حجاب و عفاف در تراز فرهنگ انتظار
چشمانداز فعلی برخی اماکن عمومی و خیابانهای کلانشهرها به ویژه شهر تهران و تعداد نامتعارف مانکننماهای خیابانی، گویای وجود شرایط و وضعیتی آسیبزا است که نه تنها با معیارها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی کشوری اسلامی مغایرت دارد، بلکه امنیت اجتماعی ما را نیز در معرض تهدید قرار داده است، به گونهای که نه تنها زمینه تحریک افراد هوسباز و لاابالی و افزایش آمار مزاحمتهای خیابانی و رفتارهای خلاف عرف و مغایر با شئونات دینی را موجب میشود، بلکه عدم اعتماد به عفاف، زندگی مجردی، تأخیر در سن ازدواج، افزایش میزان طلاق، مدگرایی ناشی از چشم و همچشمی و... نیز مستقیم یا غیرمستقیم از پیامدهای این ناهنجاری به حساب میآید.
چنین وضعیتی نه تنها اعتراض علمای دینی و جامعه متدین کشور، بلکه نگرانی کارشناسان مسائل اجتماعی و فرهنگی را نیز نسبت به آسیبهای برآمده از این پدیده به دنبال داشته است، چراکه پدیدههای بدحجابی تنها به یک تبرج و نمایش خیابانی محدود نمانده بلکه میتواند مقدمه و زمینهساز آسیبها و مفاسدی باشد که در بالا به برخی از آنها اشاره شد.
اما آنچه بیشتر نگرانی و حتی تأسف را برمیانگیزد رها ساختن این پدیده و ضعف اراده و اقدام برای کنترل و اصلاح آن است که گاه در پوشش ضرورت کار فرهنگی و بیتأثیر بودن برخوردهای اجتماعی و ارشادی صورت میگیرد؛ موضوعی که گرچه موجه و قابل قبول به نظر میرسد اما با گذشت چند سال از این تأکید و وعده اقدام، اکنون تشدید میزان و نحوه بدحجابی و شکلگیری انواعی از بیحجابی، گویای غفلت قطعی یا اثربخش نبودن آن است. از این رو تکرار این ادعا، بیتردید نشانهای از بدفهمی یا توجیهی برای فرار از مسئولیتها به حساب میآید که حجتی برای قبول آن باقی نگذاشته و حال انتظار میرود که به جای حرف عمل کنند، والا عوامل و منابعی که به تشدید این روند کمک میکنند، مثل تأثیرپذیری از ماهوارهها و فرهنگ برهنگی غرب، کوتاهی نهادهای مسئول آموزش دینی و فرهنگی اعم از خانواده، مدرسه، دانشگاه، تهاجم فرهنگی دشمن و اشاعه بیمبالاتی و تسامح و تساهل در بین برخی خانوادهها و عدم آگاهی از پیامدهای این رویه رفتاری و پوششی و... چنان ضرباهنگ این پدیده خطرناک را تند و سریع کرده که نه تنها امکان کنترل و مهار آن را سختتر بلکه تلفات و آسیبهای آن را نیز تلختر خواهد کرد. در آن صورت نه تنها فریاد کسانی که دیروز و امروز هشدار دادهاند، بلندتر خواهد شد، بلکه خانوادهها و حتی خود آسیبدیدگان نیز از مسئولان ذیربط جواب خواهند خواست. شاید با توجه به همین کارکرد و پیامد پدیده بیمبالاتی و فرهنگ برهنگی است که روزی دشمنان از بدحجابی به عنوان یک شیوه نافرمانی و مقاومت مدنی یاد میکردند، اما امروز بدون اشاره به اهداف سیاسی خویش و با راهاندازی شبکهها و کانالهای به ظاهر اجتماعی و غیرسیاسی به اشاعه و ترویج لاابالی، برهنگی، عادیسازی فرهنگ لیبرالی و قبحزدایی از روابط نامتعارف و غیرشرعی میپردازند، چون آنان برای شکست در عرصه سیاسی برنامهریزی کرده و امروز در سکوت برای غوغای فردا اقدام میکنند، اما در مقابل برخی سیاسیون ما با فاصله گرفتن از مبانی ارزشی و حتی غفلت از پیامدهای قطعی و توهم آشکار رأی سیاسی با انفعال و سردرگمی تنها وعده کار فرهنگی میدهند، اما نشانههای آسیبی در حوزه فرهنگ حجاب و عفاف نشان میدهد دیگر فرصتی برای از دست دادن نمانده و همین امروز باید به جبران برخاست و با نسیه کار فرهنگی مانع اقدامات امنیتی و ارشادی نشد، چراکه علاوه بر چشم و همچشمی، مدگرایی و رفتارهای ناشی از عدم آگاهی و ضعف بنیه اعتقادی و فرهنگی، اقدام برنامهریزی شده و تهاجم هوشمند سیاسی- فرهنگی دشمن نیز متصور است. همانگونه که ابزار جنگ نرم دشمن در این عرصه امروز فعال شده و بخشی از ظرفیت خود را به ترویج فرهنگ برهنگی و لاابالی فرهنگی و اجتماعی اختصاص دادهاند.
شاید هم برخی منتظرند تا فساد فراگیر شده و زمینه ظهور فراهم شود، اما از دولت انتظار، انتظاری خلاف این میرود و حال که بحمدلله سقف اعتبارات فرهنگی افزایش چشمگیری یافته و برخی سخاوتهای مالی در این عرصه نیز عالمگیر شده، انتظار شروع یا گسترش اقدامات فرهنگی و ترویج حجاب و عفاف در تراز فرهنگ انتظار امری بدیهی است.
منبع: / روزنامه / جوان ۱۳۹۰/۲/۱۳
نویسنده : رسول سنائیراد
نظر شما