موضوع : پژوهش | مقاله

صنایع محلی نیازمند بازارهای جهانی


صاحبنظران می‌گویند رمز ماندگاری و حیات فرهنگی و اقتصادی کشورها در روند جهانی شدن، در گرو نگاه کیفی به صنایع دستی است. در این دیدگاه صنایع دستی نه تنها حوزه مهم تلفیق هنر، صنعت و فرهنگ تلقی می‌شود بلکه در بستر تاریخ به عنوان بهترین پاسبان و حافظ هویت ملی کشورها به شمار می‌رود. مولود فرایند جهانی شدن، حرکت به سمت یکپارچگی زندگی بشری است و آنچه که در این فضا می‌تواند اصالت و قومیت‌ها را زنده نگه دارد، عمق دادن به هنر و فرهنگ محلی و منطقه‌ای با رویکرد زمان خود است. اگر چه به همان اندازه‌ای که جهانی شدن برای صنایع دستی حائز اهمیت است به همان میزان هم امکان به خطر افتادن این صنایع وجود دارد. چرا که بسیاری از صنایع محلی نمی‌توانند در فرایند جهانی شدن خود را با قواعد روز تطبیق دهند و به ناچار محکوم به از بین رفتن هستند. شاید بر همین اساس طی سال‌های گذشته 250 رشته از صنایع دستی منسوخ شده و مسئولین و کارشناسان سعی در احیای آنها دارند.
در همین راستا مرتضی وحدت مدیر اتحادیه شرکت‌های تعاونی صنایع دستی استان گلستان چندی پیش گفت افرادی که تاکنون مسئولیت صنایع دستی را داشته‌اند، فقط اجازه نداده‌اند، صنایع دستی از بین برود، وگرنه این هنرها روی هوا مانده‌اند. وی بزرگترین مشکل صنایع دستی استان گلستان را که یکی از قطب‌های تولید این صنعت- هنر در کشور است را بازاریابی و نبود بازارچه‌هایی برای فروش ارزیابی می‌کند: «هنرمند زمان زیادی را برای تولید محصول صرف می‌کند و چون فضای متمرکزی برای عرضه تولیدات خود ندارد، بنابراین باید زمان دیگری را نیز برای فروش و بازاریابی محصول بگذارد. ما بارها از مسئولان استان و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استدعا کرده‌ایم، فروشگاهی را در موقعیت برتر شهر ایجاد کنند، چون تولیدکنندگان توانایی مالی برای این کار ندارند. اگر مسئولان بین هنرمندان همبستگی ایجاد می‌کردند، فروشگاهی با مشارکت دست کم 50هنرمند در استان راه‌اندازی می‌شد. با این کار، علاوه بر فروش محصولات، تولیدکنندگان سود به‌دست می‌آوردند و فروشگاهی نیز در این استان برپا می‌شد.» این مشکل خاص استان گلستان نیست و در بسیاری از نقاط کشور وجود دارد. بگذریم از استان‌های توانمندی همچون اصفهان که از بیشترین توان برای تولید و کمترین نگرانی برای فروش برخوردار است. در عین حال نیز توجه داشته باشیم که همه ظرفیت صنایع دستی ما آن چیزی نیست که در استان اصفهان تولید می‌شود.
کارشناسان 14 رشته اصلی را برای صنایع دستی در ایران در نظر می‌گیرند که هر یک از این رشته‌ها به موارد بسیاری تقسیم می‌شود. اما پیش از معرفی رشته‌های صنایع دستی اجازه دهید تعریفی از این صنعت- هنر ارائه دهیم:
«صنایع دستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته می‌شود. معمولاً این صنعت به روشهای سنتی ساختن کالاها اتلاق می‌ شود. بنابراین لوازمی که بصورت تولید انبوه و یا با ماشین آلات مختلف ساخته می‌شوند جزو صنایع دستی نیستند و مهمتر این‌که آنچه مقوله صنایع دستی را از هنر کاردستی متمایز می‌سازد، هدف از ساخت آنهاست: صنایع دستی لوازمی هستند که قرار است مورد استفاده قرار گرفته و کهنه، پوسیده و... شوند و مورد استفاده آنها بیش از یک تزئین ساده ‌است. صنایع دستی اغلب صنعتی فرهنگی تلقی می‌شود و در عین حال شکلی کاربردی دارد زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند. درحالی که هنر و کاردستی بیشتر یک فعالیت سرگرمی گونه و یک ارائه بی نقص از یک تکنیک خلاقیت است. از جنبه‌های عملی انواع مختلف صنایع دستی به دلیل شباهت مورد استفاده و همپوشانی زیادی دارند.»
رشته‌های اصلی صنایع دستی در ایران عبارتند از: نساجی سنتی، بافته‌های داری و زیراندازها، پوشاک سنتی، رودوزی‌های سنتی، چاپ‌های سنتی، سفال، سرامیک و کاشی سنتی، صنایع دستی مستظرفه، صنایع دستی چرمی، هنرهای دستی وابسته به معماری، صنایع دستی فلزی، صنایع دستی چوبی، صنایع دستی دریایی، صنایع دستی سنگی و آبگینه که به عنوان نمونه می‌توان در بخش نساجی سنتی به ابریشم‌بافی، احرامی‌بافی، ارمک‌بافی و بافت انواع پارچه‌های سنتی همچون باشلق، کرباس‌بافی، قناویز، فرت‌بافی، شمد‌بافی، گزی‌بافی، متقال‌بافی، چفیه‌بافی، جیم‌بافی اشاره کرد. همچنین برک‌بافی، پتو‌بافی، ترمه‌بافی، جاجیم‌بافی (موج‌بافی، ماشته‌بافی، ساچیم‌بافی)، چادرشب‌بافی، حوله‌بافی، دارایی‌بافی، زری‌بافی، سجاده‌بافی، سیاه‌چادر‌بافی، شال‌بافی، شعربافی، شک بافی، عبا‌بافی - عبابافی نائین، گلیچ، متکازین، مخمل‌بافی، وار بافی (پن‌بافی، مداخله‌بافی، کارت‌بافی، خوس‌بافی / خوس‌دوزی، وریس‌بافی، نواربافی علی‌آباد کتول)، نپرده‌بافی، حمام سری، چپری و عریض‌بافی. از شاخه‌های نساجی سنتی به شمار می‌رود. فرش، گلیم، پلاس و جاجیم که باز خود انواع و اقسامی دارند، به عنوان یکی از شاخه‌های بافه‌های داری و زیراندازها در نظر گرفته می‌شوند و...
با توجه به مواردی که به آنها اشاره شد، همان طور که ملاحظه کردید، موضوع صنایع دستی و موضوعات روز مبتلا به آن را به شکل زیر می‌توان تقسیم‌بندی و مورد پرسش قرار داد:
آیا اساساً صنایع دستی در بازار روز جهانی جایگاهی دارد و می‌تواند علاوه بر رونق اقتصادی به معرفی فرهنگ یک کشور کمک کند یا خیر؟ آیا در جهان امروز همه صنایع دستی می‌توانند خود را حفظ کنند و به حیات خود ادامه دهند یا آنکه صرفاً جنبه‌ای تزئینی خواهند یافت و در بسیاری از موارد نیز منسوخ شده و از بین خواهند رفت؟
حمایت‌های دولتی برای برپایی نمایشگاه‌ها و بازارچه‌هایی که صنایع دستی را از مخمصه بازاریابی برهاند تا چه اندازه به حل مشکلات این رشته کمک خواهد کرد؟
آیا تلاش برای زنده کردن صنایعی که منسوخ شده‌اند ضرورتی دارد و آیا این صنایع می‌توانند وارد سبد نیازمندی‌های جامعه شوند یا آنکه صرفاً جنبه فرهنگی، موزه‌ای و غیرکاربردی دارند؟
فراموش نکنیم که صنایع دستی همانگونه که در تفاوتش با کاردستی عنوان شد، کاربردی است و جنبه مصرفی و غیرتزئینی دارد. البته نگاه موزه‌ای نسبت به پاره‌ای از صنایع دستی بسیار هم خوب است، زیرا به هر حال موزه‌ها می‌توانند بخشی از فرهنگ دیرین ما را در خود جای دهند و به عنوان برگی افتخارآفرین در معرض تماشای دیدگان بگذارند، اما نباید اینگونه بیندیشیم که صرفاً با نگاه موزه‌ای و در نهایت با برگزاری چند نمایشگاه، تمام وظیفه خود را در برابر صنایع دستی انجام داده‌ایم. امروزه آنچه در مورد صنایع دستی ما از اهمیت ویژه برخوردار است، اندیشیدن به کاربردی شدن آنهاست؛ زیرا در این صورت صنایع دستی از حالت دکوری یا لااقل مصرف بومی خارج شده و در بستری فراخ ‌تر گوشه‌ای از زندگی مصرفی امروز را پر می‌کند و ناگفته پیداست که با کاربردی شدن صنایع می‌توان آنها را وارد معادلات اقتصادی کرد و از این رهگذر اتوماتیک وار به تبلیغات نیز توجه خواهیم داشت که در پس زمینه همین تبلیغ و عرضه و تقاضا، فرهنگ خود را هم وارد مناسبات جهانی کرده‌ایم. کارشناسان این زاویه دید را زاویه دید اقتصاد فرهنگ می‌نامند که جایگاه صنایع دستی در این اقتصاد، جایگاه ویژه‌ای است.
مرتضی وحدت مدیر اتحادیه شرکت‌های تعاونی صنایع دستی استان گلستان می‌گوید: «ما به یک اتاق فکر در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای مشاوره دادن به تولید کنندگان صنایع دستی نیاز داریم تا از این طریق، تجربه تولید کنندگان قدیمی به هنرمندان جدید منتقل شود.» وی درباره کمک‌های مالی در سال‌های گذشته می‌گوید: «در گذشته، افرادی وام می‌گرفتند که صنعتگر واقعی نبودند و معمولاً این پول‌ها را صرف خرید خانه و ماشین می‌کردند، هنرمندانی هم که وام می‌گرفتند، توان بازپرداخت آن را نداشتند بعلاوه به اعتقاد من نه‌تنها در استان گلستان، بلکه در تمام استان‌ها باید مکان خصوصی برای عرضه صنایع دستی وجود داشته باشد. صنایع دستی اصفهان به‌ داشتن فضایی متمرکز مانند میدان امام (ره) مطرح شده است، اگر چنین مکان‌هایی را از هنرمندان اصفهان بگیرند، آن‌ها هم نمی‌توانند امور خود را بگذرانند.»
به تازگی بن خرید صنایع دستی در سبد جوایز بانک‌ها قرار گرفته که می‌توان آن را گامی مهم برای از میان برداشتن موانع پیش روی این صنعت دانست. به گفته مسئولین این طرح از مدت‌ها پیش مطرح بوده تا اینکه در سال 87 اداره کل حمایت از تولید و بازرگانی معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موضوع را مورد آسیب شناسی قرار داد و مشکلات اصلی اجرای این کار را شناسایی کرد. در نتیجه آسیب شناسی‌های صورت گرفته، مشخص شد که بانک‌ها به دلیل نامشخص بودن اقلام صنایع‌دستی و فروشگاه‌هایی که برندگان جوایز بتوانند برای خرید به آنجا مراجعه کنند، تمایلی به اعطای این گونه جوایز به برندگان حساب‌های خود ندارند. برای رفع این مشکل از 30سازمان استانی میراث فرهنگی در 30 استان کشور خواسته شد تا اتحادیه‌ها، تعاونی‌ها و فروشگاه‌های صنایع دستی واجد شرایط را شناسایی کرده و به اداره حمایت از تولید و بازرگانی مرکز معرفی کنند. در پی اعلام این درخواست، استان‌ها تعدادی از این مراکز را به این اداره کل معرفی کردند که در نهایت پس از بررسی و تأیید کارشناسان، هفت اتحادیه، 32تعاونی و 129فروشگاه صنایع دستی در سطح کشور با ذکر آدرس آنها تعیین و به بانک‌ها معرفی شد.
در نهایت به گفته مدیر کل دفتر حمایت از تولید و بازرگانی، نتیجه 3 سال پیگیری مستمر این موضوع استقبال مدیران بانک‌های کشور را به دنبال داشت که در سال گذشته با مشارکت سه بانک ملی، سپه و کشاورزی، مبلغ شش میلیارد و 900 میلیون ریال جوایز صنایع دستی در اختیار برندگان حساب‌های قرض الحسنه قرار گرفت. همچنین در پی افزایش تعداد بانک‌های مشارکت کننده، سهم صنایع دستی از جوایز غیر نقدی امسال به مبلغ 18 میلیارد و 50 میلیون ریال ارتقا یافته است.
گفتنی است بنابر آمارهای رسمی ۱۰ میلیون نفر از ایرانیان در بخش صنایع دستی شاغل و حداقل حدود ۶ میلیون نفر صرفاً از این صنعت ارتزاق می‌کنند.

منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۸۸/۰۶/۱۱

نظر شما