گزارش کمپانی هند شرقی هلند دربارۀ شاهان ایرانی
دربارۀ تعلیم و تربیت شاهان ایرانی، همانطور که خود من هم متوجه شدهام، باید به نکتهای هم در گزارش رئیس، فردریک لامبرت بنت، اشاره کنم که در سال ۱۶۷۹ برای رؤسای کمپانی در باتاویا ارسال داشت: این تعلیم و تربیت در میان زنان و در حرمسرا انجام میگیرد که از محیط خارج جداست و بهوسیلۀ دیوارهای بلند محصور شده است، و در داخل بهوسیلۀ سیاهها و در خارج بهوسیلۀ سفیدپوستانی که هر دو خواجه هستند محافظت میشود. به مجرد اینکه سالهای آموزش شاه جوان فرا میرسد، خواندن و نوشتن و مبانی مذهبی بهوسیلۀ خواجهها به او آموزش داده میشود بدون اینکه کلمهای از حکومت و سیاست و یا منافع زیردستان او با او صحبت کنند و یا اینکه او را برای این کار تربیت کنند.
اگر گاهی این شهزادگان جوان بخواهند آگاهیهای بیشتری از دانشها یا ادیان دیگر به دست آورند، بزرگان مملکت تا سر حد امکان از این کار جلوگیری میکنند.
این نوع زندگی برای این شهزادگان ادامه مییابد تا موقعی که شاه فوت کند. در این هنگام شاه جوان را مستقیماً از زندان خود بیرون میآورند و بر تخت پادشاهی مینشانند. به مجرد اینکه شاه بر تخت بنشیند، یک گله از وزیران و بزرگان دربار با تعریفهای متعدد به او تبریک میگویند و خود را در مقابل او به خاک میاندازند. منظرهای که در آغاز برای شاه جوان یک رؤیا به نظر میرسد؛ و اگر روزی این تشریفات بهطور ناگهانی قطع شود، مانند رؤیایی در خاطرۀ او خواهد ماند، ولی اگر این تشریفات دوام داشته باشد به آن عادت میکند و کمکم موقعیت خود را به جا میآورد. شاهی که به این ترتیب وارد دنیای جدید و کاملاً تازه میشود، به هیچ وجه تعقیب اصول مذهبش را، که با آنهمه جدیت در حرمسرا، گویی با قاشق به خورد او دادهاند، فراموش نمیکند و در عین حال به استفاده از امکانات شهوانی که به حد وفور وجود دارد ادامه میدهد.
[گزارشی دربارۀ روابط بازرگانی ایران و کمپانی هند شرقی هلند در قرن ۱۸م.، دیتارد وان رِیدِن، ترجمۀ ویلم فلور و داریوش مجلسی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۷۱ - ۷۲]
نظر شما