موضوع : پژوهش | مقاله

فتنه ممزوج


سه‌دهه است که دشمن مردم را برای سرنگونی نظام ساخته دست خودشان ترغیب می‌کند. پس از شکست کودتای سبز، اندیشکده‌های سرطانی دشمن به این نتیجه رسیدند که فتنه به بطن جامعه و ساختار اقتصادی ضربه‌ای هرچند جزئی وارد ساخته و اگر بر این دو نقطه فشاری «متمرکز و مستمر» وارد گردد، قطعاً نتیجه مطلوب در بازه زمانی نه چندان دور حاصل خواهد شد.
آنها چنین می‌پندارند که «حذف دولت» آخرین گام برای براندازی نظام را بشدت تسهیل کرده و با این برآورد و ارزیابی قدرت خود را بر بخش اقتصادی متمرکز ساخته‌اند. دشمن با هرچه عمیق ترکردن فتنه، منازعات را از سطح سیاسی به عمق اجتماع رسوخ داد و نتیجه این بود که تعاملات اجتماعی بسیاری از خانواده‌ها و آشنایان تا مدتی قطع یا کمرنگ شد. از سویی دیگر، رکود حاصل از «ناامنی روانی» ساختار اقتصادی کشور را به فلج موقتی مبتلا ساخت. هم ما و هم دشمن بر این نکته به خوبی واقف بودیم که سیستم معیوب پرداخت غیر هدفمند یارانه‌ها به آخر خط رسیده و در صورت ادامه این روند نظام اقتصادی کشور بر روی وزن خود خراب خواهد شد. نظام شیطانی جهان با این پیش‌فرض‌ها در بازه زمانی کوتاه و بلند مدت برای خود ایستگاه‌هایی را تعریف کرد. هدف کوتاه مدت، به تأخیر انداختن اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها و گام بعدی بستر‌سازی برای زمان اجرایی شدن طرح بود، به این معنی که بطور موازی: - جهت ایجاد اغتشاش ذهنی در مردم عملیات مؤثر روانی در قالب القای ترس از عواقب اجرای طرح شکل گرفت. - قطعنامه‌های زنجیره‌ای در شورای امنیت و اتحادیه اروپا به تصویب رسید تا فشار اهرم خارجی به حداکثر خود برسد. - تلاش شد با کمک جریان فتنه و نفاق، شریان‌های حیاتی اقتصاد، کشف و قطع گردیده و فضای رعبِ پمپاژ شده از خارج به احسن‌ترین وجه پژواک داخلی داشته باشد. - و در تکمیل نقشه‌شان قصد کردند مردم را از «آخرین امید خود به نظام » یعنی «دولت منتخب» ناامید کنند.
شاید با این برهان بود که سال گذشته محمد خاتمی در دیدار با جمعی از دانشجویان، سال 89 را سال «بحران‌های اجتماعی» نامید. اما تأخیر کاملاً مشکوک برای اجرایی‌شدن طرح، که شاید برای بستر‌سازی بهتر صورت گرفت، «بحران اجتماعی» پیشگویی! شده را با وقفه مواجه ساخت. دشمنان با تصور «مؤثر شدن تحریم‌ها بر زندگی مردم» و آنچه آنها «تبعات اجرایی شدن طرح هدفمند کردن» می‌نامیدند، فتنه‌ای بسیار سهمگین‌تر را کلید زدند. فتنه‌ای که بر پایه یک دکترین برگرفته از متن احادیث و روایات خود ما پایه‌ریزی شده «از هر دری که فقر وارد شود از پنجره آن ایمان خارج می‌گردد». این بود که سال گذشته استوانه جریان فتنه، سال را به دو مقطع 6 ماهه تقسیم و وظایف دولت در سایه را این چنین تعریف کرد:
«6 ماه اول سال، صرف انتقاد از دولت و 6 ماهه دوم زمان عملیاتی کردن طرح‌ها باشد.» آنچه «انتقاد» نامیدند تاکتیکی بود با سه هدف:
اول پاک کردن نقاط مثبت دولت در ذهن مردم و جایگزینی چهره‌ای مشوش از دولت در اذهان به جای چهره کریه خودشان در حافظه تاریخی. دوم انتقال سطح منازعه به پیش از انتخابات و رقم زدن دو قطبی دولت- منتقد دولت در جهت ایجاد اتحاد حداکثری و صف آرایی یکدست در مقابل دولت (نظام). سوم به راه‌انداختن عملیات روانی مؤثر در جهت ناامید شدن مردم از منتخب‌شان «که البته با وقفه ایجاد شده در زمان اجرای طرح، برنامه فوق‌الذکر با یک سال فرصت بیشتر برای تخریب مواجه شد.» طبق یک اصل اولیه در علم روانشناسی «ناامیدی» بستر زیست «افسردگی و خشم» است، از سویی دیگر ایجاد فضای رعب می‌تواند موتور مولدی را به چرخش در آورد که عامل وقوع انواع و اقسام جنایات است. به زبان ساده‌تر وقتی مردم احساس ناامنی کنند، در ابتدایی‌ترین حالت برای حفاظت از جان خود ابزار مثلاً حفاظتی- بخوانید آلت قتاله- حمل می‌کنند و به همین سادگی هر فرد تبدیل به پتانسیل بالقوه ایجاد وحشت می‌شود. پدیده ناامنی در فضایی موازی «امید» مردم برای برنامه ریزی، سرمایه گذاری و کار اقتصادی را سلب کرده و این چرخه بطور فزاینده بر سرعت خود می‌افزاید تا حدی که ظرفیت «خشم اجتماعی» به نقطه صفرِ زدن جرقه نهایی که دشمن برای خود تعریف کرده برسد. کور کردن چشم امید مردم - دولت منتخب- مهمترین چرخ دنده حرکت موتور مولد فوق‌الذکر است به این دلیل که این دولت حد نهایی نصاب مردمی بودن و خدمت بی منت را شکسته و تضعیف این دولت بزرگترین «ناامیدی روانی مردمی » را رقم خواهد زد، در نتیجه مردم ناامید شده از نظام، آماده هر عملی می‌شوند درست همان طور که دفاع از این عصاره گرانبها در وقت لازم با حضور میلیونی مردم مواجه خواهد شد. دفاع غیر عاملی که تا به حال از حماقت دشمنان داخلی و خارجی جلوگیری کرده است.
با این تفاصیل بهتر می‌توان از پروژه «تابستان داغ» یا «شهریور سرخ» رمزگشایی کرد. تابستانی که به دلیل گرمای ذاتی خود همواره برای انجام انواع و اقسام «کودتاها» بهترین بستر بوده و می‌توان از ظرفیت کلافگی طبیعی جامعه سود جست!
به دلیل اطاله مبحث مابقی مطلب را به صورت فهرست وار خدمتتان ارائه می‌کنیم. دلایل این فتنه‌گری‌های شیطانی بطور خلاصه به شرح زیر است:
1- پدیده «الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت» و ناامیدی جهانی از «الگوی مدیریت غرب» خطری است که دشمن به خوبی آن را درک کرده و با تمام توان سعی دارد این «الگوی مترقی» را در پیش چشم ناظران جهانی به چالش بکشد.
2- در ذیل بحث الگو شدن ایران می‌توان به مقاومت جانانه ملت و دولت قهرمان در بحث هسته‌ای اشاره کرد که دشمن در آن به شکلی مفتضحانه شکست دیپلماتیک را پذیرا شده و با دستانی خالی از منطق این حرکات از سر استیصال را برنامه‌ریزی می‌کند.
3-نداشتن ظرفیت و توان برای باز کردن باب یک جنگ جدید دلیل دیگری است که دشمن را وادار ساخته که این نبرد نامتقارن را به راه بیندازد.
4- دریافت ضربات کمر شکن از سیستم اطلاعاتی کشور دلیل دیگری است که آنها را به سمت این انتقامگیری ناجوانمردانه سوق می‌دهد.
5- باز کردن قلاده تروریست ها، برای ما و جریان فتنه یک پیام واحد دارد و آن این‌که دشمن «فتنه سبز» را از فهرست معادلات خود حذف کرده است.
6-تغییر فاز از برخورد نرم به درگیری نیمه سخت-تحریم- و از نیمه سخت به سخت-عملیات‌های تروریستی- نشان از این دارد که دشمن به آخر خط رسیده و جنگ نرم به نفع ما در حال مغلوبه شدن است.
7-باور مشترک استراتژیست‌های جریان‌های معاند داخلی و خارجی این است که اگر دولت از این مرحله سخت عبور کند، نظام برای سال‌های بسیار طولانی در بحث اقتصادی و به تبع آن اجتماعی بیمه خواهد شد.
در پایان با طرح چند سؤال، از خوانندگان می‌خواهیم به این سؤالات در ذهن خود پاسخ دهند:
الف) چرا برخی اجرایی شدن طرح تحول اقتصادی را تا سر حد امکان به تأخیر انداخته و پس از اجرا با همه توان سعی می‌کنند آن را به زمین بزنند؟
ب) چه کسانی و با چه نیتی وقت مسئولان را به مسائل فرعی و انحرافی مشغول کرده و ظرفیت نیروهای امنیتی کشور را صرف موضوعات بی اهمیت و متوهمانه می‌کنند؟
ج) و در نهایت چه کسانی قطعات پازل دشمن را با سمپاشی شبانه‌روزی با محوریت دامن زدن به بداخلاقی، القای ناامیدی و ترس تکمیل می‌کنند؟

 

منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۹۰/۵/۲۲

نظر شما