جامعالبیان، قدیمیترین تفسیر قرآن
محمد بن جریر طبری، مورخ، محدث، فقیه و مفسر برجسته سده سوم هجری، از جمله نامدارترین فرهنگمردان تاریخ ایران و اسلام به شمار میآید. عمده دلیل شهرت طبری را میتوان به نگارش مجموعه عظیم و ارزشمند تاریخ الرسل و الملوک توسط او پیوند داد.
در حقیقت طبری با نگارش تاریخ مشهور خود نام خویش را تا ابد جاودانه ساخت.اعتبار تاریخش نیز بدان اندازه بود که بیشتر تاریخنگاران نامآور روزگار چون ابناثیر، خواجه رشیدالدین فضلالله، میرخواند، ابنخلدون و خواندمیر خود را ناگزیر از مراجعه به آن و نیازمند بهره گرفتن از مطالب آن یافتند. با این وجود در اشتهار روزافزون طبری، کتاب گرانسنگ او در زمینه تفسیر قرآن که بر خلاف روزگاران گذشته، برای مردمان امروزی کمتر شناخته شده است نیز نقشی برابر و چه بسا برتر از تاریخ وی داشته است. در تایید این نکته همان بس که شمار بسیاری از پژوهشگران سرشناس روزگار معاصر، هدف طبری را از تالیف تاریخ الرسل و الملوک، نگاشتن تکملهای بر تفسیر خود پنداشتهاند.
تفسیری که طبری نگاشته است، جامعالبیان عن تاویل القرآن نام دارد و میتوان آن را از جمله دیرینهترین و جامعترین تفاسیر قرآن مجید برشمرد. این مجموعه عظیم که برخی به سبب حجم چشمگیر و گرانباری محتویاتش از آن به عنوان تفسیر کبیر یاد کردهاند، مشتمل بر 30 جلد است و نظر به نفوذ و تاثیری که در تفسیرهای بعدی داشته میتوان آن را امالتفاسیر نام داد.
تفسیر طبری که به تعبیر گلدزیهر، اسلامشناس و خاورشناس مشهور غرب، دائرهالمعارف پربار تفسیر ماثور(تفسیر مبتنی بر احادیث) به شمار میآید، نخستین و جامعترین مرجع در تفسیر نقلی (روایی) است. در قدمت و جامعیت آن، بیان همین نکته کفایت میکند که تفاسیر بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین، همچون احادیث تفسیری منقول از ابنعباس، مجاهد و دیگران در آن گرد آمده است.
جامع البیان طبری، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و نکتهسنجان تفسیر و تاویل قرآن بوده است. به عنوان نمونه، ابنندیم، نویسنده کتاب معروف الفهرست، پیرامون تفسیر طبری چنین نگاشته است: «تفسیری که بهتر از آن نوشته نشده است.» القفطی نیز آن را بزرگترین و پرسودترین کتاب خوانده است، ابنعطیه در مقدمه تفسیر جامعالمحرور خویش، از آن به مثابه تفسیری فراگیر یاد کرده و از کامل بودن اسناد آن سخن گفته است. سیوطی به عنوان یکی از دانشمندان جامعالعلوم اسلام، طبری را، راس المفسرین لقب داده و تفسیر وی را گرانمایهترین تفسیر و کتابی که کسی همانند آن ننگاشته نامیده است. از میان دانشمندان غیرمسلمان، نامدارانی چون گلدزیهر، نلدکه، جرجی زیدان و... تفسیر طبری را ستودهاند.
بهاءالدین خرمشاهی در مقالهای با عنوان «سهم ایرانیان در تفسیر قرآن» بعضی از ویژگیها و امتیازهای تفسیر طبری را چنین برشمرده است:
1ـ در تفسیر هر آیهای از احادیث صحابه و تابعین یاد شده است و در ضمن نقل به نقد و ترجیح اقوال پرداخته شده است.
2ـ اجماع در آن بس ارزشمند و پراعتبار است.
3ـ در نگارش آن از جزئینگری و جزئیاتپردازی دوری گزیده شده است.
4ـ قصص و روایتهای منقول از یهودیان و مسیحیانی که اسلام آورده بودند یا از شروح شفاهی کتاب مقدس نشأت گرفتهاند در آن افزون است.
5 ـ در نگارش آن از شعر قدیم اعراب یاری جسته شده تا معنای یک واژه یا عبارت قرآنی روشنتر بیان شود.
6 ـ مسائل نحوی، زبانی و دستور زبانی نیز در آن پرداخته شده است.
7ـ مسائل کلامی و اعتقادی به صورت مبسوط مورد بررسی قرار گرفتهاند.
8 ـ احکام فقهی و آیات احکام به تفصیل مطرح شدهاند.
9ـ در آن معنای عادی لغات بیشتر منظور نظر بوده است و....
طبری بشدت پایبند ظاهر الفاظ قرآن بوده و همواره این نکته را گوشزد کرده که باید در وهله نخست معنی ظاهری واژه را ملاک گرفت و بر آن بسنده کرد، مگر آنجا که آیات دیگر قرآن یا علتی دیگر ایجاب کند که از ظاهر لفظ روی گردانند. در حقیقت، این دانشمند برجسته ایران و اسلام، همانگونه که سید محمد حسینی نیز در مقاله «طبری، نخستین تفسیرنویس جهان اسلام» اذعان داشته، بر آن باور بوده است که معنا و مفهوم بیشتر آیات قرآن برای مردم عرب قابل فهم است، زیرا پذیرفتنی نیست که خداوند با خلق خود به زبانی سخن گوید که ایشان آن را در نیابند. میتوان گفت تاویل عقلانی، چندان مطمح نظر طبری نبوده است. این نکته از اعتراضها و انتقادهایی که او بر معتزله در تفسیرش روا میدارد نیز بر میآید.
چنانکه پیشتر نیز گفته آمد در اسناد تفاسیر طبری، گاه روایتهای یهودی و نصرانی به کار گرفته شدهاند. در واقع، او از شخصیتهای کعبالاحبار، وهب بن منبه، عبدالله بن سلام، ابوهریره و... که پیش از گرویدن به دین اسلام بر آیینهای یهود و مسیح بودند نیز سود جسته است. ایرادی که بر طبری وارد است آن است که در موارد اینچنینی، معمولا به نقد روایتها اعتنایی نداشته است. این امر شاید بدان علت باشد که چون طبری تمام اسناد را در روایات خود یاد نموده، سنجیدن قوت و ضعف آنها را وظیفه خویش ندانسته و بدین جهت دقت در صحت و سقم آن را بر عهده راوی و شاید خواننده نهاده است. عدم دقت در تشخیص درستی یا نادرستی روایتها در تاریخ طبری نیز کاملا هویداست و این نکتهای است که طبری خود بدان آشکارا اعتراف کرده است.
تفسیر طبری در میان اهل تسنن تا به امروز از ارج و قرب والایی برخوردار بوده است، معالوصف، این بدان معنا نیست که تفسیر طبری در میان پیروان تشیع مورد عنایت نبوده است. چرا که برابر با تاریخ، در عالم تشیع نیز تفسیر طبری همواره مرجعی محبوب و معتبر به شمار آمده است. به عنوان مثال، شیخ ابوجعفر محمد طوسی، عالم مشهور شیعه، اثر تفسیری مشهور خویش، تبیان، را براساس تفسیر طبری تالیف نموده و اغلب شواهد شعری خویش را از آن اخذ کرده است. شیخ طبرسی، دیگر دانشمند نامدار شیعه نیز به تفسیر طبری توجهی ویژه مبذول داشته و گویا تفسیر خود را با عطف به جامعالبیان طبری، مجمعالبیان نام نهاده است.
به عنوان پایانی بر این کوتاهجستار و به منزله برآیند سخن میتوان گفت تفسیر جامعالبیان به رغم دارا بودن کاستیها و ایرادهایی چند، نمایانگر آن است که طبری در روزگار خود کاری معجزهآسا از پیش برده است و او را باید مفسری دانست که در عصر خود همانند و همتایی نداشته است.
منبع: / روزنامه / جام جم ۱۳۹۰/۷/۱۱
نویسنده : امیر نعمتی لیمایی
نظر شما