موضوع : پژوهش | مقاله

آذربایجان؛ سرزمین مبارزانی با بیرق های سرخ

یکی از ویژگی های برجسته قیام های مردمی در ایران علیه قدرتهای استعماری و استبدادی حضور تمامی آحاد و گروه های مردمی فارغ از گرایشهای قومی، منطقه ای، دینی و زبانی است. نتایج و پیامدهای ارزنده هر یک از این قیام ها بیداری و خیزش بخشها و طیفهای دیگری از مردم است که خود زمینه ساز قیام های بعدی است. رهبری قیام های مردمی در شهرهای مختلف را روحانیون و مبارزان حق طلبی عهده دارند که انگیزه آنها نه کسب قدرت که کسب حقوق پایمال شده مردمی است که به رهبری آنها دل بسته اند.
تبریز نیز از جمله مناطقی است که خاطره مبارزات سرداران و مبارزان آن هنوز در خاطره مردم آذربایجان باقی است. قیام های مشروطیت، قیام ستارخان و باقرخان، قیام شیخ محمد خیابانی و قیام 29 بهمن نمونه های ارزنده ای از این مجاهدتهاست که کوشیده ایم در گفتگو با هوشنگ سعادت یکی از پژوهشگران مرکز اسناد انقلاب اسلامی و شاهد قیام 29 بهمن به آن بپردازیم.

 

* ریشه مبارزات و قیام های مردم آذربایجان و تبریز را باید در چه دوره ای جستجو کرد و در حقیقت نقطه عطف این مبارزات به چه زمانی بر می گردد؟
** مردم آذربایجان و تبریز در گذر تاریخ نشان داده اند در مقابل زور، جور و استعمار و استبداد مقابله کرده و حاضر به کرنش در مقابل اهداف استعماری بیگانگان نیستند. این سابقه تاریخی را می توان از دوره هجوم گسترده مغول به ایران و نیز حملات عثمانی به تبریز جستجو کرد. نتایج و پیامدهای این مبارزات به پیدایش قیامهای مشروطیت مردم تبریز، استبداد صغیر محمد علی شاه و حق طلبی مردم در این مقطع منجر شد.
دوره ای که شاه مستبد قاجار با به توپ بستن مجلس، عناد و دشمنی خود را با دین و مردم جلوه گر نمود. پس از این اقدام بود که در کشور خفقان گسترده ای ایجاد شد و بسیاری به نشانه تسلیم بیرق های سفید بر سردر منازل خود نصب کردند، اما در تبریز مردم با رهبری بزرگمردی چون ستارخان راه متفاوتی را در پیش گرفتند. ستارخان با برافراشتن بیرق سرخ بر سر در منزل خویش که نشان و پیام خون و شهادت را به همراه داشت، مردم را به مبارزه با استبداد ایجاد شده فراخواند. توده های مردم نیز با تبعیت از این اقدام نشان دادند با تمام توان خود راه مبارزه با ظلم و استبداد حاکم را در پیش خواهند گرفت.

* رهبری قیام های مردم و رهبران تبریز از چه ویژگی هایی برخوردار است؟
** روحیه شجاعت، دلاوری و اطاعت پذیری مردم تبریز از رهبران و علمای دینی که مقبولیت و محبوبیت بسیاری داشتند را باید مشخصه بارز قیام های مردمی در تبریز دانست.
مردم تبریز از ستارخان به دلیل آنکه وی از وجهه ای مردمی و مذهبی برخوردار بود حمایت می کردند، چه بسا اگر وی تنها رهبری ملی و ناسیونالیست به شمار می رفت این گونه مشتاقانه از وی تبعیت نمی کردند. در دوره ای نیز مردم تبریز شاهد رهبری شیخ محمد خیابانی اند. قیام مردمی و در عین حال مسلحانه وی فراگیر است و جمع زیادی از مردم این خطه به دلیل رویکرد دینی و مذهبی شیخ محمد خیابانی گرد هم می آیند.
افزون بر این چهره ای چون ثقة الاسلام تبریزی که در دوره استبداد صغیر تلاش بسیاری را برای جلوگیری از اشغال تبریز و حل مسالمت آمیز مسایل داشت، همراه هفت تن دیگر در روز عاشورا توسط قوای روس به دار آویخته می شود. مردم تبریز بر اساس آموزه های دینی خود راه مجاهده و مبارزه با استعمار و استبداد را در پیش می گرفتند.
آنها وقتی می دیدند حاکمان مزدور و وابسته آنها با تبانی قدرتهای خارجی می کوشند کشور را در اختیار بیگانگان قرار دهند از هیچ قدرتی نمی هراسیدند و راه مقابله با آنها را در پیش می گرفتند و این مهم نیز خود عامل مهمی در تهییج و تحریک مردم در قیامهای آنها بود. گرچه ممکن بود تمامی این قیامها به نتیجه نرسد، اما آنها به تکلیف خود در این خصوص عمل می کردند. چنانچه امام راحل نیز در فرآیند قیام تاریخی خود بارها بر این نکته تصریح می ورزیدند که ما مکلف به انجام تکلیف هستیم.
گرچه گاهی در ظاهر ممکن است شکست بخوریم، اما این شکست نیز خود نوعی پیروزی محسوب می شود، چون به تکلیف خود عمل کرده ایم. چنانکه دیدیم ستارخان تا آنجا پیش رفت که پس از آنکه فتوحاتی را در تبریز از آن خود کرد به تهران رفت و در باغ شاه گرفتار شد. او و همراهانش نیز گرچه در ظاهر شکست خورد، اما وی به پیروزی حقیقی که ادای تکلیف بود رسید.

* یکی از جلوه های ارزنده حضور مردم در مبارزه با استعمار و استبداد، قیام 29 بهمن تبریز است این قیام چگونه شکل گرفت؟
** برای پاسخ به این پرسش باید کمی به قبل برگشت. یکی از رخدادهای مهم نیمه دوم سال 56 رحلت شهادت گونه آقا مصطفی فرزند ارشد امام خمینی(ره)است. ایشان در اول آبان سال 56 به شهادت می رسد و همین مسأله عاملی برای به صحنه آمدن مردم و آغازی برای اوج گیری نهضت اسلامی در کشور می شود. انگشت اتهام در این ماجرا به سوی حکومت طاغوت نشانه می رود، اما از سویی امام راحل این واقعه را از الطاف خفیه الهی می دانند.
حکومت وقت نیز که موقعیتهای گذشته خود را از دست رفته می بیند در 17 دی سال 56 اقدام به درج مقاله اهانت آمیز در روزنامه اطلاعات می کند. 17 دی ماه مصادف با روزی است که رضاخان به اجبار مقوله ای چون حجاب را که از ارزشی والا در نزد مردم برخوردار بود برمی دارد.
چاپ و انتشار این مقاله واکنش مردم را بر می انگیزد. در 18 دی ماه مردم و طلاب جوان و پرشور قم روزنامه ها را از روی دکه های روزنامه فروشی ها جمع کرده و به بیوت مراجع بویژه بیت مرحوم آیةا... گلپایگانی می روند. فردای آن روز رژیم از اجتماعی که قرار بوده در مدرسه فیضیه و مسجد اعظم برگزار شود جلوگیری می کند و مردم فردای آن روز یعنی در 19 دی به طور خودجوش در تظاهرات گسترده ای شرکت می کنند.
بازار تعطیل می شود و بازاریان و مردم با این اقدام خود پاسخ دندان شکنی به یاوه گویی رژیم و مزدوران آن می دهند. در چهلمین روز این حادثه، تبریز صحنه رشادت مردم می شود. ماجرا از آنجا آغاز می شود که قرار بوده است قبل از ظهر در مسجد قزل لی یا حاج میرزا یوسف، مجلسی برگزار شود و مردم در آن شرکت کنند، اما به دستور اسکندر آزموده استاندار وقت، سرگرد حق شناس فرمانده کلانتری 6 شهر ضمن به کار بردن عباراتی زشت مسجد را تعطیل می کند.
مردم به این اقدام وی معترض می شوند و در نتیجه این اعتراضها جوانی به نام «محمد تجلا» به شهادت می رسد. با شهادت وی مردم پیکر این شهید را به دست می گیرند و قیام مردم آغاز می شود. من خود شاهد بودم مأموران امنیتی جوانانی را برای مقابله با مردم به میدان آورده بودند که در همان لحظات اولیه با وضعی فلاکت بار آنها را از میدان بیرون کردند. این حادثه در ابتدای بازار تبریز رخ داد مردم چند موتور شهربانی و یا اتومبیل را به آتش کشیدند؛ اما به محض آنکه متوجه می شوند اتومبیل به آتش کشیده شده متعلق به فردی غیرنظامی است همان جا اقدام به جمع آوری پول می کنند و خسارت خودرو را پرداخت می کنند.
مردم گروه گروه به سوی مراکز فساد و فحشا و مراکزی چون حزب رستاخیز و مراکز به ظاهر تبلیغی دولتی حرکت می کنند و آنها را مورد حمله قرار می دهند. آنچه در این قیام بیش از همه به چشم می خورد حضور روحانیون و دانشگاهیان بود.
رهبری قیام یعنی آیةا... قاضی طباطبایی که مردم از ایشان به عنوان خمینی آذربایجان یاد می کردند تأثیری شگرف در رهبری مبارزه داشت و مردم در همان ابتدا با رهبری ایشان به اهداف تعیین شده خود رسیدند. حکومت که از این پیروزی مردم شوکه شده بود به سرعت از اطراف و اکناف بویژه از شهرهایی چون مراغه، مرند و عجب شیر تیپ هایی از ارتش را روانه تبریز کرد و به مقابله با مردم پرداخت. این اولین باری بود که مردم به رویارویی با ارتش مجهز رژیم و مقابله با آن می پرداختند. تلفات این حادثه در مقایسه با عظمت کار بسیار ناچیز بود.

* قیام مردم تبریز چه تأثیری در سایر قیام ها داشته است؟
** این قیام عاملی شد تا مردم بار دیگر به صحنه بیایند و از قدرت ظاهری رژیم نهراسند و با نشان دادن شجاعت و شهامت زمینه دلگرمی مردم سراسر کشور را برای ادامه مبارزه فراهم آورند. پس از این حادثه برپایی چندین مراسم یادبود از سوی مردم یزد، جهرم، شیراز و اهواز پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 را سرعت بخشید

منبع: روزنامه  قدس ۱۳۸۹/۱۲/۳
گفت و گو شونده : هوشنگ سعادت 
گفت و گو کننده : محمد شفیعی

نظر شما