فنآوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه کشاورزی
پیچیدگی تحولات و متغیرهای انسانی و غیرمنتظره بودن عوامل محیطی واقتصاد جهانی تاثیرگذار بر فعالیتهای کشاورزی از یکسو، و اهمیت راهبردی امنیت غذاییو مقابله با فقر از سوی دیگر، «توسعه کشاورزی» را با چالشهای عمیق و گستردهای روبهروکرده است. روند فزاینده جهانیشدن تجارت محصولات کشاورزی و رقابت گسترده در اینزمینه که چارچوب معادلات بازار را دگرگون ساخته است، تمامی اجزای «صنعت کشاورزی»را دستخوش تحولات اساسی و ساختاری خواهد کرد. تاثیر عوامل زیستمحیطی و تغییراتآب و هوایی نیز که تحولات اساسی را در کشاورزی ایجاد کردهاند، در آینده نزدیک به طورحتمی بیشترین تأثیر مخرب خود را بر فعالیتهای کشاورزی خواهد گذاشت. با عنایت بهدو مؤلفه فوقالذکر، در دهه آینده سیاستگذاران و پژوهشگران عرصه کشاورزی، به رغمعدم آمادگی، با چالشهای فزاینده و غیرقابل پیشبینی روبهرو خواهند بود.
افزایش توان و آمادگی سیاستگذاران، پژوهشگران و دستاندرکاران بخش کشاورزی برای درک پیچیدگیهای فزاینده و ارائه راهحلهای راهبردی نیازمند شناختی «عالمانه» و«بههنگام» از رویدادهای جهانی و دیدگاههای نظری دیگر صاحبنظران است. همچنانکهسرعت چشمگیر روند جهانیشدن، در عرصه بازار یک چالش جدی برای بهرهبرداران بخش کشاورزی است. جهانیشدن در عرصه اطلاعات و اطلاعرسانی نیز یک فرصت طلایی برایپژوهشگران وسیاستگذاران بهمنظور کسب آمادگی وپاسخگویی به چالشهای فوقالذکرفراهم نمودهاست.
اطلاعات در عرصه کشاورزی و توسعه روستایی نه تنها به عنوان یکی از اصلیتریننهادهها و سرمایهها تلقی میگردد، بلکه کاراترین «عامل ارتقای بازده» و اثربخشی دیگر منابعتولید و توسعه به شمار میآید. فنآوری اطلاعات به عنوان بسترساز اطلاعرسانی شاید بزرگترین فرصت برای پژوهشگران و سیاستگذاران بخش کشاورزی محسوب شود.بهرهبرداری از این «فرصت» که نیازمند ابزار، دانش و مهارت است، در شرایط کنونی کشور ما یکی از اساسیترین ضرورتهاست.
هدف اصلی از این مقاله بررسی و ارزیابی تواناییها و آمادگیهای ایران در حرکت بهسوی جامعه اطلاعاتی در بخش کشاورزی و توسعه روستایی است. این مقاله طرح استقرارشبکه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی موسوم به پنداکپ را تشریح میکند که بمنظوربهرهگیری از فنآوری اطلاعات (سختافزاری و نرمافزاری) در فرآیند توسعه کشاورزی وروستایی از سوی نویسنده ارائه گردیده و در حال اجراست. محورهایی که در این مقاله دنبالخواهند شد به این شرح هستند:
- اهمیت فنآوری اطلاعات) (Information Thechnology در تحول نظام دانش کشاورزی Agricultural Knowledge and Information System – AKIS))
- نقش فنآوری اطلاعات در تسریع فرآیند توسعه کشاورزی شامل:
الف. نقش فنآوری اطلاعات در افزایش بازده زیستی تولید;
ب. نقش فنآوری اطلاعات در افزایش بازده اقتصادی تولید.
- ملاحظهها و محدودیتهای کاربرد فنآوری اطلاعات در توسعه کشاورزی وروستایی
- ارائه چارچوب و فرایند اجرایی طرح استقرار شبکه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی(نداک) بمنظور بهرهگیری از فنآوری اطلاعات.
واژههای کلیدی: 1.فنآوری اطلاعات و ارتباطات; و 2. نظام دانش واطلاعات کشاورزی
مقدمه
فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات (information communication technologies)از جدیدترین دستاوردهای علمی بشریاند که بهنظر میرسد تواناییها و قابلیتهای بسیاری را به جامعه انسانی عرضه نمودهاند و انتظارمیرود بتوانند در رفع مشکلات موجود جامعه بشری مفید و موثر باشند. بسیاری در سراسرجهان بر این عقیدهاند که تسریع و تعدیل در فرآیند تبادل دانش و اطلاعات از طریقفنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نقش بسیار کلیدی در دستیابی به توسعه منابع انسانی و توسعه پایدار ایفا خواهند نمود و جامعه مبتنی بر دانش و اطلاعات، به عنوان الگوی توسعه پایدار شناخته میشود.(P.V. Unnikrishnan& E.M. Sreedharan, 2001, Informatio CommunicationTechnologies)
در آستانه هزاره سوم، هنوز توسعه پایدار، امنیت غذایی و مسائل وابسته به آن مهمترینچالشهای جهانی محسوب میشوند که پاسخی امیدوارکننده به آنها داده نشده است ونوآوریهای فنشناختی در عرصه اطلاعات میبایست بهکار گرفته شوند تا بتوانند در اینعرصهها نیز اثربخشی و کارایی مطلوب داشته باشند.
در این مقاله ضمن بررسی مختصر مهمترین چالشها و مسائل جهانی و ملی توسعهکشاورزی و روستایی، سعی شده است تا جایگاه مدیریت دانش و اطلاعات بهعنوان یکفرصت در مواجهه با این مسائل تبیین شود. همچنین قابلیتهایی که فنآوریهای اطلاعاتی وارتباطی میتوانند به برنامههای توسعه کشاورزی و روستایی ببخشند و راهحلهای موجودبرای افزایش کارایی بخش کشاورزی و نحوه کاربرد این فنآوریها نیز مورد بحث قرارگرفتهاند. در این زمینه، ضمن ارائه برخی تجربههای عملی کشورهای در حال توسعه در موردکاربرد فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، چهارچوبهای مفهومی و ساختاری طرح شبکهنظام دانش و اطلاعات کشاورزی (نداک) که جهت اجرا در قالب طرح تکفا توسط نگارنده درسطح وزارت جهاد کشاورزی ارائه شده و در مراحل مقدماتی اجراست، نیز آورده شدهاست.
در پایان نیز برخی ملاحظهها و ضرورتهای قابل توجه در زمینه کاربری فنآوریهایاطلاعاتی در توسعه کشاورزی و روستایی مطرح گردیدهاند.
چالشهای بخش کشاورزی در آستانه هزاره سوم
توسعه کشاورزی از مهمترین اولویتها در برنامههای توسعه ملی کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. علی رغم چندین دهه فعالیتهای گوناگون در این زمینه، اختلاف بینکشورهای در حال توسعه و توسعهنیافته به جز موارد معدود، بیشتر شده است. از سوی دیگر،حتی در درون کشورهای توسعهیافته نیز ناهمگنی در زمینه رفاه و درآمد و ابعاد گوناگونپیشرفت وجود دارد و حاشیهنشینی یک معضل اساسی محسوب میشود. اعمال سیاستهایمبتنی بر رشد اقتصادی، نوسازی صنعتی، انتقال فنآوری، تاکید بر افزایش تولید و صادراتمنجر به پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و بهطورکلی ناپایداری بخشکشاورزی در بسیاری از کشورها گردیدهاند. رشد فزاینده واردات موادغذایی در اغلب کشورهای جهان سوم ابعادی نگرانکننده پیدا کرده است. با مطالعه این شرایط عمدهترین چالشهایی را مطرح میسازیم که بخش کشاورزی را در حال حاضر و در آینده تحت تاثیر قرار میدهند:
1.جهانیشدن اقتصاد و نظامهای تولید
جهانیشدن و گستردگی وابستگیهای اقتصادی در سراسر جهان باعث شده است کهتصمیمگیری فعالیتهای زراعی نه تنها در سطح ملی، بلکه حتی در سطح یک مزرعه نیز متاثراز تحولات و تغییرات اقتصاد جهانی و روندهای آن باشد. این مسئله فشار زیادی به مجموعهبخش کشاورزی (اعم از سیاستگذاران، محققان، کارکنان ترویج و توسعه و بهرهبرداران )وارد میکند و حجم قابل توجهی از منابع موجود را به خود اختصاص میدهد. علاوه براقتصاد، نظامهای تولید نیز به مقدار زیادی متاثر از پدیده جهانیشدن هستند. الگوها، روشهاو استانداردهای کیفی و کمی، همگی در معیار وسیعی مورد سنجش قرار میگیرند و تقاضا و کشش بازار براساس آنها تعیین میشود و تولیدکنندگان نیز میبایست به نحوی در اینچهارچوبهای پویا فعالیت نمایند. با توجه به روند متغیر این الگوها، نظامهای تولیدیکشاورزی لزوما میبایست انعطافپذیری زیادی جهت تطبیق و پذیرش آنها داشته باشند. ازسوی دیگر، پدیده جهانیشدن فرصتهایی را نیز در اختیار بخش کشاورزی قرار میدهد کهدریافت و استفاده از آنها جهت پایداری در رقابتهای حال و آینده ضروریاند.
2.گذشته از صدمههای ناشی از تخریب محیط زیست بر حیات انسانی، از دیگر پیامدهایناشی از تخریب منابع طبیعی در اثر بکارگیری الگوهای نامناسب تولیدی، میتوان بهناپایداری نظامهای تولید و بهرهبرداری کشاورزی و از بین رفتن منابع پایه و در نتیجه تحدیدامکانات تولیدی اشاره نمود. در این شرایط، از طرفی منابع اولیه و پایه تحت فشارند تا هدفحداکثر تولید محقق گردند و از طرفی، دولتها و دستگاههای سیاستگذار مصمم هستند تانظام بهرهبرداری را به سمت توسعه پایدار و تولید بهینه سوق دهند و این امر مستلزم پیامدهایی چون کمشدن مقطعی درآمد، استفاده از دانش و فنآوریهای پیچیدهتر و پیشرفتهتر و افزایش سطح دانش تولیدکنندگان است. همچنین، محصولات کشاورزی تولیدشده در کشاورزی مدرن مبتنی بر روشهای انقلاب سبز، منشاء بسیاری از مشکلات برای سلامتی انسان هستند که تداوم تولید به این شیوه را غیرممکن ساخته است. کاهش اینبحرانها و مشکلات مستلزم سرمایهگذاریهای بیشتر و اتخاذ رهیافتهای نوینی از سویبخش کشاورزی است.
3. فقر و امنیت غذایی
در آستانه هزاره سوم کماکان فقر غذایی اصلیترین چالش مرتبط با بخش کشاورزیاست. جمعیت رو به رشد جهان نیاز روزافزونی به غذا دارد. طبق برآوردها، جمعیت جهان درسال 2025 به حدود 8 میلیارد نفر میرسد، و هماکنون نیز بیش از 800 میلیون نفر در سراسرجهان از گرسنگی مزمن، و حدود دو میلیارد نفر از سوءتغذیه رنج میبرند. رفع نیازهایغذایی این جمعیت منجر به فشار روزافزون به منابع طبیعی پایه و نیز به نظامهای کشاورزی درجهت افزایش هرچه بیشتر تولید میگردد. از طرفی نظامهای تولیدی فعلی نیز پایدار نیستند ولذا بحران امنیت غذایی از مهمترین چالشهای بشری در آستانه هزاره جدید است.
فرصتهای مقابله با بحرانها
اگرچه این چالشها و بحرانها ، موانعی جدی در برابر توسعه محسوب میشوند، اماتحولات همهجانبه جهانی، فرصتها و امکاناتی را نیز در اختیار قرار دادهاند. فرصتهای بهوجود آمده در سایه تحولات علمی و فن شناختی در نیم قرن اخیر را میتوان به عنوانفنآوریهای به وجود آمده در ابزار و مواد، به توان و قدرت دستکاری انسان در مواد; ژن;و اطلاعات خلاصه نمود. در بخش اول میتوان به فنآوریهای مکانیکی، شیمیایی (شاملماشینآلات، سموم، آفت کشها و انواع مواد مغذی و کودها) اشاره کرد و در گروه دوم،فنآوری زیستی (بیوتکنولوژی) میتواند منشأ تحولات جدی در بهرهوری تولید و بازدهزیست شناسانه قرار گیرد. گروه سوم، شامل توانمندی انسان در مهندسی و مدیریت اطلاعاتاست که به فن آوری اطلاعات و ارتباطات مشهور است. بیشترین تأکید این مقاله در تشریحو توصیف نقش فنآوری ارتباطات به عنوان یک فرصت جهت مواجهه با چالشهای نوین ومشکلات دیرینه بخش کشاورزی است. یکی از مهمترین ابزارها و فرصتهای موجود،فنآوریهای ارتباطی است که میتواند در پر کردن شکاف فزاینده اطلاعات، دانش و توسعه،نقشی اساسی ایفا نماید. فنآوریهای مزبور ظرفیتهای فراوانی برای کشورهای در حالتوسعه جهت دستیابی به توسعه پایدار ایجاد نمودهاند.
اختلاف توسعهیافتگی پدیدهای است که ابعاد گوناگونی دارد مانند اختلاف درآمدی،شکاف اطلاعاتی (موسوم به شکاف دیجیتال)، عدم دسترسی و محرومیت نسبی ، و به اینترتیب بین جوامع، مناطق و افراد، تمایز و شکاف ایجاد کرده است. فنآوری اطلاعات بهعلت نرخ بالای سرعت گسترش، هزینه نسبی پایین، قابلیت فراگیر و قابلیت ارتباطات دوسویه میتواند در رفع مشکلات ناشی از دانش و اطلاعات و نیز عدم دسترسی تاثیر قابل توجهیداشته باشد. گسترش روزافزون اینترنت و ارتباطات ماهوارهای این امکان را به وجود آوردهاست که نواحی روستایی دورافتاده نیز بتوانند با هزینه مناسبی در دسترس قرار گیرند. به این ترتیب، در جهت انجام فعالیتهای توسعه که رسانش دانش و اطلاعات اساس آنها را تشکیلمیدهند، زمینه مناسبی فراهم آورده شده است.
چالشهای مذکور و بسیاری موانع دیگر لزوم اتخاذ راهکارهای گزینهای در جهت افزایشکارایی و بهرهوری و بهینهسازی فرآیندهای تولید کشاورزی و در مقیاس کلان، تحقق توسعهکشاورزی و روستایی را اجتنابناپذیر کردهاند. امروز، با گذار از نگرش خطی و رفتارگرایانه نسبت به مقوله توسعه و دیدگاه سیستمی به نظام تولید کشاورزی بهعنوان یک کل نگریستهمیشود و با توجه به رشد نهادهها و امکانات مورد نیاز و در راستای تحولات جهانی مرتبط،رشد فنآوری مفهوم جامعتری را، در قالب توسعه کمی و کیفی دانش و اطلاعات به عنوان محور فعالیتهای توسعه، شامل گردیده است. در واقع، ارزش یافتن اطلاعات در کلیه فعالیتهای اقتصادی، از جمله بخش کشاورزی به عنوان یک ابزار کارآمد به منظور تحققاهداف تحققنیافته عصر صنعتی تلقی میشود. به این لحاظ، در دیدگاههای نوین، فرآیند توسعه کشاورزی در قالب سیستمی بهنام نظام دانش و اطلاعات کشاورزی تعریف و شناساییمیشود.
نظام دانش و اطلاعات کشاورزی، عامل توسعه کشاورزی
نظام دانش و اطلاعات کشاورزی (نداک) نظامی است که اجزای آن شامل مراکز ومجموعههای تولید، فرآیند (پردازش)، انتقال و کاربرد اطلاعات و دانش کشاورزی بوده واین اجزاء در جهت افزایش محتوای دانش بخش کشاورزی و در نهایت توسعه کشاورزی درتعامل و ارتباط هستند:
1 . تولیدکنندگان اطلاعات (مانند مراکز پژوهشی، سیاست گذاری);
2 . پردازشگرانوانتقالدهندگان اطلاعات (مانندنهادهای ترویجی وسرویسهایخدماتکشاورزیو روستایی); و
3 . کاربران اطلاعات (بهرهبرداران کشاورزی)
اجزا سهگانه مذکور در واقع عناصر اساسی هستند و به تناسب سطح پیشرفتگی بخش کشاورزی، خردهنظامها، ساز و کارها و عناصر فراوان دیگر، در این نظام دخیلاند. با بررسیوضعیت نظام مذکور در کشورهای مختلف میتوان دریافت که توسعه کشاورزی رابطهای معنیدار و علت معلولی با توسعهیافتگی نظام مذکور دارد. از دیدگاه نظام دانش و اطلاعات،این موارد مهمترین حوزههای فعالیت و در عین حال مشکلات توسعه کشاورزی و روستاییمحسوب میشوند:
1.کارایی در تولید دانش و اطلاعات
دانش، مجموعهای از اطلاعاتی است که به نحوی سازماندهی شدهاند تا یادگیری را تحقق بخشند (Johnson,G.A. 1997, Undrestanding the Role of Data, Information,Knowledge and Wisdom in Site - Specific Management, Proc. North Cent.Weed Sci. Soc.52: 175. Invited Talk) و مشتمل بر اطلاعات، ارزشها، تجربهها و قواعد ذهنیاست.( Saadan , Kamarudin,2001, Conceptual Framework for the Development ofKnowledge Management System in Agricultural Research and Development,Asia Pacific Advanced Network Conference , Malaysia) تولید دانش شاملتمام فعالیتهایی است که طی آن دانش در اثر تعامل فعال بین فرد و محیط او انجام میشود.در تولید دانش فعالیتها و فرآیندهایی چون اکتساب، ابداع، تجزیه، ترکیب و غیره انجاممیگیرند. دانش و اطلاعات موردنیاز بهرهبرداران در بخش کشاورزی را میتوان به سه گروهطبقهبندی کرد:
الف. اطلاعات و دانش فنی که شامل اخبار و اطلاعات و دانش بکارگیری روشها وابزار در مراحل مختلف تولید است و عموما برای کاربران و بهرهبرداران زراعی کاربرددارد;
ب. اطلاعات مدیریتی، شامل اطلاعات مدیریتی، تصمیمسازی و سیاستهای بخش کهبرای مدیران، مراکز دستاندرکار توسعه و برنامهریزی دولتی و خصوصی کاربرد دارد; و
پ. اطلاعات اقتصادی، که مربوط به امور بازرگانی و تجاری چون قیمتها، نوسانها وروندهای آنها و صادرات و واردات است که برای کاربران زراعی، موسسههای تجاری،واسطهها و مصرفکنندگان محصولات کشاورزی ارزشمند است.
کارآیی تولید دانش ناظر بر مواردی چون کیفیت دانش و اطلاعات تولیدی، قابلیت کاربردو سازماندهی آنها برای کاربرد توسط مخاطبان مختلف (مخاطبمداری) است و دانش واطلاعات مطلوب در کشاورزی نوعا قالب و محتوای مسئله محور هستند که به معنی محوریتمسائل و مشکلات واحد تولیدی و تولیدکننده است. کلیه موارد فوق میبایست در فرآیند تولید و تبدیل دانش مورد نظر قرار گیرند و سازوکارها و مجموعههای متولی تولید وپردازش دانش، نگرشی تخصصی نسبت به مقولههای مذکور داشته باشند.
2. دسترسی به اطلاعات و دانش
نابرابری در دسترسی به دانش و اطلاعات موجود حاکی از عدم رسانش یکنواخت وعادلانه آنها به کلیه صاحبان منافع است و در مواردی میتوان از نوعی رانت اطلاعاتی سخن گفت که به ناموزونی هرچه بیشتر توسعه کشاورزی در اقشار یا مناطق مختلف دامن میزند.
3. زیرساختهای ارتباطی
وجود زیرساختهای مخابراتی، شبکهای و پوششهای رسانهای و نیز هزینه کاربری آنهابرای جوامع روستایی و کشاورزی یکی از مسائلی است که در سیاستگذاری برای ایجاد شبکههای دانش و اطلاعات میبایست مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد که بسیاری از زیرساختهای موجود در جهت کاربرد بخشهای صنعت و خدمات طراحی شدهاند ولذامیبایست در سیاستهای کلان ملی برای زمینهسازی ارتباطات نواحی روستایی دورافتاده(مانند دسترسی به اینترنت) اقدامات اساسی صورت گیرد.
4. رسانهها، مجراها و روشهای رسانشی
این موارد ناظر بر وجود یک الگو و عزم همگانی از سوی متولیان رسانهای کشور وطراحان محیطهای مزبور در زمینه توسعه کشاورزی و روستاییاند. جامعه روستایی وکشاورزی (همانند سایر جوامع بشری) دارای الگوها، مجراها و سلسلهمراتب خاص دریافتاطلاعات است. بدون شک، کارکرد و اثربخشی رسانهها در جوامع مختلف متفاوت استولذا در رسانش اطلاعات میبایست این تفاوتها درنظر گرفته شوند.
توسعه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی
با توجه به موارد مطرحشده، نقش و جایگاه فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در توسعهنظام دانش از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است. از آنجا که تبادل دانش مهمترین فرآینددرونی این نظام محسوب میشود، فنآوریهای مذکور نیز جایگاه کلیدی در توسعه آندارند. مهمترین کاربردهای فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات در توسعه کشاورزی و روستایی به این قرارند:
1.فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بهعنوان ابزار ارتقاء بهرهوری کشاورزی
این فنآوریها میتوانند ابزاری مهم در توانمندسازی افراد و جوامع باشند و با افزایشتعامل بین افراد و جوامع موجب کسب اطلاعات ارزشمند توسط صاحبان منافع شوند و به اینترتیب کارایی فعالیت و بازدهی آنها افزایش یابد. هماکنون بهسبب همین تعاملها، نوعیحالت گذار از تمایل به داشتن حداکثر اطلاعات (نزد افراد و سازمانها) بهسوی کسب وکاربرد اطلاعات درست و به موقع مشاهده میشود. فنآوریهای اطلاعاتی میتوانند افرادمحروم و دور از دسترس (کشاورزان خردهپا، جوامع روستایی و حاشیهنشینهای شهری) رادر تمام کشورها، اعم از پیشرفته و توسعهنیافته ، بهطور نسبتا یکسانی تحت پوشش قرار دهند. بهطورکلی میتوان گفت که این فنآوریها میتوانند توانمندی مخاطبان برنامههای توسعه را در چهار حیطه بهبود بخشند:
الف. دسترسی به خدمات پایه (مانند آموزش، بهداشت);
ب . بهبود مشارکت اجتماعی و سیاسی (از طریق تماس و تعامل بین افراد و گروهها درمناطق مختلف)
پ. پشتیبانی از فعالیتهای اقتصادی; و
ت. بهبود دسترسی به خدمات اعتباری.
در کلیه زمینههای فوق تجربههای قابل توجهی در کشورهای مختلف وجود دارند که دراین مقاله به برخی از آنها اشاره میشود.
2.نقش فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات در افزایش بازده زیست شناسانه تولید
علیرغم تلاشهای زیادی که در سالهای گذشته در زمینه نشر و انتقال دانش کشاورزی به بهرهبرداران آن صورت گرفته است، حجم زیادی از دانش و اطلاعات هنوز دور از دسترسبسیاری از افراد قرار دارد. علت این است که اطلاعات به تنهایی مفید نیست، مگر اینکه بخشخاصی از آن سازمان یافته و از طریق رابطه بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آن و برایدستیابی به اهداف خاصی مورد تجزیه و تحلیل و در نهایت کاربرد قرار گیرد. ناموزونی در میزان عملکرد محصولات در بین کشاورزان نمونه بارزی از عدم توازن در رسانش اطلاعات مدیریت مزرعه است. از طریق رساندن اطلاعات فنی برای تمامی بهرهبرداران کشاورزیمیتوان امکان کاربرد توصیههای فنی و فنآوریهای زراعی را در بین تعداد بیشتری ازآنها ایجاد نمود. مهمترین محورهای اطلاعاتی در این زمینه عبارتاند از:
الف. اطلاعات فنی و مهارتهای تولیدی بهتر و کارآمدتر برای انجام امور مزرعه (واحدبهرهبرداری);
ب. اطلاعات در زمینه عوامل خطرساز (ریسک)، کاهش مخاطره (ریسک) و ضایعاتتولیدی; و
پ. اطلاعات پیشبینیهای اقلیمی (آب و هوا) و تنشهای محیطی.
3. نقش فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در افزایش بازده اقتصادی تولید
یکی از بارزترین نوع اطلاعات مفید در توسعه کشاورزی اطلاعات بازار و قیمتهاست.قیمتها از مهمترین عوامل محرک تولید کشاورزی است و تفاوت قابل توجه بین قیمتمحصول در مزرعه و در بازار مصرف میتواند از طریق اطلاعرسانی به موقع در زمینهقیمتها و عرضه و تقاضا و کشش بازار به نحو مطلوبی کاهش یابد. براساس برخی مطالعات، تجارت الکترونی (e-commerce) میتواند با کنارگذاشتن برخی واسطهها، درآمد تولیدکنندگان فقیر را ازطریق ارائه قیمتهای نهایی گاه تا 10 برابر درآمد معمول آنها افزایش دهد (Simon, Cecchini & Talat shah, Infromation & Communications Technologyas a Tool for Empowerment World Bank Empowerment Source Book, 2002). فنآوریهایارتباطات و اطلاعات میتوانند، از طریق مرتبطساختن کشاورزان با بازارها، فعالیتهایاقتصادی افراد دور از دسترس را بهبود بخشند و کسب و کار در نواحی روستایی توسعهنیافتهرا رونق بیشتری بدهند.
قیمت نهادههای مصرفی مزرعه (مانند کود، سم و بذر) و نیز قیمتهای ماشینآلات وادوات و همچنین استانداردهای کمی و کیفی محصولات، قوانین صادرات و واردات و نظیرآنها نیز اطلاعات مهمی هستند که میبایست بهروز در اختیار بهرهبرداران کشاورزی قرارگیرند.
نگاهی به چند تجربه
مروری بر تجربههای برخی کشورهای در حال توسعه در بهکارگیری فنآوری ارتباطات درتوسعه روستایی و کشاورزی نشان میدهد که استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی تقریبا درتمامی این کشورها، به تناسب تواناییهای آنها، مور توجه است. در این زمینه نمونههایبسیاری از اقدامها و سیاستهای کلان، مانند راهبردهای ملی توسعه این فنآوریها وجوددارند و در عین حال ابداعات و ابتکارها و برنامههای خاصی نیز به صورت زیرمجموعه سیاستگذاریهای کلان انجام گرفتهاند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
در کشور هند، در جهت همگانیسازی دسترسی به اطلاعات شبکهای، رایانههای کوچکی تحت عنوان سیمپوتر Simple , Inexpensive , Multilangual Computer – Simpoter))
ساخته شدهاند. این رایانهها جهت استفاده افراد بیسواد و کمسواد واستفاده اشتراکی در محیطهای روستایی طراحی شدهاند. نرمافزارهای آنها به زبان محلیاست و کاربرد خوبی در جهت رسانش اطلاعات و کاربری توسط افراد از خود نشان داده اند.در سریلانکا، تحت یک برنامه مشترک یونسکو و دولت، از رادیو به عنوان رابط بین مردم واینترنت استفاده میشود. در این فعالیت، علاوه بر کسب اطلاعات از شبکههای مختلف و پخش آنها برای افرادی که زبان انگلیسی نمیدانند، اطلاعات درخواستی افراد نیز تهیه وارائه میشوند. همچنین، یک بانک اطلاعات روستایی نیز از کلیه اطلاعات درخواستی تهیهمیشود و به طرق مختلف در اختیار افراد قرار میگیرد. در برزیل، کمیته دموکراسی در فنآوری اطلاعات (Committee for Democracy in Information Technology) دورههای آموزش رایانه برای حاشیهنشینها (به ویژه در شهرها) برگزارمینماید و هدف از اینکار توانمندسازی افراد و جوامع دورافتاده اطلاعاتی است. اندیشهاصلی آن این است که آموزش رایانه میتواند فرصتهای حضور در بازار کار را برای افرادبیشتر نماید و به پیشبرد برابری اجتماعی و دموکراسی کمک کند.
در هند، تحت برنامه «گیان دوت» (Gyndoot) شبکهای رایانهای به وسیله دولت ایجاد شده است که ازطریق آن روستائیان میتوانند با صرف هزینه و وقت اندک به مدارک، اطلاعات، اسناد و قوانین دولتی دسترسی پیدا کنند. هزینه کاربری (استفاده) توسط روستائیان و از طریقواسطههایی پرداخت میشود که کیوسکهای دریافت اطلاعات را اداره میکنند.
در بنگلادش، پروژه گرامین فون (Grameen Phone) خدمات استفاده تجاری از تلفن همراه در نواحیروستایی است که عمدتا بوسیله زنان روستایی برای دریافت کمکها و توصیههای پزشکی،و اطلاع از قیمتهای محصولات در نواحی شهری بهکار میرود. نتایج این پروژه بسیارموفقیتآمیز بوده است و بعنوان نمونه پس از اجرای آن، قیمت فروش محصولات توسط روستاییان در روستاهای تحت پوشش بیش از گذشته بوده است، چرا که روستائیان اطلاعاتبیشتری از بازار و قیمتها داشتهاند. تعاونی ملی توسعه لبنیات در هند که یکی از بزرگترین تعاونیها در جهان است، روزانه به حدود 600 هزار خانوار خدمت میدهد. این محصولات(شیر) از 96000 روستا در 285 ناحیه جمعآوری میشوند. نظام رایانهای مورد کاربرد دراین تعاونی میتواند به سرعت و در محل، امور خرید، آزمون محتوای چربی شیر، صدورصورتحساب و بهطور کلی مدیریت امر خرید، جمعآوری، حسابداری و توزیع را انجامدهد. (Simon , Cecchini & Talat Shah, Information & CommunicationsTechnology as a Tool for Empowerment World Bank Empowerment SourceBook, 2002)
سیاست ملی کشاورزی در کشور مالزی (برنامه 2010ـ1998) در جهت مواجهه مطلوببا چالشهای توسعه کشاورزی و روستایی،براساس رهیافت مدیریت دانش پایهریزی شدهاست. این سیاست به منظور بهبود مدیریت کارشناسانه امور کشاورزی، به بهرهوری بیشتر،جلوگیری از دوبارهکاریها، کاربرد بهتر منابع موجود، تشویق به استفاده از بهترین روشهایموجود در تولید، بهبود سرویسدهی به جوامع کشاورزی و در عین حال درک و کسب بهترنیازهای محیطهای کشاورزی و روستایی اتخاذ شده است. (Saadan, Kamarudin. 2001.Conceptual Framework for the Development ofKnowledge Management System in Agricutural Research and Development .Asia Pacific Advanced Network Conference, Malaysia)
در مصر، استفاده از نظامهای خبره (Expert Systems) رایانهای به منظور گسترش دانش و اطلاعاتمدیریتی (فنی و اقتصادی) مزرعه، توسط بهرهبرداران به میزان زیادی گسترش یافته است. دراین نظام کلیه اطلاعات لازم برای مدیریت مزرعه درباره محصولات و شرایط مختلف جمعآوری میشوند و در نرمافزارهایی که براساس نظامهای هوشمند طراحی شدهاند، دراختیار مصرفکنندگان آنها قرار میگیرند.
در ایران نیز تجربههایی در زمینه نظامهای تلفنی پاسخگو (در استان اصفهان و نیز موسسهتحقیقات خاک وآب) و نیز نظامهای شبکهای مبادله اطلاعات براساس پایگاههای اینترنتیدر برخی استانها وجود دارد که تلفیق آنها نیز در قالب طرح نداک، مورد نظر است.
شبکه نظام دانش و اطلاعات کشاورزی(طرح نداک)
توسعه بخش کشاورزی، وابسته به توسعه نظام دانش و اطلاعات آن و کیفیت و کمیتجریان دانش و اطلاعات نیز شاخص اصلی توسعه نظام مذکور است. به این ترتیب، به نظر میرسد که فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات میتوانند با توجه به ویژگیهای متمایزکننده خود در توسعه این نظام نقش اساسی داشته باشند. این ویژگیها عبارتاند از:
1.تسهیل دسترسی به اطلاعات (سرعت بیشتر و هزینه نسبی پایین); و
2. دو سویه بودن جریان اطلاعات (تمایز اصلی با رسانههای متعارف).
به این ترتیب، میتوان جریان اطلاعاتی درون این نظام را با کیفیت و کمیت بسیاربیشتری نسبت به گذشته مدیریت کرد. به منظور تحقق این امر و کاربردی نمودن آن درسطوح میدانی ، طرح اجرایی شبکه نظام دانش و اطلاعات در معاونت ترویج و نظامبهرهبرداری وزارت جهاد کشاورزی تهیه و به مرحله اجرا گذاشته شده است. در این طرح،درنظر است با استفاده از فن آوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، روابط منظم بین اجزای توسعهبخش شامل مراکز تولید، پردازش، انتقال و کاربرد اطلاعات ایجاد شود.
اهداف کلی اجرای این طرح عبارتاند از:
1.تحکیم و توسعه روابط درونی اجزای نظام دانش و اطلاعات و افزایش کیفیت تولیددانش و اطلاعات; 2. زمینهسازی برای مدیریت دانش در بخش کشاورزی و توسعه روستایی;3. رسانش مطلوب وبه هنگام اطلاعات به واحدهای تولیدی وبهرهبرداران بهمنظور ایجادامکان برنامهریزی مطلوب تولید وانعکاس مشکلات وپرسشهای بهرهبرداران به دیگراجزاء(تعاملدوسویه فراگیر در بخش); و 4. بهبود کیفیت فعالیتهای پژوهشی از طریق ارتباط باکارکنان میدانی و کشاورزان.
فعالیتها و جریان اطلاعات و ارتباطات
1.طبقهبندی و تعیین صاحبان منافع شبکه شامل: کشاورزان تجاری; کارکنان میدانیترویج (بخش کشاورزی); بهرهبرداران کوچک مقیاس; مدیران و سیاستگذاران; مراکزپژوهشی ملی و منطقهای; و تشکلهای کشاورزان که کاربران نهایی شبکه بهرهبردارانکشاورزی هستند و بیش از 3/2 میلیون نفرند; 2. جمعبندی و سازماندهی اطلاعات موجود،طبقهبندی به تفکیک موضوع، مخاطب و اولویتها; 3. شناسایی و ایجاد ارتباط منظم بامراکز تولید دانش و اطلاعات; 4. بررسی نظامهای تولید و بهرهبرداری، مسائل و مشکلات ومحدودیتهای تولید و تهیه دستورالعملهای فعالیتهایپژوهشی; 5. ایجاد پوشش ارتباطیبرای 2200 مرکز ترویجی در سطح کشور (در 29 استان); 6ـ ارتباط با ایستگاهها و مراکزتحقیقات استانی; 7ـ ارتباط با شبکهها و منابع اطلاعات جهانی.
روشها و رسانهها و برنامهها:
ـ گسترش امکانات کاربرد اینترنت (و خدمات وابسته مانند پست الکترونی، گردهماییهاو غیره);
ـ تهیه و سازماندهی بانکهای اطلاعاتی (در سه سطح مدیریتی ، اطلاعات فنی واقتصادی);
ـ آموزش از راه دور (بهویژه برای کارشناسان و مجریان و کارکنان ترویج در سطحکشور); کاربرد نرمافزارهای مدیریت مزرعه; اطلاعرسانی در مورد پیشبینیهای اقلیمی،خشکسالی و تغییرات جوی; گسترش تجارت الکترونی در کشاورزی; کاربردیسازیاستفاده از نظامهای اطلاعات جغرافیایی (geographical information Systems - GIS; گسترش مزرعه داری الکترونی (E- farming);کاربردیسازی اطلاعات بهدستآمده از سیستمهای سنجش از راه دور;استفاده از نشریات الکترونی.
همچنین ،فعالیتهای مزبور میتوانند در تلفیق با سایر رسانههای جمعی و انبوهی و نیزرسانههای چاپی و همچنین بهبود کارایی روشهای آموزشی ترویج (آموزشهای رو در رو،کارگاههای آموزشی، بازدیدها و غیره) بهکار گرفته شوند.
فنآوریهای ارتباطات و اطلاعات; بیمها و امیدها
فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی اگرچه به عنوان دستاوردهای مهم بشری قلمدادشدهاند، اما کاربرد آنها با ملاحظهها و تردیدهایی نیز همراه است که میبایست مورد توجهقرار گیرند. ورود به عصر اطلاعات به معنی تکامل ابزاری و نگرشی انسان نسبت به محیطاست و لزوما به معنی رفع مشکلات اساسی و چالشها نیست. به عبارت سادهتر، اگرچه ما میتوانیم با استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و بهطورکلی اطلاعات و دانش توانمندی بیشتری به جوامع ارائه نماییم، اما همانگونه که در گزارش توسعه انسانی 1999 آمده است،اطلاعات تنها یکی از نیازهای جوامع است. پست الکترونی نمیتواند جایگزین واکسن شود وآنتنهای ماهوارهای آب آشامیدنی سالم تهیه نمیکنند. این گفته ناظر بر توجه به انتخاب، برد،دامنه و کاربرد این فنآوریهاست .
از سوی دیگر، مزیتهای عصر صنعتی عمدتا متوجه بخشهای صنعت و خدمات است وحتی طراحی و تکوین این فنآوریها نیز در نهایت به نفع این بخشها صورت گرفته است. بهنظر میرسد که در عصر ارتباطات و در جهت مواجهه با بسیاری از چالشهای جهانی،میبایست حساسیت بیشتری در نحوه طراحی و اولویتبخشی به کاربرد فنآوریهای نوینصورت پذیرد.
همچنین پارهای پژوهشگران این موضوع را که وجود این فنآوریها واقعا تا چه حد رفاهمردم را بیشتر کردهاند و یا اینکه استفاده از آنها لزوما ارزانتر از خدمات متعارف تماممیشود، قابل بحث و بررسی دانستهاند. در واقع، در برخی موارد هزینههای سختافزاری وجنبی این فنآوریها و کیفیت پایین و حجم اندک اطلاعات ارزشمند مبادلهشده توسط آنهاباعث میشود که نسبت منفعت به هزینه آنها بسیار پایین باشد و بر این اساس گفته میشود کهاین فنآوریها اغلب اندیشههایی مد روز و ظاهری هستند که بیشتر از سوی شرکتهای چندملیتی و در جهت فروش سختافزارهای بیشتر پیگیری میشوند. لذا، این فنآوریها میبایست به عنوان ابزاری در جهت کمک به اهداف توسعه فعلی و در برنامههای توسعهبینالمللی و ملی در نظر گرفته شوند و نه به صورت یک بخش جداگانه. (Clare , OFarrel ,2001, Information Flows in Rural and UrbanCommunities : Access , Processes and People Internationl and RuralDevelopment Department (IRDD). University of Reading . U.K)
* محمد حسین عمادی عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی مرکز تحقیقات روستایی
منابع:
1.Annan, Kofi, 1997. United Nations Commission on Science &
Technology for Development.
2. Cecchini, Simon & Talat Shah. Information & CommunicationsTechnology as a Tool for Empowerment. World Bank EmpowermentSourceBook. 2002.
3. FAO. 2000. Improving access to Agricultural Information. 1stConsultation on Agricultural Information Management.
4. Johnson, G.A. 1997. Undrestanding the Role of Data, Information,Knowledge and Wisdom in Site-specific Management. Proc. North Cent.Weed Sci. Soc. 52:175. Invited Talk.
5. OFarrel, Clare. 2001.Information Flows in Rural and UrbanCommunities: Access, Processes and People. International and RuralDevelopment Department (IRDD). University of Reading. UK.
6. P.V. Unnikrishnan & E.M. Sreedharan. 2001.InformationCommunication Technologies.
7. Saadan, Kamarudin. 2001.Conceptual Framework for the Developmentof Knowledge Management System in Agricultural Research andDevelopment. Asia Pacific Advanced Network Conference, Malaysia.
منبع: / سایت / ایران و جامعه اطلاعاتی ۱۳۸۳/۰۳/۰۱
نویسنده : محمد حسین عمادی
نظر شما