ج ٢، ص ۵٠۶.
[17] سیدحسین براقی نجفی، تاریخ الکوفه، ص ۶٨.
[18] طبقات ابن سعد، ج ٣، ص ١۶٧.
[19] ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ٢، ص ٢٧٩.
[20]حسن الاسدی، ثورة النجف، ص ٣۵.
[21] همان.
[22] همان، ص ٧٩.
[23] ثورة النجف، ص ٣٣٠.
نظر شما