آمریکا - روسیه، همچنان در "خط تقابل"
"ریموند ناس" تحلیل گر نظامی - سیاسی ناتو، با ارائه پیش نویس گزارشی درخصوص همکاری روسیه و ناتو پیرامون اجرای "طرح سپر دفاع موشکی اروپا" در این زمینه ابراز نومیدی کرد که بتوان برروی فعالیت مشترک با مسکو، حساب تازهای باز نمود.
به موجب گزارش ناتو، اگر این دیدگاهها تغییر نکند و بخاطر مصالح سیاسی، دستکاری خاصی در آن صورت نگیرد، ناتو چشم انداز روشنی برای جلب نظر مسکو به منظور همکاریهای موشکی - اطلاعاتی در جهت تشکیل سامانه دفاع موشکی مشترک را در برابر خود نمیبیند. این امر، به امیدواریها برای همکاری مسکو - ناتو در این مقوله خاتمه میدهد. به ویژه آنکه در جریان اجلاس 2 روزه وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که در 26 فروردین در برلین، طرحی ارائه شد که خواستار جلب نظر و کسب موافقت مسکو برای "همکاریهای استراتژیک" در این مقوله بود که به طور همزمان، استعدادهای ردیابی، رهگیری و انهدام هرگونه موشک شلیک شده به هدف اروپا را متمرکز کند و مشخصاً به نگرانیهای مسکو خاتمه دهد و روسیه را همچون یک شریک کامل، در خدمت اهداف مشترک، به عضویت بپذیرد.
گزارش تنظیمی "ریموند ناس" اگرچه یک گزارش مدون است که مواضع ناتو را بیان میکند، لکن عملاً همان خط مشی همیشگی واشنگتن برای پیشبرد اهداف ناتو بدون به بازی گرفتن روسیه را در پیش گرفته و ادامه داده است.
با وجود این دلایل روشنی وجود دارد که نشان میدهد مسکو هم چندان رغبتی به حضور و نقش آفرینی در این طرح مشترک، از خود بروز نداده و آنرا یک دام سیاسی - تبلیغاتی برای خلع سلاح تدریجی و هدفمند روسیه از جانب ناتو ارزیابی کرده است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که رهبران کرملین در پشت پرده ماجرای منتهی به امضای قرارداد جایگزین "استارت" نیز دقیقاً همین نگرانیها را ابراز نمودند و "حق تحفظ" برای لغو "پیمان استارت 2" و خروج یکجانبه از این پیمان را برای خود محفوظ نگهداشتند.
در واقع، ژنرالهای ارتش روسیه بیش از رهبران کرملین، نگران عواقب ساده اندیشی در این مقوله هستند و از آن بیم دارند که مبادا با پذیرش بدون قید و شرط مفاد "پیمان استارت 2" عملاً ظرفیتهای تهاجمی و موشکهای بالستیک و توان تهاجم اتمی خود را برروی زمین، از دست رفته بیابند و با استقرار سپر دفاع موشکی اروپا، آنهم در پشت مرزهای جغرافیائی روسیه، بدون استناد به پیمان استارت و حتی بدون نیاز به آن، تمامی ظرفیتهای تهاجم استراتژیک روسیه در همان لحظات اولیه برروی زمین منهدم شود و دست بالا، آنرا به یک اشتباه در محاسبه و یا اشتباه در فرماندهی، نسبت دهند که در دادگاه نظامی قابل بررسی خواهد بود! اینکه چرا مسکو علیرغم آگاهی به اهداف و برنامههای آمریکا و ناتو، هنوز هم به تداوم این بررسیها چشم امید دوخته، جداً جای سؤال دارد و احتمال میرود که سرگرم اجرای طرحهای جایگزین است که بتواند در یک زمان با ارائه آن، دست بالا را در تقابل نظامی در فاز طرحهای استراتژیک را برای خود تضمین نماید. در واقع رهبران کرملین تا این مرحله نیز با پیمودن چنین راه درازی در اعلام اعتماد و آمادگی برای همکاری استراتژیک با ناتو، آنهم در این مقولات نفس گیر، زمان عمدهای را متحمل نشده است. چرا که از یکطرف "ژست انعطاف پذیری" از خود نشان داده و از طرف دیگر برروی "گسل دو سوی آتلانتیک" نیز سرمایهگذاری کرده و میان بخش اروپائی ناتو با آمریکا، به طور نسبی شکاف ایجاد کرده است.
این برای رهبران کرملین بسیار حساس و ارزشمند است که 5 کشور اروپائی عضو ناتو از آمریکا خواستهاند که سلاحها و کلاهکهای اتمی خود را از کشورشان و حتی از اروپا خارج سازد. بدین ترتیب مسکو بدون آنکه مستقیماً احتیاجی به اعمال فشار داشته باشد، آمریکا را در "خط تقابل"، به عقب رانده و از موضع غیرمستقیم، وادار به تغییر موضع نموده است. قطعاً مسکو برای جلب نظر مشترک متحدان اروپائی واشنگتن به ادامه پیروزیها در این زمینه و استمرار و تقویت فشار بر واشنگتن به شدت نیاز دارد و برای ایجاد یک موازنه استراتژیک جدید در قلمرو سلاحهای اتمی، به نظر مساعد اروپای متحد نیز کاملاً احتیاج خواهد داشت. به ویژه آنکه در "پیمان امنیت جمعی اروپا" نیز به تدریج نقش آمریکا کمرنگ میشود و اروپا هم امیدوار است اتکای خود به آمریکا در این زمینه را به حداقل ممکن کاهش دهد. حذف تدریجی روسیه از فهرست "تهدیدات علیه اروپا" بسیار ارزشمند و اثرات آن قطعاً راهبردی خواهد بود. نکتهای که اروپا به وضوح و همواره از آن استقبال کرده است.
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۳/۱۸
نظر شما