نقش فداکارانه امام حسین(ع) در حفاظت از اسلام
نهضت کربلا با هدف محوری و بنیادی حفاظت از تمامیت دین و سلامت قوانین اسلام با جلوگیری از بدعتها و تحریفات که از همه سو توسط حکومت اموی هویت دینی جامعه و کشور وسیع اسلامی را تهدید میکرد، شکل گرفت.
حضرت امام حسین(ع) به این نتیجه قطعی و یقینی رسید که باید جان خویش و فرزندان و یارانش را در راه صیانت از اسلام فدا کند و این هدف مبنایی را با این شعار مقدس که "اگر دین محمد(ص) جز با کشته شدن من برقرار نمیماند، پسای شمشیرها مرا در برگیرید"، اعلام کرد.
این هدف والا به صورت یک "قانون عام" در همه اعصار و زمانها جاری میباشد. دارای جلوههای مختلف است و در موضوعات گوناگون به ظهور در میآید. مراقبت و تلاش وقفه ناپذیر برای حفظ اتحاد و اقتدار اسلامی و مقابله با هر تفکر و رفتار ناشی از اختلاف و چند دستگی، یکی از موضوعات مهم و از ابعاد بزرگ "هدف واحد صیانت از اسلام" در نهضت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) میباشد. این موضوع، باید در عصر و زمان ما، در کنار سایر موضوعات و ابعاد نهضت مقدس عاشورا مورد توجه قرار گیرد.
یکی از هنرهای بزرگ امام خمینی این بود که در هر مناسبت و فرصتی که به وجود میآمد، مهمترین و مشکلسازترین مسائل و گرفتاریهای مرتبط با آن را مطرح میکرد و آگاهیها و بینشهای لازم و ضروری را در سطح جامعه متجلی میساخت.
امام خمینی در تشریح ابعاد گوناگون نهضت حسینی، رهنمودهای رهایی بخشی دارند که حفاظت از اسلام و فدا کردن همه چیز برای باقی ماندن دین، یکی از مهمترین آنهاست.
امام خمینی در آستانه ماه محرم و در دیداری که با علما، روحانیون و وعاظ در 27 ذیحجه 1403 مصادف با 13 مهر 1362 داشتند، از این فرصت به بهترین وجه برای نمایاندن هدف محوری امام حسین(ع) در حفظ اسلام و ضرورت تبعیت از این هدف بهره بردند و یکی از مهمترین مسائل روز کشور را که پرهیز از اختلاف است مطرح کردند. در این بیانات، امام خمینی همگان را به عبرت گیری از "تاریخ مشروطه" که در اثر تفرقه و تشتت، تمام زحمات و مجاهدتهای روحانیت که نهضت مشروطه را بنیان نهادند ار بین رفت و در نهایت مستبدین روی کار آمدند و فقها و علمای مبارز و سخت کوش را از صحنه خارج و منزوی کردند، فرا میخوانند و از روحانیت و ملت میخواهند که بیدار باشند و مانع تکرار مشروطه شوند. این گفتار عمیق را در 2 قسمت مطالعه کنید.
بسمالله الرحمن الرحیم
در آستانه ماه بزرگ محرم خوشحالم که مواجه شدم با علمای اعلام و وعاظ عزیز و فضلای حوزهها. ما در این آستانه ماه محرم مصیبتهای بزرگی دیدیم. دزفول و اندیمشک که همه جوانان ما بودند، برادران ما بودند، خواهران ما بودند، عزیزان ما بودند، اینها به دست عمال امریکا و آنهایی که به اسلام عقیده ندارند و ضد اسلام هستند شهید شدند و دنیا در این باب ساکت است. رسانههای گروهی دنیا، غایت حرفی که میزنند این است که عراقیها میگویند آنها ما را، ایرانیها ما را بمباران کردند، ایرانیها هم میگویند آنها. با اینکه میآیند میبینند مصیبتها را، لکن این سازمانهای باصطلاح حقوق بشر به جای اینکه ظالمها را محکوم کنند، مظلومها را محکوم میکنند. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی، به این ملت قدرتی بدهد که در مقابل همه رنجها و در مقابل همه مصیبتها ایستادگی کند. و همان طوری که ما در آستانه یک ماهی واقع شدیم که آن ماه به ما تعلیم میدهد که باید همان نحوی که مولای شما حسین بن علی - سلامالله علیه - فداکاری کرد و همه چیز خودش را در راه اسلام فدا کرد، شما هم که شیعیان او هستید، محبان او هستید، باید اقتدا به او کنید و هرچه دارید بدهید. و ما هیچ نداریم، هرچه داریم از خدای تبارک و تعالی است و چیزی نداریم که در راه او بدهیم، آنی که از اوست، در راه او میدهیم. همه از او هستیم، جوانان ما از او هست، اموال ما از اوست، همه چیز ما از اوست، و ما در راه او این چیزها را فدا میکنیم، و از خود اوست که در راه او فدا میشود. مطالب زیاد است که در این محضر باید عرض کنم و من قدرت بیان همه را ندارم. لکن بعض مسائل که به نظر من در این برهه زمان اهمیت شایانی دارد، لازم است که تذکرا عرض کنم.
ترسیم خطوط مختلف، راه جدید دشمنان
از شیاطین غافل نباشید. این شیاطین به هر چیزی که میتوانند متشبث میشوند و به هر راهی میخواهند در دل این ملت رخنه کنند. قضیه حمله نظامی آن قدرها مهم نیست، جوابش را بحمدالله سلحشوران اسلام میدهند و دادهاند. رسانههای گروهی هم دیگر حرفهایشان تاثیری ندارد در دنیا، برای اینکه معلوم شده است که اینها چکارهاند و مسائل شان یک مسائلی است که باور نمیکنند، نمیتوانند بازی بدهند ملتهای ما را. آنچه که امروز آنها دست به آن زدهاند قضیه ایجاد - به خیال خودشان - تفرقه است، مثلا میگویند راه فلان مقام، خط فلان مقام چی است و خط فلان مقام هم مقابل اوست. دو مقامی که هر دو و سایر مقامات همه با هم هستند و در همه چیزها با هم دوست و برادر هستند، و آنها خودشان میدانند که راهی جز همان راهی که همه دارند ندارند، لکن ساده دلها ممکن است که گاهی باور کنند. راه فلان حوزه چی هست، راه فلان حوزه چی هست، راه فلان آقا چی هست، راه فلان آقا چی هست، راه روحانیون فلان قسم شان چی است، راه فلان قسم شان چی است. خطوط مختلفی آنها عرضه میکنند و به مردم میخواهند بباورانند که یک همچو مسائلی هست در ایران و اینها هر کدام یک خط خاصی دارند، در صورتی که مسئله اینطور نیست، هیچ خطی جز خط اسلام در ایران نیست و همه با هم در یک خط هستند. آقایانی که در ماه محرم و صفر منبر میروند وظایف زیادی در این ابوابی که ما الان در آن هستیم دارند. یکی همین محکوم کردن این کسانی که یک همچو حرفهایی را میزنند، که کی خط چه دارد و کی خط چی. باید به مردم گفت که اینها دشمنان شمایند که میخواهند به شما مطالبی عرضه کنند که شما را از بعضی مقامات یا از همه دلسرد کنند.
امروز همه مقامات با هم هستند، همه روسایی که در کار هستند، همه اینها با هم هستند و همه برای اسلام دلسوزی میکنند و برای اسلام حرکت میکنند، خطوط مختلفی ما نداریم در ایران. اینها افترایی است که دشمنهای ما و ایادی آنها درست میکنند. بعد از اینکه مایوس شدند از قیام مسلحانه، و مایوس شدند از حمله و از راههای مختلفی که تاکنون اعمال کردند، حالا این هم یک راهی است که پیش گرفتهاند، که" حوزه علمیه قم" چه میگوید و حوزه "روحانیت مبارز تهران" چی میگوید، و روسا، فلان رئیس با چند نفر یک راهی دارند، فلان رئیس با چند نفر راه دیگری دارند، روحانیین هر جا یک مطلبی دارند، در صورتی که مسائل این نیست. من میدانم که شما خودتان هم میدانید این را، لکن ساده دلها ممکن است که باور کنند.
عبرت گرفتن از نهضت مشروطیت
تاریخ یک درس عبرت است برای ما. شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید میبینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت، دستهایی آمد و تمام مردم ایران را به دو طبقه تقسیم بندی کرد. نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه، علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته بر ضد مشروطه صحبت میکردند، یک دسته بر ضد استبداد. در هر خانهای دو تا برادر اگر بودند، مثلا در بسیاری از جاها این مشروطهای بود، آن مستبد. و این یک نقشهای بود که نقشه هم تاثیر کرد و نگذاشت که مشروطه به آن طوری که علما بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود. به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند. تا آنجا که مثل مرحوم" حاج شیخ فضلالله نوری" در ایران برای خاطر اینکه میگفت باید" مشروطه مشروعه" باشد و آن مشروطهای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم، در همین تهران بهدار زدند و مردم هم پای او رقصیدند یا کف زدند. در مشروطه در عین حالی که ابتدائش نبود این مسائل، لکن آنهایی که میدیدند که از مشروطه ضربه میبینند، منافعشان از بین میرود - نمیگذارد - قانون اساسی، که موافق با اسلام باید باشد و اگر مخالف شد، قانونیت ندارد، نمیگذارد که اینها هر کاری میخواهند بکنند، بکنند یک دسته از همان مستبدین، مشروطه خواه شدند و افتادند توی مردم. همان مستبدین بعدها آمدند و مشروطه را قبضه کردند و رساندند به آنجایی که دیدید و دیدیم.
زمان" میرزای شیرازی" هم میخواستند یک همچو کاری بکنند. مرحوم میرزا که دخانیات را تحریم فرمود، شیاطین افتادند و در بین مردم و به آنجا رساندند که بعضی از اهل علم بعضی از شهرها بالای منبر - به طوری که نقل میکنند - قلیان کشید بر ضد حکم مرحوم میرزا، لکن میرزا چون قدرتش قدرت فوقالعاده بود، و از این طرف هم طرفداران او مثل میرزای آشتیانی قوی بود و قدرتمند، نتوانستند آنجا کاری بکنند. در مشروطه اینطور نبود، در مشروطه هر دو طرف قوی بودند. نجف بعضی علمای درجه اول مخالف بودند، بعضی علمای درجه اول موافق بودند. در ایران هم بین علما همین جور اختلافات را ایجاد کردند و این، اینطور نبود که خود به خود ایجاد شد، ایجاد کردند در بین آنها. ما باید از این تاریخ عبرت بگیریم که مبادا یک وقتی در بین شما آقایان روحانیون، بیفتند اشخاصی، یا در بین مردم وسوسه کنند و خدای نخواسته آن امری که در مشروطه اتفاق افتاد در ایران اتفاق بیفتد.
امکان ضربه زدن دشمن از طریق ایجاد نفاق
چند وقت دیگر هم انتخابات شروع میشود. از قراری که من شنیدم به طور حاد دارند اشخاص عمل میکنند. اشخاصی هستند که به جمهوری اسلامی هیچ اعتقاد ندارند، لکن برای خاطر شکستن جمهوری اسلامی در تبلیغات انتخاباتی میخواهند شرکت کنند، نه از باب اینکه میخواهند وکیل بشوند، از باب اینکه میخواهند شکست بدهند جمهوری اسلامی را. اشخاصی هستند که به وسوسه، اشخاص مومن را وادار میکنند که به طور حاد دخالت بکنند در این امور. ممکن است که اگر اشخاص هوشمند تنبه ندهند و بیدار نشوند، این انتخابات موجب این بشود که دودستگیهای زیادی ایجاد بشود و این همان مسئله مشروطه است. باید مردم توجه کنند، و خصوصا روحانیون، روحانیون مبارز تهران، مدرسین محترم قم، روحانیون مشهد، اصفهان، همه جا توجه کنند که مسئله، مسئله مشروطه نشود. مسئله این نشود که یک دسته برای خاطر اینکه یک کاندیدایی دارند، دیگران را بکوبند، آن دسته هم برای همین کاندیدای خودشان، این را بکوبند.
اگر همه برای خدا هست، با هم تفاهم کنید. البته تبلیغ هیچ مانعی ندارد، لکن مثل مشروطه نشود. آن طور نشود که هر کدام دیگری را بکوبند و آنی که دشمن ما میخواهد، خطوط مختلفه را در انتخابات عملی کند. شما همه میخواهید که اسلام در این مملکت تحقق پیدا کند، همه میخواهید که این جمهوری اسلامی ادامه پیدا بکند، ادامه این به این است که شما در مواردی که میبینید که دارند شیاطین نقشه میکشند و توطئه میکنند تا شما را به جان هم بیندازند، بنشینید با هم و تفاهم کنید و آنها را مایوس کنید. امروز دارند تهیه میبینند مخالفین شما، مخالفین جمهوری اسلامی، که برای انتخابات ایجاد نفاق کنند، و این یک خطری است برای کشور ما.
اینها با زور نمیتوانند کاری انجام بدهند، نه امریکا، نه شوروی، با فشار و زور به یک کشوری که همه با هم هستند نمیتوانند آسیب برسانند، لکن با توطئه و وادار کردن عمال خودشان در داخل میتوانند ایجاد نفاق کنند و بهانه هم انتخابات.
مکلف بودن همه بر اجتناب از اختلاف
مردم در انتخابات موظفند، موظف شرعی هستند که اختلافات کوبنده را از آن دست بردارند، و این یک امری است که بین همه هست، یعنی یک تکلیفی متوجه به همه هست، به من طلبه که اینجا نشستهام و به شما علما و همه علمای بلاد و همه قشرهای ملت، همه روشنفکران، همه نویسندگان، گویندگان، به همه تکلیف شرعی است که نگذارید مسئله مثل مسئله مشروطیت بشود. عبرت بگیرید از آنجا، اگر مثل او بشود، آنهایی که مخالف با اسلام و جمهوری اسلامی هستند و بازیگر هستند، آنها میآیند قبضه میکنند. یکی از اموری که خیلی لازم است، همین مسئله است که باید تذکر بدهند آقایان، تنبه بدهند آقایان.
و آن مطلب اول هم که عرض کردم تذکر بدهند به مردم به اینکه امروز ایران، اینهایی که در کار هستند، اینهایی که متکفل امور هستند، چه مجلس و چه دولت و چه قوه قضائیه و همه اینها یک راه دارند میروند. البته نادر تویشان هست که شیطان است، لکن به حسب نوع امور، اینها دارند یک راه میروند، خطوط مختلفه در کار نیست.
این توطئه را که میخواهند با اسم خطوط مختلفه، یک دسته را طرفدار یک جبهه بکنند و یک دسته را طرفدار یک جبهه بکنند، و در صورتی که خود آنها با هم اختلاف ندارند، مریدها به اختلاف بیفتند و کم کم در همه جا همان حرفهایی که در مشروطه بود، که در یک شهر یک دسته اهل منبر مشروطه بودند، یک دسته اهل منبر مستبد بودند، و در خانهها همین مسائل بود و در بازار همین مسائل بود، یک وقت اینطور نشود که مردم را به جان هم بیندازند، این برای طرفداری از فلان شخصیت و آن برای طرفداری از فلان شخصیت، در صورتی که همهاش توهم بیشتر نیست.
* منبع، صحیفه امام، ج 18، ص 168 تا 173
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۰۹/۵
نظر شما