انتفاضه سوم
برگزاری روز نکبت در فلسطین اشغالی، امسال با سالهای گذشته بسیار متفاوت بود. سالهای قبل این مراسم در حد محدوده غزه و قدری کمرنگتر در کرانه باختری روداردن و برخی اردوگاههای فلسطینی در سوریه، اردن و لبنان برگزار میشد اما امسال از جهت حجم حضور مردم و مکان حضور آنان و تلفات انسانی کاملاً متفاوت بود. هر سال فلسطینیان ساکن در اردوگاههای کشورهای همسایه در حاشیه مرزهای وطن اشغالی خود حاضر نمیشدند و از همراهی مردم مصر در این زمینه خبری نبود.
به تعبیر دیگر امسال مراسم روز نکبت به انتفاضهای جدید علیه صهیونیستها تبدیل شد که پیوند انتفاضه بیرون و درون سرزمینهای اشغالی را رقم زد. این اولین بار است که مردم فلسطین از بیرون در کنار مرزهای وطن خود میآیند و آنجا کشته میشوند. این اولین بار است که مردم مصر در صحرای سینا حاضر میشوند و از ملت مظلوم فلسطین حمایت میکنند. در بین چهار کشور همسایه فلسطین اشغالی (مصر، لبنان، سوریه و اردن) فقط فلسطینیان ساکن اردن بودند که نتوانستند به انتفاضه سوم بپیوندند. این تراژدی نیز نشان از همسویی حکام اردن با اشغالگران دارد، این در حالی است که دولتهای سوریه، لبنان و مصر کنونی از این تعلق آزاد هستند.
استمرار حضور فلسطینیان از بیرون و درونمرزها پدیده جدیدی است که میتواند به انتفاضه رنگ منطقهای بدهد و چالش صهیونیست را به منطقهای غیرقابل کنترل تبدیل کند. اما انتفاضه سوم که از جهت شکل و میزان حضور و حجم تلفات متفاوت است چگونه شکل گرفت و عوامل و انگیزههای مؤثر در تشکیل آن چیست؟
برای این مهم دو عامل اساسی را نباید از ذهن دور داشت: 1- قیام ملتهای عربی – اسلامی و خصوصاً قیام مردم مصر میتواند در انگیزه بخشی به فلسطینیان مؤثر افتد و همگرایی ملت مصر به عنوان بزرگترین کشور جهان عرب میتواند به عنوان کانون امید فلسطینیان به حساب آید.
2- عامل دوم در این زمینه وحدت حماس و فتح است که خود میتواند به اجماع انرژی فلسطینیان منجر شود. پس از اعلام آشتی فتح و حماس برخی روزنامههای داخلی این امر را برای حماس بازی باخت – باخت قلمداد کردند و برخی چنین تحلیل کردند که: با توجه به تنشهای موجود در سوریه و مبهم بودن آینده سیاسی این کشور احتمالاً حماس نمیتواند آنجا را به عنوان عقبه خود محسوب کند بنابراین برای پیدا کردن آلترناتیوی در منطقه، لاجرم مصر را برمیگزیند و گزینه مصر نیز از مسیر فتح میگذرد. بنابراین بیمها به سمتی رفت که با این وحدت، حماس به سمت سازش سوق داده خواهد شد و کشوری به نام اسرائیل را به رسمیت میشناسد و سلاح مقاومت را بر زمین خواهد گذاشت.
اما انتفاضه سوم (میراثدار دو انتفاضه قبلی نیز حماس است) نشان داد که حماس توانسته طرفداران فتح در کرانه باختری و اردوگاههای فلسطینی در سوریه و لبنان را نیز در روز نکبت به سمت مقاومت سوق دهد و تا آنجا پیش روند که 50 نفر از فلسطینیان داخل و خارج سرزمینهای اشغالی همزمان در چند نقطه متفاوت به شهادت برسند. اگر چه فتح به صلح و سازش میاندیشد و حماس گزینه مقاومت را برگزیده است اما نقطه مشترک حماس و فتح (چه در سازش و چه در مقاومت مسلحانه) بازگشت آوارگان به سرزمین اجدادی است. این نقطه مشترک امسال پیوند خورد و توانست بسیج اجتماعی فلسطینیان برای آزادی وطن را به ارمغان آورد.
گرایش دولت جدید مصر به حماس (برخلاف دولت قبلی مصر که به محمود عباس و فتح گرایش داشت) میتواند یکی از عوامل کوتاه آمدن فتح در این زمینه و همراهی با حماس باشد زیرا نه حماس برای وحدت شرط مقاومت را حذف کرده است و نه فتح شرط وحدت را دست کشیدن حماس از مقاومت دانسته است بنابراین وحدت فتح و حماس باعث توان مضاعف فلسطینیان در درون سرزمینهای اشغالی شد و این انگیزه بر فلسطینیان ساکن در بیرون از فلسطین نیز مؤثر افتاد.
بخشی از انگیزه آنان خوشحالی از این وحدت بود. اگر چهار دولت همسایه فلسطین درباره «انتفاضه در تبعید» به تفاهم برسند هم درون و هم مرزهای فلسطین اشغالی ناامنتر خواهد شد. علاوه بر آن سقوط هر یک از دیکتاتورهای عرب نیز توانی مضاعف به فلسطینیان خواهد بخشید. انتفاضه سوم مبارک باد.
منبع: / روزنامه / جوان ۱۳۹۰/۳/۳
نویسنده : عبدالله گنجی
نظر شما