گزارش علمی دوازدهمین کنفرانس عمومی اتحادیة بینالمللی دانشگاهها درسائوپولوی برزیل(4;5 الی 8;5;1383)
مجله پژوهشگران فروردین - تیر 1387 - شماره 14 و 15
نویسنده : دکتر محمدحسین پناهی**
62
1. مقدمه
دوازدهمین کنفرانس عمومی اتحادیة بینالمللی دانشگاهها این بار در دانشگاه سائوپولو واقع در شهر سائوپولوی برزیل برگزار شد. این گردهمایی، مهمترین همایش اتحادیه است که هر چهار سال یک بار تشکیل میشود و در آن، علاوه بر مباحث مربوط به موضوع تعیینشده برای همایش، انتخابات رئیس و هیئت اجرایی اتحادیه نیز انجام میشود.
از ایران، 15 دانشگاه زیر عضو این اتحادیه هستند: دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه الزهرا، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه شیراز، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشگاه تبریز، دانشگاه تربیت معلم، دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشگاه بیرجند، دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی. رؤسا و یا معاونان پژوهشی همة دانشگاهها، بهاستثنای دانشگاه الزهرا، در این همایش شرکت کرده بودند. علاوه بر این دانشگاهها، دانشگاه سیستان و بلوچستان، دانشگاه یزد، دانشگاه بوعلی همدان، دانشگاه علوم پزشکی اراک، دانشگاه پیام نور و دانشگاه علوم پزشکی بابل نیز که درخواست عضویت در این اتحادیه را کردهاند در این همایش شرکت کرده بودند. از بعضی از دانشگاههای ایران یک نفر و از برخی دو نفر که غالباً رئیس دانشگاه ر نیز شامل میشد در همایش شرکت داشتند. از بین رؤسای دانشگاههای حاضر درکنفرانس میتوان دکتر فرجی دانا (رئیس دانشگاه تهران)، دکتر طالبی (رئیس دانشگاه اصفهان) دکتر ارشاد (رئیس دانشگاه شیراز)، دکتر پورمحمدی(رئیس دانشگاه تبریز)، دکتر برخداری(رئیس دانشگاه تربیت معلم) و دکتر جاسبی (رئیس دانشگاه آزاد اسلامی) را نام برد.
جالب توجه است که پس از کشور برزیل، بیشترین شرکتکننده، هم ازنظر تعداد دانشگاههای عضو و هم ازنظر تعداد افراد، از دانشگاههای ایران بود. از مجموع 640 عضو اتحادیه، حدود 95 دانشگاه و سازمان عضو در این گردهمایی شرکت داشتند؛ که 15 مورد آن از ایران بود. از این دانشگاهها و سازمانهای عضو و غیرعضو، حدود 345 نفر در کنفرانس شرکت کرده بودند. البته بیشترین تعداد عضو اتحادیه از کشور ژاپن، شامل 53 دانشگاه، است؛ ولی بیش از 7 عضو از آنها در این کنفرانس شرکت نکرده بودند. شایان ذکراست که این اتحادیه از120کشور مختلف دنیا عضو دارد.
لازم است یادآوری شود که اتحادیة بینالمللی دانشگاهها، سازمانی غیردولتی وابسته به یونسکو است که در سال 1950م. تأسیس شده و هدف آن ایجاد ارتباط بین مؤسسات آموزش عالی دنیا است تا دربارة موضوعات مشترک با هم همفکری و همکاری و تبادل اطلاعات و تجربه کنند. این موضوعات عبارتاند از: روندها، تحولات، مسائل و نقش آموزش عالی در دنیا و در کشورهای مختلف؛ که مورد توجه و مبتلابه همة دانشگاههای عضو اتحادیه است. اتحادیه برای این منظور، جلسات مختلف سالانهوگروههای کاری تشکیل میدهد که در آنها، این موضوعات و سایر موضوعات مورد علاقة اعضا بحث و بررسی میشود. اخیراً موضوعات توسعة پایدار، جهانیشدن، گفتوگوی بینفرهنگی و فناوری ارتباطی و اطلاعاتی مورد توجه اتحادیه قرار گرفته و بر همین اساس، موضوع دوازدهمین کنفرانس عمومی خود را «گنجینة تنوع: نقش دانشگاهها در ایجاد دیالوگ و توسعه»[1] انتخاب کرده است.
اتحادیة بینالمللی دانشگاهها، سازمانی متشکل از اعضا است. بنابراین، تصمیمات مهم اتحادیه باید در جلسات عمومی گرفته شود که هر چهار سال یکبار تشکیل میشود. ازلحاظ سازمانی، اتحادیه برمبنای اساسنامة خود، یک رئیس منتخب و یک هیئت اجرایی مرکب از 20 نمایندة منتخب از کشورهای مختلف دارد که برای چهار سال انتخاب میشوند. علاوه بر 20 عضو اصلی هیئت اجرایی، 20 نفر دیگر بهعنوان اعضای علیالبدل انتخاب میشوند. از بین اعضای اصلی هیئت اجرایی، سه نفر بهعنوان معاون رئیس انتخاب میشوند؛ که بههمراه رئیس اتحادیه، کمیتة اجرایی اتحادیه را تشکیل میدهند. دو کمیتة ثابت اتحادیه، کمیتة مالی و کمیتة عضویت هستند و کمیتههای منتخب نیز عنداللزوم تشکیل میشوند. علاوه بر اینها، اتحادیه یک دبیر کل نیز دارد که تصمیمات هیئت اجرایی را بهاجرا درمیآورد. در انتخابات چهار سال قبل اتحادیه، از ایران دکتر جاسبی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان یکی از اعضای اصلی هیئت اجرایی و رئیس دانشگاه تبریز بهعنوان عضو علیالبدل انتخاب شده بودند. بنابر روال اتحادیه، از یک کشور نمیتواند بیش از یک نفر در هیئت اجرایی قرار گیرد.
از آنجا که در دورة قبل مجمع عمومی اتحادیه، دانشگاههای دولتی ایران حضور چشمگیری نداشتند که به انتخاب رئیس دانشگاه آزاد بهعنوان یکی از اعضای اصلی هیئت اجرایی منجر میشود مسئولان دانشگاههای دولتی تصمیم میگیرند که در دوازدهمین مجمع عمومی حضوری چشمگیر و جدی و اثرگذار داشته باشند، و آموزش عالی دولتی ایران را در این صحنة بینالمللی بهتر معرفی کنند. بدین سبب، برای دانشگاههای عضو حضور فعال در این کنفرانس در طول سال 1382 و 1383 چند جلسه هماهنگی بهکوشش دفتر هماهنگی اعضای اتحادیه (دانشگاه اصفهان) تشکیل دادند. مهمترین این جلسات، جلسة 9/11/1382 در مشهد و جلسة 7/3/1383 در شیراز بود؛ که از طرف دانشگاه علامه طباطبایی، در اولی آقای امینی به نمایندگی اینجانب شرکت کرد، و در دومی خود من حضور داشتم. حاصل این جلسات این بود که دانشگاههای دولتی ایران باید کوشش کنند هم در جلسات مجمع عمومی که انتخابات را انجام میدهند، هم در کاندیدشدن و انتخاب کردن، و هم در جلسات سخنرانی و بحث و گفتوگو مشارکت جدی داشته باشند. بنابراین باید حتیالامکان سعی شود که رئیس یکی از دانشگاههای دولتی ایران در هیئت اجرایی انتخاب شود تا با واقعیات آموزش عالی ایران مطابقت بیشتری داشته باشد.
برای جلسات موازی همایش(کارگاهها)نیز، براساس موضوعاتآنها،دانشگاههای شرکتکننده در هر جلسه مشخص شدند، تا مطالعات زمینهای لازم را جهت شرکت فعال آنها انجام دهند و دیدگاههای ایران را بهخوبی منعکس کنند. بهعلاوه، قرار شد دکتر فرجی دانا رئیس دانشگاه تهران نیر در یکی از جلسات عمومی سخنرانی داشته باشند. دفتر هماهنگی اعضا مستقر در دانشگاه اصفهان، با همت دکتر طالبی و دکتر طیبی، اقدامات هماهنگی لازم را جهت رزرو هتل، اخذ ویزای برزیل و تهیة بلیط هواپیما و سایر امور بهخوبی انجام دادند، تا هیئت ایرانی بهطور هماهنگ در فعالیتها شرکت کند. جا دارد از دانشگاه اصفهان، مخصوصاً از دکتر طیبی برای زحمات فراوانی که در این خصوص متحمل شدند، تشکر و قدردانی شود.
هیئت ایرانی، شب جمعه(2/5/1383) در فرودگاه مهرآباد حاضر شدند تا مسافرت خود را با هواپیمای K.L.M. شروع کنند. هیئت نزدیک ساعت 10 شب روز بعد یعنی 3/5/1383 برابر با 24 جولای 2004م. از طریق آمستردام وارد شهر سائوپولوی برزیل شد و به هتلی که قبلاً هماهنگ شده بود وارد شد. روز 24 جولای، برای ثبتنام و استقرار نمایندگان درنظر گرفته شده بود؛ که هیئت درراه بود. روز 25 جولای، نیز برای ثبتنام و جلسه و مراسم افتتاحیة مجمع منظور شده بود؛ که همه در آن شرکت کردند. محل برگزاری جلسات مجمع، در دانشکدة علوم پزشکی دانشگاه سائوپولو درنظر گرفته شده بود، که از محل هتل حدود نیمساعت فاصله داشت؛ ولی وسیلة رفت و آمد در وقتهای معین تأمین شده بود.
2. جلسة افتتاحیه (یکشنبه، 25 جولای 2004م.)
در جلسة افتتاحیه ابتدا دکتر هانس ون گینکل[2] رئیس اتحادیه به حاضران خیرمقدم گفت و چهارچوب مباحث را عنوان کرد.
سپس آدولفر خوزه ملفی[3] رئیس دانشگاه سائوپولوی برزیل ضمن خیرمقدم به حاضران دانشگاه سائوپولو، اهمیت تنوع در آموزش عالی و تحولات آموزش عالی در قرن حاضر را توضیح داد. وی اشاره کرد که در زمان ما، جامعه و دانشگاه هر دو با شتاب فراوان درحال تغییرند و این، نقش دانشگاهها را در جامعه دوچندان میکند، چراکه دانشگاه است که باید راهبردهای توسعه در جامعة متنوع جهانی را ترسیم و تدوین کند.
آنگاه جرج حداد[4] مدیر بخش آموزش عالی یونسکو صحبت کرد و دربارة اهمیت آموزش عالی برای یونسکو و در سطح بینالمللی و نیز راجع به نقش آموزش عالی در توسعة کشورها و گفتوگوی بینفرهنگها بحث کرد. وی با اشاره به معنای واژة university در لاتین گفت: این واژه به معنای «وحدت عالم» است و بنابراین دانشگاه باید عامل وحدت در جامعه و جهان متنوع باشد. همچنین، دانشگاه با تولید علم، وسیلة سلطة انسان بر طبیعت را فراهم کرده است. او با اشاره به اهمیت موضوع جهانیشدن در زمان ما، بر ضرورت ایجاد و تقویت هویت ملی تأکید کرد و نقش دانشگاهها را درآن توضیح داد. در نهایت، وی بااین جمله، از بحث خود نتیجهگیری کرد: «ریشه و منشأی توسعة اجتماعی اقتصادی، توسعة فرهنگی و علمی است.».
بعد از او، تارسو جنرو[5]وزیر آموزش برزیل صحبت کرد و دربارة وضعیت آموزش و آموزش عالی در برزیل توضیحاتی داد. وی ضمن تأکید بر تغییر جایگاه و مسئولیت دانشگاهها در زمان ما توضیح داد که آموزش عالی برزیل سعی دارد دگرگونیهای لازم در این زمینه را ایجاد کند. بنا به توضیحات ایشان، درحال حاضر 78 درصد دانشجویان آموزش عالی برزیل در بخش خصوصی و فقط 22 درصد آنها در دانشگاههای دولتی هستند. ولی وزارت آموزش سعی دارد تعداد دانشجویان بخش دولتی را به دو برابر برساند؛ در عین اینکه کیفیت بالای آموزش عالی را حفظ کند.
درپایان، جرالدو الکمین[6] حاکم دولت محلی سائوپولو رشتة سخن را دردست گرفت و مطالبی دربارة اهمیت آموزش عالی در دولت محلی سائوپولو به استحضار شرکتکنندگان رساند. به گفتة وی، آموزش عالی جدید در برزیل که از درون کلیساها زاده شده است 70 سال عمر دارد. او اظهار داشت که سعی دولت این است که آموزش عالی را در برزیل دموکراتیزه کند.
در نهایت، ارکستر دانشگاه سائوپولو آهنگی را اجرا کرد. در آغاز نیز همین ارکستر سرود ملی کشور برزیل را نواخت.
پس از پایان مراسم افتتاحیه، از شرکتکنندگان پذیرایی بهعمل آمد.
3. جلسات روز دوشنبه (26 جولای 2004م.)
روز دوشنبه، 26 جولای، دومین روز همایش بود. در اولین جلسة کنفرانس پس از افتتاحیه که در ساعت 30/8 صبح شروع شد آدولفر خوزه ملفی سخنرانی کرد. او در سخنرانی خود، به طور خلاصه چنین گفت: در دنیای کنونی، نابرابریها، فقر و بدبختیهای فراوانی وجود دارد. سؤال این است که نقش دانشگاهها در این موارد چیست؛ چگونه باید در سطح جهانی و محلی با این مشکلات برخورد کرد؛ و ارتباط بین دانشگاهها در این موارد چه نقشی دارد. روشن است که توسعة جامعه با توسعة دانشگاهها امکان دارد؛ و توسعة دانشگاه یعنی افزایش توانایی آن در تولید درونزای دانش و نشر و بهکارگیری آن. بنابراین، توسعه متکی بر آموزش است. نقش دانشگاهها در این زمینه، اساسی است. دانشگاهها باید بهطور کامل به توسعة کشور با تکیه بر رشد کیفی آموزش و تحقیقات متعهد باشند. دانشگاه سائوپولو خود را وقف این اهداف و صلح جهانی کرده است. بهعلاوه، توسعه به دیالوگ بین دانشگاه و جهان نیاز دارد. دیالوگ بین شمال و جنوب برای کاهش نابرابریها، از اهم آنها است؛ که دانشگاهها نقش مهمی در این زمینه ها باید ایفا کنند.
پس از رئیس دانشگاه سائوپولو، هانس ون گینکل رئیس اتحادیه سخنرانی کرد. اهم مطالب وی به این شرح است: من نگران این هستم که وسایل ارتباط جمعی، تنوع موجود در دنیا و کشورها را منفی معرفی میکنند و به همسانسازی و ازبینبردن این تنوعات فرامیخوانند. درحالیکه، همانطور که از عنوان این همایش برمیآید، این تنوع گنجوثروتی است اگربتوان ازآن استفاده کرد. باید دانشجویانمان را طوری تربیت کنیم که واقعیت این تنوع را بپذیرند و بتوانند در آن کار و زندگی کنند. باید دانشجویانمان را برای کار در محیط بینالمللی آماده کنیم. آنان باید یاد بگیرند علیرغم اختلافات با سایر دانشجویان همکاری کنند.
باید به موضوع اختلافات و تنوعات از زاویة دیگری بنگریم. بایستیم و قدری تأمل کنیم. زیرا وقتی به یک موضوع از زوایای مختلف نگاه کنیم، دید متفاوتی پیدا میکنیم. سعی کنیم قدری از لاک خود بیرون بیاییم، تعصبات خود را کنار بگذاریم و نگاهی نو به مسائل بیندازیم. در این صورت خواهیم دید دنیای آینده، دنیای مرزها نیست؛ بلکه کانالهای فراوانی وجود دارد که مرزها را درمینوردد و دنیا را بههم وصل میکند. از این کانالها سرمایه، انسانها، فرهنگ، اطلاعات، فناوری و غیره بین کشورها حرکت میکند؛ و دیگر کسی نمیتواند در انزوا زندگی کند. بههمین دلیل، هر یک از ما، و کشورها و دانشگاههای ما، هم میتواند در روند امور کمک و مشارکت کند. روشن است که دنیای ما دنیای پیچیدهتر و مسائل آن نیز بسیار پیچیده است؛ و بنا به گفتة معروف، پاسخ ساده به سؤالات پیچیده وجود ندارد.
فرهنگ نیز صرفاً موروثی نیست؛ بلکه همواره درحال توسعه و بازتولید است. باید همواره برروی بسترهای گذشته، چیزهای نو بسازیم. حفظ میراثهای فرهنگی گذشته باید با ایجاد عناصر فرهنگی جدید توأم شود. در عین حال، اختلاف بین فرهنگها، واقعیتی اجتنابناپذیر است که میتواند منشأی خیرات فراوان برای بشری باشد. ضرورت گفتوگوی بین تمدنها که رئیس جمهور ایران مطرح کرده و در دنیاپذیرفته شده است نیزدراینجا معلوم میشود.دانشگاهها محل اصلی گفتوگوی بین فرهنگها هستند؛ و به همین جهت، موضوع این کنفرانس به این تنوعات و نقش دانشگاهها در استفادة بهینه از آن با ایجاد و تقویت گفتوگوی بین فرهنگ مربوط است.
سخنزان بعدی، خانم پولاک[7] دبیر کل اتحادیه بود. وی گزارشی از وضع این مجمع ارائه داد و گفت که اتحادیة بینالمللی دانشگاهها پوشش جهانی دارد؛ و در این همایش، 95 کشور حاضرند. او تأکید کرد که اکنون شایسته نیست هیچ کشوری آموزش عالی ضعیفی داشته باشد و ما باید در این کنفرانس جهت بالابردن آموزش عالی درسطح جهانی تلاش کنیم. دنیای ما دنیای تنوع و اختلافات گوناگون در زمینههای مختلف آموزشی، منابع و غیره است؛ و ما باید از همدیگر بیاموزیم. توسعة پایدار نیز توسعهای چندبعدی است؛ و در اینجا فرصت داریم که ابعاد مختلف آن را بررسی کنیم. علاوه بر این مباحث، جلسات کاری مربوط به سازمان را نیز خواهیم داشت. در این کنفرانس، همچنین فرصت خواهیم داشت دربارة مسائل مختلف مربوط به آموزش عالی بحث کنیم و اتحادیه را نیز درجهت تحقق اهداف آموزش عالی بینالمللی قرار دهیم.
خانم پولاک در خاتمة سخنرانی خود اشاره کرد که باید اعضای مختلف کاندیداهای خود را برای ریاست اتحادیه و هیئت اجرایی تا ظهر فردا با تکمیل فرمهای دادهشده و جمعکردن امضاهای لازم معرفی کنند؛ تا کمیتة مربوط شرایط آنها را بررسی کند.
سخنران اصلی این جلسه، خوزه گولدمبرگ[8] بود؛ که دبیر محیط زیست حکومت محلی ایالت سائوپولو است. وی فارغالتحصیل دانشگاه سائوپولو است که مدتی نیز رئیس آن بود؛ همچنین، مدتی وزیر آموزش و وزیر علوم و فناوری برزیل بوده و در تصویب قانون خودمختاری دانشگاههای فدرال نقش اصلی را ایفا کرده است. سخنرانی وی دربارة توسعة پایدار متمرکز بود. خلاصة سخنرانی وی بهشرح زیر است:
توسعة پایدار توسعهای است که مداوم باشد. در زمان ما فقط یکچهارم جمعیت کرة زمین زندگی خوب دارند؛ ولی زندگی سه چهارم آن نامناسب است. بنابراین، نابرابری فاحشی در دنیای ما وجود دارد. منابع طبیعی بهطور نابرابر در جهان توزیع شدهاند. محدودیت انرژی و منابع طبیعی در دنیا وجود دارد. بسیاری از منابع انرژی دنیا در منطقة خاورمیانه است؛ در نتیجه، امنیت این منطقه برای جهان حیاتی است؛ تا بتواند انرژی لازم را برای توسعة خود بهدست آورد. آلودگی هوا، زمین و آب و گرمشدن زمین، همه موضوعات مهمی در توسعة پایدار هستند. بدیهی است که کشتن مردم، پاسخ مشکل بشر نیست. کنترل و یا فشار بر کشورهای دارای انرژی نیز راهحل توسعة پایدار نیست. بشر باید به سمت ایجاد منابع انرژی جدید و استفاده از آنها حرکت کند. با توسعة بیشتر جهان سوم، نیاز آنها به منابع انرژی نیز افزایش مییابد؛ به ویژه اگر بخواهند مسیر توسعة کشورهای صنعتی را درپیش گیرند. همة این موارد، در تداوم توسعة کشورهای دنیا اثرگذار است. باید منابع نایاب و یا غیرقابل تجدید را حفظ و بهدقت از آنها بهرهبرداری کرد. اینها مسائلی نیستند که بتوان بدون همکاری بینالمللی آنها را حل کرد.
جنگلها نیز از منابع مهم برای حفظ سلامت کرة زمیناند. در امریکای لاتین، دیگر درختان برای انرژی و پختوپز بریده نمیشوند. از نیشکر برای تولید سوخت آلی استفاده میشود. سایر کشورها هم میتوانند از این منابع استفاده کنند. کشورهای توسعهیافته بیشتر از کشورهای درحال توسعه از منابع طبیعی و نفت و گاز استفاده میکنند؛ درحالیکه جمعیت آنها بسیار کمتر است. برای ایجاد توسعة پایدار باید کوشید همة کشورهای دنیا، با درنظرگرفتن منابع محدود و وضعیت موجود، سیاستی اتخاذ کنند که در عین توسعهیافتن کشورهای درحال توسعه، امکان ادامة این توسعه نیز وجود داشته باشد؛ و این مستلزم تغییر مسیر توسعة از نوع توسعة کشورهای صنعتی به راهبرد توسعهای دیگر است. در غیر این صورت، در آینده توسعة پایدار برای هیچ کشوری امکان نخواهد داشت.
جلسة بعدی همایش، از ساعت 11 تا 30/12 بود. موضوع این جلسة عمومی، ابعاد تنوع بود و در آن سه مقاله ارائه شد. اولین مقاله متعلق به ماهندرا شاه[9] با عنوان «ابعاد تنوع: بشریت، طبیعت، و توسعة پایدار» بود؛ که مورد توجه و استقبال حاضران قرار گرفت. نکات اصلی سخنرانی وی به شرح زیر بود:
یکونیممیلیون سال پیش، نژاد انسان در روی زمین شروع شد. جمعیت دنیا بسیار کند تغییر میکرد. هزاران سال، جمعیت دنیا از 3 میلیون نفر تجاوز نکرد. در اوایل تاریخ مسیحی، جمعیت دنیا به حدود 250 میلیون نفر رسید. 1500 سال طول کشید تا این جمعیت دو برابر شود. در سال 1750م.، جمعیت دنیا به 750 میلیون نفر رسید. با شروع انقلاب صنعتی، جمعیت دنیا به سرعت رشد کرد؛ طوری که در سال 1900م. به 6/1 میلیارد نفر رسید، یعنی در طول قرن بیستم، با تغییرات فنی و بهداشتی حاصل، جمعیت دنیا به 1/6 میلیارد نفر رسید، یعنی چهار برابر شد. طبیعی است که این حجم عظیم جمعیت و این رشد سریع، فشارهای زیادی به منابع طبیعی وارد خواهد کرد. نابرابری توسعه در دنیا نیز وضع را وخیمتر کرد. قرن بیستم قرن جنگ و ستمگری بهکمک تولید انبوه سلاحهای مخرب بود. اکنون یکپنجم این جمعیت در رفاه بهسر میبرند؛ ولی چهارپنجم دیگر در بدبختی و فقرند.
تنوع در دنیا بسیار زیاد است. انواع مذاهب و فرهنگها وجود دارند. برای مثال، در حال حاضر، 6800 زبان زنده در دنیا وجود دارد، که هر ماه دو مورد از آنها نابود میشود و تنوع زبانی و فرهنگی درحال کاهش است. زبانشناسان پیشبینی میکنند که در طی قرن حاضر، نصف این زبانها ازبین خواهند رفت. چند زبان خاص درحال سلطه بر سایر زبانها هستند؛و این، زیان بزرگی برای بشریت است. فرهنگها نیز درحال اضمحلالاند. برای مثال، تنوع در لباس و پوشش محلی زیبا درحال جایگزینشدن با فرهنگ جین و پیراهن آستین کوتاه است. در زمینة غذا و موسیقی و سینما نیز تنوع درحال کاهش است. دانشهای سنتی و بومی ارزشمند که هزاران سال بشر با آنها زندگی کرده بود درحال ازبینرفتن است. در نتیجه، دنیا درحال حرکت بهسوی همگونی است که برای بشر بسیار زیانبار است. تنوع زیبا و ارزشمند در همة زمینهها درحال ازبینرفتن است. در عالم محیط زیست نیز انواع بسیاری از موجودات درحال ازبینرفتن هستند. تنوع در غلات هم درحال کاهش است. همة اینها نتیجة نوع توسعهای است که دنیا بدان روی آورده است و فشار همة این بارها بر دوش فقرا نهاده میشود. این شیوة توسعه قابل دوام نیست؛ بشر یا باید به توسعة پایدار تن دهد و یا منتظر خطرهای عظیمی باشد که درراه او کمین کردهاند.
نقش دانشگاهها در این میان چیست؟ دانشگاهها باید متخصّصان و جامعة مسئول ایجاد کنند. جامعه و مختصّصانی که اهمیت تنوع و ارزش آن را در همة زمینهها بفهمند و براساس آن جوامع را هدایت کنند. در این زمان، درِ آموزش عالی باید به روی همگان باز باشد و کسی از آن محروم نشود. اکنون آموزش عالی باید برای رشد و توسعة فردی نیز مورد توجه باشد نه صرفاً ابزاری باشد برای توسعه و رشد اقتصادی. درواقع، توسعة توانایی انسان، نقش اصلی دانشگاهها است. بدون سرمایهگذاری لازم در آموزش، جهان سوم به توسعه نخواهد رسید و نخواهد توانست عضو برابری درمیان کشورهای دنیا شود. برای رسیدن به این اهداف باید بخش دولتی و خصوصی با هم همکاری کنند، تا سرمایهگذاری لازم فراهم شود. برای ازبینبردن فقر و محرومیت در دنیا ائتلاف کنیم. نه برای جنگ و خونریزی. بشر باید مسیر توسعة خود را به توسعة پایدار تغییر دهد؛ و در این مسیر باید انتخاب بزرگی انجام دهیم: تنوع یا همگونی.[10]
سخنران بعدی، خانم برندا گورلی[11] رئیس دانشگاه باز انگلستان بود؛ که عضو هیئت اجرایی اتحادیه نیز است. نکات اصلی سخنرانی وی به شرح زیر است:
در دنیای بههمپیوستة کنونی، تنوع چیزی است که ما هر روز آن را تجربه میکنیم. مهم آن است که آن را بهعنوان یک هدیة مفید تلقی و حفظ کنیم. بدیهی است که یکی از مهمترین مسئولیتهای آموزش عالی این است که پاسخ مناسبی برای حفظ تنوع محیطی و انسانی پیدا کند. در این میان، موضوع قدرت و هویت، ارتباط نزدیکی با موضوع تنوع دارد. آموزش عالی باید سه سؤال مهم را مطرح کند: یکی از آنها دربارة قدرت است و آن اینکه ما چگونه بر خود حکومت میکنیم؛ یعنی چگونه تصمیم میگیریم و چه کسانی تصمیمات اصلی را میگیرند. دومین سوال راجع به هویت است: ما کی هستیم؟ یعنی ترکیب استادان و دانشجویان ما چگونه است؟ سومین سؤال این است که منافع و نیت واقعی ما کدام است؛ یعنی ما در دانشگاهها دربارة چه موضوعاتی تدریس و تحقیق میکنیم.
در مورد سؤال اول (چگونه حکومت میکنیم؟ قدرت چگونه توزیع شده است و چگونه تصمیمگیری میشود؟)، باید دانست که تصمیمگیران معمولا محدود و تنگنظرند. تنوع و حفظ آن با دموکراسی در سطح ملی و بینالمللی امکان دارد. هیچ کشوری نباید بر سایر کشورها تسلط پیدا کند؛ زیرا منجر به ازبینرفتن تنوع خواهد شد.
دربارة سؤال دوم (ما کی هستیم؟)، باید بدانیم که ترکیب استادان و دانشجویان در دانشگاهها مناسب نیست. زنان کشورها در دانشگاهها حضور متناسب ندارند و مردان بر این نهادها تسلط دارند.
درخصوص سؤال سوم (چه میکنیم؟)، باید گفت که هدف اصلی ما باید تحقیق برروی موضوعات مبتلابه و مسائل جاری جامعه باشد؛ مانند شناخت تنوعبینفرهنگی و زندگی توأم با صلح. باید در دانشجویان احساس ضرورت عدالت اجتماعی ر بهوجود آوریم. باید دانشجویان بدانند که آموزش عالی درپی ایجاد عدالت اجتماعی است. باید تغییرات مهمی در دانشگاهها بهوجود آوریم تا آنها بتوانند به توسعه و تغییر اجتماعی کمک کنند و خود نیز به بهترین شکل به عدالت اجتماعی عمل کنند.
سازمان یونسکو از مؤسسات آموزش عالی خواسته است که درجهت حفظ تنوع تلاش کنند. اعلامیة جهانی تنوع فرهنگی در یونسکو صادر شد با این امید که این اعلامیه بهاندازة اعلامیة حقوق بشر اهمیت پیدا کند. در این اعلامیه، تنوع فرهنگی به همان اندازة تنوع انواع موجودات مهم دانسته و الزامی اخلاقی برای عزت و شرافت انسانی شناخته میشود. دانشگاهها باید نقشی اساسی در عملیشدن این اعلامیه ایفا کنند.
بعدازظهر روز 26 جولای، از ساعت 14 تا 30/15، جلسات کارگاههای موازی با موضوعات مختلف تشکیل شد؛ که قرار بود از نمایندگان دانشگاههای مختلف ایران با هماهنگی قبلی حداقل دو نفر در هر جلسه شرکت داشته باشند. عناوین این کارگاهها عبارت بودند از: تنوع دانشجویان و همبستگی اجتماعی؛ جهانیشدن و فناوری اطلاعاتی و ارتباطی؛ دولتی و خصوصی، ملی و فراملی در آموزش عالی؛ برنامههای تحرک، مبادله، همکاری و دانشورزی: تنوع در اهداف و نتایج؛ راهبردهای بینالمللیکردن نهادها: تنوع در رهیافتها، هدفها و آثار؛ جهانیشدن: تهدید تنوع فرهنگی با آموزش عالی. من براساس هماهنگی قبلی قرار بود در جلسة اخیر شرکت داشته باشم.
مسئول کارگاه «جهانیشدن: آیا تنوع فرهنگی با آموزش عالی تهدید میشود؟» خانم لودمیل وربیتسکایا[12] رئیس دانشگاه پیترزبورگ روسیه بود؛ که از اعضای هیئت اجرایی اتحادیه نیز است. سخنران جلسه، خانم یولاند موسس[13] معاون دانشگاه کالیفرنیای امریکا بود. قرار بود وی دربارة نقش دانشگاههای سراسر جهان در توسعه و درک تنوع فرهنگی و جهانیشدن صحبت کند؛ و سپس فرصت بیشتر جلسه به بحث و بررسی موضوع اختصاص یابد. هر کارگاه یک گزارشگر هم داشت که باید خلاصهای از مباحث را یادداشت و در یکی از جلسات عمومی ارائه کند.
بیشترین قسمت بحث خانم موسس، به اثبات وجود روابط همبستگی متقابل بین دانشگاههای دنی و ضرورت پذیرش تنوع گذشت. بقیه وقت او صرف تعریف و تمجید از دموکراسی امریکا و وجود ارزشهای برابری و عدالت و نظم در آن شد. وی ضمن صحبت طولانی خود، بارها از سخنان بیل کلینتون رئیس جمهور قبلی امریکا بهعنوان مرجع استفاده کرد.
پس از سخنرانی وی، در زمان بحث و گفتوگو اینجانب و چند نفر دیگر از سخنرانی وی انتقاد کردند.
تذکر اینجانب: اساس صحبت من این بود که اساساً ضرورتی ندارد به اثبات وجود ارتباط بین کشورها و دانشگاههای دنیا پرداخت. این، موضوعی اثباتشده است. آنچه در بحث جهانیشدن و دانشگاهها باید بررسی شود، اولاً ماهیت نابرابر و غیرعادلانة روابط بینالمللی در فرایند جهانیشدن و جایگاه نابرابر کشورها در آن است و نقشی که دانشگاهها میتوانند در عادلانهترکردن این روابط داشته باشند، ثانیاً جهانیشدن چگونه در وضع فعلی خود درجهت تحمیل یک الگوی خاص و همسانسازی، آنهم از نوع امریکایی آن، عمل میکند، که با حفظ تنوع فرهنگی مغایرت دارد، و نیز نقشی که دانشگاههای دنیا در جلوگیری از این نوع جهانیشدن و مقابله با ازبینبردن تنوع فرهنگی در جهان باید ایفا کنند. بحث بر سر این است که اگر در دانشگاههای جهان سوم دانشجویان را طوری تربیت کنیم که در یک جامعة جهانی زندگی کنند، آیا آنها را آمادة مهاجرت از کشور خود به یکی از کشورهای صنعتی نکردهایم؟ آیا چنین کاری، عامل توسعة کشورهای جهان سوم خواهد شد یا به افزایش نابرابری علمی و فرهنگی و اقتصادی بین شمال و جنوب منجر خواهد شد؟
پس از صحبتهای من، چند نفر دیگر نیز در نقد مباحث خانم موسس صحبت کردند و اساساً تأکید وی را بر دموکراسی امریکا و سیاستهای آن زیر سؤال بردند.
کارگاه با جمعبندی مسئول جلسه بهپایان رسید.
آخرین جلسة روز 26 جولای، از ساعت 16 تا30/17، اولین جلسة کاری[14] مربوط به اتحادیه بود. در این جلسه باید اعضای کمیتة انتخابات را مجمع تأیید میکردند؛ همچنین، آییننامة تهیهشده برای انتخابات مطرح و بهتصویب میرسید؛ و در نهایت، گزارش مالی اتحادیه در چهار سال گذشته مطرح و تصویب میشد. این تصمیمات باید با رأی شرکتکنندگانی که حق رأی داشتند، گرفته میشد؛ که بدون مشکل خاصی انجام و بهتصویب رسید.
4. جلسات روز سهشنبه (27 جولای 2004م.)
اولین جلسه، از ساعت 9 تا 30/10، جلسة عمومی تحت عنوان «نقش آموزش عالی در ایجاد توسعه» بود. رئیس این جلسه، تفتسو موتایب[15] رئیس دانشگاه ملی لسوتوی افریقای جنوبی بود؛ و سخنرانان بهترتیب عبارت بودند از: کارلوس کروز[16] رئیس دانشگاه دولتی کامپیناس برزیل)، دیپاک نایار[17] رئیس دانشگاه دهلی هندوستان) و خانم کرن هولبروک[18] (رئیس دانشگاه دولتی اوهایو امریکا).
آقای کارلوس کروز، ابتدا توضیحی از وضعیت دانشگاه خود ارائه داد. وی گفت: دانشگاه دولتی کامپیناس، 29000 دانشجو دارد که 15000 نفر آنها در دورههای لیسانس و 14000 نفر در دورههای تکمیلی مشغول تحصیلاند. در این دانشگاه، 1500 استاد تماموقت و تعداد زیادی استاد نیمهوقت مشغول تدریس و تحقیقاند. وی آنگاه مطالبی دربارة رابطة آموزش عالی و توسعه با توجه به تجربة دانشگاه خود ایراد کرد. اهم نکات سخنرانی وی بهشرح زیر است:
آموزش عالی از دیرباز با تولید و نشر علم سروکار داشته، ولی این نقش امروز مهمتر و جدیتر شده است. از طرفی، ارتباط دانشگاه و جامعه وارد مرحلهای تازه با امکانات فراوان شده است که میتواند توان علمی جامعه را بالا ببرد، هرچندکه چالشهای چندی نیز ایجاد میکند.ازدانشگاهها انتظار میرودکه کمکهای ملموس و قابلتوجهی به صنعت و جامعه کنند و به توسعة آنها یاری رسانند. این فعالیتها میتواند هم سبب پیشرفت جامعه و هم موجب پیشرفت علمی دانشگاهها شود؛ ولی درمورد دانشگاهها، به نتایج علمی آنها باید بیشتر توجه شود. ما در دانشگاه خود سعی وافری در ایجاد ارتباط بین تدریس، آموزش و تحقیق و نقش توسعهای دانشگاه داریم. در 15 سال گذشته، دانشگاه ما عامل راهاندازی بیش از 90 شرکت شده است؛ که بیشتر آنها در حوزة فناوری اطلاعاتی، لیزر و بیوتکنولوژی هستند. در حوزة خدمت عمومی به جامعه، بیمارستانهای دانشگاه به بیش از 5 میلیون نفر در منطقه سرویس میدهد. با همة اینها، دانشگاه میداند که آنچه مهم است، کیفیت دانشجویان و اعضای هیئت علمی خود است که عامل توسعه هستند؛ و باید بیش از هر چیزی به آنها اهمیت بدهد.
آقای دیپاک نایار رئیس دانشگاه دهلی موضوع صحبت خود را نقش آموزش عالی در توسعه با نگاهی به جهانیشدن عنوان کرد؛ و مطالبی را بیان داشت که اهم آن به شرح زیر است:
توسعه و نشر آموزش، اساسیترین مبنای پیشرفت جوامع، مخصوصاً کشورهای درحال توسعه، است. البته اهمیت سطوح مختلف آموزش در زمانهای مختلف متفاوت است؛ اما در هر صورت، سرمایهگذاری در انسانها، مهمترین عنصر توسعه است. درحال حاضر، اگر آموزش ابتدایی مبنای توسعه است، آموزش عالی عامل تعیینکننده است. امروزه، رشد بازار و کمبود منابع مالی دولتها، سبب افزایش نقش بازار در آموزش شده است، که میتواند نتایج زیانباری داشته باشد. بازار نباید تعیینکنندة وضعیت آموزش باشد. آموزش کالایی نیست که مانند سایر کالاها، قانون عرضه و تقاضای بازار تعیینکنندة ارزش و اهمیت و انواع آن باشد. خطر بازاریشدن آموزش، کاهش کیفیت آموزش و وابستهکردن آموزش به اقتصاد و بازار است و به محافظهکارشدن دانشگاهها منجر میشود. بنابراین، سرمایهگذاری در آموزش عالی نباید بر اساس معیارهای بازاری باشد.
علاوه بر این، پدیدة جهانیشدن نیز اثرهای مهم مثبت و منفی در وضعیت آموزش عالی میگذارد. ولی دانشگاهها دربرابر تغییر مقاوماند. جهانیشدن، تعادلها را تغییر میدهد. در گذشته فقط دانشجویان از دانشگاهی به دانشگاهی و یا از محلی به محل دیگر حرکت میکردند؛ ولی اکنون دانشگاهها هم از محلی به محل دیگر حرکت میکنند و بهدنبال یافتن دانشجویان خود هستند. برای این کار، ساختار و روشهای آموزش عالی باید تغییر کند.
موضوع دیگری که اهمیت دارد، تفکیک بین آموزش عالی و آموزش حرفهای و تخصصی است. در آموزش تخصصی و حرفهای، بهسبب جهانیشدن، تنوع جایگزین همگونی میشود. در این نوع آموزش، دانشجویان دانش و فنونی یاد میگیرند که در سطح جهانی قابل انتقال و عرضه است. چنین متخصّصانی میتوانند در هر جای دنیا استخدام شوند و کار کنند. آنان، افراد جهانیشده هستند و همانند سرمایه میتوانند از یک نقطة دنیا به نقطة دیگر حرکت کنند. این پدیده در دنیا اثرهای شگرفی خواهد گذاشت. ماهیت این نوع آموزش، فرامحلی و فراملی است و ارتباطی با وضعیت و مسائل محلی و ملی ندارد. درحالیکه آموزش عالی، معطوف به علوم انسانی و اجتماعی است، که کمتر جهانی شده و بیشتر محلی است. این نوع آموزش بهراحتی جهانی نمیشود و سبب تداوم تنوع و تفاوتها است. نیروی آموزشدیده در این نوع زمینهها، به نیازها، مسائل و شرایط محلی و ملی مربوط است و بهراحتی قابل انتقال در سطح بینالمللی نیست. با اینکه این نوع آموزش کماهمیتتر از آموزش تخصصی و حرفهای نیست؛ و شاید بسیار بااهیمت هم باشد، کمتر به آن توجه میشود. این نوع آموزش، نقشی اساسی در توسعة ملی و انسانی ایفا میکند.
نتیجهای که میخواهم بگیرم، این است که آموزش در همة سطوح آن، ضرورتی اساسی برای توسعه است. سرمایة ملتها در قرن 21، به وضعیت آموزش و دانش آن بستگی دارد، خاصه در کشورهای درحال توسعه؛ به طوریکه عامل اساسی اختلاف ملتها اختلاف بین دارندگان دانش و فاقدان دانش خواهد بود. نباید اجازه بدهیم اختلاف کشورهای درحال توسعه با کشورهای توسعهیافته در زمینة دانش افزایش یابد؛ که این، به افزایش اختلاف در توسعة این کشورها منجر خواهد شد. بودا جملهای دارد که شایسته است در اینجا نقل شود: کلید بهشت ممکن است کلید دوزخ هم باشد.
سومین سخنران این جلسه، خانم کرن هولبروک رئیس دانشگاه اوهایو امریکا بود. وی اشاره کرد که آبراهام لینکلن رئیسجمهور امریکا در سال 1862 م. قانونی امضا کرد که با آن دانشگاههایی با زمینهای اهدایی در مناطق مختلف امریکا ایجاد کنند. هدف از ایجاد این دانشگاهها، تعلیم کشاورزی، مکانیک و مطالعات کلاسیک به دانشجویان بود تا مستقیما در خدمت توسعة اجتماعی و اقتصادی کشور قرار گیرند. این نهادها بعد از جنگ جهانی دوم موظف شدند که با تجارب و سوابق خود کشورهای درحال توسعه را یاری دهند تا مؤسسات آموزش عالی برای خود تأسیس کنند، که سبب توسعة اجتماعی و اقتصادی آنها شود. این فعالیتها، روابطی دوجانبه و مشارکتی بین دانشگاه اوهایو و سایر دانشگاههای دنیا بهوجود آورد که سبب رشد دوجانبة ما و آنها شد. درواقع، چنین همکاریهای دوجانبه در آموزش عالی برای رشد دانشگاهها بسیار ضروری است.
در دنیای امروز، مشکلات و مسائل فراملی فراوانی وجود دارد که برای حل آنها به همکاری بینالمللی دانشگاهها نیاز است. امروزه در سراسر دنیا فقر و بیماری و مرگومیر فراوانی وجود دارد که هر روز جان هزاران نفر را میگیرد. بعضی از این بیماریها، مانند ایدز، روز به روز درحال گسترش است. هر روز بیش از 15000 نفر در دنیا از گرسنگی میمیرند. باید باهم کار کرد و راهحلی برای این مشکلات یافت. ما برنامههایی داریم که به درجة علمی مشترک با شریکانمان منجر میشود. برای مثال، ما در کشورهای تانزانیا، بنگلادش، پاکستان (پنجاب)، و کشورهای دیگر از این نوع مشارکتها داریم. هدف اصلی این برنامههای مشترک، تربیت دانشجویانی است که به کشور خود برگردند و آنها را در مسیر توسعه یاری دهند. امریکا یاد گرفته است که دانشگاههای خود را بینالمللی کند. دانشگاههای امریکا دانشجویان خود را تشویق میکنند که قسمتی از آموزش خود را در سایر کشورها انجام دهند. تا این اواخر، حدود 550000 دانشجوی خارجی در امریکا تحصیل میکردند، که البته با وضعیت جدیدی که بهوجود آمده، این تعداد بهسرعت رو به کاهش است. دانشگاه دولتی اوهایو حدود 4000 دانشجوی خارجی و صدها عضو هیئت علمی خارجی دارد. ما امکانات خود را دراختیار سایر دانشگاهها قرار میدهیم. بدین ترتیب، دانشگاه اوهایو درواقع یک مؤسسة بینالمللی و جهانی است.[19]
جلسة بعدی، از ساعت 11 تا 30/12، به کارگاههای موازی تعلق داشت؛ که عنوان آن، «دانشگاه و توسعه» بود. 6 کارگاه موازی برگزار شده بود با این عناوین: «توسعة آموزش عالی: موضوعی مربوط به سیاستگذاری یا بازار؟»، «یاوری آموزش عالی به توسعه: ایجاد سازش بینمحلی و جهانی»، «اثر فناوری اطلاعاتی در آموزش و یادگیری توسعه»، «آموزش عالی و اهداف توسعه ای هزاره»، «اتصالات، شبکهها و تحرک نهادی: کدام شیوه برای ساختن تواناییها؟»، «مجموعههای فناوری: مدل موفق برای نوآوری و توسعه». من در کارگاه دوم «یاوری آموزش عالی به توسعه» شرکت کردم. مسئول این جلسه، دکتر غلام محمدبای رئیس دانشگاه موریس و یکی از اعضای هیئت اجرایی اتحادیه بود. سخنرانان این جلسه، خانم هبه وسوری[20] (مدیر دپارتمان علوم از ونزوئلا) و آقای چارلز هاپکینر[21] (مسئول دفتر یونسکو در کانادا) بودند. هر یک از سخنرانان،10 دقیقه صحبت کردند.
خانم وسوری دربارة علم و ویژگیهای آن توضیحاتی به این شرح داد: علم یکی از ویژگیهای دنیای مدرن و یکی از شاخصهای توسعه است. اما علم، ماهیت هنجاری نیز دارد. برای توسعة علمی باید شرایط مناسب اجتماعی وجود داشته باشد تا به تولید داخلی و بومی علم منجر شود. تولیدات علمی داخلی بر شیوههای سنتی و شناختهشده مبتنی است؛ هرچند که نوآوریهایی نیز دیده میشود. تولید داخلی علمی متنوع است و در طیّ آن، به مسائل واقعی داخلی توجه و بر واقعیتهای بومی تکیه میشود. درحالیکه جهانیشدن بر تولید خارجی و واردکردن تولیدات دیگران متکی است. تولیدات وارداتی علم با واقعیتهای داخلی کشورهای واردکننده ارتباط نداشته و براساس شرایط سایر کشورها بهوجود آمده است.
سخنران بعدی، دکتر چارلز هاپکینز بود که دربارة چالشهای آموزش عالی و توسعة پایدار صحبت کرد. وی اشاره کرد که مفهوم توسعة پایدار، خود تحول پیدا کرده است. سؤالاتی که مطرح است، اینها هستند: پایداربودن توسعه یعنی چه؟ چه چیزی باید پایدار باشد؟ برای چه کسی یا گروهی باید پایدار باشد؟ آموزش کیفی چیست؟ و سؤال مهم اینکه چه چیزی باید آموزش داده شود. مسئلة اساسی این است که درواقع کشورهای توسعهیافته هستند که برای توسعة پایدار مانع و مشکل ایجاد میکنند نه کشورهای درحال توسعه. برای توسعة پایدار باید سعی شود که سه سطح آموزش مقدماتی و متوسطه و عالی، و نیز آموزش رسمی وغیررسمی با هم هماهنگ شوند.
چالش اصلی برای کشورهای درحال توسعه این است که تولید دانش به منابع اقتصادی و علمی فراوان نیاز دارد که این کشورها فاقد آناند. آنها، با نداشتن این منابع به مصرف کنندة علمی کشورهای توسعهیافته تبدیل میشوند، که این، به همگونی مسیر تحول علمی و توسعهای آنها با کشورهای پیشرفته منجر میشود و این یعنی بیگانهشدن آنها از واقعیات و نیازهای داخلی خود. بنابراین، از یک طرف تهدید جدی بر توسعة پایدار ازجانب کشورهای پیشرفتة صنعتی است و از طرف دیگر، کشورهای درحال توسعه نیز تحت شرایط موجود بهسوی همان مسیر توسعه کشانده میشوند؛ و این، چالش اصلی کشورهای جهان سوم و توسعة پایدار در جهان است، که پاسخ راحتی هم برای آن وجود ندارد. آموزش عالی ضمن اینکه وظیفه دارد به نیازهای محلی و داخلی پاسخ دهد، در سطح جهانی نیز باید حرفی برای گفتن داشته باشد؛ به عبارت دیگر، باید جهانی فکر ولی محلی عمل کنند.
پس از اینکه سخنرانان مباحث مربوط را طرح کردند، سؤالات و نظرهای حاضران مطرح شد.
تذکر اینجانب: مطلبی که مطرح کردم، دربارة وابستگی علمی دانشگاههای کشورهای جهان سوم بود. وضعیت دانشگاههای دنیا از نظر نقش آنها در توسعه و نیز ایجاد سازش بین محلیبودن و جهانیشدن یکسان نیست. برای دانشگاههای مرکز، با توجه به عدم وابستگی آنها و ارتباط ارگانیک و تنگاتنگی که با جامعه و صنعت دارند، راه روشن است. آنها به راحتی با نهادهای مختلف اجتماعی ارتباط متقابل داشته و جایگاه درست خود را در مسیر توسعه از سالها پیش پیدا کرده و رفتهاند؛ درحالیکه دانشگاههای کشورهای درحال توسعه، از آنجا که خود وارداتیاند، نه خود بهخوبی نهادمند شدهاند و نه با سایر نهادهای جامعه ارتباط ارگانیک و کارآمدی پیدا کردهاند و در این صورت، نقش آنها در توسعة جامعه حاشیهای و کماثر است. رفع این مشکل، کار آسانی نیست. درخصوص ایجاد سازش بین جهانیشدن و نیازهای محلی، دانشگاههای کشورهای توسعهیافته پیوندی قوی، متقابل و اثربخش با نیازهای محلی دارندو به آنها پاسخ میگویند و همراه با تحولات داخلی متحول میشوند؛ فرایند جهانیشدن نیز در بُعد علمی چیزی جز صادرکردن تولیدات علمی آنها ازطریق تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی به دنیا نیست. پس برای این نوع دانشگاهها، هر دو مسئله روشن و عملی و در حال انجام است. اما وضعیت برای دانشگاههای جنوب کاملاً متفاوت است. این دانشگاهها غالباً و در بسیاری از زمینهها ازنظر علمی به دانشگاههای مرکزوتولیدات و روشهای علمی آنها وابستهاند؛ و برای آنها که هنوز با نیازهای داخلی پیوند لازم را برقرار نکردهاند، در بهترین شکل خود نیروهایی تربیت خواهند کرد که در پی تأمین نیازهای مرکز بوده و از نیازهای داخلی بیگانهاند و تخصص آنها غالباً برای رفع نیازهای محلی مفید نیست. بنابراین، ایجاد سازش بین جهانیشدن و نیازهای محلی برای این دانشگاهها بسیار مشکل است. این دانشگاهها که هنوز نتوانستهاند با وضع داخلی کشور خود سازش کنند، چگونه میتوانند بین آن و جهانیشدن سازش ایجاد کنند؟ لذا اولین گام درراه تقویت نقش دانشگاهها در توسعه و سازش بین جهانیشدن و نیازهای داخل، تحول در این دانشگاهها جهت نهادمندشدن و قطع وابستگی علمی و ایجاد استقلال علمی و تولید علمی مفید برای نیازهای داخلی است؛ و این خود، به منابع و سیاستگذاری جدی و دراز مدت نیاز دارد که ممکن است برای نخبگان سیاسی و علمی این کشورها کار بسیار مشکلی باشد.
پس از تذکر اینجانب که مسئول جلسه و سخنرانان، مخصوصاً سخنران دوم، چارلز هاپکینز آن» را تأیید کردند (و آقای هاپکینز از من خواست بعداً در این موارد بیشتر صحبت کنیم) بعضی دیگر از شرکتکنندگان نظرهای خود را مطرح کردند. ازجمله یک شرکتکنندة ونزوئلایی از ضعف نخبگان کشورهای جهان سوم صحبت کرد و مثال زد که شرکت نفت ونزوئلا، بهدنبال اعتصابی، 2000 نفر از این نخبگان را اخراج کرد ولی هیچ مشکلی پیدا نکرد. یکی دیگر از حاضران توزیع ناعادلانة ثروت در بین کشورها را مهمترین عامل بازدارندة توسعة پایدار ذکر کرد و راهحل آن را پیداکردن پاسخی به این مشکل دانست.
جلسة بعدازظهر، از ساعت 30/13 الی 15 برگزار شد. موضوع این جلسه، «نقش دانشگاهها در تقویت دیالوگ» بود. رئیس این جلسه، آقای پائولو بلاسی رئیس سابق دانشگاه فلورانس ایتالیا بود. سخنزانان نیز عبارت بودند از: آقای محمود ممدانی (رئیس مرکز مطالعات افریقایی دانشگاه کلمبیای امریکا)، خانم کاترینا ستنو (رئیس بخش سیاستهای فرهنگی و دیالوگ بینفرهنگی یونسکو) و آقای دکتر فرجی دانا (رئیس دانشگاه تهران) بودند.
سخنران اول دربارة مباحثی مثل سرمایة فرهنگی و سرمایة فرهنگی نمادین بحث و اهمیت این سرمایهها را برای ایجاد و تقویت دیالوگ بین فرهنگها گوشزد کرد. وی با تأکید بر تغییر پرشتاب جامعه، ضرورت تغییر و تحول و نوآوری در دانشگاهها را مطرح و اشاره کرد که دانشگاهها باید به این تغییرات پاسخ دهند تا ارتباط منسجم خود را با جامعه برقرار کرده باشند. بنابراین، اولین اولویت دانشگاه، برقرارکردن دیالوگ با جامعة خود است. در صحنة بزرگ جهانی نیز دانشگاهها با قبول این واقعیت که تنوع بین فرهنگها عامل رشد تمدن بشری بوده و بده و بستان فرهنگی بین تمدنها یکی از عوامل اساسی رشد فرهنگه است، امروزه میتوانند این فرایند را تسهیل کنند؛ چرا که دانش دیگر محدود به یک محل و منطقه نیست. در این مسیر، دانشگاهها را باید نهادهای بینالمللی تلقی کرد که میتوانند بار دیالوگ بین فرهنگها و جوامع را بردوش بگیرند. دانشگاهها باید به مسئولیت خود در این موارد اولویت ببخشند، دنیا را بشناسند و خود را به دنیا بشناسانند، و بدین ترتیب عامل موثر گفتوگوی بین فرهنگها شوند.
سخنران دوم، با تأکید روی اهمیت تعریف دقیق دیالوگ، مفهوم دیالوگ را تجزیه و تحلیل کرد و کوشید تعریف دقیقتری از آن ارائه دهد. به نظر وی، شیوة دیالوگ بسیار مهم است تا نتیجة مطلوب بدهد. جهانیشدن میتواند هم دیالوگ واقعی و هم دیالوگ کاذب بهوجود آورد. او همچنین تأکید کرد که وقتی سیاستمداران از دیالوگ صحبت میکنند، آن را به حوزة سیاسی میآلایند و سیاستزده میکنند و آن را از مسیر درست خود منحرف میکنند. بنابراین نباید دیالوگ را به سیاست آمیخت؛ نیز نباید مذهب را کل فرهنگ تلقی کرد و آن را محور دیالوگ بینفرهنگی قرار داد. مذهب، جزئی از فرهنگ است نه کل آن. به نظر وی، نقش دانشگاهها در این میان این است که هم فرهنگ را به معنای کلی و درست آن درنظر بگیرند و هم دیالوگ را از حوزة سیاست و سیاستمداران جدا کنند و به حوزة علم و فرهنگ ببرند.
آخرین سخنران این جلسه، دکتر فرجی دانا رئیس دانشگاه تهران بود؛ که صحبت خود را بر دیالوگ بین فرهنگها متمرکز کرد. ایشان با اشاره به فرهنگ غنی و اثرگذار ایران، به طرح موضوع گفتوگوی بین فرهنگها بهوسیلة رئیس جمهور اسلامی ایران اشاره کرد و اینکه سال 2001 بهعنوان سال گفتوگوی تمدنها رقم خورد. سپس ایشان کوشیدبااستفاده ازنظرهای آقای خاتمیگفتوگوی بین فرهنگها را تعریف کند و چگونگی فعالیت دانشگاهها را در این زمینه توضیح دهد.
در آخرین جلسة روز 27 جولای، چهار کارگاه موازی در زمینة آموزش عالی و دیالوگ تشکیل شد؛ که مباحث تعیینشده برای آنها عبارت بودند از: «فراتر از تحمل:آموزش عالی، بستری برای گفتوگوی بینفرهنگی؟»و«رهیافتهای منطقهای در بینالمللیکردن آموزش عالی» و «بینرشتهای و فرارشتهای: تمرینی برای دیالوگ فرهنگی؟» و «دیالوگ با جامعه و آموزش عالی».
مسئولیت ادارة کارگاه دوم با دکتر طیبی از دانشگاه اصفهان بود. سخنرانان این کارگاره عبارت بودند از: خانم جین نایت[22] از دانشگاه تورونتوی کانادا و آقای هانس دو ویت[23] از دانشگاه آمستردام هلند. براساس هماهنگی قبلی، قرار بود بیشتر شرکت کنندگان ایرانی در این جلسه شرکت کنند تا جلسه رونق بیشتری داشته باشد. بیشتر توجه این کارگاه روی یافتههای تحقیقی از بانک جهانی دربارة بینالمللیکردن آموزش عالی درکشورهای امریکای لاتین، و چگونگی بهکارگیری آن در سایر نقاط دنی بود. درواقع، در این مطالعه، موضوعات تنوع، اختلاف و همگونی و روندهای مربوط بررسی شد. علاوه بر آن، از یافتههای یک تحقیق پیمایشی خود اتحادیة دانشگاهها نیز دربارة بینالمللیکردن آموزش عالی در این مباحث استفاده شد.
5. روز چهارشنبه (28 جولای 2004م.)
اولین جلسة این روز، از ساعت 9 تا 30/10، جلسة کاری اتحادیه بود. دستور این جلسه، چهار موضوع بود که باید دربارة آنها بحث و تصمیمگیری میشد. اولین دستور جلسه، بررسی اصلاحاتی بر اساسنامة اتحادیه بود. پیشنهادها را قبلاً هیئت اجرایی تدوین کرده و جهت اظهارنظر برای اعضا فرستاده بود تا اگر نظرهای اصلاحی دارند، پیشنهاد کنند. از آنجا که هیچ پیشنهادی نیامده بود، اصلاحات پیشنهادی هیئت اجرایی قرائت و به رأی گذاشته شد و به اتفاق آرا تصویب شد. دستور جلسة بعدی شیوهنامة اجرایی اتحادیه دربارة اصلاحات اساسنامه بود که آن هم قرائت و به رای گذاشته شد و بهتصویب رسید.
دستور جلسة بعدی، بحث روی دو بیانیه بود که اتحادیه تنظیم کرده بود: اولی دربارة «دانشگاهها و فناوری اطلاعاتی و ارتباطی» و دومی دربارة «سهیمشدن فرامرزی آموزش عالی کیفی» بود. این بیانیهها با توجه به اهمیتیافتن بیشتر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی نوین ضروری بهنظر میرسید که اتحادیه آنها را صادر کرده بود. وقت زیادی روی این دو بیانیه گذاشته نشد و بهطور ضمنی تأیید شد.
آخرین دستور جلسه، به گزارش کمیتة انتخابات دربارة نامزدهای ریاست اتحادیه و اعضای هیئت اجرایی مربوط بود که ارائه شد. ابتدا روال انتخابات و بررسی شرایط کاندیداها توضیح داده شد؛ سپس کاندیداهای ریاست اتحادیه معرفی شدند؛ و مقرر شد هر یک در چند دقیقه دیدگاههای خود را دربارة اتحادیه و برنامههایی که دارند، بیان کنند. یکی از کاندیداها آقای یوهان رامون دو لافونته[24] رئیس دانشگاه ملی مکزیک و دیگری غلام محمدبای[25] رئیس دانشگاه موریس بود، که هر دو از اعضای هیئت اجرایی بودند.
از نکاتی که آقای یوهان رامون مطرح کرد، این بود که ایشان رئیس دانشگاه ملی مکزیک هستند که 430 سال قبل بنا نهاده شده است. در این دانشگاه، با مسائلی که امروزه دانشگاهها مواجه هستند، بهخوبی برخورد میشود. وی دربارة اتحادیه بیان داشت که این اتحادیه میتواند در فرایند جهانیشدن اثرگذار باشد، ولی ما باید بهتر سازماندهی کنیم. ما باید با یک نگاه انتقادی به اتحادیه نگاه کنیم تا مشکلات و ضعفهای آن را شناسایی و اصلاح کنیم. برای مثال، تعداد اعضا کافی نیست و مشارکت کم است، مثلاً در این جلسه فقط 15 درصد اعضا شرکت دارند. باید در بررسی شرایط اعضا دقت بیشتری بشود. باید با یونسکو و بانک جهانی رابطه بهتری بر قرار کنیم و خود را بهتر به جهان بشناسانیم و دربارة جهانیشدن بهتر فکر و عمل کنیم.
آقای غلام محمدبای نیز اظهار داشت: من 4 سال در هیئت اجرایی بودم و اتحادیه و وضعیت آن را بهخوبی میشناسم و علاقة زیادی به تقویت و توسعة این اتحادیه دارم و معتقدم که این اتحادیه میتواند در زمینة گفتوگوی بین فرهنگها و توسعة پایدار بسیار مؤثر عمل کند؛ همچنین میتواند دانشگاههای جهان سوم را در فرایند جهانیشدن یاری دهد. به اعتقاد من، اتحادیه باید زیرمجموعههای منطقهای ایجاد کند، که میتوانند در تقویت همکاری بین دانشگاههای مناطق نقش مثبتی داشته باشند. کشور من کوچک ولی چندفرهنگی است و همواره در صلح و صفا زندگی کرده است. اتحادیه باید دربارة کیفیت اعضای خود به همان اندازة کمیت آنان توجه داشته باشد و منابع مالی خود را نیز تقویت کند. اتحادیه باید به نیازهای اعضای خود پاسخ مناسب بدهد و با یونسکو که اتحادیه را ایجاد کرده است، ارتباط نزدیکتری برقرار کند.
پس از معرفی و صحبت کاندیداهای ریاست اتحادیه، نامزدهای جدید هیئت اجرایی نیز معرفی شدند. روال اتحادیه این است که از 20 نفر اعضای هیئت اجرایی، 10 نفر از اعضای قبلی میمانند و 10 نفر جدید به آنها اضافه میشود. درواقع اعضای هیئت اجرایی معمولاً برای دو دوره انتخاب میشوند. 20 نفر نیز بهعنوان عضو علیالبدل انتخاب میشوند، تا در صورت نیاز جایگزین شوند. از ایران، با توجه به اینکه آقای دکتر جاسبی از دورة قبل در هیئت اجرایی وارد شده بود، در این دوره هم میتوانست ابقا شود. بنابراین، از دانشگاههای دولتی فقط برای عضو علیالبدل میتوانست کاندید شود.
جلسة دوم این روز از ساعت 11 تا 14 برای انتخابات درنظر گرفته شده بود. رأیدادن با کارتهای رأی که برای اعضای رسمی صادر و به نمایندگان داده شده بود، انجام میگرفت. در این جلسه، ابتدا انتخاب رئیس اتحادیه در دستور کار بود. فرمهایی که در آن نام دو کاندید نوشته شده بود، به کسانی که کارت رأی داشتند، داده شد و خواسته شد که کاندیدای موردنظر خود را مشخص کنند و با نشاندادن کارت در صندوق بیندازند. هیئت ایرانی، آقای غلام محمدبای را با توجه به شرقی و مسلمان و نزدیکتربودن مواضع برگزید و به ایشان رأی داد. آرا خوانده شد و آقای غلام محمدبای با 56 رأی به ریاست چهار سال بعد اتحادیه برگزیده شد. آقای یوهان 42 رأی آورد.
آنگاه رأیگیری برای هیئت اجرایی شروع شد. روال چنین بود که کمیتة انتخابات از کاندیداهای اعلامشده 10 نفر را که قبلاً در هیئت بودند، مشخص کند؛ و 10 نفر دیگر را از کاندیداهای جدید براساس توزیع منطقهای و کشوری در لیستی قرار داده بود. براساس صحبتهایی که با اعضای کمیتة انتخابات و رئیس قبلی اتحادیه شده بود، هیئت ایرانی درخواست کرد که دو نفر از ایران در هیئت اجرایی باشد و آقای دکتر فرجی دانا رئیس دانشگاه تهران به لیست اضافه شود، که خلاف روال اتحادیه بود و پذیرفته نشد. پیشنهاد بعدی، داشتن دو نفر در اعضای علیالبدل بود؛ که این را پذیرفتند و آقایان دکتر پورمحمدی و دکتر فرجی دانا را در لیست اعضای علیالبدل قرار داده بودند. این لیستها به اعضا داده و از آنان خواسته شد یا کل لیست را همانطور که پیشنهاد شده بود، بپذیرند و یا در صورت مخالفت، تغییرات لازم را در جای تعیینشده وارد کنند. در این رأیگیری، آقای دکتر طالبی رئیس دانشگاه اصفهان بهعنوان معترض صحبت کرد. وی اشاره کرد که بهعنوان نمایندة هیئت ایرانی، به نبودن یک نفر از دانشگاههای دولتی ایران دربین اعضای اصلی هیئت اجرایی اعتراض دارد؛ و توضیح داد که آقای دکتر جاسبی نمیتواند نماینده دانشگاههای ایران باشد چرا که وی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی است که یک دانشگاه غیردولتی است و دانشگاههای باسابقه و اصلی و کیفی ایران دانشگاههای دولتی هستند. این اعتراض که قبلاً هم به اعضای کمیتة انتخابات اعلام شده بود و آنها قبول نکرده بودند، بار دیگر از طرف رئیس اتحادیه که رئیس جلسه هم بود، مخالف روال اتحادیه تلقی شد و پذیرفته نشد اما اعلام شد که نمایندگان حق دارند تغییرات مورد نظر خود را در ورقة رأی وارد و اعلام کنند. قرار شد آنها که موافقاند، بهجای آقای دکتر جاسبی، نام آقای دکتر فرجی دانا را در ورقه وارد کنند. رأیگیری بهعمل آمد و لیست پیشنهادی تأیید شد. 28 نفر تغییر مورد نظر را انجام داده بودند که اکثریت را حائز نمیشد. بدین ترتیب، انتخابات اتحادیه انجام شد و رئیس و هیئت اجرایی اتحادیه برای چهار سال بعد مشخص شد.
جلسة بعدی از ساعت 14 تا 30/15، گزارش جلسات موازی بود که دبیر جلسات ارائه کرد، جلسة بعدی نیز از ساعت 16 تا 30/17، جلسة کاری برای بررسی بودجة چهار سال بعد اتحادیه و تاریخ و محل برگزاری مجمع بعدی اتحادیه بود که بیشتر با حضور اعضای هیئت اجرایی برگزار شد. شب نیز قرار بود علاقهمندان را جهت تماشای یک مسابقة فوتبال به استادیوم ببرند.
6. روز پنجشنبه (29 جولای 2004م.)
اولین جلسه، از ساعت 9 الی 15/10، به تشریفات هیئت اجرایی اتحادیه تعلق داشت؛ که بیشتر برای تشکر و قدردانی از اعضای قبلی بود. ریاست جلسه را آقای هانس گینکل رئیس قبلی اتحادیه بهعهده داشت. وی ابتدا بازهم به اهمیت اتحادیه اشاره کرد و گفت: اتحادیه باید در پی آزادی علمی و بالابردن کیفیت آموزش عالی باشد و بهعنوان یک گروه مرجع برای دانشگاههای عضو عمل کند و بهدنبال اعمال و بسط روحیة دموکراتیک باشد؛ چراکه دانشگاه یعنی زندگی دموکراتیک. آنگاه از اعضای هیئت اجرایی قبلی تشکر و قدردانی شد و به هر یک هدیهای داده شد. سپس رئیس جدید اتحادیه آقای غلام محمدبای مطالب کوتاهی عنوان کرد و با دعوت از کاندیدای دیگر در کنار خود از او تشکر و در خواست حمایت کرد و وی نیز طی صحبت کوتاهی، از وی تشکر و اعلام حمایت کرد.
در قسمت بعدی، خانم پولاک دبیر اجرایی اتحادیه صحبت کرد. او به وظایف و نقش اتحادیه در ایجاد ثبات در جهانی درحال دگرگونی اشاره کرد و وظایف اتحادیه را چنین برشمرد: اتحادیه باید به اعضای متنوع خود برحسب نیازشان خدماتی ارائه دهد؛ سمینارها و کنفرانسهای لازم را برگزار کند؛ نشریات خود را تقویت کند و برای استفاده، در اختیار اعضا قرار دهد؛ گروههای کاری لازم را تشکیل دهد؛ دانش و اطلاعات لازم را به اعضا برساند؛ از تواناییهای خود جهت بالابردن همکاری بین اعضا استفاده کند؛ فعالیتهای مختلف انسجام بخشد؛ مشارکت اعضا را در این فعالیتها افزایش دهد؛ و رضایت اعضای خود را جلب کند.
سپس اعضای جدید هیئت اجرایی معرفی شدند. در نهایت برندة بهترین مقاله در مجلة اتحادیه خطمشی آموزش عالی[26] معرفی و هدیهای به او اعطا شد. در پایان این جلسه، فرصتی داده شد تا اگر اعضا مطلبی یا پیشنهادی یا نقدی دارند، مطرح کنند؛ که چند نفر صحبت کردند. اینجانب بهعنوان اولین نفر، نظرهای خود را به شرح زیر مطرح کردم:
من از دانشگاه علامه طباطبایی ایران برای اولین بار در این مجمع شرکت کردهام. از جلسات برگزارشده و سخنرانیهای انجامشده دربارة موضوعات مختلف مربوط به آموزش عالی استفاده کردم و با فعالیتهای اتحادیه بیشتر آشنا شدم. بنابراین، قصد من از این صحبت، نفی اقدامات و فعالیتهای اتحادیه نیست بلکه همانطور که خانم پولاک اشاره کرد، قصد من ارائه پیشنهادهایی درجهت تقویت این اتحادیه است. بسیاری از ما این سؤال را از خودمان و از همدیگر می پرسیم که از این مجمع چه چیز عاید ما و دانشگاه ما شد. باید اذعان کنم که انتظار من از این مجمع بیشتر از این بود؛ چرا که به نظر من، این مجمع باید فراتر از یک کنفرانس معمولی عمل کند. جلسات و بحثهای مفیدی مطرح شد و من از مباحث خوب و از تجارب دانشگاههای دیگر استفاده کردم و با بعضی از آنها از آشنا شدم. ولی اینها در حد یک کنفرانس معمولی بود آنچه من انتظار داشتم، فراتر از این بود. من و بعضی دیگر انتظار داشتیم علاوه بر این مطالب، راهکارهای عملی و ملموس و قابل اجرایی ارائه شود که بتوانیم آنها را پساز بازگشت در دانشگاه خود بهاجرا بگذاریم. به عبارت دیگر، مباحث نظری مطرحشده در کمیتههای کاری به خطمشیها و برنامههای اجرایی تبدیل شود و در صورت لزوم در دانشگاههای عضو بهاجرا گذاشته شود و شیوههای موجود اصلاح و بهبود یابد. یا انتظار داشتیم دانشگاههایی که برای مسائل مبتلابه عمومی راهحلهای عملی پیدا کردهاند، تجارب خود را با دیگران درمیان میگذاشتند و این تجارب منتقل میشد. من شخصاً چنین نتیجة ملموس و راهکارهای عملی از این مجمع نگرفتم. بعضی دیگر از اعضا هم که من با آنان صحبت کردهام، همین نظر را دارند. بنابراین، پیشنهاد میکنم رئیس جدید اتحادیه با همکاری هیئت اجرایی جدید، در اینباره فکری بکنند؛ بهعلاوه، سیاستی درپیش بگیرند که باعث شود رابطة اتحادیه با دانشگاههای عضو طوری باشد که در طی چهار سال بین دو مجمع نیز دانشگاهها از این عضویت بهطور جدی و واقعی، نه صرفاً اسمی، بهرهمند شوند.
پس از طرح موضوع از طرف اینجانب، چند نفر دیگر نیز در همین راستا صحبت کردند. فقط یکی از آنان از فعالیتهای فعلی بسیار تمجید کرد و نقدهای مطرح شده را وارد ندانست. آنگاه رئیس اتحادیه و دبیر اجرایی سعی کردند ضمن توضیح و توجیه برخی ضعفها ضرورت پرداختن به مطالب مطرحشده را تأیید کنند؛ و تأکید کردند که برخورد فعالانة اعضا نیز برای این منظور ضرورت اساسی دارد.
جلسة بعدی، اختتامیة مجمع بود که از ساعت 30/10 تا 12 برگزار شد. در این جلسه، رئیس دانشکدة علوم پزشکی برزیل و معاون اتحادیه سخنرانی کرد. سپس آقای خوزه کارلوس رئیس دانشگاه سائوپولو تشکر و قدردانی کرد. آنگاه آقای هانس گینکل، ضمن تشکر و قدردانی از اتحادیه، از همکاری هیئت اجرایی و سایر همکاران اتحادیه با وی در چهار سال دورة ریاست خود ابراز خرسندی کرد. سرانجام، خانم پولاک دبیر اجرایی اتحادیه ضمن تشکر و قدردانی از اعضا و همکاران اجرایی، ختم مجمع را اعلام کرد. بعدازظهر نیز ما وسایل خود را جمع کردیم و آمادة حرکت به فرودگاه بینالمللی سائوپولو شدیم.
لازم است توضیح داده شود که براساس تصمیم قبلی در جلسات ایران، قرار شده بود هر یک از دانشگاههای عضو، کاتالوگ و بروشورهایی را در معرفی دانشگاه خود تهیه کنند و در قسمت مربوط در کنفرانس بهنمایش بگذارند. در کنفرانس نیز محلی برای نمایش و ارائة این اقلام درنظر گرفته شده بود. لذا اکثر دانشگاههای شرکتکننده از جمله دانشگاه علامه طباطبایی بروشور، کاتالوگ و پوسترهایی از دانشگاه خود تهیه کرده و در محل تعیینشده بهنمایش گذاشته بودند؛ که کار خوب و مناسبی بود. البته در این زمینه، دانشگاه آزاد، وسیعتر از دانشگاههای دولتی اقدام کرده بود؛ و کتاب، کاتالوگ، پوستر، بروشور و حتی دو نوع دیسکت تهیه کرده بود که بهطور رایگان دراختیار علاقهمندان قرار میداد.
7 . ارزیابی کلی اینجانب دربارة کنفرانس، اتحادیه و عضویت در آن
بهطور کلی، عضویت در چنین سازمان بینالمللی برای دانشگاههای ما مفید است و وجهی بینالمللی به دانشگاههای ما میدهدکه در دنیای کنونی ضرورت دارد. ارتباط با دانشگاههای دیگر در درون اتحادیه امکان میدهد که مسائل مشترک مبتلابه دانشگاههای جهان سوم و حتی کلیة دانشگاههای دنیا برای مسئولان دانشگاهها آشکار شود و با همفکری سایر دانشگاهها، گامهای مؤثری درجهت برخورد با آنها برداشته شود. بهعلاوه، مجموعة دانشگاههای عضو، در زمرة گروه مرجعی برای مقایسة وضعیت خود با آنها قرار میگیرند و این به شناخت بهتر ضعفها و قوتهای آنها کمک میکند. ولی در حال حاضر، بین دانشگاههای اتحادیه ارتباط مداوم که میتواند بسیار مفید باشد بهوجود نیامده است. میتوان این ارتباطات را از اعضای درون کشوری شروع کرد و به منطقه توسعه داد و از تواناییهای بالقوة علمی و اجرایی یکدیگر بهره برد. برای مثال، با توجه به عضویت تعداد زیادی از دانشگاههای کشور در این سازمان میتوان جلسات کاری موضوعی را بهطور ادواری در یکی از دانشگاههای عضو برگزار کرد و بهطور مشترک روی آن مسائل کار کرد. در مرحلة بعدی میتوان بعضی از دانشگاههای عضو اتحادیه در منطقه را به این جلسات دعوت کرد و بین دانشگاههای عضو، خاصه در حوزة دانشگاههای کشورهای اسلامی، همکاری منطقهای ایجاد کرد. این نوع فعالیتها میتواند زمینهساز تحقیقات مشترک، نشریات مشترک، و تبادل استاد و دانشجو و سایر فعالیتهای علمی مشترک شود.
علاوه بر این، میتوان با درگیری جدیتر در چنین سازمانی و حتی شرکت در جلسات سالانة موضوعی آن، با ارائة مطلب و مقاله و دیدگاهها، نیز ایجاد ارتباط نزدیکتر با سایر دانشگاههای عضو، بهرههای بیشتر و ملموستری نصیب دانشگاه کرد. و سرانجام اینکه ایران با تعداد اعضای خود توان آن را دارد که نقش اجرایی مهمتری در این اتحادیه ایفا کند و حتی ریاست آن را بهدست گیرد و ازطریق آن گامهای جدیتری در توسعة علمی خود و کشورهای اسلامی و جهان سومی بردارد.
دربارة موضوع کنفرانس نیز باید بگویم که موضوع تنوع و جهانیشدن و نقش دانشگاهها در آن از مهمترین موضوعات زمان حال ما است. مطالب مطرحشده در کنفرانس در عین اینکه جنبة تئوریکی قوی نداشت، مفید بود. فهمیدن خود اینکه این موضوع در سطح دانشگاههای دنیا اهمیت والایی دارد و دانشگاههای مختلف دنیا، مخصوصاً آنها که متعلق به جنوب و شمال هستند، نگاه متفاوتی به موضوع دارند، برای خود من جالب توجه بود. مهمترین نکات مشترک بین بحثها و سخنرانیها که برای ما حائز اهمیت فراوان است، موارد زیر بود:
1. تنوع فرهنگی در درون کشورها و در بین کشورها بسیار ارزشمند است؛ که اگر خوب با آن برخورد شود، نه تنها تهدید نیست بلکه میتواند منشأی خیر فراوان برای کشور و دنیا باشد.
2. دانشگاهها باید بیش از همه گامهای مفیدی برای ایجاد ارتباط و گفتوگو بین فرهنگهای مختلف در درون کشور و در جهان بردارند و اقدامات تحقیقاتی و علمی لازم را درجهت حفظ این تنوعات بهعمل آورند.
3. برای توسعة مناسب کشور، بهترین راه، توسعة پایدار است؛ که باید براساس منابع و امکانات و شرایط اجتماعی، فرهنگی، و اقتصادی داخلی انجام شود و از تقلید روش توسعة غرب جداً خودداری شود، که در نهایت به بنبست میانجامد.
4. جهانیشدن برای حفظ تنوعات فرهنگی و توسعة پایدار هم تهدید و هم فرصت ایجاد میکند؛ که باید با دقت به آن پرداخته شود تا از تهدیدها کاسته و از فرصتهای بهدستآمده استفاده شود.
5. و مهمتر از همه که مکرراً مطرح میشد، این است که راه توسعة همهجانبة جامعه، خاصه در کشورهای جهان سوم، جز با توسعة کمی و کیفی آموزش و خاصة آموزش عالی نیست؛ و آنان که سرمایهگذاری لازم را در این حوزه نکنند، قطعاً بازندگان آیندة راه توسعه خواهند بود و زیانهای جدی و جبرانناپذیری به کشور خود وارد خواهند کرد.
* . International Association of Universities (IAU), July 25-29, 2004
** . استاد دانشگاه علامه طباطبایی.
1. The Wealth of Diversity: the Role of Universities in Promoting Dialogue and Development
1. Hans Van Ginkel
2. Adolpho Jose Melfi
1. Georges Haddad
2. Tarso Genro
3. Geraldo Alckmin
1. Eva Egron-Polak
2. Jose Goldemberg
1. Mahendra M. Shah
1. شایان ذکر است که متن کامل سخنرانی آقای شاه به انگلیسی موجود است. سخنرانی وی با کفزدن زیاد مورد تأیید و استقبال قرار گرفت.
2. Brenda Gourley
1. Ludmila Verbitskaya
2. Yolanda T. Moses
1. business meeting
2. Tefetso Henry Mothibe
1. Carlos de Brito Cruz
2. Deepak Nayyar
3. Karen Holbrook
1. یکی از شرکتکنندگان ایرانی در این جلسه، به خانم هولبروک متذکر شد که شما از فعالیت و مشارکت بینالمللی دانشگاه خودتان سخن میگویید، درحالیکه دولت شما بخشنامه میکند که مقالات ایرانی را نپذیرید. این تناقض را چگونه میتوان توجیه کرد؟ وی در پاسخ گفت که بسیاری از دانشگاهها با این تصمیم دولت موافق نیستند و همیشه بین دانشگاهها و دولتها اختلاف نظرهایی وجود دارد. امید است این محدودیت زود حل شود.
2. Hebe Vessuri
3. Charles Hopkins
1. Jane Knight
2. Hans de Wit
1. Juan Ramon de La Fuente
2. Goolam Mohamedbhai
1. Higher Education Policy
نظر شما