موضوع : پژوهش | پایان نامه

هرمنوتیک از دیدگاه دکتر نصر حامد أبوزید و علامه محمد تقی مصباح یزدی


کارشناسی ارشد 1401
پدیدآور: نوروزعلی روحانی نژاد استاد راهنما: سیدعابدین بزرگی استاد مشاور: اسدالله مصطفوی
دانشگاه بین‌المللی اهل بیت (ع)، دانشکده علوم اسلامی
چکیده

هرمنوتیک عنوانی است یونانی و به معنای ترجمه کردن، خبر دادن و تعبیر کردن و اکثرا در مورد تفسیر متون مقدس کاربرد دارد. این کلمه اولین بار در قرن هفتم توسط دان هاور در کتابش به کار رفته‌ است. به‌رغم استفاده از این واژه و اینکه انسان‌ها همواره با تفسیر و فهم متون سر و کار داشته‌اند و در اندیشه‌های خود دنبال قواعدی برای تفسیر بوده‌اند تا به کمک آن تفسیر صحیح را از غیر صحیح ممتاز گردانند، بیش از یکی دو قرن نمی‌گذرد که هرمنوتیکِ جدید، به‌عنوان شاخه‌ی از علم مطرح شده است. در واقع از اواخر قرن هیجدهم به این سو، شاهد دو تحول اساسی در علم تفسیر متن می‌باشیم: نخست گذار از تفسیر خاص به عام و دیگری عبور از تفسیر معرفت‌شناختی به هستی‌شناسی. تحوّل نخست عمدتاً به دست فریدریش شلایر ماخر و ویلهم دیلتای صورت گرفت و در تحوّل دوم بیشتر مارتین هایدگر و هانس کئورگ گادامر نقش داشتند. بر اساس نظریه هرمنوتیک فلسفی، آنچه مهم است فهم مفسّر و خواننده از یک متن می‌باشد و ما نیز هنگام خواندن متن دنبال مراد مؤلف نیستیم، هنگامی که ما در مقام تفاهم بر می‌آییم، آنچه در عمق ذهن نویسنده یا گوینده وجود دارد برای ما معلوم نیست و همین است که هر فرد از یک متن مشخص برداشت‌های مختلف می-کنند و علت این اختلاف، اختلاف در ذهن‌هاست. برخی مانند نصر حامد أبوزید، در مقالات و کتاب‌ها ابتدا تحت عنوان اینکه معارف دینی شناور‌ند، نظریه هرمنوتیک را مطرح می‌کنند و سپس آهسته آهسته می‌رسند به اینکه اصولاً معلوم نیست قرآنْ کلام وحی باشد و در پی قرائت جدید از دین شده‌اند. اما دیدگاه علامه مصباح یزدی در این راستا بر این است، که بر اساس رویکرد هرمنوتیک فلسفی، مطلق دانستن این گذاره که معارف دینی شناورند، نادرست بوده و مباحثی چون؛ مفسّرمحوری، سیّال بودن آموزه‌های دینی، نمادین بودن زبان دین، تاریخ-مند بودن آمـوزه‌های دینی و پذیرش قرائت‌های متعدد از متون دینی، مبنای علمی نداشته و نتیجه‌ی جز نابودی دین را در پی نخواهد داشت.

نظر شما