سی ویژگی کسانی که کتاب نمی خوانند
موضوع : فرهنگ | علم اطلاعات

سی ویژگی کسانی که کتاب نمی خوانند

1-خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات قرار می گیرند؛
2-حرف های تکراری می زنند؛
3-دایره ی واژگان آنها بسیار محدود است؛
4-خود را نمی شناسند؛
5-با هیجان و احساس زندگی می کنند؛
6-بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
7-استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
8-قوای عقلی آنها پرورش نیافته است؛
9-بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند؛
10-گوش کردن به دیگران را نمی آموزند؛
11-مستعد پذیرش شایعات هستند؛
12-اهمیت متفاوت بودن انسانها را کشف نمی کنند؛
13-مغز، حالت سولفاته پیدا می کند؛
14-غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد؛
15-فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند؛
16-با واژه «انتقاد» بیگانه اند؛
17-زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند؛
18-حرف های نسنجیده زیاد می زنند؛
19-منافع خود را به خوبی تشخیص نمی دهند؛ 
20-با واژه «مشورت» ناآشنا هستند؛
21-حکومت ها را خوشحال می کنند؛
22-باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد؛
23-زود عصبانی می شوند؛
24-از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند؛
25-برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند؛
26-در همه زمینه ها، اظهار نظر می کنند؛
27-راحت بر دیگران القاب می گذارند؛
28-تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی دانند؛
29-تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی رود؛
30-نمی دانند جهل چیست.

✍🏻 نویسنده : دکتر محمود سریع القلم  ( فوق دکتری روابط بین‌الملل از دانشگاه ایالتی اوهایو آمریکا، استاد تمام  گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی)

2

 

در سال 1396، دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه و نویسنده ایرانی، فهرستی از سی ویژگی کسانی که کتاب نمی خوانند را منتشر کرد. این فهرست در فضای مجازی و رسانه ها بازتاب گسترده ای داشت و مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار می گیرند.
حرف های تکراری می زنند.
دایره واژگان آنها بسیار محدود است.
خود را نمی شناسند.
با هیجان و احساس زندگی می کنند.
بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است.
استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند.
قوای عقلی آنها پرورش نیافته است.
بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند.
گوش کردن به دیگران را نمی آموزند.
مستعد پذیرش شایعات هستند.
اهمیت متفاوت بودن انسان ها را کشف نمی کنند.
مغز، حالت سولفاته پیدا می کند.
غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد.
فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند.
با واژه «انتقاد» بیگانه اند.
زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند.
حرف های نسنجیده زیاد می زنند.
منافع خود را به خوبی تشخیص نمی دهند.
با واژه «مشورت» ناآشنا هستند.
حکومت ها را خوشحال می کنند.
باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد.
زود عصبانی می شوند.
از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند.
برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند.
در همه زمینه ها اظهار نظر می کنند.
راحت بر دیگران القاب می گذارند.
تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی دانند.
تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمی رود.
نمی دانند جهل چیست.

این فهرست به طور کلی با استقبال مثبت مواجه شد و بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران آن را تأیید کردند. آنها بر این باورند که کتاب خواندن تأثیرات مثبت زیادی بر زندگی افراد دارد و می تواند به آنها کمک کند تا دیدگاه های خود را گسترش دهند، مهارت های حل مسئله خود را بهبود بخشند و در زندگی شخصی و حرفه ای خود موفق تر باشند.

البته این نکته نیز مهم است که کتاب خواندن تنها یکی از عوامل موثر بر رشد و پیشرفت افراد است. عوامل دیگری مانند آموزش و پرورش، خانواده و محیط اجتماعی نیز نقش مهمی در شکل گیری شخصیت افراد دارند.

 

 

نظر شما