موضوع : پژوهش | مقاله

انقلاب نارنجی در اصفهان


اصفهان شهری مهم و تاثیرگذار در روند حوادث تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی بوده است. شهری که میراث‌دار سلطنت شیعی صفویه است. شناخت وقایع گوناگون این شهر می‌تواند در تحلیل حوادث پیش و پس از انقلاب موثر باشد.
خاطرات سیدرضا میرمحمد صادقی روایتی دست اول از اوضاع اجتماع، فرهنگی و سیاسی این شهر است. میرمحمد صادقی ناظر وقایع مختلف بوده که همین امر نیز خاطرات وی را خواندنی و مهم ساخته است. او در این خاطرات از لایه‌های مختلف جامعه شهری اصفهان سخن می‌گوید و از مبارزات سیاسی و فعالیت‌های اجتماعی ـ فرهنگی خویش روایت می‌کند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تدوین این خاطرات گام دیگری در راستای شناسایی زوایای پیدا و پنهان نهضت اسلامی و ملی مردم ایران برداشته است. مخاطبان و پژوهندگان تاریخ انقلاب اسلامی می‌توانند در آینده‌ای نزدیک خاطرات سیدرضا میرمحمد صادقی را تحت عنوان «دُرد و دَرد» مطالعه کنند.
پیروزی انقلاب اسلامی در اصفهان آرام و بدون هزینه بود. حضور 2 خبرنگار از بی.بی.سی به نام‌های هارولد برایلی و جان سیمسون موجب شد شکوه پیروزی در ایران انعکاس جهانی بیابد. آنها در هتل شاه عباسی اقامت داشتند و به محض اطلاع از حضورشان در اصفهان به دیدارشان رفتیم. در این دیدار به آنها یک عکس امام خمینی در قاب خاتم هدیه کردیم و کرایه محل اقامتشان را تقبل کردیم.
سپس گروه خبری بی.بی.سی را به منزل آیت‌الله خادمی برای مصاحبه بردیم. از نکات جالب این مصاحبه آن‌که مسوول ضبط صدایشان، ریش بلندی داشت و آقای خادمی سربه‌سرش می‌گذاشت و می‌گفت: «این هم باید آیت‌الله بشود.»
یک شب هم آنها را به خانه‌ام دعوت کرده و با چلوکباب پذیرایی‌شان نمودم. به تمامی اعضای گروهشان هم هدایایی از صنایع دستی اصفهان دادم. بعد به آنها گفتم:«من یک خواهش از شما دارم. بیایید از اداره شهر توسط ما فیلمبرداری کنید. حکومت نظامی مساله پوچی است و شهر در اختیار ما است». گفتند:«کجا بیاییم؟» گفتم: «به فلکه شاه عباس بیایید.» قبل از فیلمبرداری نزد رضا جهانگیری، داماد ارحام صدر که سرهنگ راهنمایی و رانندگی بود، رفتم و گفتم:«این پاسبان‌ها سر چهارراه شاه عباس را بردار.» سپس عده‌ای از بچه‌های مسجد مانند حسین آقاجان را آورده و بازوبند به بازوی آنها بستیم. به گونه‌ای که تصور می‌شد انتظامات شهر در اختیار نیروهای مردمی است. آنها هم به صورت نمایشی به راهنمایی و تردد ماشین‌ها نظارت داشتند. گروه فیلمبرداری بی.بی.سی از این وضعیت فیلم گرفت. جان سیمسون با نظاره چنین وضعیتی گفت:«اگر الان می‌توانستم با لندن تماس بگیرم، به همکارانم می‌گفتم جمهوری اسلامی در اصفهان پیش از تهران برقرار شده است.» گفتم: «من می‌توانم این ارتباط را برقرار کنم.» جان سیمسون را به هتل شاه عباسی بردم و از طریق کارمندان انقلابی مخابرات از جمله خشوعی ارتباط با لندن را برقرار کردم. سیمسون هم به همکارانش گفت: «الان حکومت جمهوری اسلامی در اصفهان برقرار شده است و تمامی امور در دست انقلابیون است.»
این خبر همان شب از بی.بی. سی اعلام شد و جهانیان تصور کردند در روز 18 بهمن ماه رژیم پهلوی در اصفهان ساقط شده است. پخش این خبر از بی.بی.سی موجب شد حکومت نظامی نمایندگان این خبرگزاری را بازداشت کند تا به آنها حالی کنند هنوز رژیم در اصفهان پابرجاست. سپس آنها را آزاد کردند. خبرنگاران بی.بی.سی پس از آزادی نزد من آمده و گفتند: «حکومت نظامی می‌گوید شهر را در اختیار دارد.» در جواب گفتم:«نه، آنها دروغ می‌گویند. فقط گاهی در برخی از نقاط شهر این دست به دست شدن صورت می‌گیرد و آنها بعضی از نیروهای ما را دستگیر می‌کنند. ما هم بعضی از سربازهایشان را دستگیر می‌کنیم و شب‌ها در منزل آیت‌الله خادمی مبادله اسرا صورت می‌گیرد.» آنها پرسیدند: «ما می‌توانیم در این مراسم شرکت کنیم؟» گفتم:«بله»
واقعیت آن بود که حکومت نظامی همچنان پابرجا بود و ما برای اثبات ادعایمان، سربازانی را که فرار کرده بودند، لباس نظامی پوشانده و به زیرزمین خانه آیت‌الله خادمی بردیم. چند نفری را هم به عنوان نگهبان جلوی در زیرزمین گذاشتیم. چند سرباز را هم مامور کردیم به عنوان نیروهای حکومت نظامی برای مبادله دستگیرشدگان بیایند. هنگام عصر خبرنگاران بی.بی.سی به خانه آیت‌الله خادمی آمدند.
آنها را به زیرزمین بردیم و حدود 23 سرباز در داخل زیرزمین را نشان دادیم. آنها بیتاب و مشتاق به تصویرکشیدن صحنه مبادله بودند. پس از آن،چند سرباز با اسلحه برای مبادله آمدند و مبادله در حضور خبرنگاران بی.بی.سی انجام شد. این صحنه نمایشی فیلمبرداری شد و بی.بی.سی آن را نشان داد.


منبع: / روزنامه / جام جم ۱۳۹۰/۰۷/۰۷

نظر شما